پیروان راستین مولای متقیان علی(ع) و عدالتطلبان در موقعیتهای معنوی شب های قدر فرصت مییابند تا با راهبردها و ظرفیتهای عدالتخواهی آشنا شده و آن را تبدیل به سرمایههای اجتماعی کنند و با پشتوانه این سرمایه، شاخصهای عدالتطلبی را توسعه دهند.
جماران: نام امیرالمؤمنین علی(ع) با «عدالت» درآمیخته است، ازاین رو از آن حضرت با عنوان «شهید عدالت» یاد میشود. عدالت یکی از آرمانهای بنیادین و متعالی بشر است که ریشه در فطرت انسان دارد. یکی از نشانههای بارز عدالت، «اعتدال» است که زمینهساز «اتحاد» نیز میباشد. در منطق علی(ع) اساس دین متکی بر توحید و قیام به قسط و عدل بوده و لازمه آن نیز دعوت به عدالت و قرار دادن بشریت در مسیر برنامهای برای اداره زندگی در راستای اهداف توحیدی است.
عدل در تبیین آن حضرت (ع)، بیانگر مفهومی گسترده است که موجب رشد و اعتلای جامعه میشود و آحاد جامعه را در مدار رشد و تعالی قرار میدهد. همچنین در نگاه آن حضرت (ع) عدالت از جمله جنود عقل است که هستی براساس آن استوار است. در باور علی(ع)، عدالت هم ناظر به درون انسان است که نتیجه آن، تقوا و پاکی است و هم ناظر به بیرون است که حاصل آن جامعهای متعادل، همدل و متحد است. از مجموعه تعالیم مولای متقیان علی(ع) برمیآید که عدالت از نیت و قصد درونی انسان سرچشمه میگیرد و راهی از میان افراط و تفریط گشوده و با تحقق اعتدال، زمینه را برای عملی شدن عدالت درجامعه فراهم میکند. بدین سان عدالت سیری از «خود» به «اجتماع» است، یعنی تا ملکه عدالت در درون افراد مستقر نشده باشد، شکلگیری جامعهای عادل امکانپذیر نیست. به عبارت دیگر، عدل دارای دو چهره است؛ چهرهای درونی و چهرهای بیرونی که بازتاب چهره درونی آن میباشد. عدالت در چهره شهودی و درونی خود، ابتدا فرد را متحول میکند، آنگاه در اجتماع فرصت مییابد تا برای کمال جامعه ظرفیتسازی کند.
تقارن ایام شهادت امیرالمؤمنین علی (ع) به عنوان فرهنگنامه عدالت خواهی با لیالی قدر که مجال مرورچیستی و چگونگی زندگی در درون افراد را فراهم میآورد، بار معنایی خاصی داشته و فرصتی برای بازپروری و تقویت جنبه شهودی عدالتطلبی است. پیروان راستین مولای متقیان علی(ع) و عدالتطلبان در این موقعیتهای معنوی فرصت مییابند تا با راهبردها و ظرفیتهای عدالتخواهی آشنا شده و آن را تبدیل به سرمایههای اجتماعی کنند و با پشتوانه این سرمایه، شاخصهای عدالتطلبی را توسعه دهند.
دستی که در سحرگاه نوزدهم ماه رمضان ازعمق ظلمت و شقاوت برآمده و فرق علی مرتضی(ع) را شکافت، درواقع زخمی عمیق بود که بر تارک عدالت و فضیلت نشاند. شگفتا ضربتی چنین، که جوشن حقیقت را درید و برفرق عدل و داد نشست. ضربتی برآمده ازبغضی آتشناک که شعلههای آن تا صحرای کربلا و پیشتر از آن کشیده شد و هنوز زخم آن بر فرق عدالت باقی ست. دردا و حسرتا که عداوت جهل و خودپرستی، با حق و حقیقت چنان پایداری دارد که تو گویی کینهورزان را هیچ گاه سستی فرا نخواهد گرفت. به راستی آدمی در شقاوت و نامردمی تا چه اندازه میتواند پیش رود که فرق شخصیتی همچون علی (ع) را بشکافد و همچون اویی را به شهادت برساند!
اینجا سخن از علی(ع) است همان خورشید پرفروغ عدالت که نه فضایلش را کرانهای هست و نه کسی را به ژرفای وجودش راه. مظهرالعجایبی که اندیشمندان از درک عظمت و حقیقت وجودیش عاجزند و چشم رادمردان تاریخ بدو خیره مانده و عقول بشری را به حیرت واداشته است. شمع روشنیبخش هستی که روزگار بخیل آنچه در دامن همت داشته یکجا به او هدیه داده و بزرگان علم و حکمت همه ریزهخوار سفره احسان اویند. علی(ع) شخصیتی است که پس از گذشت قرنها کسی به کنه ذات والای او پی نبرده و درک عمق وجود نامتناهیاش بر آدمیان مجهول است. چه عظمتی بالاتر از اینکه دشمنانش نیز او را به فضل و کرم ستودهاند، چندان که گاه از دوستانش پیشی گرفتند. علی(ع) ریسمان محکم هدایت است که هرکس در این دنیا آن را فرا چنگ آورد و بدان بیاویزد، از نجات یافتگان خواهد بود. حقجویی و حقپویی زیربنای صفات عالی و فضایل انسانی علی(ع) را شکل میدهند و مسامحه در برابر باطل و ایجاد فضا و موقعیت برای جولان باطل از ساحت او به دور است. شجاعت علی(ع) نسبت به حقطلبی درعرصه اجتماع از شجاعت او در میدان جنگ بالاتر است. گویی حقخواهی در وجودش موج میزند و هر لحظه درکمین موقعیتی است تا آن را جانانه اظهار کند و باطل را برسر جای خود بنشاند. زندگی علی(ع) فرهنگنامهای از حقطلبی و ستیز با باطل است و باطل را همچون علف هرز درو میکند و به زیر پا میریزد. نام او مایه اعتلا و اعتبار حق و حقیقت است و در تمامی صحنههای حقطلبی حضور دارد. مکتب علی(ع) مرز نمیشناسد و فراتر از زمان و مکان کرامت انسان را متجلی میسازد. مطلع و دیباچه این مکتب با تکریم شأن انسان آغاز و با تأکید بر جایگاه رفیع انسان در مجموعه هستی خاتمه مییابد. با این همه ساکنان این خاکدان تیره بر او آن چنان ظلمی روا داشتند که علی(ع) مظهر مظلومیت در طول تاریخ خوانده میشود! آنگونه که تمامی حیات علی(ع) پس از رسول خدا(ص) تلاقی عظمت و مظلومیت است و شگفتا از این همه عظمت و دریغا از این همه مظلومیت!