به گزارش ایرنا، شهید عبدالرضا کمالی 14 اسفند سال 41 در آبادان در خانواده ای که اصالت ایسین بندرعباس داشته اند، به دنیا آمد.
وی یکساله بود که به همراه خانواده به بندرعباس بازگشت و تحصیلات ابتدایی را در مدرسه حافظ و راهنمایی را در مدرسه 28 مرداد سپرس کرد.
شهید کمالی که مقطع متوسطه وی با انقلاب و اعتراض های شدید به حکومت پهلوی همراه بود، را در هنرستان فنی و حرفه ای در رشته برق ادامه داد.
پس از پیروزی انقلاب در مبارزه با فرهنگ های کفر و شرک آمیز با برپایی نمایشگاه های کتاب، عکس و پوستر و کارهای فرهنگی در مکان های مختلف بندرعباس و روستاهای اطراف و هم چنین کلاس های سیاسی، نظامی و اعتقادی در مسجد محله فعال و پرتلاش بود.
سال آخر تحصیل وی در رشته برق با جنگ تحمیلی عراق ضد ایران همراه شد و عبدالرضا درس را رها کرد و همراه با شهید احمد مجرد و چند تن از دوستان محله به جبهه رفت تا به پاسداری از میهن بپردازد.
وی که به عنوان آرپی جی زن در جبهه حضور یافت سرانجام در 26 تیرماه همزمان با 25 رمضان سال 61 در منطقه شلمچه در عملیات رمضان براثر اصابت ترکش به گردن هم چون امام حسین(ع) بی سربه شهادت رسید.
شهید عبدالرضا کمالی 24 اردیبهشت ماه در وصیت نامه اش آورده است: وصیتم را با نام الله شروع می کنم که آغازگر زندگی و مرگ است و با نام رهبری(امام خمینی ره) که هر لحظه از عمرش برای مستضعفان جهان دریایی از نعمت است و ملتی که با خلوص، جانش را در این راه نهاده است.
وی در بخش دیگری از وصیت نامه اش ابراز داشته است: خدایا هم اکنون که وصیت نامه را می نویسم با دلی پراز درد و گناه خواستم به پیش تو بیایم و با شهیدانی که کسی از حالشان با خبر نیست و با شهیدانی که بعد از ماه ها و هفته ها پیدا می شود، ملاقات کنم.
شهید کمالی در ادامه این وصیت نامه عشق به شهادت و خون شهید را درسی بزرگ برای انسان های دیگر می داند و آورده است: تنها خواهشی که از برادران و خواهران خود دارم این است که؛ امام را تنها نگذارند و همیشه و در همه حال به یاد خدا و نایب برحقش باشند.
9887 /6048
وی یکساله بود که به همراه خانواده به بندرعباس بازگشت و تحصیلات ابتدایی را در مدرسه حافظ و راهنمایی را در مدرسه 28 مرداد سپرس کرد.
شهید کمالی که مقطع متوسطه وی با انقلاب و اعتراض های شدید به حکومت پهلوی همراه بود، را در هنرستان فنی و حرفه ای در رشته برق ادامه داد.
پس از پیروزی انقلاب در مبارزه با فرهنگ های کفر و شرک آمیز با برپایی نمایشگاه های کتاب، عکس و پوستر و کارهای فرهنگی در مکان های مختلف بندرعباس و روستاهای اطراف و هم چنین کلاس های سیاسی، نظامی و اعتقادی در مسجد محله فعال و پرتلاش بود.
سال آخر تحصیل وی در رشته برق با جنگ تحمیلی عراق ضد ایران همراه شد و عبدالرضا درس را رها کرد و همراه با شهید احمد مجرد و چند تن از دوستان محله به جبهه رفت تا به پاسداری از میهن بپردازد.
وی که به عنوان آرپی جی زن در جبهه حضور یافت سرانجام در 26 تیرماه همزمان با 25 رمضان سال 61 در منطقه شلمچه در عملیات رمضان براثر اصابت ترکش به گردن هم چون امام حسین(ع) بی سربه شهادت رسید.
شهید عبدالرضا کمالی 24 اردیبهشت ماه در وصیت نامه اش آورده است: وصیتم را با نام الله شروع می کنم که آغازگر زندگی و مرگ است و با نام رهبری(امام خمینی ره) که هر لحظه از عمرش برای مستضعفان جهان دریایی از نعمت است و ملتی که با خلوص، جانش را در این راه نهاده است.
وی در بخش دیگری از وصیت نامه اش ابراز داشته است: خدایا هم اکنون که وصیت نامه را می نویسم با دلی پراز درد و گناه خواستم به پیش تو بیایم و با شهیدانی که کسی از حالشان با خبر نیست و با شهیدانی که بعد از ماه ها و هفته ها پیدا می شود، ملاقات کنم.
شهید کمالی در ادامه این وصیت نامه عشق به شهادت و خون شهید را درسی بزرگ برای انسان های دیگر می داند و آورده است: تنها خواهشی که از برادران و خواهران خود دارم این است که؛ امام را تنها نگذارند و همیشه و در همه حال به یاد خدا و نایب برحقش باشند.
9887 /6048
کپی شد