مد شده ! کاری نمی شود کرد. مثل همه مدهای دیگر. مگر تا خود چله تابستان می شود چکمه را از پای بعضی خانم ها در آورد؟

یا مگر می شود رک گفت که چهارشنبه سوریِ پر از سنت های ایرانی را با انفجار نباید قاطی کرد؟ وصدها مد دیگر. در مورد انقلاب هم چند سالی است مد شده بگویند چرا انقلاب کردید. البته این مد دلایل مختلفی دارد. یکی اینکه مشکلات این روزهای جامعه فراوان شده است. مشکلات سیاسی، اخلاقی، اقتصادی. همه اینها گفته می شود به دلیل انقلاب  بوده است. جوان امروز هم دوست دارد زندگی کند. این مشکلات زندگی اش را تخریب می کند. وقتی به او گفته می شود به خاطر انقلاب است، طبعا بلافاصله می پرسد چرا انقلاب کردید.

دلیل دوم اینکه مد شده بپرسند چرا انقلاب کردید، وجود رسانه های فراگیر است.همه می توانند حرف بزنند. این اتفاق مهم این سالهای جهان است. در مورد انقلاب  اسلامی ۵۷ هم همه میتوانند صحبت کنند. موافق و مخالف.  ازمخالفان انقلاب که طبعا توقع دفاع و یا توضیح منطقی وجود ندارد. علاوه بر آن که همین گستردگی رسانه ها به آنها کمک کرده است که خوبی های دوران قبل انقلاب را به تناسب نیازهای جوانی نسل موجود پر رنگ کنند و از تونل زمان آن را بگدرانند و به من و تو انتقال دهند. و از مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی چیزی نگویند.  در این روایتها فقط جنپه های شیرین و مثبت دوران پهلوی نقل می شود. طبعا سوال بعدی این خواهد شد که چرا انقلاب کردید؟ دلیل دیگر این سوال و این مد، دفاع بد رسانه های رسمی و خصوصا صدا وسیمااز انقلاب ست. در تلویزیون رسمی به جای اینکه انقلاب را و دلایل آن را توضیح دهند، و شرایط جامعه را همچنان که هست توضیح دهند، بسیار بد دفاع از انقلاب می کنند. مرحوم دکتر شریعتی جمله معروفی داشت که می گفت برای خراب کردن هر چیزی بهترین راه بد دفاع کردن از آن است. نیاز های حکومتی در هر سال تطبیق داده می شود به انقلاب ۵۷. مردم و به خصوص جوانها تصور می کنند که در وقت انقلاب هم مردم چنین آرمانهایی داشته اند. پریروزها تلویزیون را می دیدم. یکی از آرمانهای امام دفاع می کرد. اصرار داشت بگوید امام مهربان نبوده است و بسیار هم خشونت طلب بوده است. دیگری در همین تلویزیون رسمی اصرار داشت انقلابیون و امام و رهبری را سمبل افراطی ها معرفی کند. این دفاع بد مسیری جلو راه جوانی که از خشونت و افراطی گری بیزار است نمی گذارد جز آن که بگوید چراانقلاب کردید. این ها واقعیت ها نیست. این دفاع بد دلیل دیگری است که مد شده است بپرسند چرا انقلاب کردید.

به جای هرکسی از ظن خود، هرکسی از لج خود که در مقطعی به حق یا ناحق از رفتار مسئولان پس از انقلاب اسیب دیده است، به جای اینکه آن رفتار را نقد کند ، فوری این را میگوید که این رفتارها نتیجه اصل انقلاب است. در حالی که خود آنان در زمان انقلاب از انقلابیون بوده اند. تقریبا اکثر طیف هایی که در برابر انقلاب شناخته می شوند - به جز سلطنت طلبان - در روزهای انقلاب ایران جزو حامیان انقلاب بوده اند و در انقلاب ۵۷ سهیم بوده اند. همین اکثریت ملی نشانه آن است که انقلاب یک ضرورت آن دوران بوده است و رفتارهای بعد انقلاب نمی تواند باعث شود که اصل انقلاب مورد سئوال قرار گیرد.این را برای نسل جوان امروز که دچار مد چرا انقلاب کردید شده اند، باید بی رودربایستی گفت که انقلاب اسلامی در سال ۵۷ یکی از موارد نادری در تاریخ است که اکثریت قاطع مردم به تصمیم واحدی رسیدند. بسیاری از مردم قبل از رهبران حزبیِ آن روزها وارد معرکه و موج انقلابی شدند. همه گروههای سیاسی آن روزها که بعدها حتی سلاح در روی انقلاب کشیدند ان روزها انقلابی بودند. در آن سالها نمی شد کسی انقلابی نباشد. حد اقل در آن فاصله نیمه ۵۷ تا نیمه ۵۸ حتی یک شعر، رمان، فیلمی که در آن به انقلاب نقد داشته باشد وجود ندارد. باایتکه روشنفکران و شاعران معمولا منتقد هستند، ولی یک اثر کوچک در مخالفت با انقلاب و یا امام در آن تاریخ ها وجود ندارد. خیلی ها یادشان نیست که آن روزها دوران جنگ سرد و رویارویی شرق و غرب بود. رژیم ایران غربی بود. مستشاران آمریکایی مقرشان در ایران بود.حداقل شوروی حاضر بود سلاح در اختیار انقلابیون ایران قرار دهد. بعضی انقلابیون چپ هم اصرار داشتند وارد فاز نظامی شوند اما امام خمینی نپذیرفت که وارد فاز مسلحانه شود و انقلابی با حد اقل خونریزی انجام شد.تازه یک باره هم این اتفاق نیفتاد. هم نیروهای مذهبی و هم نیروهای انقلابی چپ و هم روحانیت سالها به رژیم پهلوی نظرات اصلاحی خود را عرضه می کردند. امام خمینی در سال ۴۲ شاه را با عنوان آقای شاه نصیحت میکرد. گروههای سیاسی مسلحانه و غیر مسلحانه نسبت به سانسور، شکنجه، خفقان، وابستگی سیاسی، بی توجهی به آرمانهای دینی و اسلامی سالها تذکر دادند. اما هیچ صدایی از سوی حکومت  شنیده نمی شد. وقتی همه این مراحل طی شد، یک تصمیم جمعی در جامعه شکل گرفت که خواستار سقوط شاه شد.در آن دوران یک ملت تصمیم گرفت. نمی شود بی توجه به واقعیت آن دوران ، مردم را نادیده گرفت و با یک کلمه پرسید چرا انقلاب کردید. مسیر طبیعی جامعه بود. گرچه می شود مسیر و روند رفتارهای بعد انقلاب را نقد کرد و قبول نداشت و به آن اعتراض داشت اما اصل انقلاب ان سال را که محصول رفتار یک ملت به صورت دستجمعی بود نمی شود نادیده گرفت. آن دوران جامعه نمی توانست انقلاب نکند.

به جای استفاده  از مد چرا انقلاب کردید از تلاش برای بازگشت به آرمانهای اصلی انقلاب البته متناسب با شرایط دوران فعلی باید گفت.

منبع: کانال تلگرامی نویسنده

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.