این پژوهشگران معتقدند علت اصلی ایجاد دوران طلایی علم در ایران در قرن های چهارم و پنجم هجری قمری، حکومت شیعه و علم پرور آل بویه (322-448ق) بود.
از دید این افراد، آسانگیری زمامدارانِ این سلسله در مسائل نظری موجب رواج آرای گوناگون علمی و تضارُب اندیشهها و در نهایت پیشرفت علمی کشور شد. براساس این دیدگاه، انحراف وافول مسیرعلمی نیز در عهد سلجوقیان (429-اوایل قرن 8ق) و به دلیل مخالفت آنان با فلسفه و خردورزی واندیشههای مغایر با اندیشه رسمی و حکومتی شروع شد.
تردیدی نیست که از قرن ششم، کم کم چراغ علم در ایران کمفروغ شد. هرچند درباره میزان آن، اغراق هم میشود به نحوی که بعضی از نویسندگان، قرون بعد از عصر طلایی را بیارزش و مشحون از خرافه و جهل ترسیم میکنند. اما منحصر دانستن افول علمی به سیاستهای سلجوقیان، نیازمند رجوع گستردهتر به منابع و جمعآوری مدارک بیشتری است.
برای مثال نمیتوان نقش تصوف را نادیده گرفت. قرن ششم (اواخر دوره اصلی سلجوقیان) یکی از مهمترین ادوار تاریخ تصوف در ایران و در دیگر سرزمینهای اسلامی است، زیرا در این دوره تصوف پس از تحمل مخالفتها و نشیب و فرازها بالاخره به ثبات رسید و هیأت منظمی پیدا کرد و بهخصوص به واسطه ابوحامد محمد غزالی(450-505ق)، در میان اهل سنت، که مذهب اکثر مسلمانان ایران آن زمان بود، جایگاهی محترم یافت.
صوفیانِ این دوره در ابراز عقاید و اجرای مراسم آزاد بودند وعلاوه بر نفوذی که در میان مردم داشتند، در میان امرا نیز حامیانی پیدا کردند؛ از جمله خواجه نظامالملک، وزیر دوره سلجوقی، از حامیان صوفیه بهخصوص ابوسعید ابوالخیر بود.
تصوف، در کلیت جامعه ایرانی نوعی رخوت و تسلیم و تنبلی و روحیهٔ قضا و قدری پدید آورد که آثار ناپسندش هنوز هم به طور کامل زایل نشده است. دکتر «محمدرضا شفیعی کدکنی»، ادیب معاصر، گفته است: من نیز با کسروی، دراین نکته موافقم که یکی از علل، و شاید هم تنها علّت، درعقبماندگیِ جوامعِ اسلامی، تصوّف است.
به عبارت دیگر ممکن است سختگیری نظری و مذهبی سلجوقیان، با رواج تصوف، که آن هم در زمان سلجوقیان بود، همزمان شده و موجب افول چراغ علم در ایران شده باشد.
البته در همین دوره سلجوقی، عمر خیام (-515 یا 517ق) آن کارهای برجسته را در ریاضی و گاهشماری انجام داد در حالی که زمینه برای تکفیرش فراهم بود زیرا نمیتوان تمام رباعیات بحثبرانگیز منسوب به او را ساختگی دانست.
همچنین در سال 598ق/1202م که دورهٔ افول علمی در نظر گرفته میشود، ساعتی خودکار و زنگدار که ساخت مسلمانان بود در مسجد دمشق نصب شده بود.
برای مسیرنگاری تاریخ علم در ایران، باید تا حد امکان به تمام منابع لازم رجوع کرد و اگر هم گزینش انجام میشود، باید به صورت «مشت نمونه خروار» باشد نه آنکه مؤلف، دیدگاهی داشته باشد و متناسب با آن دیدگاه، شواهدی در منابع بیابد. اینکه از لابهلای کتابهای اغلب درجه دو و سه، مطالب ضد عقل و علم را جمع کنیم با روش علمی نمیسازد.
بیتوجهی به جامعیت مدارک، گاه منجر به استنباطهای نادرستی میشود که اشتباهگویی و نادقیقنویسی درباره پدیده گذر زهره که در روز سهشنبه 19 خرداد 1383رخ داد از آن جمله است.
در آن زمان تعدادی از پژوهشگران و حتی دانشمندان کشور با اشاره به یافته شدن گزارش رصد گذر زهره در کتاب شفا تألیف ابنسینا، از آن با لفظ «کشف» سند یاد کردند. در حالی که این سخن ابنسینا، در قرون مختلف و تا دوران معاصر، در کتابهای دیگران، از جمله آثار خواجه نصیرالدین طوسی (597-672ق)، قطبالدین شیرازی (634-710ق)، مظفر بن محمدقاسم گنابادی (؟-1031ق)، حسن حسنزاده آملی (متولد 1307ش) آمده است ولی آنان بیاطلاع بودند.
استخراج مسیر تاریخ علم در ایران، کاری دشوار و مستلزم تتبعی وافر در متون تاریخی و ادبی و پزشکی و ریاضی و فلسفی و نظایر آن است. فقط تحلیل آنچه جرج سارتن (1884-1956م) در کتاب باارزش «مقدمه بر تاریخ علم» (4 جلد در 6 مجلد) از نقش مسلمانان در گسترش علم فراهم کرده، محتاج زمانی طولانی است چه رسد به بررسی دهها و صدها کتاب دیگر.
آن هم در حالی که هنوز بسیاری از کتابهای بزرگترین دانشمندان ما هم چاپ نشده و اگر تمام کتابهای فارسی را در نظر بگیریم، از آغاز ایجاد صنعت چاپ در ایران تا کنون، شاید فقط ده درصد کتابها چاپ شده باشد و بقیه همچنان به صورت نسخههای خطی است.
بنابراین قضاوتِ قاطع، بهآسانی میسر نیست. حتی در دوره مصیبتبار مغولها، مهندسان مسلمان در سال 668ق/1270م برای قوبلای خان، امپراتور مغول چین که مارکوپولو به دربارش رفت، توپ ساختند.
درهمین دوران، نجوم رشد زیادی داشت. مغولها به اختربینی علاقه و اعتقاد زیادی داشتند و دانشمندان ایرانی از همین علاقهٔ آنان برای گسترش اخترشناسی استفاده میکردند. این کار در بین بزرگترین دانشمندان اروپا نیز وجود داشت.
در دانشنامه بریتانیکا، در ذیل مدخل کپلر، به فعالیتهای او در طالعبینی اشاره شده است. بدیهی است نمیتوانیم به دلیل کارهایی که کپلر در اختربینی میکرد و حتی از طالعبینی کسب درآمد داشت، ابداعات اخترشناختی او را نادیده بگیریم. آیزاک نیوتن (1643-1727م) فیزیکدان و ریاضیدان انگلیسی نیز مدتها کیمیاگری میکرد.
بنابراین پیدا کردن مواردی از جهل و اشتباه در کتابهای فارسی و عربی و اشتباه دانستن تمام مسیر علم در ایران صحیح نیست.
شواهد فراوانی از پیشرفتهای علمی و فنی در همین قرونی که دوره افول نامیده میشود وجود دارد و نشان میدهد این افول به آن شدت که ادعا میشود نبوده است.
از جمله محمد بن ابیبکر الزخوری/الزرغوری/الزرغونی (-حدود 852ق)، در کتاب زهرالبساتین فی علمالمشاتین، تعدادی ادوات مکانیکی مثل سیفون و ساعت آبی و فواره را شرح داده است. فتحالله شیرازی (سده دهم) دارای اختراعاتی نظیر ابزار تنظیف لولهها، آسیای متحرک که حیوانی آن را میکشید و چند اختراع دیگر بود. محمدحافظ اصفهانی، از صنعتگران سده دهم، رسالهای شامل سه مقاله در اختراعات صنعتی، به نام نتیجةالدوله به فارسی نوشته که در ایران چاپ شده است. حافظ اصفهانی در کتاب خود به شرح دستگاههایی پرداخته که اختراع کرده یا ساخته است؛ نظیر ساعت، دستگاه عَصّاری، آسیا، دستگاه حلاجی که با آب کار میکرد، دستگاه مرکّبسازی، چرخ چاه خودکار، قفل، دزدگیر.
در دوران صفویه (906/1135ق) ساخت بناهایی همچون سیوسه پل، پل خواجو، عالیقاپو، مسجد شیخ لطفالله، بدون علم و به شیوه «آجر را بینداز بالا» ممکن نبود.
صنعت فولادسازی و هنر مشبکسازی فولاد در ایران در عصر صفوی به اوج خود رسید و از این فلز در ساخت اسلحه، الواح مشبک، زره، کلاهخود، سپر، کتیبههای در و پنجره، قلمدان و ظروف استفاده میکردند.
البته صفویان در برخورد با اکتشافات و اختراعات اروپاییان موضعی مغرورانه توأم با بیاعتنایی و خودبرتربینی داشتند و ای کاش صنعت چاپ و میکروسکوپ و تلسکوپ و آثار گالیله و نیوتن و نمادگرایی در ریاضیات در همان زمان در ایران رایج میشد.
صنعت چاپ یکی از مهمترین عوامل در غلبه علم بر شبهعلم و خرافه بود. چاپ باعث شد دانشمندان بهسرعت از آرای یکدیگر با خبر شوند و از یافتههای دیگران برای تکمیل و بهینهسازی فعالیت علمی خود استفاده کنند.
جهان با چاپ به عصر جدیدی راه یافت. رویدادهای دیگری که پس از جنبش نوزایی (رُنسانس)، سراسر جهان را به مسیر دیگری انداخت، مانند انقلابهای علمی و صنعتی، جز با فناوری چاپ میسر نمیشد.
منابع
1- اقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، 1403ق، الذریعه الی تصانیف الشیعه، 26 ج، به کوشش: احمد بن محمد حسینی، دارالاضواء، چ 3، بیروت.
2. بنسینا، حسین بن عبدالله، 1405ق، الشفاء-ریاضیات، 2 ج، تحقیق: عبدالحمید صبره، مرعشی نجفی، چ، قم.
3.حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، بیتا، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، 2 ج، دار احیاء التراث العربی، چ 1، بیروت.
4.حسنزاده آملی، حسن، 1375، دروس هیئت و دیگر رشتههای ریاضی، 2 ج، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چ 2، قم.
5.دانشنامه جهان اسلام، وبگاه، http://rch.ac.ir.
6.دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، وبگاه، http://www.cgie.org.ir.
7.شفیعی کدکنی، محمدرضا، 1392، زبان شعر در نثر صوفیه، سخن، چ 4، تهران.
8.طوسی، نصیرالدین محمد بن محمد، معینیه، نسخه خطی در کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
9.قطبالدین شیرازی، محمود بن مسعود، اختیارات مظفری، نسخه خطی در کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
10.گنابادی، مظفر بن محمدقاسم، شرح بیست باب نام در معرفت تقویم تام، نسخه خطی در کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
11.مصاحب، غلامحسین، و همکاران، 1381، دایرةالمعارف فارسی، 3 ج، شرکت سهامی کتابهای جیبی، وابسته به امیرکبیر، چ 3، تهران.
12.معین، محمد، 1371، فرهنگ فارسی (فرهنگ معین)، 6 ج، امیرکبیر، چ 8، تهران.
13.هونکه، زیگرید، 1362، فرهنگ اسلام در اروپا: خورشید الله بر فراز مغربزمین، 2 ج، ترجمه: مرتضی رهبانی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ 2، تهران.
14.Encyclopædia Britannica, Ultimate Reference Suite, Version: 2015; https://www.britannica.com
از: شهاب رویانیان خبرنگار ایرنا
از دید این افراد، آسانگیری زمامدارانِ این سلسله در مسائل نظری موجب رواج آرای گوناگون علمی و تضارُب اندیشهها و در نهایت پیشرفت علمی کشور شد. براساس این دیدگاه، انحراف وافول مسیرعلمی نیز در عهد سلجوقیان (429-اوایل قرن 8ق) و به دلیل مخالفت آنان با فلسفه و خردورزی واندیشههای مغایر با اندیشه رسمی و حکومتی شروع شد.
تردیدی نیست که از قرن ششم، کم کم چراغ علم در ایران کمفروغ شد. هرچند درباره میزان آن، اغراق هم میشود به نحوی که بعضی از نویسندگان، قرون بعد از عصر طلایی را بیارزش و مشحون از خرافه و جهل ترسیم میکنند. اما منحصر دانستن افول علمی به سیاستهای سلجوقیان، نیازمند رجوع گستردهتر به منابع و جمعآوری مدارک بیشتری است.
برای مثال نمیتوان نقش تصوف را نادیده گرفت. قرن ششم (اواخر دوره اصلی سلجوقیان) یکی از مهمترین ادوار تاریخ تصوف در ایران و در دیگر سرزمینهای اسلامی است، زیرا در این دوره تصوف پس از تحمل مخالفتها و نشیب و فرازها بالاخره به ثبات رسید و هیأت منظمی پیدا کرد و بهخصوص به واسطه ابوحامد محمد غزالی(450-505ق)، در میان اهل سنت، که مذهب اکثر مسلمانان ایران آن زمان بود، جایگاهی محترم یافت.
صوفیانِ این دوره در ابراز عقاید و اجرای مراسم آزاد بودند وعلاوه بر نفوذی که در میان مردم داشتند، در میان امرا نیز حامیانی پیدا کردند؛ از جمله خواجه نظامالملک، وزیر دوره سلجوقی، از حامیان صوفیه بهخصوص ابوسعید ابوالخیر بود.
تصوف، در کلیت جامعه ایرانی نوعی رخوت و تسلیم و تنبلی و روحیهٔ قضا و قدری پدید آورد که آثار ناپسندش هنوز هم به طور کامل زایل نشده است. دکتر «محمدرضا شفیعی کدکنی»، ادیب معاصر، گفته است: من نیز با کسروی، دراین نکته موافقم که یکی از علل، و شاید هم تنها علّت، درعقبماندگیِ جوامعِ اسلامی، تصوّف است.
به عبارت دیگر ممکن است سختگیری نظری و مذهبی سلجوقیان، با رواج تصوف، که آن هم در زمان سلجوقیان بود، همزمان شده و موجب افول چراغ علم در ایران شده باشد.
البته در همین دوره سلجوقی، عمر خیام (-515 یا 517ق) آن کارهای برجسته را در ریاضی و گاهشماری انجام داد در حالی که زمینه برای تکفیرش فراهم بود زیرا نمیتوان تمام رباعیات بحثبرانگیز منسوب به او را ساختگی دانست.
همچنین در سال 598ق/1202م که دورهٔ افول علمی در نظر گرفته میشود، ساعتی خودکار و زنگدار که ساخت مسلمانان بود در مسجد دمشق نصب شده بود.
برای مسیرنگاری تاریخ علم در ایران، باید تا حد امکان به تمام منابع لازم رجوع کرد و اگر هم گزینش انجام میشود، باید به صورت «مشت نمونه خروار» باشد نه آنکه مؤلف، دیدگاهی داشته باشد و متناسب با آن دیدگاه، شواهدی در منابع بیابد. اینکه از لابهلای کتابهای اغلب درجه دو و سه، مطالب ضد عقل و علم را جمع کنیم با روش علمی نمیسازد.
بیتوجهی به جامعیت مدارک، گاه منجر به استنباطهای نادرستی میشود که اشتباهگویی و نادقیقنویسی درباره پدیده گذر زهره که در روز سهشنبه 19 خرداد 1383رخ داد از آن جمله است.
در آن زمان تعدادی از پژوهشگران و حتی دانشمندان کشور با اشاره به یافته شدن گزارش رصد گذر زهره در کتاب شفا تألیف ابنسینا، از آن با لفظ «کشف» سند یاد کردند. در حالی که این سخن ابنسینا، در قرون مختلف و تا دوران معاصر، در کتابهای دیگران، از جمله آثار خواجه نصیرالدین طوسی (597-672ق)، قطبالدین شیرازی (634-710ق)، مظفر بن محمدقاسم گنابادی (؟-1031ق)، حسن حسنزاده آملی (متولد 1307ش) آمده است ولی آنان بیاطلاع بودند.
استخراج مسیر تاریخ علم در ایران، کاری دشوار و مستلزم تتبعی وافر در متون تاریخی و ادبی و پزشکی و ریاضی و فلسفی و نظایر آن است. فقط تحلیل آنچه جرج سارتن (1884-1956م) در کتاب باارزش «مقدمه بر تاریخ علم» (4 جلد در 6 مجلد) از نقش مسلمانان در گسترش علم فراهم کرده، محتاج زمانی طولانی است چه رسد به بررسی دهها و صدها کتاب دیگر.
آن هم در حالی که هنوز بسیاری از کتابهای بزرگترین دانشمندان ما هم چاپ نشده و اگر تمام کتابهای فارسی را در نظر بگیریم، از آغاز ایجاد صنعت چاپ در ایران تا کنون، شاید فقط ده درصد کتابها چاپ شده باشد و بقیه همچنان به صورت نسخههای خطی است.
بنابراین قضاوتِ قاطع، بهآسانی میسر نیست. حتی در دوره مصیبتبار مغولها، مهندسان مسلمان در سال 668ق/1270م برای قوبلای خان، امپراتور مغول چین که مارکوپولو به دربارش رفت، توپ ساختند.
درهمین دوران، نجوم رشد زیادی داشت. مغولها به اختربینی علاقه و اعتقاد زیادی داشتند و دانشمندان ایرانی از همین علاقهٔ آنان برای گسترش اخترشناسی استفاده میکردند. این کار در بین بزرگترین دانشمندان اروپا نیز وجود داشت.
در دانشنامه بریتانیکا، در ذیل مدخل کپلر، به فعالیتهای او در طالعبینی اشاره شده است. بدیهی است نمیتوانیم به دلیل کارهایی که کپلر در اختربینی میکرد و حتی از طالعبینی کسب درآمد داشت، ابداعات اخترشناختی او را نادیده بگیریم. آیزاک نیوتن (1643-1727م) فیزیکدان و ریاضیدان انگلیسی نیز مدتها کیمیاگری میکرد.
بنابراین پیدا کردن مواردی از جهل و اشتباه در کتابهای فارسی و عربی و اشتباه دانستن تمام مسیر علم در ایران صحیح نیست.
شواهد فراوانی از پیشرفتهای علمی و فنی در همین قرونی که دوره افول نامیده میشود وجود دارد و نشان میدهد این افول به آن شدت که ادعا میشود نبوده است.
از جمله محمد بن ابیبکر الزخوری/الزرغوری/الزرغونی (-حدود 852ق)، در کتاب زهرالبساتین فی علمالمشاتین، تعدادی ادوات مکانیکی مثل سیفون و ساعت آبی و فواره را شرح داده است. فتحالله شیرازی (سده دهم) دارای اختراعاتی نظیر ابزار تنظیف لولهها، آسیای متحرک که حیوانی آن را میکشید و چند اختراع دیگر بود. محمدحافظ اصفهانی، از صنعتگران سده دهم، رسالهای شامل سه مقاله در اختراعات صنعتی، به نام نتیجةالدوله به فارسی نوشته که در ایران چاپ شده است. حافظ اصفهانی در کتاب خود به شرح دستگاههایی پرداخته که اختراع کرده یا ساخته است؛ نظیر ساعت، دستگاه عَصّاری، آسیا، دستگاه حلاجی که با آب کار میکرد، دستگاه مرکّبسازی، چرخ چاه خودکار، قفل، دزدگیر.
در دوران صفویه (906/1135ق) ساخت بناهایی همچون سیوسه پل، پل خواجو، عالیقاپو، مسجد شیخ لطفالله، بدون علم و به شیوه «آجر را بینداز بالا» ممکن نبود.
صنعت فولادسازی و هنر مشبکسازی فولاد در ایران در عصر صفوی به اوج خود رسید و از این فلز در ساخت اسلحه، الواح مشبک، زره، کلاهخود، سپر، کتیبههای در و پنجره، قلمدان و ظروف استفاده میکردند.
البته صفویان در برخورد با اکتشافات و اختراعات اروپاییان موضعی مغرورانه توأم با بیاعتنایی و خودبرتربینی داشتند و ای کاش صنعت چاپ و میکروسکوپ و تلسکوپ و آثار گالیله و نیوتن و نمادگرایی در ریاضیات در همان زمان در ایران رایج میشد.
صنعت چاپ یکی از مهمترین عوامل در غلبه علم بر شبهعلم و خرافه بود. چاپ باعث شد دانشمندان بهسرعت از آرای یکدیگر با خبر شوند و از یافتههای دیگران برای تکمیل و بهینهسازی فعالیت علمی خود استفاده کنند.
جهان با چاپ به عصر جدیدی راه یافت. رویدادهای دیگری که پس از جنبش نوزایی (رُنسانس)، سراسر جهان را به مسیر دیگری انداخت، مانند انقلابهای علمی و صنعتی، جز با فناوری چاپ میسر نمیشد.
منابع
1- اقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، 1403ق، الذریعه الی تصانیف الشیعه، 26 ج، به کوشش: احمد بن محمد حسینی، دارالاضواء، چ 3، بیروت.
2. بنسینا، حسین بن عبدالله، 1405ق، الشفاء-ریاضیات، 2 ج، تحقیق: عبدالحمید صبره، مرعشی نجفی، چ، قم.
3.حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، بیتا، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، 2 ج، دار احیاء التراث العربی، چ 1، بیروت.
4.حسنزاده آملی، حسن، 1375، دروس هیئت و دیگر رشتههای ریاضی، 2 ج، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چ 2، قم.
5.دانشنامه جهان اسلام، وبگاه، http://rch.ac.ir.
6.دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، وبگاه، http://www.cgie.org.ir.
7.شفیعی کدکنی، محمدرضا، 1392، زبان شعر در نثر صوفیه، سخن، چ 4، تهران.
8.طوسی، نصیرالدین محمد بن محمد، معینیه، نسخه خطی در کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
9.قطبالدین شیرازی، محمود بن مسعود، اختیارات مظفری، نسخه خطی در کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
10.گنابادی، مظفر بن محمدقاسم، شرح بیست باب نام در معرفت تقویم تام، نسخه خطی در کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
11.مصاحب، غلامحسین، و همکاران، 1381، دایرةالمعارف فارسی، 3 ج، شرکت سهامی کتابهای جیبی، وابسته به امیرکبیر، چ 3، تهران.
12.معین، محمد، 1371، فرهنگ فارسی (فرهنگ معین)، 6 ج، امیرکبیر، چ 8، تهران.
13.هونکه، زیگرید، 1362، فرهنگ اسلام در اروپا: خورشید الله بر فراز مغربزمین، 2 ج، ترجمه: مرتضی رهبانی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ 2، تهران.
14.Encyclopædia Britannica, Ultimate Reference Suite, Version: 2015; https://www.britannica.com
از: شهاب رویانیان خبرنگار ایرنا
کپی شد