یادداشت جی پلاس
داش آکل بازی استقلال لب کارون!
هواداران استقلال؛ آن ها تشنه دیدن روی محبوبشان در مستطیل سبز بعد از 4 ماه خاکستری قرنطینه بودند.همان هایی که امید بسیار داشتند تا بعد از وقفه چند ماهه، فرهاد مجیدی بتواند امتیازات رفته را جبران کند و تیمش را با پیروزی مقابل فولاد، به کورس بازگرداند. اما آنچه لب کارون برای آبی ها رخ داد نه تنها یک کابوس تمام عیار بود بلکه حالا این سوال مهم مطرح است آیا مجیدی جوان قادر به بازگرداندن این قطار سنگین و کند روی ریل سابقش است یا خیر؟
سرویس ورزشی جی پلاس؛ مهدی طاهرخانی؛ استقلال برابر فولاد در ورزشگاه خالی از تماشاگر باخت و آن ها حالا تماما سعی و تلاش دارند که قاضی میدان را مقصر اصلی این شکست معرفی کنند. دلیلش هم چیزی نیست جز دو اخراج متوالی درون زمین و همچنین بیرون کردن فرهاد مجیدی از روی نیمکت. از بیانیه باشگاه که در آن به صورت کاملا آماتورگونه و بهت آور، صحبت کناره گیری از لیگ برتر در صورت تکرار اشتباهات داوری، مطرح شده به خودی خود نشان می دهد در استقلال این روزها چه خبر است.
طی روزهای گذشته اکثر خبرگزاریها و همچنین سایت های ورزشی با کارشناسان متعدد داوری تماس گرفتند و در مورد مهمترین اتفاقات بازی، یعنی اخراج علی کریمی و عارف غلامی پرس و جو کردند. تقریبا همه کارشناسان متفق القول بیان کردند هر دو اخراج درست بوده و موضوع زمانی عجیب می شود که می بینیم فولاد یک پنالتی هم طلبکار است! چند کارشناسان اعتقاد داشتند که در نیمه نخست، توپ ارسالی از سوی بازیکن فولاد به دست راست عارف غلامی که کاملا از بدن جدا بود، برخورد کرده و داور میبایست نقطه پنالتی را نشان میداد. با این حال شاهد آن هستیم که مدیران استقلال خودشان را به ندیدن این حقایق زدند و بدون آنکه موفق به گرفتن مصاحبه تنها با یک کارشناس داوری شوند که آن فرد بگوید، داورعامل شکست آبی ها بود، تمام قد در حال فریب هوادارانشان هستند.
از سوی دیگر هوادار استقلال بعد از چهار ماه با دیدن این تیم که از همان ابتدای مسابقه، عملا توپ و میدان را به فولاد داده بود، شوکه شد و بعد از باخت دیواری کوتاه تر از داور پیدا نکرد. البته حرجی به جریان هواداری(چه قرمز ،چه آبی چه هر رنگ دیگر) نیست چون در آنجا این احساسات و شور زودگر است که حکم می راند. اما تاسف بار آنجاست که مدیریت استقلال از سعادتمند تا مدیریت رسانه ای سوار بر این موج احساسی می شود و بی آنکه حتی نظر مسوی یک کارشناس داوری را در پَر شال خود برای ارائه مدرک داشته باشند، تهدید به کناره گیری از لیگ برتر می کنند. درست شبیه به فوتبال محلات که تیم بازنده، ناگهان زمین را ترک می کند و همه به خانه هایشان می روند!
این مدیریت امروز استقلال است که شهامت رو به رویی با واقعیت موجود را ندارد و عوض آن که مقصران اصلی را مشخص و تنبیه کند و برای آرام کردن هواداران، به آن ها وعده عدم تکرار این دست از عصیانگری های آماتورگونه را بدهد، می گوید دستانی در کار است که ما برنده نباشیم!
سعید رمضانی ژانر پلیسی-جاسوسی به قضیه می دهد و از پیامک های مشکوک قبل از بازی می گوید. وقتی مربی بی تجربه تیم پنج دقیقه تمام به داور مسابقه حمله کلامی می کند، منتظر چه چیزی جز کارت قرمز است؟ آدرس غلط دادن به هوادار و در گام های بعدی باور کردن همین توجیهات پوچ و تو خالی موجب شده که دست استقلال سالیان سال از رسیدن به جام کوتاه بماند. استقلال به فولاد باخت و دلیل اصلی اش آرامشی بود که مجیدی بعد از اخراج علی کریمی از تیمش گرفت. اخراج یک بازیکن چه تاثیری داشت که آنگونه مربی خودش را به آب و آتش زد و عملا سیگنال خشونت و کم تحملی را روانه ذهن و ساق بازیکنان جوانی کرد که عاشق متعصب نشان دادن خود هستند؟ استقلال به واسطه یک اشتباه از سوی کریمی که اتفاقا بازیکن آرام و حرفه ای است، 10 نفره شد اما آن ها بازی را باختند چون در نیمه دوم، بازیکنان مهمان تصور می کردند داور فقط یک کارت قرمز در جیبش داشت و آن را خرج کرد. عارف غلامی برای با تعصب نشان دادن خود، طی چند دقیقه چنان حریصانه پی اخراج می گشت که هیچکس قادر به متوقف کردنش نبود. اگر قایدی چند دقیقه بیشتر در زمین می ماند او هم بدون شک کارت زرد دومش را می گرفت. در اواخر مسابقه هم روزبه چشمی برای یک شروع مجدد به گونه ای "هیستریک و عجیب" توپ را به زمین کوباند که گویا در مسابقه " چه کسی با تعصب تر است؟" در حال باخت به عارف است.
وظیفه سرپرستی این نیست که فردای مسابقه برای توجیه باخت، صحبت های عجیب و غریب در مورد ارسال پیامک های مشکوک به سرمربی تیم کند. اگر سعید رمضانی یک خط در مورد شرح وظایفش خوانده بود می دانست و می فهمید در نیمه دوم و در غیبت فرهاد مجیدی او وظیفه داشت با هشدارهایش به بازیکنان جوان اخطار بدهد که آنگونه خشن و بی محابا سراغ توپ و پای حریف نروند. شاید مجید نامجو مطلق می توانست این کار را انجام دهد اما چه کسی تا به حال نامجوی همیشه آرام را در حال داد زدن دیده است؟
غلامپور هم تنها وظیفه سازمانی اش در طول بازی، پریدن روی کت و کول مربی و ابراز شادمانی اگزجره و غلو آمیز است. وقتی فرهاد مجیدی با قیمت مفت، خودش را از هدایت تیمش از کنار زمین محروم می کند باید بداند درغیابش وزن و عیار نیمکت به چه منوال است.
بدون شک و تردیدی همیشه اشتباه داوری بوده و حتی با آمدن سیستم "وی ای آر" هم همانند آن چیزی که این روزها در لالیگا رخ می دهد، باز هم شاهد سوتهای اشتباه خواهیم بود. اما مدیریت استقلال باید عوض فریب هوادارانش و دادن آدرس غلط ، رک و رو راست سراغ اصل مطلب برود. مگر می شود تمام جامعه پیشکسوت داوری، از صحیح بودن کارت ها بگوید اما باشگاه استقلال در بیانیه اش، حرف دیگری را بزند؟
اینکه مدیر رسانه ای این تیم برای خنک شدن دل هوادار مغموم تیم، متلکی به باشگاه رقیب بیندازد، یعنی عوض مدیران حرفه ای شاهد حضور جریانی به غایت احساسی هستیم. تاسف برانگیزتر وقتی می بینیم مدیریت تیم هم بنا به مشاوره غلط اطرافیانش وارد این فاز عوام فریبی می شود و با ادامه این روند، استقلال کماکان می بازد و فرقش این است هر بار، یک بهانه را برای توجیه در جیب دارد؛ یک روز وزیر پرسپولیسی، یک روز داور متمایل به قرمز ، یک روز پیامک های مشکوک، یک روز بی پولی مشکوک و عجیب تر آنکه با تغییر مدیریت بازهم این رفتارها ادامه دارد. شاید تعجیب کنید که چرا؟ اما دلیلش ساده است چون همان مشاورانی که خود را متخصص حل مشکلات استقلال می دانند همیشه کنار این تیم هستند و فرقی ندارد مدیر چه کسی است.
استقلال به فولاد باخت چون مربی جوان و احساسی اش ، بعد از اخراج یک بازیکن، 5 دقیقه تئاتر خیابانی اجرا کرد. عوض اینکه در 15 دقیقه بین دو نیمه ، بازیکنانش را دعوت به آرامش کند، تمام تیم در حال آرام کردن او بودند. نتیجه هم خیلی زود مشخص شد. عارف خان مگر تحمل می کند مربی اش اخراج شود و او بی معرفتی کرده و اخراج نشود؟ روزبه هم سعی اش را کرد اما سعید رمضانی عوض آرام کردن این بچه ها که مشخصا بدنشان آماده بازی سنگین در گرمای اهواز نبود، در حال گشتن کلمات بود تا یک معمای پلیسی را مطرح کند و بگوید؛ برای بریدن سر ما نقشه ها کشیده بودند!
دیدگاه تان را بنویسید