پایگاه خبری جماران: در چند روز گذشته دو حادثه سیاسی در سپهر سیاست داخلی ایران واقع شد. یکی دادگاه دکتر محمدرضا خاتمی بود و دیگری مناظره آقایان تاج زاده و زاکانی.
من در اینجا درباره اینکه اصلا آیا در شرایط موجود این چنین اموری به نفع کشور است یا نه، سخنی نمی گویم و درباره اینکه چرا این امور تأثیری همانند سابق در فضای عمومی کشور ندارد هم حرفی به میان نمی آورم،اما لازم می دانم به نکته ای مهم اشاره کنم که به وضوح در این دو مورد مشهود است.
در مورد دادگاه آقای خاتمی، چنانکه دیدیم کیفر خواست دادستان در رسانه ها منتشر شد ولی برخلاف انتظار، قاضی دادگاه از انتشار دفاعیه متهم ممانعت به عمل آورد. این اتفاق بی تردید در تلقی عمومی ، به اجرای عدالت ضرر می زند تا جایی که یکی از سرسخت ترین منتقدان اصلاح طلبان بعد از این اتفاق نوشت که همین امر به مظلومیت جریان اصلاح طلبی منجر شده و به پیروزی آنها در انتخابات می انجامد.
من اصلا از زاویه برد و باخت انتخاباتی به مسئله نگاه نمی کنم ولی اصرار دارم که طبق تجربه چندباره و با توجه به وجود فضای مجازی،این نوع پوشش دادگاه نمی تواند به اقناع عمومی منجر شود. وقتی دادستان مدعی است که جرمی به صورت واضح اتفاق افتاده و دلایل متقن برای آن وجود دارد، باید بتواند به راحتی آن را در اختیار افکار عمومی بگذارد. اگر داستان امنیتی و یا اخلاقی بود، اصلا نباید کیفرخواست را هم منتشر می کردند. و لذا می توان گفت در جایی که جرم به صورت مشهود و «علی رؤوس الاشهاد» واقع شده و دادستان آن را در کیفر خواست خود با صراحت و به صورت علنی مطرح کرده، منع متهم از بیان علنی دفاعیه ، تنها و تنها به تردید جامعه و افکار عمومی منتهی می شود.
و در مورد مناظره مذکور هم آنچه بسیار تعجب بر انگیز است، پوشش یک سویه ی حرف های آقای زاکانی در رسانه های رسمی است. وقتی به خبر این مناظره مراجعه می کنید، ملاحظه می کنید که در حالیکه هر دو شرکت کننده به یک اندازه سخن گفته بودند ، ولی مقدار سخنان آقای تاج زاده کمتر از یک پنجم سخنان طرف مقابل پوشش داده شده است. خبرگزاری های حکومتی در تیتر خود اصلا از سخنان تاج زاده استفاده نکرده اند. این مطلب به گونه ای واضح بود که تقریبا در تمام سایت هایی که کامنت های خود را باز گذاشته بودند، اعتراض خوانندگان به این نامتوازن بودن به چشم می خورد.
توجه کنیم دوره « نگذاریم بشنوند» تمام شده است. مناظره برای آن است که «همه» حرف دو طرف را بشنوند. و الا اینکه هر گروه ، حرف خود را در رسانه خود با مخاطب خود در میان بگذارد، محتاج مناظره نیست.
این روش پوشش اخبار و دادرسی و هر امر دیگر، هیچ نفعی به حال متصدیان آن ندارد. لذا بسیار بهتر است که به فهم عمومی مردم اعتماد کنیم. اگر جناب دکتر خاتمی حرف باطل زده است ، آن هم به گونه ای که می توان آن را در دادگاه محکوم کرد، بسیار عاقلانه است که دادگاه او را در تلوزیون منتشر کنید تا تا مدعاهای او مردود شود شود و برای همیشه پرونده انتخابات ۸۸ بسته شود. و الا اصلا چرا دادگاه تشکیل می دهیم تا توقعات را بالا ببریم. و یا اگر مناظره برگزار می کنیم تا به فکر برتر دست یابیم و از «جمود درون حزبی» رهایی یابیم ، معنی ندارد که هر گروه فقط سخنان خود را پوشش دهد به گونه ای که وقتی به خبر فلان خبرگزاری درباره این مناظره رجوع می کنید با خبر یک سخنرانی یک سویه مواجه شوید.
مشکل برخی از ما در همین امر بدیهی نهفته است.