گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

خاطرات نخستین شاگرد آیت الله العظمی صانعی

آیت الله حجت الله قاسمی گفت: اولین دوره درس کفایه ای که ایشان شروع کرد، خصوصی برای ما دو نفر بود. یادم هست که در طبقه دوم مدرسه فیضیه صحن عتیق حضرت معصومه(ع) ایشان حجره داشت. در آنجا با شیخ یحیی سلطانی جلد اول کفایه را پیش ایشان می خواندیم.

پایگاه خبری جماران: آیت الله العظمی یوسف صانعی(ره) در طول قریب به 50 سال تدریس در حوزه علمیه شاگردان بسیار زیادی داشت. اما شاید برای مخاطبان جالب باشد که نخستین شاگرد ایشان چه کسی بوده و چه خاطراتی از درس استاد دارد. به همین دلیل به سراغ آیت الله حجت الله قاسمی تا خاطراتش را از اولین درس کفایه آیت الله صانعی در مدرسه فیضیه بگیریم و ضمن بیان خاطرات این درس، مباحث جالبی در خصوص خصوصیات علمی و شخصیتی ایشان برای ما نقل کرد.

آنچه در ادامه می آید مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با آیت الله حجت الله قاسمی است:

یکی از چیزهای قابل توجه آیت الله االعظمی صانعی(ره) شخصیت فردی ایشان و نحوه برخوردشان با اساتید، شاگردان و دوستان است. چنانچه در خصوص این بعد از شخصیت ایشان خاطره و یا اطلاعی دارید برای ما بفرمایید.

آشنایی من با مرحوم آیت الله صانعی به زمان زعامت مرحوم آیت الله العظمی بروجردی در قم می رسد. ما بیشتر مشاهده می کردیم که مرحوم آیت الله صانعی با دو نفر دیگر از شخصیت ها همبحث بودند. یکی مرحوم شریعتی اردستانی(امام جمعه سابق اردستان) و دیگری شیخ زین العابدین ذوالفقاری بود. این سه نفر مرتب با همدیگر همبحث بودند. از آنجایی که آیت الله شریعتی دایی مرحوم شیخ یحیی سلطانی و ایشان همبحث با بنده بود، از طریق شیخ یحیی سلطانی با شخصیت آیت الله صانعی آشنا شدیم .

این آشنایی باعث شد که جلد اول کفایه را برای نخستین بار پیش مرحوم آیت الله صانعی شروع کنیم. یعنی اولین دوره درس کفایه ای که ایشان شروع کرد، خصوصی برای ما دو نفر بود. یادم هست که در طبقه دوم مدرسه فیضیه صحن عتیق حضرت معصومه(ع) ایشان حجره داشت. در آنجا با شیخ یحیی سلطانی جلد اول کفایه را پیش ایشان می خواندیم. بعدها ما به اصفهان منتقل شدیم. یک تحول فکری برای ما پیش آمد که حوزه قم را ترک کردیم و به اصفهان رفتیم و خیلی با آیت الله صانعی در ارتباط نبودیم.

از جمله مسائلی که باید اشاره کنم این است که گاهی می دیدم آیت الله صانعی با مرحوم بهجتی اردکانی هم بحث دارند. مدت مدیدی من می دیدم که در مدرسه فیضیه هم مباحثه بودند.  مرحوم بهجتی اردکانی شخص فاضلی بود که بعد از آیت الله خاتمی امام جمعه اردکان شد. شعر هم خوب می سرود و در اشعارش تخلص به «شفق» می کرد.

بد نیست اشاره کنم موقعی که امام را دستگیر کردند و حدود دو ماه در عشرت آباد تحت حصر بودند و آیت الله منتظری تلاش کرده و علما را به تهران فراخواندند و برای آزادی مرحوم حضرت امام در تهران تقریبا تحصنی را شکل دادند. چون آن زمان شنیده می شد که دستگاه بنا دارد ایشان را محاکمه کند و احیانا منجر به اعدام ایشان هم بشود. با این تلاش ها و امضای 12 نفر از فضلا و بزرگان که در رأس آنها آیت الله منتظری بود، مرجعیت حضرت امام را تثبیت کردند و حکومت مجبور شد او را آزاد کند. بنا شد به خاطر آزادی ایشان مجلس جشنی در مدرسه فیضیه گرفته شود که مجلس جشن باشکوهی گرفته شد.

غرضم این بود که مرحوم بهجتی اردکانی اشعاری را در شأن حضرت امام و نهضت و قیام او سروده بود. از همان شبی که این جشن برپا شد و یکی از مداحان خوش صدای تهرانی این اشعار را در شأن امام می خواند، هنوز بعضی اشعار را به خاطر دارم. یعنی شخصیت بهجتی اردکانی هم بسیار ارجمند بود. معمولا همبحث های آیت الله صانعی افراد ملّایی بودند؛ مثل خودش. گمان می کنم آیت الله مؤمن قمی هم گاهی بحث هایی با مرحوم آیت الله صانعی داشتند. آیت الله مؤمن قمی هم یکی از شخصیت های علمی و فقهی و از شاگردان مبرز مرحوم آیت الله اراکی بود. ظاهرا مرحوم آیت الله صانعی هم مدتی درس مرحوم آیت الله اراکی می رفتند.

آیت الله صانعی شخصیتی بسیار متواضع، خنده روی بود و همیشه لبخند بر لبانش وجود داشت. یکی از کسانی که مورد توجه او بود و البته شاید محبت هم می کرد، بنده بودم؛ البته به تبع مرحوم شیخ یحیی سلطانی. شیخ یحیی سلطانی شخص بسیار بااستعداد و خوش فکری بود که به شخصیت آیت الله صانعی خیلی ارادت داشت. حتی می توانم بگویم عشق می ورزید. شاید مدتی که من به اصفهان رفته بودم و مرحوم شیخ یحیی سلطانی در قم بود و من در خصوص بعضی مشکلات و مسائل با ایشان صحبت می کردم، می گفت نظر آیت الله صانعی این است و با نظر ایشان می شود مسأله را حل کرد.

به هر حال، آیت الله صانعی شخصیت بزرگی بود و یکی از مجتهدینی که آگاه به زمان خود بود و درک می کرد که مشکلات جامعه چیست و سعی می کرد راه حلش را از فقه ارائه کند؛ به طوری که مشکل حل شود. در حقیقت مبنای ایشان از یک طرف این بود که شریعت اسلامی رعایت شود و از طرف دیگر توجه داشت که فقه و مسائل ما برای عمل کردن آمده است و سعی داشت راهی که بهتر به انجام احکام منتهی می شود را ارائه بدهد. امیدواریم شاگردان او هم این خط مشی را دنبال کنند. چه اینکه اگر ما بخواهیم حکومت اسلامی داشته باشیم، باید مشکلات را بر اساس اسلام حل و فصل کنیم و حل و فصل این مشکلات جز به ارائه فتاوای نو و جدید میسر نیست. البته این فتاوای جدید هم باید بر اساس مبانی و قواعد کلی فقه باشد که خارج از دین مسأله ای پیش نیاید.

 

حضور ذهن دارید که رابطه شیخ یحیی سلطانی با آیت الله صانعی علمی و یا معاشرتی و عواطفی بود؟ یعنی منشأ این علاقه چه چیزی بود؟

آنچه که من احساس می کردم، اول ارادت علمی به شخصیت آیت الله صانعی بود. ولی بعدا چنین برداشت می کردم که شخصیت روحی و اخلاقی و اجتماعی مرحوم آیت الله صانعی هم مؤثر بود. بنابر این من این طور نتیجه می گیرم که هم شخصیت علمی و هم شخصیت اخلاقی آیت الله صانعی سبب جذب شیخ یحیی سلطانی شده بود. خود مرحوم شیخ یحیی سلطانی صاحب فکر، اندیشه و ذهن بسیار قوی بود.

این را باید در پرانتز بگویم که در جریان شهید جاوید، یکی از شخصیت هایی که با شخصیت های بزرگ مثل علامه طباطبایی و دیگران راجع به علم امام بحث کرده بود و آنها در مقابل استدلال او سکوت کرده بودند، مرحوم شیخ یحیی سلطانی بود. به علامه طباطبایی گفته بود این را قبول دارید که کسی هنگام ظهور قیامت را نمی داند؟ گفت بله. گفت اگر امام به همه چیز آگاه باشد باید قیامت را هم بداند و حال آنکه قرآن می گوید قیامت را نمی داند. علامه طباطبایی دستش را روی پیشانی اش گذاشت و گفت باید فکر کرد؛ نتوانست جواب بدهد.

غرضم این است که شیخ یحیی سلطانی با این شخصیت علمی، یکی از ارادتمندان آقای صانعی بود و به هوش و ذکاوت و فکر آیت الله صانعی احترام و عقیده کامل داشت.

 

اشاره داشتید که در اولین دوره درس کفایه ایشان حضور داشته اید. آن درس چقدر طول کشید؟

گمان می کنم یک سال تحصیلی بود.

 

خاطره ای از آن درس دارید؟

آیت الله صانعی خیلی منظم بود. با اینکه ما دو نفر بیشتر نبودیم، مرتب سر وقت حاضر می شد و درسش را بیان می کرد. خاطره خاص دیگری هم یادم نیست که قابل ذکر باشد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
4 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.