پایگاه خبری جماران: چند روز پیش نوشته ای از برادر بسیارعزیزم جناب دکتر محسن کمالیان در فضای مجازی  دیدم  برخلاف  تحقیقات ، آثار  و نوشته های قبلی ایشان که همواره از اتقان ، متانت  و صلابت خاص برخوردار بود ، این بار خیلی سطحی و احساسی یافتم و متعجب شدم . ایشان در این نوشتار خاطره ای از امام صدر نقل کرده  در یک وقتی که مردم روستای مسیحی نشین  لبنان زیر آوار برف مانده بودند چند کیلومتر راه برفی را پیاده طی کرده و خودشان را به آنجا رسانیده  و به کمک آنها شتافته بودند به گونه ای که محاسن ایشان به صورت قندیل یخ بسته بود. بعد نتیجه گرفتند  اگر امروز امام صدر در ایران حضور داشتند برخلاف مسئولین نظام  اسلامی  در همان لحظه نخست در منظقه سیل زده حاضر می شدند. 

با تمام احترامی که به شخص  آقای دکتر و آثارشان دارم و ایشان را شخصیت منصف ، مخلص و تلاشگر می دانم اقدام  امام موسی صدر را هم  در آن مقطع درست می شمارم  اما پیرامون این نوشته  چند نکته ای را لازم به ذکر دانستم: 

1 -  این که در ماجرای سیل  آق قلا  و امثال آن  ، مسئولین مربوطه بایستی  به وظایف خود به خوبی و به موقع عمل می کردند حرف درستی است  و کوتاهی هر مسئولی به هر بهانه ای هرگز مقبول نیست، اما حرف در چگونگی آن است آیا صِرف وجود و حضور در منطقه  بدون تحقیق ، مطالعه  و برنامه ریزی می نواتد مفید و موثر باشد؟ آیا حضور در منطقه داشتن  و بدون تحقیق و مطالعه دستور تخریب جاده را دادن احتمال نمی رود که روستای دیگری زیر آب مدفون بشود و فاجعه دیگری رخ بنماید مشکل را حل می کند؟

2 -   با  یک نگاه منصفانه  و معقولانه در این گونه حوادث  ،  آیا مجرد حضور و عدم حضور در منطقه  می تواند  در درستی و نادرستی  عملکرد مسئولین ملاک و معیار قرار بگیرد ؟ آیا  احتمال ندارد مسئولی در ظاهر حضور نداشته باشد ولی در پشت پرده به مدیریت و وظایف محوله خود به وجه احسن عمل بکند؟

3 -  این که  می گوییم حضور در منطقه نمی تواند به تنهایی ملاک درستی عملکرد مسئولین باشد یکی از دلایلش این است که شاید بعضی از آنها به خاطر خودنمایی و کسب محبوبیت به روش پوپولیستی روی بیاورند  چنان که از قول مردم آق قلا گفته می شود بعضی از مسئولین و مدیران فقط برای گرفتن عکس یادگاری به منطقه می آیند. بنابر این احساس مسئولیت کردن به انسان ها و انسانیت  تنها  با چکمه پوشیدن و در میان سیلاب  حاضر شدن نیست اگر چه آن هم یکی از مصادیق می تواند باشد ، بلکه می شود در پشت صحنه  و در اتاق فکر و اندیشه ماند و ظاهرهم نشد ولی برنامه ریزی صحیح کرد و مدیریت بحران را به درستی هدایت نمود.

با توجه به موارد فوق  بنده شناختی که از شخصیت امام صدر دارم می توانم عرض کنم اگر امام صدر امروز در میان ما بود و مثلا  مسئولیت ریاست جمهوری را بر عهده داشت ، چون  ریاست جمهوری  در ایران   با ریاست مجلس اعلا  و با روحانی برجسته شیعی بودن در لبنان به حسب اقتضائات زمان و مکان  فرق می کند ، هرگز خودشان در منطقه حاضر نمی شدند ، بلکه ابتدائا معاون اولشان را می فرستادند و خودشان در اتاق فکر صحنه را مدیریت می کردند و بدون این که  به سرو صدا های احساسی موافقان  و هیاهوی تخریبی  مخالفان  توجهی  داشته باشند به وظیفه  و تشخیص خود عمل می کردند،

 یعنی همان کاری که امروز حسن روحانی انجام دادند احساسی عمل نکردند در اتاق فکر ماندند ، نخست معاون اول را جهت بررسی اوضاع به منطقه فرستادند ،  دستور مدیریتی دادند بعد روز چهارشنبه با دست پر در جلسه شورای هماهنگی مدیریت بحران استان گلستان حاضر شدند، شاید به همین سبب است که حسن روحانی هم به سرنوشت صدر گرفتار شدند همان گونه که چپی ها و راستی های لبنان با امام صدر سر ستیز داشتند امروز بعضی  چپی ها و راستی های ایران نیز با روحانی کنار نمی آیند.

 نگارنده حسن روحانی را یکی از شخصیت های حوزه و روحانیت می داند که تقریبا راه ، روش و سیاست امام صدر را در منطقه و داخل کشور دنبال می کند. بنابر این،  نباید امام صدر را عَلَم کرد و به جنگ با شاگردان و همفکران  وی برخاست مانند آنهایی که متاسفانه عکس شهید مظلوم بهشتی را بالای سرشان زدند اما در عمل تیشه به ریشه افکار و اندیشه های بهشتی می زنند و با بهشتی های زنده سر ستیز دارند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.