به گزارش جماران، سید عطاءالله مهاجرانی در کانال تلگرام خود نوشت:
جنگ عراق با ایران و نیز اشغال کویت توسط صدام حسین، در حقیقت کارگردانش آمریکا بود. صدام ظرفیت مناسب برای اینکه بازیگر و مجری چنان سیاستی باشد، داشت. آمریکا هر دو جنگ را سازمان داد و هم به عنوان یک تجارت بزرگ و سودمند از جنگ بهره بود و نیز حضور خود در خاورمیانه را افزایش داد. ناوگان هایش به خلیج فارس آمدند و ماندند. پایگاه های نظامی اش تقریبا در همه کشور های عربی منطقه افزوده و یا تقویت شد. به گونه ای که در برخی از این کشور ها پایگاه نظامی امریکا از ارتش ملی این کشور ها به مراتب قویترست. نکته اینکه آمریکا هزینه این پایگاه ها و حقوق و فوق العاده ماموریت پرسنل نظامی و خدماتی آمریکایی را از کشورهای میزبان تماما می گیرد. این هم فرصتی برای اشتغال.
آمریکا چند دهه است که می خواهد سرنوشت و نقشه خاورمیانه را تغییر دهد. عنوان خاورمیانه جدید را نخست شیمون پرز مطرح کرد. در خاورمیانه جدید او اسراییل نقش مرکزی داشت. به قول پرز اسراییل در خاورمیانه می بایست همانند آمریکا در جهان باشد. مهمترین قدرت نظامی و امنیتی، پیشرفته ترین کشور صنعتی و مهمترین مرکز علمی و پژوهشی خاورمیانه.
در حمله تابستان ۲۰۰۶ اسراییل به لبنان، وقتی سازمان ملل و اروپا و جهان در برابر بمباران لبنان و حتی بمباران دفتر سازمان ملل در لبنان، ساکت بودند، خانم رایس وزیر خارجه وقت آمریکا در روسیه گفت: این صدای درد زایمان خاورمیانه جدید است.
آن خواب ها تعبیر نشد. زایمان نارس و کودک ناقص الخلقه بود. اسراییل در برابر مقاومت مردم لبنان و حزب الله عقب نشست. یورش اسراییل به غزه شکست خورد. تصمیم به براندازی حکومت سوریه به نتیجه نرسید. تاسیس داعش و نقشه تجزیه عراق ناکام ماند. ایران بعد از جنگ با عراق تبدیل به قدرت درجه اول منطقه ای شد.
آیا ترامپ ریس جمهور غیر متعارف امریکا می خواهد بار دیگر جنگی جدید را در خاورمیانه سازمان بدهد؟ ظواهر امر چنین نشانه هایی را در بر دارد. ایا این جنگ به مهار ایران و یا تجزیه ایران و تغییر حکومت در ایران می انجامد؟ تجربه سی و چند ساله نشان می دهد که این خواب تازه تعبیر نخواهد شد. عربستان به عنوان رقیب منطقه ای و مجاهدین خلق به عنوان آلترناتیو داخلی هیچکدام چنین ظرفیت و توان و مشروعیتی را ندارند که بتوانند ابزار دستیابی به چنان نتیجه ای شوند. مردم ایران تا به حال بارها نشان داده اند که در دفاع از کشور و ملت و استقلال و تمامیت سرزمینی خویش همصدا و هم جهت و همدلند. می توانند نسبت به شیوه حاکمیت و یا سیاست های فرهنگی و اجتماعی منتقد باشند اما در اصل دفاع از کشور شاهد ملتی منسجم و فداکار بوده و هستیم. به نظر میرسد که آمریکا و اسراییل و کشور های منطقه شناخت دقیق و درستی از ایران به عنوان یک کشور و ملت را ندارند. نتیجه جنگ تازه به گمانم درست عکس آن چیزی خواهد بود که انتظار دارند!
حکومت های منطقه که همگی به ترامپ به عنوان یک نجات دهنده دل بسته اند و تمامی سرمایه های اقتصادی و مالی و سیاسی خویش را در پای ترامپ ریخته و می ریزند، به زودی خواهند دید که به سراب دلبسته بودند و به تعبیر قرآن مجید:
أَعْمَالُهُمْ کَسَرَابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئًا وَوَجَدَ اللَّـهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ ۗ وَاللَّـهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ