به گزارش ایرنا، شهید اسدالله جعفری در سال 42 در بخش فین در 85 کیلومتری شمال بندرعباس به دنیا آمد.
وی 6 ساله بود که به دبستان رفت و تا کلاس چهارم در فین درس خواند و پس از آن به بندرعباس آمد و تا سوم راهنمایی ادامه تحصیل داد.
شهید جعفری برای کمک به بهبود وضعیت معیشتی خانواده تابستان ها و هم زمان با تعطیلی مدرسه ها به کار مکانیکی مشغول می شد.
وی با شروع تظاهرات و راهپیمایی ها برضد رژیم شاهنشاهی به پخش اعلامیه های حضرت امام با شروغ دیگران برای شرکت در راهپیمایی و تظاهرات می پرداخت.
این پاسدار شهید پس از پیروزی انقلاب در بسیج ثبت نام کرد و دوره آموزش نظامی را گذارند.
در روابط عمومی سپاه همراه با سایر دوستانش به کار تبلیغاتی می پرداخت و پس از مدت کوتاهی به «اردوی طرح هجرت» اردوهایی که توسط سپاه در دوره های 30 تا 45 روزه در اصفهان برگزار می شد.
وی که از ابتدای انقلاب در کمک رسانی به محرومان با همکاری کمیته امداد تلاش زیادی داشت، در توزیع کالاهای اساسی به روستایی ها به همراه شهیدان «احمد مجرد» از شهیدان انقلاب و «منصور علیاس» فعالیت می کرد.
شهید اسدالله پس از بازگشت از اصفهان، فعالیت های خود را ادامه داد و با سایر دوستانش به پاک سازی شعارهای ضدانقلاب از روی دیوارها می پرداخت و شعارهای انقلابی می نوشت و از مظلومان حمایت می کرد.
جنگ که آغاز شد جزو نخستین افرادی بود که به جبهه رفت و 2 ماه در خط مقدم ماند. اوایل سال 1360 با شناختی که از سپاه پاسداران پیدا کرده بود به عضویت این نهاد انقلابی درآمد و عاشقانه مشغول خدمت شد؛ اما تنها خدمت در سپاه برایش کافی نبود و حضور در جبهه را مقدم می دانست، بنابراین برای دومین بار به جبهه رفت، در عملیات آزادسازی شهر بستان شرکت کرد و از ناحیه دست مجروح شد.
شهید جعفری در پاسخ مادر به ازدواج نکردنش، اسلحه را از ماشین درآورد و رو به مادر گفت: «سلاحی که در دست من می بینی عروس من است و سنگر امام حسین(ع) حجله ام.
وی برای سومین بار که عازم جبهه شد در عملیات بیت المقدس شرکت کرد و روز دهم اردیبهشت سال 1361 براثر اصابت گلوله در خرمشهر به یاران شهیدش پیوست.
9887 /6048
وی 6 ساله بود که به دبستان رفت و تا کلاس چهارم در فین درس خواند و پس از آن به بندرعباس آمد و تا سوم راهنمایی ادامه تحصیل داد.
شهید جعفری برای کمک به بهبود وضعیت معیشتی خانواده تابستان ها و هم زمان با تعطیلی مدرسه ها به کار مکانیکی مشغول می شد.
وی با شروع تظاهرات و راهپیمایی ها برضد رژیم شاهنشاهی به پخش اعلامیه های حضرت امام با شروغ دیگران برای شرکت در راهپیمایی و تظاهرات می پرداخت.
این پاسدار شهید پس از پیروزی انقلاب در بسیج ثبت نام کرد و دوره آموزش نظامی را گذارند.
در روابط عمومی سپاه همراه با سایر دوستانش به کار تبلیغاتی می پرداخت و پس از مدت کوتاهی به «اردوی طرح هجرت» اردوهایی که توسط سپاه در دوره های 30 تا 45 روزه در اصفهان برگزار می شد.
وی که از ابتدای انقلاب در کمک رسانی به محرومان با همکاری کمیته امداد تلاش زیادی داشت، در توزیع کالاهای اساسی به روستایی ها به همراه شهیدان «احمد مجرد» از شهیدان انقلاب و «منصور علیاس» فعالیت می کرد.
شهید اسدالله پس از بازگشت از اصفهان، فعالیت های خود را ادامه داد و با سایر دوستانش به پاک سازی شعارهای ضدانقلاب از روی دیوارها می پرداخت و شعارهای انقلابی می نوشت و از مظلومان حمایت می کرد.
جنگ که آغاز شد جزو نخستین افرادی بود که به جبهه رفت و 2 ماه در خط مقدم ماند. اوایل سال 1360 با شناختی که از سپاه پاسداران پیدا کرده بود به عضویت این نهاد انقلابی درآمد و عاشقانه مشغول خدمت شد؛ اما تنها خدمت در سپاه برایش کافی نبود و حضور در جبهه را مقدم می دانست، بنابراین برای دومین بار به جبهه رفت، در عملیات آزادسازی شهر بستان شرکت کرد و از ناحیه دست مجروح شد.
شهید جعفری در پاسخ مادر به ازدواج نکردنش، اسلحه را از ماشین درآورد و رو به مادر گفت: «سلاحی که در دست من می بینی عروس من است و سنگر امام حسین(ع) حجله ام.
وی برای سومین بار که عازم جبهه شد در عملیات بیت المقدس شرکت کرد و روز دهم اردیبهشت سال 1361 براثر اصابت گلوله در خرمشهر به یاران شهیدش پیوست.
9887 /6048
کپی شد