درس بزرگ موسیقی برای مدیران فرهنگی کشورمان
یک پژوهشگر موسیقی بعد از استقبال مردم از موسیقی اقوام و رقصهای محلی نقاط مختلف ایران در یازدهمین نمایشگاه بین المللی گردشگری گفت: موسیقی این بار در نمایشگاه گردشگری درس بزرگی برای مدیران فرهنگی کشور داشت.
به گزارش جی پلاس، علی مغازهای- پژوهشگر موسیقی در باره اینکه چرا فیلمهای منتشر شده از آئینهای فرهنگی سرزمینمان مردم را به نمایشگاه گردشگری کشاند اما به سالنهای جشنواره موسیقی اقوام نمیکشاند، بیان کرد: یکی از وظایف مغفول تصمیم گیران و سیاستگذاران فرهنگی بیتوجهی یا کم توجهی به کنشهای جنبی یا حاشیهای جامعهی شهری به رویدادهای مختلف ملی و دولتی است که به صورت منظم و معمولا سالانه یا فصلی به صورت رسمی توسط ارگانهای دولتی بر گزار میشوند.
او ادامه داد: کنشهای فردی و جمعی مردم در حاشیه یا گاه متن رویدادهای مختلفی که در قالبهایی چون نمایشگاههای فرهنگی-هنری یا صنعتی-اقتصادی یا حتا تبلیغاتی در عرصههای مختلف بدون هماهنگی و برنامه ریزی خاص یکباره ظاهر میشوند و در مدتی کوتاه و به صورت لحظهای خود نمایی میکنند.
این پژوهشگر افزود: به یاد دارم حدوداً اواخر دور نخست ریاست جمهوری آقای خاتمی بود که روزنامهی همشهری مصاحبهی مفصلی با آقای ربیعی (وزیر کار فعلی) شاید در دو شماره چاپ کرد. آقای ربیعی در آن گفتوگو به یکی از تجربههای خود اشاره کرده بود که به طور خلاصه میتوان گفت به درس یا درکی از یک رویداد دست یافته بود که هیچ کار تحقیقاتی و میدانی ساختار اداری مطبوع او در آن دوره نتوانسته بود این آگاهی و شناخت از جامعه را به این سرعت و وضوح ایجاد کند. تاخیر ناخواستهی چند ساعتهای در پرواز به وجود آمده بود و او دیده بود که مردم در آن روز به اجبار برای گذراندن زمان و سرگرم کردن خود به غرفه فروش کتاب فرودگاه مراجعه کردند.
مغازهای ادامه داد: در آن روز آقای ربیعی که برحسب شغل پیشین خود نگاهی تیزبینانه به اطراف خود و جامعه داشته، متوجه نکته بسیار ظریفی میشود که هیچ یک از مراجعه کنندگان به فروشگاه فروش محصولات فرهنگی، حتا در یک مورد به هیچ نوع کتاب تربیتی و آموزشی در پیشخوان کتابفروشی توجهی نمیکنند و بدون استثنا در جست و جوی کتابهای سرگرم کننده و تخیلی و غیرمذهبی بودهاند.
او با بیان اینکه البته به راحتی میتوان تصور کرد در همان دوران چه کتابهایی در آن غرفه بیشتر خودنمایی میکرده است، اضافه کرد: اما آقای ربیعی اظهارکرده بود آنجا با دیدن این صحنه فهمیدم که جامعه تفاوت و فاصلهی زیادی از آنچه ما فکر میکردیم دارد و ما باید نیازهای جامعه را بشناسیم و به آن توجه کنیم.
دبیر هنری فستیوال آینهدار بیان کرد: اکنون به باور من،با گذشت سالها از آنچه وزیر کار فعلی دیده و متوجه نیازهای جامعه شده بود، انگار همچنان دَر بر همان پاشنه میچرخد و مدیران و تصمیم گیران و برنامهریزان مملکت همچنان از فاصلهی نیازهای جامعه بیخبرند. برای علت مطرح کردن این بحث میتوانم به رویداد در نوع خود جالب نمایشگاه گردشگری تهران که اخیرا برگزار شد اشاره کرد.
مغازهای افزود: در این نمایشگاه که من شانس بازدید از آن را نداشتم، از اخبار و ویدیوهای منتشر شده و روایتهایی که دوستان مطلع و شاهدان مستقیم استنباط کردم، بخش موسیقی و بازیهای محلی، بیشترین توجه بازدیدکنندگان را به خود جلب کرده بود که این جلب توجه خود مردم را به تبلیغ کنندگان یا دعوت کنندگان از جامعه برای حضور در محل نمایشگاه تبدیل کرده بود.
او ادامه داد: آنچه از ویدیوها، شنیدهها و اخبار موثق بر میآید، این برنامههای شاد و مفرح موسیقی، بازی و رقصهای آیینی اقوام و نواحی ایران که به عنوان برنامههای جنبی با هدف جلب توجه مردم تهران و البته رسانهها و کل ایران در این نمایشگاهها به اجرا در آمده بودند، چنان مورد استقبال مردم قرار میگیرند که میتوان به واقع محلی برای درس گرفتن مدیران فرهنگی به حساب آورد.
این پژوهشگر موسیقی گفت: به عقیدهی من آنچه که در کوتاهترین شکل ممکن میتوانیم از این رویداد یا نمایش احساس نیاز جامعه، استنباط کنیم، میتواند در دو بخش یا دو سطح برای مدیران کشور درسهایی ساده و البته بسیار جدی باشد. به عقیده من این پیام نخست برای مدیران، برنامهریزان و تصمیم گیران تلویزیون ایران درس بسیار واضحی دارد که میتوانید با کمک گرفتن و نمایش درست و کامل موسیقی و اجرای بیکم و کاست موسیقیهای بسیار ارزشمند اقوام ایرانی، بار دیگر فرصتی برای بازگشتن به میان خانوادههای ایرانی و پرکردن اوقات فراقت جامعه را به دست آورید.
مغازهای اضافه کرد: دوم برای سیاستگذاران، برنامهریزان، مدیران و مجریان جشنوارههای دولتی که البته یک گام بزرگ از مدیران دستهی نخست جلوتر هستند، این درس را به همراه دارد که پیگیری ایدهی نادرست و حتا مخرب را از ذهنتان بیرون کنید که موسیقی اقوام و نواحی ایرانی هم مثل موسیقی پاپ و سایر انواع آن باید بتواند مردم را به سالنها بکشاند و مردم باید برای تماشای موسیقی اقوام هم مثل کنسرتهای موسیقی پاپ بلیت بخرند.
او با بیام اینکه موسیقی اقوام در ذات خود مردمی و عمومی است، گفت:در هیچ روستا یا بخش و شهری از ایران،مردم برای شنیدن موسیقی و تماشای رقص و بازیهای محلی خودشان پولی پرداخت نمیکنند که مسئولان ما سعی دارند این مفهوم را به زور به جامعهی شهری تحمیل کنند.
دبیر هنری فستیوال آینه دار اظهار امیدواری کرد: هر دو دسته از مدیران فرهنگی کشورمان این دو درس بسیار واضح و بیواسطه را از رویداد سادهای مثل نمایشگاه گردشگری که اهمیت دارد، بگیرند و پیش از آنکه بسیار دیر شود تغییرات لازم را در برنامهریزیهای خود بگنجانند.
دیدگاه تان را بنویسید