مراسم تشییع پیکر مرحوم آذرتاش آذرنوش + عکس
پیکر آذرتاش آذرنوش از جایی که سالها در آن خدمت کرده بود برای خاکسپاری در قطعه نامآوران بهشت زهرا بدرقه شد.
جی پلاس، مراسم تشییع پیکر این نویسنده، محقق و مترجم ادبیات عرب و استاد دانشگاه صبح دوشنبه (۱۹ مهرماه) با حضور چهرههای پیشکسوت فرهنگی در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی برگزار شد و با سخنرانی سیدکاظم موسوی بجنوردی، ژاله آموزگار و احمد پاکتچی همراه بود.
مراسم در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی با خواندن نماز میت بر پیکر آذرتاش آذرنوش توسط حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی به پایان رسید و در ادامه پیکر او برای تشییع به دیگر محل خدمتش، دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران منتقل شد. پس از پایان این مراسم پیکر آذرتاش آذرنوش در قطعه نامآوران بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
در مراسم تشییع پیکر آذرتاش آذرنوش، سیدکاظم موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، در سخنانی گفت: از سال ۱۳۶۴ تاکنون، مستمرا در خدمت آقای آذرنوش بودیم و اگر افرادی مانند او نبودند، هرگز این مرکز به اهداف خود نمیرسید. او از مشایخ و اصحاب قدیمی مرکز دایرهالمعارف اسلامی و ۳۶ سال همراه ما و جزء اولیها بود. در مدت حضور خود، آثاری پدید آوردند که هر یک برگ زرینی بود و فکر نمیکنم بتوانیم استادی همسنگ او را به یاد بیاوریم.
بجنوردی افزود: خبر درگذشت او را که شنیدم، فقدانش برایم سخت بود. در عین حال فکر کردم چه کنیم و چه کسی جانشین او باشد. ما تازه در نیمه راه هستیم. بزرگان زیادی از اینجا رفتند، ایرج افشار، زرینکوب، زریاب خویی، احمد تفضلی و ... . آنها به اینجا آمدند و حرکت بزرگی را حمایت کردند. به وسیله همین آقایان توانستیم مرکز دایرهالمعارف را به اینجا برسانیم.
او اظهار کرد: تصمیم قطعی داریم تا این راه را تا آخرین نفس به سرانجام برسانیم. به سهم خود از این تصمیم رویگردان نخواهد شم زیرا این مسیر آنقدر شیرین و افتخارآفرین است که به دنبال آن خواهم رفت. برای کسانی که هستند آرزوی طول عمر داریم و یاد کسانی را که رفتهاند، گرامی میداریم، آنها در آثارشان جاودانه خواهند بود.
ژاله آموزگار، استاد دانشگاه، پژوهشگر و عضو شورای عالی علمی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی هم اظهار کرد: چه دوران غمانگیزی، هر روز یک خبر ناگوار، هر دم اندوه از دست دادن عزیزی و اینبار شاهد سفر بیبازگشت آذرنوش عزیز هستیم؛ استادی دانشمند و برجسته، محبوب و صاحب قلم که در درازای عمرش آموخت و آموزاند. قلم زد و بر دانستهها افزود. گرهها گشود و همیشه مهر این سرزمین را در دل خود پاس داشت و برای بسیاری از ما دوستی بود بسیار نازنین و دوستداشتنی، مهربان و خوشخلق. من هم چون دیگر دوستان، درماندهایم بر یک دوستی باسابقه در طول ۵۵ سال چگونه نقطه پایان بگذاریم؟
او افزود: نمیدانم چرا بعد از بیش از نیمقرن خاطره اولین دیدارم را با او فراموش نکردهام. در دوران دانشجویی در پاریس در رستوران دانشگاه، او را با همسرش دیدم، جوانی خوشسیما و خوش لباس. دوست مشترکمان گفت او دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی است و بسیار پرکار. این دانشجوی موفق دکتری گرفت به ایران برگشت و استاد موفق دانشکده الهیات دانشگاه تهران شد و جانی تازه به آموزش عربی بخشید با یک دنیا نوآوری.
آموزگار با بیان اینکه در حوصله این مراسم نیست که به شرح تکتک آثار آذرنوش بپردازد، گفت: از کدام بگویم؛ از ترجمه «فتوح البلدان» بلاذری یا کتاب «راهنمای زبان عربی»، یا ترجمه تاریخ ادبیات و یا فرهنگ تخصصی سهزبانهاش، یا ترجمه «موسیقی کبیر» ابونصر فارابی یا فرهنگ معاصر عربی؟ همه میدانیم و اشاره شد ۲۰۰ مدخل مشکل و مهم مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی به قلم توانای او به رشته تحریر درآمده است و ما ابن مقفع را بار دیگر به قلم او شناختیم. شاهکار دیگرش چالش میان فارسی و عربی است که پاسخگوی بسیاری از نادانستهها شد. از کتاب «چوگان» او بگویم که باعث شد این بازی تاریخی که میدان نقش جهان با آن جاودانه شده به نام ایرانی ثبت شود؟ گفتنی بسیار است.
او خاطرنشان کرد: آذرتاش آذرنوش یک ایرانی اصیل و عاشق این سرزمین بود . او بعد از تحصیلات با وجود اینکه امکان ماندن در آن دیار برایش فراهم بود، ترجیح داد به ایران بازگردد و در ایران بماند. خواست فرزندانش در خاک ایران به دنیا بیایند و او با همسرش ترجیح داد در فضای کاملا ایرانی و در محله سنتی و خانه سنتی و فضایی که از گوشهگوشه آن بوی ایران و هنرهای ایرانی به مشام میرسد، زندگی کند. او عاشق زندگی بود و به آن طرز که عاشقش بود زیست. خوشحال بود پایش را در روی خاک این سرزمین میگذارد و دانشجویان این سرزمین را آموزش میدهد و برای مردم این سرزمین اثر میآفریند. او صادقانه خدمت کرد و دین خود را به این سرزمین و مردمان آن با تمام وجودش پرداخت. چه سدهای بود سدهای که چنین شخصیتهایی در آن بالیندند. عمر سازندهاش به سر رسید و ما غمگین از دست دادنش هستیم.
همچنین احمد پاکتچی، متخصص علوم قرآن و حدیث، عضو شورای عالی علمی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی و سفیر ایران در سازمان یونسکو در این مراسم گفت: یادم میآید زمانی که در مرکز دایرهالمعارف اتاق من در چهارمتری محل استقرار استاد بود، هر دانشجویی که میآمد ما هم مانند امیرکبیر از پشت در بسیار چیزها میآموختیم. بسیار در این مجالس شنیدهایم که بعد از درگذشت شخصیتهای ماندگار، برکات وجودی آنها ادامه دارد. همواره در ذهن خودم مرور میکردم این موضوع با چه مکانیزمی اتفاق میافتد و چگونه بعد از درگذشت میتواند همچنان منشأ برکات و فیض برای جامعه مخاطب باشد. در چنین مجلسی جا دارد مرور اجمالی بر این مکانیزم داشته باشیم. فلسفه وجودی این مراسمها فقط تسلیت گفتن و عرض تأسف از درگذشت عزیز نیست و در واقع یک نوع میثاق و تعهد است که ما این مسیر را ادامه میدهیم. بخصوص اینکه در مرکز دایرهالمعارف هستیم و دکتر آذرنوش از بنیانگذاران این جریان علمی بود و ما انتظار داریم این جریان علمی تا قرنها ادامه داشته باشد.
او با اشاره به آثار این استاد و محقق فقید گفت: او دانشجویان زیادی پروش داد که مسیرش را ادامه میدهند، اما قدر مسلم برای اینکه مسیر دانشمندی را ادامه دهیم آنهم دانشمندی جریانساز و تحولساز مانند آذرنوش، قبل از هرچیزی باید بدانیم او کیست و چه کاری انجام داد. اگر بخواهیم آن کار را ادامه دهیم، چه کاری باید کنیم؟ اگر ندانیم چه کاری انجام داده، ادامه دادن راه او چه معنایی میتواند داشته باشد. براساس آنچه از او خوانده و آموختهایم، آذرنوش ویژگیهایی را از نظر شخصیت علمی داشت که او را به فردی منحصر بهفرد و تحولساز در حوزه آکادمی تبدیل میکرد. او یکی از شخصیتهایی است که تفکر بینافرهنگی را در جامعه ما جا انداخت؛ اینکه چگونه میشود درباره تعامل فرهنگ بین ایران و کشورهای عربی و ایران و غرب صحبت کرد. قطعا ایشان از طلایهداران این نوع نگاه در فضای دانشگاهی بود. از جمله مواردی که کاملا در آثار آذرنوش میدرخشید این است که او تنها متخصص برجسته ادبیات عرب نبود و میتوانیم تجلی کاملی از شخصیت میانرشتهای را در دکتر آذرنوش ببینیم.
پاکتچی تأکید کرد: دکتر آذرنوش علاوه بر استاد برجسته ادبیات عرب، زبانشناسی برجسته هم بود و مطالعات زبانشناسی تطبیقی از زبان سامی و نسبت زبان سامی و زبانهای باستانی ایران داشت. او مطالعاتی را هم در حوزه مردمشناس داشت و دنبال میکرد. کاملا جنبههای مهم از شخصیتی میانرشتهای داشت و جنبه دیگر از شخصیت او که کمتر مورد توجه قرار گرفته این است که پیوندی با مطالعات ادبی و انسانشناسی داشت. در مقالاتی که در دایرهالمعارف نوشته به تعامل فرهنگ ایران و فرهنگ عربی پرداخته که مملو از اطلاعات است که به این حوزه از دانش مربوط میشود.
او ادامه داد: آرزو دارم ما و نسل قبلی ما به آنچه دکتر آذرنوش در فضای علمی خلق کرده، ادامه دهیم. دکتر آذرنوش را بهتر بشناسیم تا بتوانیم ادعا کنیم که راه او را دنبال میکنیم و صرف تجمید کردن از بزرگی بدون اینکه بدانیم چه ویژگیهایی در او هست، کفایت نخواهد کرد. علم و آموختن و تولید علمی آذرنوش و دانشی که آذرنوش ایجاد کرد، دو جنبه مهم دارد؛ مطالعه و پژوهش باید با توسعه فکر همراه باشد، بسیاری از جنبههای اندیشهای در آثار او موج میزند و همواره شاهد بودیم از پیشگامان مِتُد در مطالعات علمی بود. یکی از بزرگترین خدماتی که او در همین مرکز دایرهالمعارف و دانشگاه تهران انجام داد پرورش نسلی بود که به متد توجه داشت. در آن دوره تصور میکردند در حوزه ادبیات هرچه دلت تنگ میخواهد بگو، اما او این مسئله را جا انداخت که این حوزه ظریف و دقیق است و اگر کسی فعالیت میکند باید مجهز به متد باشد.
رضوان مساح، پژوهشگر و دستیار آذرنوش هم به عنوان سخنران دیگر مراسم دلنوشتهای را که برای او نوشته بود، خواند.
محمدحسن سمسار، علیاشرف صادقی، محمدجواد حقشناس، علی آل داوود، علی بهرامیان، علی میرانصاری، عنایتالله مجیدی و علی همدانی از حاضران در مراسم تشییع پیکر آذرنوش بودند.
دیدگاه تان را بنویسید