سه رذیله بدبینی، تجسس و غیبت در پیوند با هم یک زنجیره را تشکیل می دهند و امنیت جامعه را با مخاطره مواجه می کنند.
جماران: یکی از اصول اخلاق اسلامی که لازم است همه مسلمانان بدان پایبند باشند و عدول از آن گناه بزرگی محسوب شود عدم تجسس در زندگی دیگران است، گناهی که امروزه رواج دارد و به آن دامن هم زده می شود.
اساساً جان ومال و آبروی هر انسانی محترم است و در یک جامعه اسلامی به طریق اولی بایستی جان و مال و آبرو و حیثیت مسلمانان را حرمت نهاد ومتعرض آنها نشد. اصولاً امنیت هر جامعه ای در گرو رعایت این حرمت هاست. براین اساس آئین انسان ساز اسلام جان و مال و آبروی آحاد جامعه را محترم شمرده وهرگونه تجاوز به آنها را حرام و گناه کبیره دانسته است. دایره مشمول این رعایت تا بدانجا کشیده شده است که حتی در عالم فکر و خیال هم نمی توان به فردی بدگمان شد و او را متهم کرد و حریم شخصیت او را با ناپاکی ها آلود و درمورد او داوری بد کرد، به عبارت دیگر بایستی به حدود امنیت جانی، مالی و حیثیتی افراد جامعه مورد چهارمی را هم افزود و آن امنیت پنداری است به این معنا که در عالم خیال و پندار هم بایستی امنیت حیثیتی افراد جامعه را رعایت کرد. قرآن کریم به صراحت در این مورد دستور اجتناب از شک و بدگمانی نسبت به آحاد جامعه داده و آن را «اثم» و گناه بزرگ شمرده است. پیامبر اکرم (ص) در یکی از بیانات شیوای خود به هر چهارمورد رعایت های اخلاقی اشاره نموده و فرموده است: «خداوند، تجاوز به خون، مال و آبروی افراد راحرام نموده و هرگز اجازه نداده است که کسی به یک فرد دیگر بدگمان شود و حتی در ذهن و فکرخود به او نسبت ناروا بدهد.»ریشه این تجاوز و گناه بزرگ در بدبینی و سوءظن است که این خود نیز از یک بیماری خطرناک روحی حکایت دارد. فرد بدبین و دارای سوءظن مسلماً فرد سالم و متعادلی نیست و از یک ناهنجاری روحی رنج می برد.
بدبینی آفت بزرگی است که منطق انسانی ایجاد ارتباط با آحاد جامعه را مخدوش می کند ومتأسفانه از بیماری های مسری و آلوده کننده است.این عادت منفی زمینه ساز تجسس و جست وجو در زندگی و معاشرت دیگران است. قرآن کریم صفت تجسس و جست وجو در زندگی دیگران را نکوهش کرده و صریحاً آن را ممنوع کرده است.
روحیه تجسس همانگونه که از بیماری بدبینی و سوءظن الهام می گیرد، پدیده شوم ومخرب غیبت و بدگویی را به عنوان نتیجه منجر می شود. زیرا کسانی که مراقب زندگی دیگران هستند و اگر چیزی را مشاهده کنند، بنا بر تفسیر خود آن راجرم و عیب تلقی نمایند نمی توانند آن را کتمان کنند و برای این و آن بازگو نسازند.
بنابراین سه رذیله بدبینی، تجسس و غیبت در پیوند با هم یک زنجیره را تشکیل می دهند و امنیت جامعه را با مخاطره مواجه می کنند.
لازمه اخوت و برادری درجامعه که دین مبین اسلام مروج آن است، پرهیز از این گناهان و طرد مرتکبین آن هاست. پیشوای بزرگ ما امام صادق (ع) می فرماید: «دورترین حالات انسان از خدا این است که آدمی با کسی طرح دوستی بریزد و در این بین، لغزش های وی را برای اینکه روزی او را مفتضح سازد به خاطر بسپارد.»
چنانکه ملاحظه می کنید، امام صادق (ع) در تقبیح این گناه آن را دورترین حالت از خداوند برمی شمرد و پیامبر رحمت، رسول گرامی اسلام (ص) با نفی مسلمان حقیقی بودن چنین افرادی می فرماید:« ای کسانی که به زبان مؤمن هستید و در دل ایمان ندارید، مسلمانان را بد مگوِئید و از عیوب مخفی آنان تجسس و کنجکاوی مکنید.» با وجود این تعالیم و صراحت های بسیاری به تقبیح آن،باز چگونه عده ای آشکارا به اینگونه گناهان بزرگ مبادرت می کنند و ای بسا آن را در راستای وظایف ایمان و مسلمانان خود برمی شمرند و در سطح عمومی عرض و آبروی کسی را می برند!
غیبت، امنیت و آرامش جامعه را برهم می زند
یکی از گناهان بزرگ دیگرکه آثار منفی اجتماعی دارد، غیبت است. غیبت فاش کردن اسرار و نقاط ضعف کسی نزد دیگران است. کلام وحی در سوره حجرات آیه ۱۲ با شدیدترین لحن این کار را تقبیح کرده می فرماید: «از یکدیگر غیبت مکنید، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر خود را در حالی که مرده است بخورد؟ حتماً این کار را بد و ناپسند می شمارید، (غیبت برادر مسلمان نیز مانند این عمل است) از خدا بترسید، خدا توبه پذیر و رحیم است.»
چرا قرآن کریم از این کار اینگونه یاد کرده و زشتی آن را به خوردن گوشت برادر مرده خود تشبیه نموده است؟ شاید نکته آن این باشد که وقتی کسی غیبت فردی را می کند در سطح یک حیوان تنزل کرده و همچون کفتار حاضر است بدن مرده برادر خود را بخورد و کنایه از نهایت زشتی کار دارد. درغیبت، یکی از حقوق اجتماعی افراد جامعه پایمال شده و آبروی آنان نزد دیگران می رود و موقعیت شخص غیبت شده، در جامعه به خطر می افتد. چنین کسی وقتی پل های پشت سر خود را خراب شده و آبروی خود را ریخته شده دید، دیگر اصراری بر پوشاندن گناه و نقطه ضعف اخلاقی خود نخواهد داشت و با دریدن پرده حیا علناً به آن اعمال زشت و ناپسند مبادرت خواهد نمود. لذا غیبت زمینه ساز ناامن شدن جامعه و ایجاد جوی ناامن و ناآرام خواهد بود. برهمین اساس در شریعت اسلام غیبت در ردیف گناهان کبیره قرارگرفته و عذاب سختی برای مرتکب آن وعده داده شده است. امام صادق (ع) در این رابطه می فرماید: «هرکس از مسلمانی به منظور عیب جویی و ریختن آبروی او سخنی نقل کند تا او را در انظار مردم خوار و موهون سازد، خداوند اورا از ولایت خویش بیرون رانده و شیطان را بر او مسلط می سازد.
اسلام در این مورد آنچنان سختگیری نموده است که گناه کسی که غیبت می کند و کسی که غیبت می شنود را برابر دانسته و به هر دو وعده عذاب داده است.
غیبت مخل وحدت و یگانگی و روح صفا و صمیمیتی است که آیین اسلام در پی ایجاد آن در جامعه است. در اجتماعی که غیبت رواج داشته باشد و هر کس پشت سر دیگری بدگویی کند و اسرار او را فاش سازد تعاون و همکاری و اعتماد از بین می رود و آتش کینه و عداوت شعله ور می شود. در هر حال پرده دری از معاصی و گناهان پنهان مردم، سبب می شود ملاحظه برخی حدود و حرمت ها از بین برود و شنونده غیبت نیز اگر سست ایمان باشد نسبت به ارتکاب آن گناه ترغیب شود زیرا یکی از علل پنهان کردن گناه، از بین نرفتن قباحت گناه در جامعه است. هر گاه قباحت و زشتی گناهی در یک اجتماع از بین برود زندگی در آن جامعه جهنمی بیش نخواهد بود.
امام صادق (ع) در این رابطه می فرماید: کسانی که درباره مسلمانی آنچه را که با چشم خود دیده و یا باگوش خود شنیده اند بازگو کنند از کسانی هستند که خداوند درباره آنان می فرماید: کسانی که دوست دارند گناه در میان مسلمانان اشاعه پیدا کند برای آنان عذاب دردناک است.
کپی شد