همه در عالم مجازی؛ پست های اینستایی و تلگرامی و توییت های توییتری فعال و مدافع محیط زیست هستیم ، همه در روز درختکاری علاقه به درخت کاشتن و البته عکس و تصویر گرفتن از آن نشان می دهیم و در واقع با رفتارمان، تبر به دوشانی که تنه و شاخه های تر درختان را به آتش می سپاریم و از حرارت تن خیس آنها لذت می بریم!
لذت چای دودی را به تمام شعارهای حفظ منابع طبیعی ترجیح دادیم و نهایت لطف مان به طبیعت می شود این جمله که یک روز که هزار روز نمی شود.
اما یک روز هزار روز شد و بیشتر از آن که طبیعت را به تبرجفای خود از پای درآوردیم؛ طبیعتی که زمانی برای اینکه در کجای آن قدم بگذاری هم برنامه ریزی و دستورالعمل وجود داشت تا بصورت سرمایه ای قابل اتکا به ما رسید و آنقدر به حال خود رهایش کردند که هر بارشی قابلیت تبدیل شدن به سیلابی سهمگین را دارد.
هر کسی در حد توان خود کمر همت به زدن ریشه طبیعت بست؛ کوه خواری، رودخانه خواری یا همان تجاوز به حریم رودخانه ها، زمین خواری، جنگل خواری اینها عبارات نامانوسی هستند که در سال ها و دهه های گذشته تا کنون وارد ادبیات ما شده است که خود نمادی از رفتار خشونت آمیز و تحمیلی بر طبیعت است.
با چنان خشونتی طبیعت بریده ، سوزانده و یا به چرای دام ها سپرده شد و یا مورد ساخت و سازهای غیر اصولی قرار گرفت که حالا دیگر خاک را به اشاره ای باد می برد و به کمترین جریانی شسته می شود و در پشت همان سدهایی که اینهمه علاقه برای ساخت آنها وجود دارد جمع شد؛ رودخانه ها هم به همین صورت پر از خاک های غنی شد که در نتیجه بی مبالاتی های چندین دهه گذشته یا سهم باد شد و یا سهم روان آب هایی شد که سیلاب ها را همراهی می کند.
سدها با فرسایش خاک عمرشان کمتر شد، گنجایش شان محدود تر شد؛ لایروبی رودخانه ها هزینه در پی داشت و سیلاب ها، بی رحم تر به خانه ها سرازیر شدند و زیرساخت ها را هم از خسارت خود بی بهره نگذاشتند.
ما اینگونه طبیعت خود را به سخره گرفتیم و باید اینگونه منتظر جواب رفتارهای نابخردانه خود باشیم! و نیک می دانیم سیلی که این روزها تعطیلات، نوروز و عید و آرامش مان در ازدحام آن گم شده است تنها بخش کوچکی از کوه یخ آسیب های ما به محیط زیست است و اینگونه خود را بر ما نشان داده است.
از مدیریت بحران و بحران در مدیریت و مدیران بحرانی و بسیار کلمات و جملات دیگر ساخته شده با این عبارات هم این روزها بسیار در رسانه های می خوانیم و می شنویم و البته در زندگی های خود آنها را به عینه شاهد بودیم و زندگی شان کردیم! حالا که دیگر سال ها و دهه هاست عیار مدیریت بحران مان آشکار شده است آیا بهتر نیست برنامه های مدون پیشگیرانه برای اتفاقات مشابه اولویت بخشی بیشتری پیدا کنند!
محیط زیست در معرض تهدید است همانگونه که آب تمام شدنی است که این را در سال های اخیر بخوبی متوجه شده ایم، همانگونه که هوای سالم تمام شدنی است که ریزگردها بهار و تابستان و آلودگی های پاییز و زمستان کلان شهرها این را به ما سال های سال که فهمانده اند.
گرم شدن کره زمین جدی است همانگونه که تابستان داغ سال گذشته را لمس کردیم و آنچه که برای آن مطالبه گری، گفتمان و اولویت بخشی وجود ندارد قطعا تمام شدنی است همانند تمام داشته هایی که اینک برایمان در حال اتمام هستند.
خاک حاصلخیزی که برای ساخت هر یک سانتی مترش هزاران سال زمان برده می شود را به راحتی می توان در عرض چند سال نابود، ویران و البته صادرش کرد و بر خاک سیاه و خالی نشاندش؛ این است آئینه تمام نمای رفتار ما با طبیعت!
*خبرنگار ایرنا
1920/6060
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.