در ادامه این مطلب آمده است: حتی دربعضی مناطق با وجود کمبود نمادهای تاریخی دست به نمادسازی و شاخص کردن مباحث فرهنگ بومی زده، تبلیغات را روی شناساندن فرهنگشان به گردشگران و درنتیجه رونق صنعت توریسم متمرکز میکنند.
ولی ظاهرا اینجا همه چیز برعکس و بی قاعده و قانون است، نمادسازی هیچ، بلکه نمادسوزی میکنند.
ارگانهای متولی فرهنگ کار اقتصادی میکنند، و نهادهای به اصطلاح مردمی کاملا در اختیار سیاسیون و دلالان پاچهخوار رجال شدهاند.
شورای شهر که مجموعهای غیرسیاسی و مثلا مردمی تعریف شده است، از همان انتخاب افراد بهطور صد در صد گوش به دست سیاسیون شهر بوده و با انتصاب افراد مستقرکردن نفرات خود (هرچند کاملا بی تخصص) نبض و اختیار این مجموعه را در اختیار گرفته و دعواها و حالگیریهای جناحی و شخصی را اساس و هدفشان قرارداده اند.
شورای شهری که حتی یک نفر آشنا به شهر و مسائل شهری در بین شان نیست این روزها برای مبلمان شهرمان نیز تصمیماتی بسیار نازیبا اتخاذ نموده و خود را شیرینتر از قبل در اذهان عروسک گردانان و البته ذهن مردم شهر نمودهاند.
از نامگذاری کوچهها و خیابانها شروع شد و به تغیر خود میادین و معابر کشید.
درتازه ترین اقدام زیباشناختی و فرهنگی این شورا که اتفاقا با ریاست خبرسازترین چهره انتخابات شورا مصادف شده حذف نماد زیبای شاپورخواست اتفاقی بسیار دردناک برای شهر خرمآباد شده، و از آن بدتر که این تندیس هنری که هزینه زیادی جهت ساخت آن روی دست شهرداری گذاشت، سرنوشتی غمانگیز پیدا کرد.
سوال و اعتراض مردم جدای از برداشتن تندیس و تغیر نام میدان به علت اینکار است، که اول؛ اگر نام شاپورخواست مناسبت با ارگان حاضر در مکان نداشت چرا روز اول این قضیه را درنظر نگرفتهاند؟
دوم: مگر همان خیابان مجاور نیروی انتظامی و منتهی به میدان شاپورخواست، به اسم خیابان پلیس نامگذاری نشده؟
سوم؛ مگر میدان مجاور شاپورخواست را که قبلا به میدان شهربانی معروف بوده، پلیس نام ننهادند؟
دست کم 2میدان را جابهجا میکردند تا هم در هزینهها صرفهجویی شود و هم نماد فرهنگی و این کار هنری ازبین نرود.
با سوال از مسئولان و افراد حاضر در شورا نکاتی عجیب آشکار شده که بیشتر به طنز میماند،
اول اینکه مسئولیت را به گردن یکدیگر انداخته و درنهایت منتهی به ریس جدید شورا میشود.
دوم اینکه شهرداری که متولی این امور است خود را بیتقصیر و بیخبر دانسته و قضیه را به گردن فرمانداری! انداخته و اعلام کرده که ما مقاومت کردیم و فرمانداری و شورای شهر اینکار را انجام دادهاند!!
روابط عمومی شهرداری هم که حوصله دردسر ندارد.
سوال؟
آیاشورای شهرمرتبط با شهرداری است یا مطیع فرمانداری؟
آیا تصمیمگیری دربارهی زیباسازی، نامگذاری و تغیر نام میادین و معابر شهر کار و وظیفه شهرداریست یا فرمانداری؟
اینجاست که شهرمان را بیهویتی و ضعف فرهنگی گرفته و هیچکس جوابگو نیست،
به راستی پشت پردهی این قضایا کیست؟ چرا هویت لرها و درخشندگی تاریخ این قوم اصیل ایرانی اینقدر خطرناک است؟
چه کسانی از یروز هویت فرهنگی اقوام آسیب میبینند؟
از حذف نمادها و تحقیر دراز مدت این تاریخ چندهزارساله چه سودی نصیب چه کسی میشود؟
و این داستان هنوز ادامه خواهد داشت، و حذف نماد ایشتار الشتر و تندیس مفرغهای نورآباد و اینک جام شاپورخواست و فردا سوار کاسی و بالاخره قلعهی فلکلافلاک و در آخر کلمه لُر...
منبع: پایگاه خبری سیمره
3210/6060
ولی ظاهرا اینجا همه چیز برعکس و بی قاعده و قانون است، نمادسازی هیچ، بلکه نمادسوزی میکنند.
ارگانهای متولی فرهنگ کار اقتصادی میکنند، و نهادهای به اصطلاح مردمی کاملا در اختیار سیاسیون و دلالان پاچهخوار رجال شدهاند.
شورای شهر که مجموعهای غیرسیاسی و مثلا مردمی تعریف شده است، از همان انتخاب افراد بهطور صد در صد گوش به دست سیاسیون شهر بوده و با انتصاب افراد مستقرکردن نفرات خود (هرچند کاملا بی تخصص) نبض و اختیار این مجموعه را در اختیار گرفته و دعواها و حالگیریهای جناحی و شخصی را اساس و هدفشان قرارداده اند.
شورای شهری که حتی یک نفر آشنا به شهر و مسائل شهری در بین شان نیست این روزها برای مبلمان شهرمان نیز تصمیماتی بسیار نازیبا اتخاذ نموده و خود را شیرینتر از قبل در اذهان عروسک گردانان و البته ذهن مردم شهر نمودهاند.
از نامگذاری کوچهها و خیابانها شروع شد و به تغیر خود میادین و معابر کشید.
درتازه ترین اقدام زیباشناختی و فرهنگی این شورا که اتفاقا با ریاست خبرسازترین چهره انتخابات شورا مصادف شده حذف نماد زیبای شاپورخواست اتفاقی بسیار دردناک برای شهر خرمآباد شده، و از آن بدتر که این تندیس هنری که هزینه زیادی جهت ساخت آن روی دست شهرداری گذاشت، سرنوشتی غمانگیز پیدا کرد.
سوال و اعتراض مردم جدای از برداشتن تندیس و تغیر نام میدان به علت اینکار است، که اول؛ اگر نام شاپورخواست مناسبت با ارگان حاضر در مکان نداشت چرا روز اول این قضیه را درنظر نگرفتهاند؟
دوم: مگر همان خیابان مجاور نیروی انتظامی و منتهی به میدان شاپورخواست، به اسم خیابان پلیس نامگذاری نشده؟
سوم؛ مگر میدان مجاور شاپورخواست را که قبلا به میدان شهربانی معروف بوده، پلیس نام ننهادند؟
دست کم 2میدان را جابهجا میکردند تا هم در هزینهها صرفهجویی شود و هم نماد فرهنگی و این کار هنری ازبین نرود.
با سوال از مسئولان و افراد حاضر در شورا نکاتی عجیب آشکار شده که بیشتر به طنز میماند،
اول اینکه مسئولیت را به گردن یکدیگر انداخته و درنهایت منتهی به ریس جدید شورا میشود.
دوم اینکه شهرداری که متولی این امور است خود را بیتقصیر و بیخبر دانسته و قضیه را به گردن فرمانداری! انداخته و اعلام کرده که ما مقاومت کردیم و فرمانداری و شورای شهر اینکار را انجام دادهاند!!
روابط عمومی شهرداری هم که حوصله دردسر ندارد.
سوال؟
آیاشورای شهرمرتبط با شهرداری است یا مطیع فرمانداری؟
آیا تصمیمگیری دربارهی زیباسازی، نامگذاری و تغیر نام میادین و معابر شهر کار و وظیفه شهرداریست یا فرمانداری؟
اینجاست که شهرمان را بیهویتی و ضعف فرهنگی گرفته و هیچکس جوابگو نیست،
به راستی پشت پردهی این قضایا کیست؟ چرا هویت لرها و درخشندگی تاریخ این قوم اصیل ایرانی اینقدر خطرناک است؟
چه کسانی از یروز هویت فرهنگی اقوام آسیب میبینند؟
از حذف نمادها و تحقیر دراز مدت این تاریخ چندهزارساله چه سودی نصیب چه کسی میشود؟
و این داستان هنوز ادامه خواهد داشت، و حذف نماد ایشتار الشتر و تندیس مفرغهای نورآباد و اینک جام شاپورخواست و فردا سوار کاسی و بالاخره قلعهی فلکلافلاک و در آخر کلمه لُر...
منبع: پایگاه خبری سیمره
3210/6060
کپی شد