هماکنون، با نگاهی که به فناوری وجود دارد استارتاپها نوعی تهدید به شمار میروند و اگر همه دنیا هم بگویند هوش مصنوعی آینده اقتصادی جهان را میسازد و مشاغل متعددی در شبکههای اجتماعی به وجود خواهد آمد به دلیل این نوع از نگاه این موضوع نیز مورد قبول واقع نمیشود. همچنین برخی فناوریهای نوین را شکلی از جهش وابستگی به خارج از کشور تعبیر میکنند.
به گزارش جماران؛ علی ربیعی وزیر پیشین کار در یادداشتی نوشت:
اخیرا با حضور در میزگرد انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباط که در دفتر روزنامه شرق برگزار شد، با اشاره به ریشه سیاستگذاریهای حوزه فناوری اطلاعات با نگاه اقتصادی موارد زیر را یادآور شدم:
در سه سطح میتوان موضوع را بررسی کرد. در سطح رفتارهای فردی، تأثیر فناوری و فضای مجازی و هوش مصنوعی دیگر پدیدهها در این سطح که به عبارتی زندگی روزمره شهروندان است بررسی میشود. تجربیات و مطالعات من نیز نشان میدهد که متأسفانه از روز ابتدایی ورود اینترنت به کشور ما، همیشه به دنبال آسیبشناسی بودهایم. آن زمان با وجود این که اینترانت فعال شده بود باز هم بحث آسیب مطرح بود. بررسی تأثیر فناوری بر رفتار فردی پایههای سیاستگذاری در حوزه فناوری اطلاعات و شبکههای اجتماعی و غیره را در ایران تشکیل داد. زیرا همیشه رفتارهای فردی مغایر با ارزشهای رسمی مهم بوده است و سبب احساس خطر میشود.
سطح بعدی هم سطح آییننامهها و سیاستگذاریها است. به عنوان مثال ما قوانین مجلس و قوه و قضائیه و دیگر چیزها را داریم. این سطح نیز سطح نهادی است که در این جا میتوانیم به این بپردازیم که چه نوع سیاستگذاریهایی باید انجام شود.
اما موضوعی که در اینجا میخواهم به آن بپردازم بحث فلسفه حکمرانی فناوری اطلاعات و تکنولوژیهای ارتباطی است. فهم این سطح به ما کمک میکند تا متوجه شویم چه اتفاقاتی در حوزه سیاستگذاریهای پایینتر میافتد و چه اتفاقاتی در حوزه رابطه مردم با فضای مجازی و تکنولوژیهای ارتباطی در جریان است. درک این سطح به ما قدرت تحلیل اتفاقات این حوزه را میدهد.
به طور کلی ما در بین رویکردهای فلسفهساز برای کشور در بین بقا و توسعه ماندهایم. اما متأسفانه در روند این خواسته، فلسفه بقا بر توسعه غالب شده است. وقتی فلسفه یک حکمرانی توسعه نباشد تمام موضوع فناوری با این نگاه سنجیده میشود. برای مثال استارتاپها و نسبت مردم با فضای مجازی نیز با همین فلسفه سنجیده میشود ما میتوانستیم در خصوص فناوری بحث سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و امنیتی کنیم اما ا استراتژی امنیتی به سایر سیاستها غالب شده است؛ این گرفتاری اصلی ما است. اگر هم بخواهیم از این نگاه برگردیم باید از ساحت فناوری امنیتزدایی کنیم.
هر نامی که بخواهیم بر توسعه بگذاریم، به این دلیل که با الزامات و تبعات آن نمیخواهیم روبرو شویم به نتیجه نخواهیم رسید. در این عرصه نیز میتوانیم بگوییم برخی در دولت گسترش پهنای باند را نمیپذیرند.
هماکنون، با نگاهی که به فناوری وجود دارد استارتاپها نوعی تهدید به شمار میروند و اگر همه دنیا هم بگویند هوش مصنوعی آینده اقتصادی جهان را میسازد و مشاغل متعددی در شبکههای اجتماعی به وجود خواهد آمد به دلیل این نوع از نگاه این موضوع نیز مورد قبول واقع نمیشود. همچنین برخی فناوریهای نوین را شکلی از جهش وابستگی به خارج از کشور تعبیر میکنند.
یک تفکر نیز این است که اعتقاد داشته باشیم که به سمت توسعه برویم و الزامات آن را بپذیریم و برای این الزامات و نتایج هم سیاستگذاری کنیم، اما تفکر دیگر، الزامات آن را پذیرا نیست.
حوزه فناوری با چالشهای بسیاری روبرو است؛ زیرا در خصوص نتایج این حوزه نمیتوانیم سبک زندگی را امنیتی تفسیر کنیم. چقدر خواستیم این مفهوم را بگوییم تغییری که در سبک زندگی در خیابانها مشاهده میکنید توطئه نیست بلکه این یک تغییر ارزشی است. اینگلهارد نیز در تبیین این موضوع میگوید کل جهان با این تغییرات مواجه است. حال که تغییر سبک زندگی توطئه شناخته میشود، محل این توطئه نیز فضای مجازی معرفی میشود. تغییر ارزش را میبینند اما چون نمیتوانند علتیابی کنند دچار اشکال میشوند. بر اساس مطالعات من بخشی از تغییرات ارزشی جهانی است و برخی دیگر هم ناشی از سیاستهای خود ما است در واقع نتیجه سیاستهایی که اعمال شده است، همین تغییرات خواهد بود. بنابراین چون در سطح رفتاری فضای مجازی در تعارض با ارزشهای رسمی قرار میگیرد بنابراین نتیجه امنیتی خواهد بود. در سطح نهادی هم گفته میشود شرکتهای استارتاپی شرکتهایی هستند که زمینهساز نوعی از پیوندهای جهانی میشوند که قرار نیست به الزامات آن تن داده شود و به نتایج آن نیز پایبند نخواهند بود. زیرا شرکتهای استارتاپی در محیط ۸۰ میلیونی ایران فضای تنگی دارند و اگر بخواهند بزرگ شوند نیازمند زیرساخت جهانی هستند و تبعات جهانی هم دارند.