این روزنامه نوشت : چند روز ابتدایی ثبت نام یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و کسانی که سودای ریاست بر دولت نظام جمهوری اسلامی‌ایران را دارند ، شناسنامه و کارت ملی به دست راهی ستاد انتخابات در وزارت کشور شدند ، اما امسال نیز با کمال تاسف همچون سال های قبل درگیر افرادی بودیم که نه تنها انتخابات بلکه ریاست جمهوری را با شوخی‌های کنار خیابانی اشتباه گرفته بودند.
بازهم افرادی که می خواستند بخندند یا بخندانند ، ثبت نام کردند و خبرنگاران نیز از این سوژه‌ها ، گزارش های خوبی تنظیم کردند تا کسانی که نتوانسته بودند ستاد انتخابات را ببینند ، از وضعیت و شرایط ثبت نام با خبر شوند.
اکنون سئوال اینجاست که این افراد مقصر هستند یا کسانی که قانون را می‌نویسند یا آن را بازنگری می‌کنند؟
هر هفته نمایندگان مردم در خانه ملت بسیاری از قوانین را مورد بازنگری قرار می‌دهند. دولت و قوه قضاییه لوایح بسیاری را تنظیم می‌کنند و به مجلس می‌فرستند. مجمع تشخیص مصلحت نظام جلسات بسیاری را برگزار می‌کند و کمیسیون‌های مختلفی دارد که مسایل کشور را بررسی می‌کنند.
خلاصه اینکه دستگاههای بسیاری هستند که دائم در خصوص قوانین کشور اظهار نظر می‌کنند و کار به جایی می‌رسد که هزاران قوانین موازی در کشور تصویب می‌شود که در بسیاری از موارد مشکل ساز می‌شود ، اما با وجود آنکه هر چهار سال یک بار ، انتخابات ریاست جمهوری از سوی برخی‌ها از سرعمد یا سهوی به سوژه ای برای خنده تبدیل می شود ، قانونی که مانع ثبت نام هر فردی بشود، وجود ندارد.
در حالی که نمایندگان مجلس یک باره شرط ثبت نام در انتخابات مجلس را به کارشناسی ارشد ارتقا می‌دهند و برای نامزدی شورا نیز شرط می‌گذارند، اما تنها شرط برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری، نفس کشیدن است و کافی است یک نفر زنده باشد تا بتواند برای رییس جمهور شدن ثبت نام کند.
به راستی مسئولان نمی‌دانند که ثبت نام با این شرایط چقدر برای کشورمان تبعات دارد؟ از یک سو بسیاری از ثبت نام کنندگان سوژه خنده هستند که از این بابت ضربه می‌خوریم و از سوی دیگر این حجم گسترده ثبت نام و ردصلاحیت گسترده آنها، برای دستگاههای نظارتی همچون شورای نگهبان تبعات جبران ناپذیری دارد.
آیا قبول نداریم که ثبت نام صدها نامزد ریاست جمهوری و ردصلاحیت آنها بهانه ای برای تهیه دهها برنامه خبری در شبکه‌های آن طرف آب علیه کشورمان و نظام اسلامی‌می‌شود؟ چرا قانون اصلاح نمی‌شود تا هزینه ردصلاحیت ها را کاهش بدهیم و ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری را جدی کنیم؟.
اما نکته دیگر حضور افراد جدی در اولین روز ثبت نام است. آمدن مصطفی میرسلیم به ستاد انتخابات و ثبت نام بیانگر آن است که تفرقه در خیمه اصولگرایان جدی است. این در حالی است که موتلفه نیز به اجماع نرسیده و به نظر می‌رسد که اسدالله بادامچیان نیز سودای ریاست جمهوری در سر دارد.
اگرچه همگان اعلام می‌کنند که برای جمنا احترام قایل هستند، اما در عمل به تصمیمات جمنا نیز احترام نمی‌گذارند. از یک سو سیدابراهیم رییسی که هنوز از سوی جمنا به عنوان نامزد نهایی تعیین و اعلام نشده، با جدیت در مجامع گوناگون حضور می‌یابد و سخنرانی می‌کند که بیانگر فعالیت های انتخاباتی وی است.
همچنین سعید جلیلی نیز یک تنه به فعالیت های انتخاباتی مشغول است و نشان داده که احترامی‌برای تصمیمات جمنا قایل نیست. تکلیف چهار نامزد دیگر جمنا نیز مشخص نشده و چون هر یک از آنان امیدوار هستند که برگزیده جمنا باشند، به سخنرانی و سفرهای تبلیغاتی می‌پردازند.
اگر چه اصولگرایان با بهانه‌های گوناگون به تخریب اصلاح طلبان نیز می‌پردازند، اما باید بپذیریم که رقیب اصلی اصولگرایان اختلافاتی است که از سر قدرت طلبی در بین آنان وجود دارد.
به هر حال هنوز زود است در این خصوص اعلام نظر کنیم و باید منتظر بمانیم که در روزهای آینده چه دودی از اردوگاه اصولگرایان بلند می‌شود، سفید یا سرخ؟
خبرنگار : فاطمه رحمتی ** انتشار دهنده : حسن فلاحتی
3009/1654
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.