به گزارش ایرنا، شهید دامن باغ 12 اردیبهشت ماه سال 41 در بندرعباس به دنیا آمد، پس از پایان دوره ابتدایی در مدرسه راهنمایی «سدید» مشغول به تحصیل شد؛ این دوره از تحصیل اش با اوج گیری اعتراض های انقلابی مردم ضد رژیم پهلوی مصادف بود.
وی در این برهه با همراهی شهیدان؛ « احمد مجرد»، «عبدالرضا کمالی»،« غلامعباس داشته» و هم چنین برادرش « محمد دامن باغ» و «محمد مجرد» در بخش اعلامیه های حضرت امام(ره) و به آتش کشیدن مشروب ها فروشی ها و مرکزهای فساد نقش فعالی داشت.
این شهید ترور پس از پیروزی انقلاب با «کمیته انقلاب» که در «مسجد فاطمیه» مستقر بود، همکاری می کرد تا عشق خود را به امام خمینی(ره) ثابت کند.
شهید دامن باغ با همزمان انقلابی اش شبانه روز در دادگاه انقلاب فعالیت می کرد و در امر مبارزه با قاچاق کالا و مواد مخدر و هم چنین در هم کوبیدن ضد انقلاب اهتمام ویژه ای داشت.
ضد انقلاب او را دوبار مورد سوء قصد قرار داد تا این که با تشکیل سپاه به این نهاد پیوست و سرانجام 11 آبان ماه سال 60 مصادف با ششم محرم و تنها 5 روز پس از ترور شهید «احمد مجرد» توسط گروهک های منافق در محله سید کامل بندرعباس مورد اصابت گلوله و کتف و گردن قرار گرفت و به شهادت رسید.
شهید دامن باغ در ابتدای وصیت نامه خود خطاب به مادرش آورده است: مادر مهربان اگر بدی از من دیده ای مرا ببخش چون من به راهی رفته ام که دیگر برنمی گردم، به راهی رفته ام که همه پیروان مکتب اسلام باید بروند چون خداوند می فرماید؛ «زمانی که دیدید اسلام در خطر است، بیایید و جهاد کنید».
وی در ادامه وصیت نامه خود به مادرش عنوان کرده است: مادر بگذار ما را بکشند که با کشتن ما اسلام پیروز می شود، بگذار ما کشته شویم ولی امام امت سالم باشد؛ مادر شما قدر این امام امت خمینی بت شکن (ره) را بدانید و هرگز او را تنها و بی یار و یاور نگذارید.
این شهید ترور در بخش دیگری از وصیت نامه اش خطاب به پدر و برادرش اظهار کرده است: برادر عزیزم؛ بعد از مرگ من راه مرا در پیش بگیر چون من در این راه به پیروزی کامل نرسیده ام شاید تو بتوانی به پیروزی برسی... پدر عزیزم همیشه خندان باش و افتخار کن که پسرت در راه اسلام و قرآن کشته شده است؛ هرکس گفت چرا او را کشتند بگو از اسلام و قرآن و مسلمانان دفاع می کرد.
9887 /6048
وی در این برهه با همراهی شهیدان؛ « احمد مجرد»، «عبدالرضا کمالی»،« غلامعباس داشته» و هم چنین برادرش « محمد دامن باغ» و «محمد مجرد» در بخش اعلامیه های حضرت امام(ره) و به آتش کشیدن مشروب ها فروشی ها و مرکزهای فساد نقش فعالی داشت.
این شهید ترور پس از پیروزی انقلاب با «کمیته انقلاب» که در «مسجد فاطمیه» مستقر بود، همکاری می کرد تا عشق خود را به امام خمینی(ره) ثابت کند.
شهید دامن باغ با همزمان انقلابی اش شبانه روز در دادگاه انقلاب فعالیت می کرد و در امر مبارزه با قاچاق کالا و مواد مخدر و هم چنین در هم کوبیدن ضد انقلاب اهتمام ویژه ای داشت.
ضد انقلاب او را دوبار مورد سوء قصد قرار داد تا این که با تشکیل سپاه به این نهاد پیوست و سرانجام 11 آبان ماه سال 60 مصادف با ششم محرم و تنها 5 روز پس از ترور شهید «احمد مجرد» توسط گروهک های منافق در محله سید کامل بندرعباس مورد اصابت گلوله و کتف و گردن قرار گرفت و به شهادت رسید.
شهید دامن باغ در ابتدای وصیت نامه خود خطاب به مادرش آورده است: مادر مهربان اگر بدی از من دیده ای مرا ببخش چون من به راهی رفته ام که دیگر برنمی گردم، به راهی رفته ام که همه پیروان مکتب اسلام باید بروند چون خداوند می فرماید؛ «زمانی که دیدید اسلام در خطر است، بیایید و جهاد کنید».
وی در ادامه وصیت نامه خود به مادرش عنوان کرده است: مادر بگذار ما را بکشند که با کشتن ما اسلام پیروز می شود، بگذار ما کشته شویم ولی امام امت سالم باشد؛ مادر شما قدر این امام امت خمینی بت شکن (ره) را بدانید و هرگز او را تنها و بی یار و یاور نگذارید.
این شهید ترور در بخش دیگری از وصیت نامه اش خطاب به پدر و برادرش اظهار کرده است: برادر عزیزم؛ بعد از مرگ من راه مرا در پیش بگیر چون من در این راه به پیروزی کامل نرسیده ام شاید تو بتوانی به پیروزی برسی... پدر عزیزم همیشه خندان باش و افتخار کن که پسرت در راه اسلام و قرآن کشته شده است؛ هرکس گفت چرا او را کشتند بگو از اسلام و قرآن و مسلمانان دفاع می کرد.
9887 /6048
کپی شد