در این یادداشت به قلم حمید مقدس فرد آمده است: خارج شدن چند قلم دارو از پوشش تأمین اجتماعی و عرضه آنها با قیمت آزاد، خبر بدی است که فقط به بیمارانی که به این داروها نیازمند می شوند مربوط نمی شود و به خاطر پیچیده ترشدن وضع دارو، انسجام نسبی سیستم سلامت و بهداشت را بر هم می زند.
این رویدادی است که چند باردیگر هم تکرار شده و در صورتی که این وضع ادامه یابد چیزی از نظام سلامت در مفهوم حقوقی آن بر جا نمی ماند به ویژه به این دلیل که سیستم درمانی ایران چند برابر گذشته به دارو درمانی وابسته شده است.
اندازه مصرف دارو به شکلی که در اینجا رواج دارد حتی با دلار ارزان هم هزینه هایی گزاف به اقتصاد خانوار و بودجه عمومی تحمیل می کند.
در بودجه چند سال پیش، سهم سرانه هر ایرانی از بودجه بهداشتی را کمتر از 15هزار تومان تعیین کردند که هنوز هم افزایش چندانی نیافته. حتی اگر این هزینه را با ارز مرجع محاسبه کنند هیچ پیامدی جز افزایش سرسام آور و تحمل ناپذیر هزینه دارو نخواهد داشت آن هم برای کسانی که بیماری جدی ندارند، بیماران که جای خود دارند.
نتیجه به جز تهدید جدی سلامت عمومی چیز دیگری نخواهد بود و تنها راه برطرف ساختن این تهدید، ارزان شدن خدمات درمانی و دارو با یارانه های کلان است. تأمین آن هم از راه سازوکارهایی مانند بورس و فروش اوراق بهادار و حتی زدن از یارانه بخش های دیگر ممکن می شود.
همزمان گام هایی برای کاهش هزینه های بهداشتی و درمانی درهمه بخش ها می تواند تکیه بر دارو درمانی را کاهش دهد. مشکلی که به خاطر مصرف بیش از اندازه دارو سر برآورده و ماهیتی مانند مشکل بنزین دارد.
گران شدن دو و چند برابری دارو نمی تواند مصرف آن را کاهش دهد؛ چون کسانی که بیماری سخت ندارند حتی داروهای گرانی را که می خرند درست مصرف نمی کنند و چه بسا درمیان دوره مصرف آن را قطع می کنند.
مشکل بزرگتر به داروهای خارجی بر می گردد که سهم بزرگی در افزایش هزینه های مصرف دارو دارد و راهکار آن افزایش کیفیت داروهای ساخت داخل است.
چنانکه پوشش های مشاوره ای با هزینه بیمه کامل شود این افزایش کیفیت باعث کاهش هزینه های عمومی در بخش دارو می شوند. در همین بخش افزایش قیمت های دارو و خدمات درمان به خاطرکاهش تعهدات بیمه یک جور چراغ قرمز برای دارو است که همزمان با افزایش حق بیمه ها به این واقعیت بی توجه بوده اند که درچنین شرایطی کارایی سیستم های بیمه ای هم کاهش می یابد.
به جای بازاریابی و ابداع روش های جدید بیمه و کامل کردن پوشش بیمه به گرفتن پول بیشتر از بیمه گذاران پناه می برند. رویدادی که تازه اول ماجراست و بیشترین گروه های درآمدی پایین تا متوسط را از حلقه اصلی درمان ارزان بیرون برده و بدتر از آن دیده بانی را به عنوان اصلی ترین پایه سلامت عمومی از سیاست ها دشوار و پرهزینه کرده است.
گرچه این بخش از سیستم سلامت یعنی دیده بانی جایگاه تثبیت شده ای درسیستم سلامت ایران ندارد و به جز اقدام هایی مانند واکسیناسیون ها و غربالگری های مقطعی که درجای خود لازم و مؤثر بوده اند یک استراتژی را شکل نمی داده اند.
درست در همین جاست که گام اصلی باید برداشته شود. کامل ساختن راهبردهای دیده بانی به همراه کامل ساختن پوشش بیمه ای برای مشاوره های درمانی و پیشگیری بهترین راه برای اصلاح ساختار مصرف دارو است.
اگر در برنامه ششم توسعه همان سهمی که برای برنامه های عمرانی در نظرمی گیرند به همه به شکل یک برنامه اجباری در پوشش خدمات مشاوره ای رایگان با هزینه بیمه سهم بدهند الگوی مصرف دارو هم تغییرمی کند و هزینه ها هم کمتر می شود.
در ایران آن اندازه که به ساختن پل و بزرگراه و سد و از اینها بدتر با ساختن مال ها و مراکز بزرگ خرید و بیمارستان های خصوصی با برچسب برنامه عمرانی می پردازند به زیربناهایی مانند سلامت نمی پردازند.
چراغ سبز برای تجاری سازی و خصوصی سازی به ویژه در بخش درمان با رانت های پیدا و پنهان است که چراغ قرمز را برای دارو روشن کرده است. این وارونگی بیماری مزمنی است که هرچه زودتر باید درمانی برای آن پیدا کنند. شروع دوره درمان هم بازگرداندن همه اقلام دارویی حذف شده درهمه سال های گذشته به پوشش بیمه ها و تأمین اجتماعی است.
9873/ 2027
این رویدادی است که چند باردیگر هم تکرار شده و در صورتی که این وضع ادامه یابد چیزی از نظام سلامت در مفهوم حقوقی آن بر جا نمی ماند به ویژه به این دلیل که سیستم درمانی ایران چند برابر گذشته به دارو درمانی وابسته شده است.
اندازه مصرف دارو به شکلی که در اینجا رواج دارد حتی با دلار ارزان هم هزینه هایی گزاف به اقتصاد خانوار و بودجه عمومی تحمیل می کند.
در بودجه چند سال پیش، سهم سرانه هر ایرانی از بودجه بهداشتی را کمتر از 15هزار تومان تعیین کردند که هنوز هم افزایش چندانی نیافته. حتی اگر این هزینه را با ارز مرجع محاسبه کنند هیچ پیامدی جز افزایش سرسام آور و تحمل ناپذیر هزینه دارو نخواهد داشت آن هم برای کسانی که بیماری جدی ندارند، بیماران که جای خود دارند.
نتیجه به جز تهدید جدی سلامت عمومی چیز دیگری نخواهد بود و تنها راه برطرف ساختن این تهدید، ارزان شدن خدمات درمانی و دارو با یارانه های کلان است. تأمین آن هم از راه سازوکارهایی مانند بورس و فروش اوراق بهادار و حتی زدن از یارانه بخش های دیگر ممکن می شود.
همزمان گام هایی برای کاهش هزینه های بهداشتی و درمانی درهمه بخش ها می تواند تکیه بر دارو درمانی را کاهش دهد. مشکلی که به خاطر مصرف بیش از اندازه دارو سر برآورده و ماهیتی مانند مشکل بنزین دارد.
گران شدن دو و چند برابری دارو نمی تواند مصرف آن را کاهش دهد؛ چون کسانی که بیماری سخت ندارند حتی داروهای گرانی را که می خرند درست مصرف نمی کنند و چه بسا درمیان دوره مصرف آن را قطع می کنند.
مشکل بزرگتر به داروهای خارجی بر می گردد که سهم بزرگی در افزایش هزینه های مصرف دارو دارد و راهکار آن افزایش کیفیت داروهای ساخت داخل است.
چنانکه پوشش های مشاوره ای با هزینه بیمه کامل شود این افزایش کیفیت باعث کاهش هزینه های عمومی در بخش دارو می شوند. در همین بخش افزایش قیمت های دارو و خدمات درمان به خاطرکاهش تعهدات بیمه یک جور چراغ قرمز برای دارو است که همزمان با افزایش حق بیمه ها به این واقعیت بی توجه بوده اند که درچنین شرایطی کارایی سیستم های بیمه ای هم کاهش می یابد.
به جای بازاریابی و ابداع روش های جدید بیمه و کامل کردن پوشش بیمه به گرفتن پول بیشتر از بیمه گذاران پناه می برند. رویدادی که تازه اول ماجراست و بیشترین گروه های درآمدی پایین تا متوسط را از حلقه اصلی درمان ارزان بیرون برده و بدتر از آن دیده بانی را به عنوان اصلی ترین پایه سلامت عمومی از سیاست ها دشوار و پرهزینه کرده است.
گرچه این بخش از سیستم سلامت یعنی دیده بانی جایگاه تثبیت شده ای درسیستم سلامت ایران ندارد و به جز اقدام هایی مانند واکسیناسیون ها و غربالگری های مقطعی که درجای خود لازم و مؤثر بوده اند یک استراتژی را شکل نمی داده اند.
درست در همین جاست که گام اصلی باید برداشته شود. کامل ساختن راهبردهای دیده بانی به همراه کامل ساختن پوشش بیمه ای برای مشاوره های درمانی و پیشگیری بهترین راه برای اصلاح ساختار مصرف دارو است.
اگر در برنامه ششم توسعه همان سهمی که برای برنامه های عمرانی در نظرمی گیرند به همه به شکل یک برنامه اجباری در پوشش خدمات مشاوره ای رایگان با هزینه بیمه سهم بدهند الگوی مصرف دارو هم تغییرمی کند و هزینه ها هم کمتر می شود.
در ایران آن اندازه که به ساختن پل و بزرگراه و سد و از اینها بدتر با ساختن مال ها و مراکز بزرگ خرید و بیمارستان های خصوصی با برچسب برنامه عمرانی می پردازند به زیربناهایی مانند سلامت نمی پردازند.
چراغ سبز برای تجاری سازی و خصوصی سازی به ویژه در بخش درمان با رانت های پیدا و پنهان است که چراغ قرمز را برای دارو روشن کرده است. این وارونگی بیماری مزمنی است که هرچه زودتر باید درمانی برای آن پیدا کنند. شروع دوره درمان هم بازگرداندن همه اقلام دارویی حذف شده درهمه سال های گذشته به پوشش بیمه ها و تأمین اجتماعی است.
9873/ 2027
کپی شد