در ادامه این مطلب آمده است: به دلیل مکان قرارگیری این فضاها در بنا و شهر و نوع فضاهایی که ارتباط بین آنها را برقرار میسازد ممکن است تفاوتهایی در ساختار فضایی و کالبدی آنها مشاهده نمود.
ورودی یک بنا یا شهر را میتوان به دو دسته ادراکی و عملکردی تقسیم کرد که شامل هویت بخشیدن، ایجاد حس ورود، تأمین امنیت و نظارت بر ارتباط میباشد.
شهرهای ایران پیش از اسلام بخصوص دوران هخامنشی و ساسانی بر مبنای باورهای دینی و متأثر از جهانبینی ساخته میگردید که معمولاً به حصاری ختم میشد که چهار دروازه به چهارسوی عالم داشت.
توسعه سریع و پرشتاب شهرها و اشغال بیرویه اراضی در فراسوی مرزهای آن موجب تحولات چشمگیری در سیمای حومه و حاشیه شهرها شده است.
این نواحی با سازمان و ساختار فضایی منفصل، پراکنده، بدون انسجام و فاقد هویت از یکسو با نواحی روستایی و یا عرصههای طبیعی و از سوی دیگر با جوامع شهری تداخل نموده و یا با تغییر شکل نواحی روستایی سیمایی نه کاملاً شهری و یا روستایی به وجود آوردند.
این نواحی منظر ورودی اغلب شهرهای ایران از جمله مرکز استان لرستان که از سابقه تاریخی و فرهنگی بالایی برخوردار بوده را تشکیل میدهند.
شهر خرمآباد با جمعیت نیم میلیونی خود در مرکزیت غرب کشور قرار گرفته است به نحوی که فاصله زمانی این شهر با کلیه مراکز استان های اطراف خود تقریباً سه ساعت میباشد و عنوان بزرگترین شهر لرنشین ایران را یدک میکشد.
اگرچه شهر شاپور خواست دیروز هماینک آنچنان خرم و آباد نیست ولی در کالبد خود آثار باستانی فراوانی از گذشته داشته که در گذر زمان دستخوش تغییر گشتهاند ولی هماهنگی بصری این آثار با طبیعت کنونی خرمآباد توجه مسئولان شهری را طلب میکند.
توجه به تابلوهای استاندارد راهنمایی مسافران و گردشگران، نحوه رنگآمیزی جداول و بلوارهای خیابانی، استفاده از تبلیغات دیجیتالی و تلویزیونهای شهری، ایجاد بیلبوردهای ایستاده شکیل و متناسب با فرهنگ شهر، ساخت تقاطع های غیر همسطح همسان با توپوگرافی شهر همه و همه میتواند امتیازهای بیشتری را نصیب خرمآباد کند.
نقش ورودیها نباید فراموش شود چرا که با توجه به توسعه روزافزون شهر و تبدیلشدن خرمآباد به کلانشهر در آینده نزدیک نیاز به توجه به ورودیها دوچندان میشود.
با نگاهی به ورودیهای خرمآباد در سالهای اخیر تغییرات بصری آنها نمایان است اما تا رسیدن آنها به شرایط استاندارد فاصلههای زیادی وجود دارد.
ورودی شرقی خرمآباد از سمت تهران اخیراً با ساخت پارک کاسیت و جنگلکاری سمت دیگر آن تقریباً از شرایط آبرومندانهتری برای مرکز استان برخوردار است که با ساخت تقاطع غیر همسطح شکیل ورودی دانشگاه لرستان که اخیراً مصوب گردیده مناسبتر خواهد گردید.
البته اگر هشت کیلومتر جاده ورودی شرقی تا پل آیتالله کمالوند نیز از لحاظ روشنایی و حذف گارد ریلهای وسط جاده و ساخت بلوار بهجای آن انجام شود ایدهآلتر خواهد شد.
ورودیهای آشفته و تبعات آن در شهر خرمآباد ورودی شمالی خرمآباد از سمت الشتر نیز از نابسامانی خواست خود رنج میبرد.
از وجود جاده ناهموار که در زمستان به دریاچه آب تبدیل میشود گرفته تا بلوار و چراغهای روشنایی کثیف و ناهمگون همگی چهرهای بسیار زشت به خود گرفته بهگونهای که عابران احساس میکنند سالها این بلوار به باد فراموشی سپرده شده است.
وجود میوه فروشان دستفروش و ماشینهای پر از میوه آنها به نظر نمیرسد وجه خوبی برای ورودیهای یک شهر در حد و اندازههای مرکز استان داشته باشد.
ورودیهای جنوبی و غربی خرمآباد که دیگر نقل محافل طنز خبری شده است.
ورودی جنوبی از سمت پلدختر و خوزستان با وجود اماکن نظامی و فرهنگی که تعامل با آنها بهمراتب آسانتر از بخش خصوصی است از آشفتگیهای زیادی رنج میبرد.
وجود فرودگاه که دروازه هوایی خرمآباد است هم نتوانسته توجه اهالی شهرداری و استانداری را به خود در گذشته جلب کند.
البته اخیراً در این ورودی کارهای درخور سپاسی شروع گشته که با پایان رسیدن این عملیات ورودی جنوبی خرمآباد از وضعیت موجود خارج خواهد شد.
ورودی غربی از سمت کوهدشت نیز همواره به علت وجود روستاها و آرامستان خضر نیز از مشکلات زیادی رنج میبرد.
نبود بلوار و روشنایی و وجود فروشندگان احشام در کنار جاده از مشکلات این محور است که همگی چهره نازیبایی از شهر خرمآباد در اذهان عابران بهجا میگذارد.
امید است اهالی شهرداری خرمآباد و استانداری لرستان هر چه سریعتر نسبت به رفع این کاستیها اقدام نموده تا شعار تبدیل خرمآباد از معبر به مقصد دستیافتنیتر شود.
یقیناً شهری که از نمای زیباتری برخوردار است بالطبع طرفداران بیشتری را به خود جلب کرده و درآمد سیاحتی آن افزایش چشم گبری خواهد یافت.
منبع: پایگاه خبری یافته
3210/6060
ورودی یک بنا یا شهر را میتوان به دو دسته ادراکی و عملکردی تقسیم کرد که شامل هویت بخشیدن، ایجاد حس ورود، تأمین امنیت و نظارت بر ارتباط میباشد.
شهرهای ایران پیش از اسلام بخصوص دوران هخامنشی و ساسانی بر مبنای باورهای دینی و متأثر از جهانبینی ساخته میگردید که معمولاً به حصاری ختم میشد که چهار دروازه به چهارسوی عالم داشت.
توسعه سریع و پرشتاب شهرها و اشغال بیرویه اراضی در فراسوی مرزهای آن موجب تحولات چشمگیری در سیمای حومه و حاشیه شهرها شده است.
این نواحی با سازمان و ساختار فضایی منفصل، پراکنده، بدون انسجام و فاقد هویت از یکسو با نواحی روستایی و یا عرصههای طبیعی و از سوی دیگر با جوامع شهری تداخل نموده و یا با تغییر شکل نواحی روستایی سیمایی نه کاملاً شهری و یا روستایی به وجود آوردند.
این نواحی منظر ورودی اغلب شهرهای ایران از جمله مرکز استان لرستان که از سابقه تاریخی و فرهنگی بالایی برخوردار بوده را تشکیل میدهند.
شهر خرمآباد با جمعیت نیم میلیونی خود در مرکزیت غرب کشور قرار گرفته است به نحوی که فاصله زمانی این شهر با کلیه مراکز استان های اطراف خود تقریباً سه ساعت میباشد و عنوان بزرگترین شهر لرنشین ایران را یدک میکشد.
اگرچه شهر شاپور خواست دیروز هماینک آنچنان خرم و آباد نیست ولی در کالبد خود آثار باستانی فراوانی از گذشته داشته که در گذر زمان دستخوش تغییر گشتهاند ولی هماهنگی بصری این آثار با طبیعت کنونی خرمآباد توجه مسئولان شهری را طلب میکند.
توجه به تابلوهای استاندارد راهنمایی مسافران و گردشگران، نحوه رنگآمیزی جداول و بلوارهای خیابانی، استفاده از تبلیغات دیجیتالی و تلویزیونهای شهری، ایجاد بیلبوردهای ایستاده شکیل و متناسب با فرهنگ شهر، ساخت تقاطع های غیر همسطح همسان با توپوگرافی شهر همه و همه میتواند امتیازهای بیشتری را نصیب خرمآباد کند.
نقش ورودیها نباید فراموش شود چرا که با توجه به توسعه روزافزون شهر و تبدیلشدن خرمآباد به کلانشهر در آینده نزدیک نیاز به توجه به ورودیها دوچندان میشود.
با نگاهی به ورودیهای خرمآباد در سالهای اخیر تغییرات بصری آنها نمایان است اما تا رسیدن آنها به شرایط استاندارد فاصلههای زیادی وجود دارد.
ورودی شرقی خرمآباد از سمت تهران اخیراً با ساخت پارک کاسیت و جنگلکاری سمت دیگر آن تقریباً از شرایط آبرومندانهتری برای مرکز استان برخوردار است که با ساخت تقاطع غیر همسطح شکیل ورودی دانشگاه لرستان که اخیراً مصوب گردیده مناسبتر خواهد گردید.
البته اگر هشت کیلومتر جاده ورودی شرقی تا پل آیتالله کمالوند نیز از لحاظ روشنایی و حذف گارد ریلهای وسط جاده و ساخت بلوار بهجای آن انجام شود ایدهآلتر خواهد شد.
ورودیهای آشفته و تبعات آن در شهر خرمآباد ورودی شمالی خرمآباد از سمت الشتر نیز از نابسامانی خواست خود رنج میبرد.
از وجود جاده ناهموار که در زمستان به دریاچه آب تبدیل میشود گرفته تا بلوار و چراغهای روشنایی کثیف و ناهمگون همگی چهرهای بسیار زشت به خود گرفته بهگونهای که عابران احساس میکنند سالها این بلوار به باد فراموشی سپرده شده است.
وجود میوه فروشان دستفروش و ماشینهای پر از میوه آنها به نظر نمیرسد وجه خوبی برای ورودیهای یک شهر در حد و اندازههای مرکز استان داشته باشد.
ورودیهای جنوبی و غربی خرمآباد که دیگر نقل محافل طنز خبری شده است.
ورودی جنوبی از سمت پلدختر و خوزستان با وجود اماکن نظامی و فرهنگی که تعامل با آنها بهمراتب آسانتر از بخش خصوصی است از آشفتگیهای زیادی رنج میبرد.
وجود فرودگاه که دروازه هوایی خرمآباد است هم نتوانسته توجه اهالی شهرداری و استانداری را به خود در گذشته جلب کند.
البته اخیراً در این ورودی کارهای درخور سپاسی شروع گشته که با پایان رسیدن این عملیات ورودی جنوبی خرمآباد از وضعیت موجود خارج خواهد شد.
ورودی غربی از سمت کوهدشت نیز همواره به علت وجود روستاها و آرامستان خضر نیز از مشکلات زیادی رنج میبرد.
نبود بلوار و روشنایی و وجود فروشندگان احشام در کنار جاده از مشکلات این محور است که همگی چهره نازیبایی از شهر خرمآباد در اذهان عابران بهجا میگذارد.
امید است اهالی شهرداری خرمآباد و استانداری لرستان هر چه سریعتر نسبت به رفع این کاستیها اقدام نموده تا شعار تبدیل خرمآباد از معبر به مقصد دستیافتنیتر شود.
یقیناً شهری که از نمای زیباتری برخوردار است بالطبع طرفداران بیشتری را به خود جلب کرده و درآمد سیاحتی آن افزایش چشم گبری خواهد یافت.
منبع: پایگاه خبری یافته
3210/6060
کپی شد