علی در مرکز درمان و توانبخشی روزانه بیماران روانی مزمن برزویه خرم آباد ساعاتی ار روز را سپری می کند و کاری که او انجام می دهد را کسان دیگری هم که اطراف او دور یک میز نشسته اند انجام می دهند آنچنان سنباده را قوی می کشند که گویی همه باید در زمانی مشخص کاری که جلوی دستشان است را تحویل دهند.
علی می گوید ؛ ازدواج کرده است و 2 بچه هم دارد، وقتی حالش بد می شود پرخاشگر و عصبی می شود و گاه هر چیزی که در دسترس اش باشد را پرتاب می کند.
او می گوید؛ از وقتی که تصمیم گرفته روزانه سری به این مرکز بزند، تا حدود بعداز ظهر با تمام تمرکز و فکر مشغول کارهای هنری اعم از خطاطی و طراحی و نقاشی است و تا زمانیکه مشغول این کارهاست حالش هم خوب است.
مرتضی پسر جوان 20 و چند ساله ای است که او نیز در مرکز روزانه بیماری های اعصاب و روان بسر می برد می گوید ؛ منتظر برگزاری دادگاه خانواده است تا از همسرش جدا شود.
او که می توان تردید و شرم را در نگاه های مردانه اش دید در حالیکه سرش را پایین انداخته است بدون اینکه از او سوال شود می گوید که مشکل او بیشتر عاطفی است کسی دیگر را دوست داشته ام ولی مجبور به ازدواج با کسی دیگر شده ام و اکنون می خواهم جدا شوم .
نیمای 18 ساله اما همان سنباده ای که بقیه تمام قدرت خود را بر آن متمرکز داشتند را به آرمی بر سطح چوب می کشد و ارتباط کمتری با اطرافیان خود دارد؛ ارتباط چشمی کمتری برقرار می کند و از همان نیم نگاه های گاه به گاهی که دارد می توان متوجه رنگ سبز چشمانش شد.
نیما می گوید ؛ از اینجا به خانه می رود و معمولا هیچ دوستی ندارد که با آنها بخواهد زمانی بگذراند.
آن طرف تر از میزی که هر کدام بنوعی مشغول کاری دستی هستند ؛ پسری جوان در حالیکه دست هایش را پشت کمر در هم حلقه کرده است با آرامش قدم می زند و آهنگی یا ترانه ای که مورد دلخواهش است را زمزمه می کند.
با دقتی تمام گاهی نگاهش را متمرکز کسی یا چیزی می کند ، نزدیک تر می آید و گویی پشیمان از انجام کاری شده باشد برمی گردد و مدام این چرخه را تکرار می کند.
در کنار اتاق مخصوص مردان سالنی مشترک وجود دارد و بعد از آن به اتاقی می رسی که خاص زنان است ، زنان و دخترانی که اکثرا هم جوان هستند در طول روز به آنجا می آیند تا با شرکت در کلاس های متنوع هنری و دستی برای ساعاتی مشغول شوند و خانواده های آنها هم با تمرکز بیشتری به کارهای دیگر خود برسند.
در اینجا نیز زنان به کارهایی مشغول هستند تا دست هایشان سخت به کار گرفته شود و برای ساعاتی اعصاب و روانش استراحت کند با دقت و ظرافتی خاص خانه های ریز طرح های نقاشی که روی کاغذهای سفید روبرویشان قرار گرفته را نقاشی می کنند.
هیچ خانه ریزی از زیر دست آنها در نمی رود و برش های چرمی را که باید با هر کدام از برش ها قسمتی از کیف دستی و اداری شکیلی را تشکیل می دهند را با حوصله دوخت می زنند؛ دوخت های دستی که باید فاصله برش ها و محل اتصال به تکه ای دیگر دز آن رعایت شود.
کارهای دستی که در این مرکز انجام می شود در نهایت زیبایی و ظرافت ساخته می شوند که در صورت بازار فروش آنها می تواند کمکی برای بیماران باشد و تا فراهم شدن بازار فروش، دست کم خریدهای موردی برخی ادارات و دستگاه ها از آنها می تواند باعث خوشحالی و حال خوب بیماران این مراکز باشد.
همین ها که که سخت مشغول کارند به محض اینکه با آنها سر صحبت را باز می کنی و دست از کار می کشند؛ یکی از ویلچر نداشته اش می گوید و اینکه برادرش نیازمند ویلچر است و تقاضای تهیه آن را دارد.
یکی از مستمری اندک و یارانه ای که کفاف زندگی را نمی دهد و یکی دیگر از بیکاری و اعتیاد شوهرش می گوید.
زن میانسالی که آستین لباسش را بالا زده به اثراتی از جای زخم و بخیه اشاره می کند و می گوید خودزنی کرده است وقتی از دست همسرش به تنگ می آید خودزنی می کند.
فروزان در حالیکه با شرم نگاهش را به زمین دوخته است می گوید ؛ وقتی حالم بد می شود دیگر اختیاری به آنچه انجام می دهم ندارم و یکبار دکمه های مانتو را نبسته بودم و بیرون آمده بودم و از این رفتار خودش ناراحت است.
همه از اینکه ساعاتی از روز را مشغول به کارهای هنری و فکری می شوند خرسندند و می گویند از وقتی در مرکز روزانه نگهداری از بیماری های اعصاب و روان به سر می برند آرامش و حال بهتری دارند.
**تکنیک مشغول کردن دست ها
افشین علی پور کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و مسئول مرکز روزانه نگهداری بیماری های اعصاب و روان خرم آباد گفت: در این مرکز 50 مرد و 40 زن که هر کدام به نوعی درگیری بیماری های اعصاب و روان هستند ثبت نام شده اند و شایعترین بیماری در آنها اسکیزوفرنی، اختلال شخصیت 2 قطبی ، افسردگی و وسواس مزمن است.
وی گفت: بیماران در این این مرکز از صبح تا حدود 2 بعد از ظهر حضور دارند و علائم و نشانه های بیماری آنها تحت کنترل است و با توجه به اینکه بیماری اعصاب و روان ، بیماری مزمنی است بیماران را کنترل به موقع به روانپزشک برای تجویز دارو و یا در صورت نیاز برای بستری معرفی می شوند.
به گفته این روانشناس سعی بر این است تا از نظر فیزیکی و بخصوص دست ها به کاری مشغول شوند تا فرد با علاقه بر کاری متمرکز شود و متعاقب از افکاری که بر رفتارش اثر منفی می گذارد فارغ شود.
علی پور با تاکید بر اثر مراکز روزانه در کاهش شمار بیماران مبتلا به بیماری های اعصاب و روان گفت: این مراکز با کنترل بیماری باعث کاهش تعداد بستری های لازم برای یک بیمار می شود و بیمار مبتلا به اختلالات روانی نیاز به بستری کمتری خواهد داشت.
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی افزود: یکی دیگر از مزیت های مراکز روزانه این است که ساعاتی مهم از روز را بیمار به مرکز آورده می شود و خانواده می تواند به سایر کارکردها و نقش های اصلی خود برسد و بیمار دچار اختلال روانی شب به خانه بر می گردد و با حال و آرامش بیشتری در کنار خانوده بسر می برد.
علی پور با اشاره به اینکه مراکز روزانه بیماری های اعصاب و روان چند وظیفه ای هستند گفت: در این مرکز کلاس های متعدد حرفه آموزی، کاردرمانی، موسیقی درمانی برگزار می شود و بیماران در زمان های مشخصی توسط پزشک و پرستار ویزنت می شوند.
این روانشناس بالینی تصریح کرد: درمان بیماری اعصاب و روان در مراحل اولیه بسیار مهم است و با مشاهده اولین نشانه های بیماری های اعصاب و روان بجای پنهان کاری باید به بیمار کمک کرد تا وارد فاز درمان شود.
وی افزود: اقدام به موقع درمان باعث می شود فرد گرفتار فاز مزمن بیماری نشود.
**موارد موفق درمانی بیماران اعصاب و روان
دیدن دختر جوانی که حلقه ای کبود دور مچ دستش افتاده از جمله مواردی است که امید به بهتر شدن بیماری را بیشتر می کند ؛ آن حلقه کبود ؛ جای دستان مادرش است که هر وقت به بیرون خانه آمده اند برای اینکه دحترک فرار نکند محکم دستش را گرفته است.
همان دختر اکنون که در مراکز روزانه نگهداری و توانمندی بیماران اعصاب و روان بسر می برد و در کنار استفاده از داروها به تعادل قابل قبولی رسیده است که دست کم خودش روزانه به مرکز رفت و آمد کند و با اهل خانواده بدون احساس شرم و خجالت در مهمانی ها حاضر می شود.
دختری که فحاشی می کرده و مادر و اطرافیانش را به باد زبان تلخ فحاشی می گرفته اکنون آرام شده است و اطرافیانش به آسایش رسیده اند.
یا دختر جوان دارای تحصیلات عالی که خانواده اش از همان ابتدای بروز نشانه هایی از بیماری اعصاب و روان برای درمان او اقدام کرده اند کمک بزرگی به سلامت جامعه کرده اند و این هوشیاری و اقدام به موقع آنها در اینکه از افزایش حتی یکنفر به جمعیت بیماران اعصاب و روان که نیازمند به بستری هستند را کاهش داده قابل تقدیر است.
اکنون همان دختر جوان در زندگی فردی و اجتماعی خود موفق است و به آن بینش و خودآگاهی رسیده است که هفته ای یکبار مشاوره شود بدون اینکه برچسبی بر او سنگینی کند.
**اختلالات روانی رو به افزایش است
بر اساس اعلام های سازمان بهداشت جهانی پیش بینی می شود سال های آینده، افسردگی و اختلالات روانی از بیماری های قلبی عروقی، تصادفات جاده های و مشکلات زایمان سبقت بگیرد.
دکتر اکبر کردی متخصص اعصاب و روان در این زمینه می گوید که ؛ در حال حاضر پس از بیماری های قلبی و عروقی، اختلالات روانی با سهم 14.5 درصد رتبه دوم بیماری ها را در کشور دارد.
وی با بیان اینکه شیوع اختلالات روانی در کشور 23.4 و در لرستان 36.3 درصد است ، تصریح کرد: بر اساس گزارش پزشکی قانونی لرستان با میانگین 12.4 در هر صدهزار نفر در بازه زمانی سال 88 تا 92، بالاترین رقم خودکشی را داشته که از میانگین جهانی با 11.4 در هر صدهزار نفر نیز بیشتر بوده است.
وی اضافه کرد: گزارش وضعیت سلامت روان استان در سال 96، تعداد مبتلایان به اختلالات روانپزشکی را 480 هزار نفر برشمرده در حالی که این آمار در خصوص مصرف کنندگان مواد 60 هزار نفر است.
این پزشک متخصص با تاکید بر آموزش مهارت های 10 گانه به جامعه اظهار داشت: روزانه 10 نفر در کشور به دلیل خودکشی فوت می کنند.
دکتر کردی با بیان اینکه میانگین خودکشی در غرب کشور 2 تا پنج برابر سایر استان ها است گفت: بر اساس آمار سال 96، سه هزار و 230 نفر اقدام به خودکشی کرده اند که از این تعداد یکهزار و 869 نفر زن و یکهزار و 361 نفر مرده بوده و در مجموع 101 نفر فوت شده اند.
** اقدام به موقع در درمان و کاهش شمار بیماران مزمن روانی
بیمارنی که با برچسب بیماران اعصاب و روان در مراکز روزانه و یا شبانه بیماران اعصاب و روان هستند فرق زیادی با افراد سالم در مراحل اولیه بیماری نداشته اند و براحتی در همان عود اولیه بیماری قابل درمان بودند اگر بیماری را خانواده پنهان نمی کردند و بجای مخفی کاری اقدام به مراقبت تخصصی و درمان های تخصصی می کردند.
بنا بر گفته کارشناسان روانشناسی بالینی ، احتمال ابتلا به بیماری های اعصاب و روان چیز دور از ذهنی نیست و بذری است که در درون همه بوده و اگر شریایی برای بروز باشد نشانه های بیماری هم بروز و نشان داده می شود.
**نتیجه
هوای خود و اطرافیان و عزیران خود در این زمینه را باید داشت با مشاهده هرگونه علائم و نشانه هایی از بیماری های اعصاب و روان بجای مخفی کاری و تنش و استرس بیشتر ، عاقلانه وارد فاز درمان شد.
این حکایت های واقعی که برگرفته از گفته های مسئولین آسایشگاه ها و مراکز نگهداری از بیماران اعصاب و روان است بیشتر ما را به این ضرورت می رساند که با تشخیص اولیه بیماری های اعصاب و روان آنها را پنهان نکنیم چون هیچ بیماری اعصاب و رونی خود بخود خوب نمی شود باید مورد مداخلات درمانی قرار گیرد.
این در حالیست که بسیاری از بیماران اعصاب روان تا سالیان سال بحال خود در خانواده رها می شوند و حتی کارکرد خانواده ها را تحت تاثیر قرار می دهد و اعضای خانواده را ناچار به مراقبت های تمام وقت از بیمار می کند اما حاصلی هم در درمان بیماری ندارد و نهایت یک بیمار مزمن اعصاب و روان که دیگر امیدی به قطع دارو برای او نیست به جمعیت بیماران روانی می افزاید که گاه در سال چند مرتبه نیاز به بستری دارند.
1920/6060
علی می گوید ؛ ازدواج کرده است و 2 بچه هم دارد، وقتی حالش بد می شود پرخاشگر و عصبی می شود و گاه هر چیزی که در دسترس اش باشد را پرتاب می کند.
او می گوید؛ از وقتی که تصمیم گرفته روزانه سری به این مرکز بزند، تا حدود بعداز ظهر با تمام تمرکز و فکر مشغول کارهای هنری اعم از خطاطی و طراحی و نقاشی است و تا زمانیکه مشغول این کارهاست حالش هم خوب است.
مرتضی پسر جوان 20 و چند ساله ای است که او نیز در مرکز روزانه بیماری های اعصاب و روان بسر می برد می گوید ؛ منتظر برگزاری دادگاه خانواده است تا از همسرش جدا شود.
او که می توان تردید و شرم را در نگاه های مردانه اش دید در حالیکه سرش را پایین انداخته است بدون اینکه از او سوال شود می گوید که مشکل او بیشتر عاطفی است کسی دیگر را دوست داشته ام ولی مجبور به ازدواج با کسی دیگر شده ام و اکنون می خواهم جدا شوم .
نیمای 18 ساله اما همان سنباده ای که بقیه تمام قدرت خود را بر آن متمرکز داشتند را به آرمی بر سطح چوب می کشد و ارتباط کمتری با اطرافیان خود دارد؛ ارتباط چشمی کمتری برقرار می کند و از همان نیم نگاه های گاه به گاهی که دارد می توان متوجه رنگ سبز چشمانش شد.
نیما می گوید ؛ از اینجا به خانه می رود و معمولا هیچ دوستی ندارد که با آنها بخواهد زمانی بگذراند.
آن طرف تر از میزی که هر کدام بنوعی مشغول کاری دستی هستند ؛ پسری جوان در حالیکه دست هایش را پشت کمر در هم حلقه کرده است با آرامش قدم می زند و آهنگی یا ترانه ای که مورد دلخواهش است را زمزمه می کند.
با دقتی تمام گاهی نگاهش را متمرکز کسی یا چیزی می کند ، نزدیک تر می آید و گویی پشیمان از انجام کاری شده باشد برمی گردد و مدام این چرخه را تکرار می کند.
در کنار اتاق مخصوص مردان سالنی مشترک وجود دارد و بعد از آن به اتاقی می رسی که خاص زنان است ، زنان و دخترانی که اکثرا هم جوان هستند در طول روز به آنجا می آیند تا با شرکت در کلاس های متنوع هنری و دستی برای ساعاتی مشغول شوند و خانواده های آنها هم با تمرکز بیشتری به کارهای دیگر خود برسند.
در اینجا نیز زنان به کارهایی مشغول هستند تا دست هایشان سخت به کار گرفته شود و برای ساعاتی اعصاب و روانش استراحت کند با دقت و ظرافتی خاص خانه های ریز طرح های نقاشی که روی کاغذهای سفید روبرویشان قرار گرفته را نقاشی می کنند.
هیچ خانه ریزی از زیر دست آنها در نمی رود و برش های چرمی را که باید با هر کدام از برش ها قسمتی از کیف دستی و اداری شکیلی را تشکیل می دهند را با حوصله دوخت می زنند؛ دوخت های دستی که باید فاصله برش ها و محل اتصال به تکه ای دیگر دز آن رعایت شود.
کارهای دستی که در این مرکز انجام می شود در نهایت زیبایی و ظرافت ساخته می شوند که در صورت بازار فروش آنها می تواند کمکی برای بیماران باشد و تا فراهم شدن بازار فروش، دست کم خریدهای موردی برخی ادارات و دستگاه ها از آنها می تواند باعث خوشحالی و حال خوب بیماران این مراکز باشد.
همین ها که که سخت مشغول کارند به محض اینکه با آنها سر صحبت را باز می کنی و دست از کار می کشند؛ یکی از ویلچر نداشته اش می گوید و اینکه برادرش نیازمند ویلچر است و تقاضای تهیه آن را دارد.
یکی از مستمری اندک و یارانه ای که کفاف زندگی را نمی دهد و یکی دیگر از بیکاری و اعتیاد شوهرش می گوید.
زن میانسالی که آستین لباسش را بالا زده به اثراتی از جای زخم و بخیه اشاره می کند و می گوید خودزنی کرده است وقتی از دست همسرش به تنگ می آید خودزنی می کند.
فروزان در حالیکه با شرم نگاهش را به زمین دوخته است می گوید ؛ وقتی حالم بد می شود دیگر اختیاری به آنچه انجام می دهم ندارم و یکبار دکمه های مانتو را نبسته بودم و بیرون آمده بودم و از این رفتار خودش ناراحت است.
همه از اینکه ساعاتی از روز را مشغول به کارهای هنری و فکری می شوند خرسندند و می گویند از وقتی در مرکز روزانه نگهداری از بیماری های اعصاب و روان به سر می برند آرامش و حال بهتری دارند.
**تکنیک مشغول کردن دست ها
افشین علی پور کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و مسئول مرکز روزانه نگهداری بیماری های اعصاب و روان خرم آباد گفت: در این مرکز 50 مرد و 40 زن که هر کدام به نوعی درگیری بیماری های اعصاب و روان هستند ثبت نام شده اند و شایعترین بیماری در آنها اسکیزوفرنی، اختلال شخصیت 2 قطبی ، افسردگی و وسواس مزمن است.
وی گفت: بیماران در این این مرکز از صبح تا حدود 2 بعد از ظهر حضور دارند و علائم و نشانه های بیماری آنها تحت کنترل است و با توجه به اینکه بیماری اعصاب و روان ، بیماری مزمنی است بیماران را کنترل به موقع به روانپزشک برای تجویز دارو و یا در صورت نیاز برای بستری معرفی می شوند.
به گفته این روانشناس سعی بر این است تا از نظر فیزیکی و بخصوص دست ها به کاری مشغول شوند تا فرد با علاقه بر کاری متمرکز شود و متعاقب از افکاری که بر رفتارش اثر منفی می گذارد فارغ شود.
علی پور با تاکید بر اثر مراکز روزانه در کاهش شمار بیماران مبتلا به بیماری های اعصاب و روان گفت: این مراکز با کنترل بیماری باعث کاهش تعداد بستری های لازم برای یک بیمار می شود و بیمار مبتلا به اختلالات روانی نیاز به بستری کمتری خواهد داشت.
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی افزود: یکی دیگر از مزیت های مراکز روزانه این است که ساعاتی مهم از روز را بیمار به مرکز آورده می شود و خانواده می تواند به سایر کارکردها و نقش های اصلی خود برسد و بیمار دچار اختلال روانی شب به خانه بر می گردد و با حال و آرامش بیشتری در کنار خانوده بسر می برد.
علی پور با اشاره به اینکه مراکز روزانه بیماری های اعصاب و روان چند وظیفه ای هستند گفت: در این مرکز کلاس های متعدد حرفه آموزی، کاردرمانی، موسیقی درمانی برگزار می شود و بیماران در زمان های مشخصی توسط پزشک و پرستار ویزنت می شوند.
این روانشناس بالینی تصریح کرد: درمان بیماری اعصاب و روان در مراحل اولیه بسیار مهم است و با مشاهده اولین نشانه های بیماری های اعصاب و روان بجای پنهان کاری باید به بیمار کمک کرد تا وارد فاز درمان شود.
وی افزود: اقدام به موقع درمان باعث می شود فرد گرفتار فاز مزمن بیماری نشود.
**موارد موفق درمانی بیماران اعصاب و روان
دیدن دختر جوانی که حلقه ای کبود دور مچ دستش افتاده از جمله مواردی است که امید به بهتر شدن بیماری را بیشتر می کند ؛ آن حلقه کبود ؛ جای دستان مادرش است که هر وقت به بیرون خانه آمده اند برای اینکه دحترک فرار نکند محکم دستش را گرفته است.
همان دختر اکنون که در مراکز روزانه نگهداری و توانمندی بیماران اعصاب و روان بسر می برد و در کنار استفاده از داروها به تعادل قابل قبولی رسیده است که دست کم خودش روزانه به مرکز رفت و آمد کند و با اهل خانواده بدون احساس شرم و خجالت در مهمانی ها حاضر می شود.
دختری که فحاشی می کرده و مادر و اطرافیانش را به باد زبان تلخ فحاشی می گرفته اکنون آرام شده است و اطرافیانش به آسایش رسیده اند.
یا دختر جوان دارای تحصیلات عالی که خانواده اش از همان ابتدای بروز نشانه هایی از بیماری اعصاب و روان برای درمان او اقدام کرده اند کمک بزرگی به سلامت جامعه کرده اند و این هوشیاری و اقدام به موقع آنها در اینکه از افزایش حتی یکنفر به جمعیت بیماران اعصاب و روان که نیازمند به بستری هستند را کاهش داده قابل تقدیر است.
اکنون همان دختر جوان در زندگی فردی و اجتماعی خود موفق است و به آن بینش و خودآگاهی رسیده است که هفته ای یکبار مشاوره شود بدون اینکه برچسبی بر او سنگینی کند.
**اختلالات روانی رو به افزایش است
بر اساس اعلام های سازمان بهداشت جهانی پیش بینی می شود سال های آینده، افسردگی و اختلالات روانی از بیماری های قلبی عروقی، تصادفات جاده های و مشکلات زایمان سبقت بگیرد.
دکتر اکبر کردی متخصص اعصاب و روان در این زمینه می گوید که ؛ در حال حاضر پس از بیماری های قلبی و عروقی، اختلالات روانی با سهم 14.5 درصد رتبه دوم بیماری ها را در کشور دارد.
وی با بیان اینکه شیوع اختلالات روانی در کشور 23.4 و در لرستان 36.3 درصد است ، تصریح کرد: بر اساس گزارش پزشکی قانونی لرستان با میانگین 12.4 در هر صدهزار نفر در بازه زمانی سال 88 تا 92، بالاترین رقم خودکشی را داشته که از میانگین جهانی با 11.4 در هر صدهزار نفر نیز بیشتر بوده است.
وی اضافه کرد: گزارش وضعیت سلامت روان استان در سال 96، تعداد مبتلایان به اختلالات روانپزشکی را 480 هزار نفر برشمرده در حالی که این آمار در خصوص مصرف کنندگان مواد 60 هزار نفر است.
این پزشک متخصص با تاکید بر آموزش مهارت های 10 گانه به جامعه اظهار داشت: روزانه 10 نفر در کشور به دلیل خودکشی فوت می کنند.
دکتر کردی با بیان اینکه میانگین خودکشی در غرب کشور 2 تا پنج برابر سایر استان ها است گفت: بر اساس آمار سال 96، سه هزار و 230 نفر اقدام به خودکشی کرده اند که از این تعداد یکهزار و 869 نفر زن و یکهزار و 361 نفر مرده بوده و در مجموع 101 نفر فوت شده اند.
** اقدام به موقع در درمان و کاهش شمار بیماران مزمن روانی
بیمارنی که با برچسب بیماران اعصاب و روان در مراکز روزانه و یا شبانه بیماران اعصاب و روان هستند فرق زیادی با افراد سالم در مراحل اولیه بیماری نداشته اند و براحتی در همان عود اولیه بیماری قابل درمان بودند اگر بیماری را خانواده پنهان نمی کردند و بجای مخفی کاری اقدام به مراقبت تخصصی و درمان های تخصصی می کردند.
بنا بر گفته کارشناسان روانشناسی بالینی ، احتمال ابتلا به بیماری های اعصاب و روان چیز دور از ذهنی نیست و بذری است که در درون همه بوده و اگر شریایی برای بروز باشد نشانه های بیماری هم بروز و نشان داده می شود.
**نتیجه
هوای خود و اطرافیان و عزیران خود در این زمینه را باید داشت با مشاهده هرگونه علائم و نشانه هایی از بیماری های اعصاب و روان بجای مخفی کاری و تنش و استرس بیشتر ، عاقلانه وارد فاز درمان شد.
این حکایت های واقعی که برگرفته از گفته های مسئولین آسایشگاه ها و مراکز نگهداری از بیماران اعصاب و روان است بیشتر ما را به این ضرورت می رساند که با تشخیص اولیه بیماری های اعصاب و روان آنها را پنهان نکنیم چون هیچ بیماری اعصاب و رونی خود بخود خوب نمی شود باید مورد مداخلات درمانی قرار گیرد.
این در حالیست که بسیاری از بیماران اعصاب روان تا سالیان سال بحال خود در خانواده رها می شوند و حتی کارکرد خانواده ها را تحت تاثیر قرار می دهد و اعضای خانواده را ناچار به مراقبت های تمام وقت از بیمار می کند اما حاصلی هم در درمان بیماری ندارد و نهایت یک بیمار مزمن اعصاب و روان که دیگر امیدی به قطع دارو برای او نیست به جمعیت بیماران روانی می افزاید که گاه در سال چند مرتبه نیاز به بستری دارند.
1920/6060
کپی شد