در این یادداشت به قلم محمد عسلی صاحب امتیاز و مدیرمسئول این روزنامه آمده است: 21 تیر ماه را در تقویم روز عفاف و حجاب مناسبت داده‌اند آنچه از حجاب در اذهان عمومی معنی پیدا می‌کند حجاب چهره تن است. و آن پوششی است که اندام و موی زنان را می‌پوشاند بدان جهت که تحریک‌آمیز نباشد غافل از آنکه حجاب چهره جان است که به فراموشی رفته و ما را به درد چه کنم در این حال و هوای وانفسا دچار کرده است.
رضا شاه آمد و به تقلید از غرب کشف حجاب را در دستورالعمل سریع و صریح گزمه‌ها قرار داد. عده‌ای از زنان تسلیم شدند و حجاب را برداشتند و عده‌ای هم مقاومت کردند و برنداشتند به باور اسلامی‌شان و سنتی که از آن سهم می‌بردند.
بعد از ده‌ها سال که دوران پهلوی اول و دوم به سر آمد یکی از انگیزه‌های مردم مسلمان ایران در پای نهادن به عرصه زورآوری بر علیه نظام شاهنشاهی همین عمل رضاه شاه بود که انفعال ایجاد نموده، آزادی زنان را محدود کرده بود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در ترویج و تأیید حجاب اسلامی مسئولان کوشش‌ها نمودند تا همگان به آن تن در دهند. نخست حجاب اسلامی با مقاومت‌های کمتری روبه‌رو شد و همگان خواسته و ناخواسته پوشش حجاب اسلامی را پذیرا شدند اما شرایط به گونه‌ای رقم خورد که رسانه‌های خارجی و بعضاً مخالفان داخلی بر علیه حجاب اسلامی قد علم کردند. القای آزادی زنان در پوشش، عده‌ای را بر آن داشته تا روسری از سر بردارند و با آن به مخالفت برخیزند. به هر بهانه و دلیلی که بیشتر جنبه سیاسی پیدا کرده تا دینی و مذهبی و اخلاقی.
به تجربه ثابت شده هر امر خیر یا شری که جنبه سیاسی به خود می‌گیرد در مقاطع مختلف تاریخی و سیاسی دستاویزی می‌شود برای اعتراض و به عنوان یک اصل اخلاقی یا دینی نهادینه نمی‌شود.
و اما بعد:
یکی از دلایل اینگونه مخالفت‌ها شکل دیدن آن است و در اندیشه محتوی نبودن و آن علل مختلفی دارد.
نخست اینکه هر انسانی دو چهره دارد. چهره تن و چهره جان متأسفانه ما آنقدر که به چهره تن و پردازش و نوازش و یا آرایش آن توجه کرده‌ایم به چهره جان بی‌توجه بوده‌ایم.
حافظ را اینگونه باور است که اشعارش مانا و جاودانی شده است.
«حجاب چهره جان می‌شود غبار تنم
خوشا دمی که از این چهره پرده بر فکنم…»
پرده از چهره جان بر افکندن کمال فهم و دانایی است.
اگر زنان را بدان نعمت رسانده بودیم که چهره از جان برافکنند دیگر فرقی نمی‌کرد که چهره تن حجاب داشته باشد یا نداشته باشد زیرا در حجاب تن هم می‌توان به راه خطا رفت هر چند حفظ ظاهر یک اصل پذیرفته اسلامی است به هر دلیل که جای بحث آن در این نوشتار نیست.
همانگونه که ورزش و تحرک، تن آدمی را سالم و قوت بازوان و ماهیچه‌ها را افزون می‌کند ورزش روان و جان آدمی اگر به درستی به انجام رسد چهره از غبارها و زنگارها پاک می‌کند و حجاب از جان برداشته می‌شود تا حجاب تن پذیرفته شود به اخلاق و نه به خشم و غضب و بگیر و ببنند.
و اما بعدتر:
متأسفانه 40 سال است در ترویج حجاب اسلامی در آزمون و خطائیم و شاهدیم که روز به روز دامنه مخالفت‌ها برای نسل جدید گسترده‌تر شده و به یک نماد سیاسی تبدیل شده است.
پس نباید در این آزمون و خطا ماند. باید به عاقبت کار اندیشه کرد و به خواسته‌هایی که بعضاً مردود و بعضاً مقبولاند.
اینکه ارج گزاریم بر اخلاق و فشارها را کم کنیم با رفتار، رفتاری اسلامی که خلق و خوی نیک پیامبران نمونه‌ای از آن است تا آنجا که امام علی(ع) می‌فرماید: وقتی خلخالی از پای یک زن یهودی به زور بیرون آورده می‌شود در حکومت اسلامی باید خون گریست. «نقل به مضمون»
زنان قهرمان و پاکدامن ما که در تاریخ گواه روشنی بر عفت و پاکدامنی‌اند اگر با شمشیر و یا تیر و تفنگ هم بخواهیم حجاب از تن بزدایند پذیرا نمی‌شوند. و بالعکس زنانی هم هستند که اگر چه پاکدامن‌اند به نحوی آزادی را در حجاب انتخابی می‌دانند نه از آن نوعی که بعضی دختران بی‌ریشه و صرفاً برای خودنمایی بدان مایلند و در پوشش رعایت اخلاق جمعی نمی‌کنند.
پس باید بین سه گروه فرق قائل شد و مفهوم آزادی را به گونه‌ای تفهمیم کرد که به آزادی دیگران لطمه نخورد و احساسات جوانی را تحریک نکند.
ما برای اخلاقمداری در نظام جمهوری اسلامی هزینه‌های زیادی پرداخت کرده‌ایم. شهدای زیادی را به خاک سپرده‌ایم.
دختران و مادران بسیاری را در مقاطع مختلف تحصیلی تربیت کرده و به اخلاق اسلامی عادت داده‌ایم.
در این راه دستاوردهای زیادی داریم. نباید با برخوردهای خشن صورت ظاهر و شکل و فرم کار را حفظ کنیم. ما باید به عواقب امور بیاندیشیم راه‌های تربیتی کم هزینه‌تری را انتخاب کنیم که مهمترین آن پذیرش، مقبولیت و احترام به زنان است.
از ویژگی‌ها و خصوصیات زنان احترام‌پذیری است.
نگاه ما به زنان نباید صرفاً یک نگاه جنسیتی باشد. زنان دارای قابلیت‌های هنری و توانایی‌های روحی و کاری فراوانی‌اند.
بیش از نیمی از جامعه ما را زنان تشکیل می‌دهند. اگر راه‌ها را برای حضور آنان در مجامع مختلف باز کنیم و قدرشناس زحمات آنان باشیم خود حافظ خود می‌شوند و نه فقط حجاب تن را رعایت می‌کنند که حجاب چهره جان را نیز می‌شناسند.
زمین را می‌توان برای همگان گلشن رضوان کرد. بهشت می‌شود برای محبت ندیدگان با مهری که از ما می‌بینند. مهری که هزینه ندارد. یک احساس طبیعی و سالم است حتی با یک نگاه خداپسندانه.
بیاییم راه نرفته‌ای را آزمایش کنیم: راه رفته را پی نگیریم که به بن‌بست برسیم راه دوستی، مهر، محبت و همدردی که نهایتاً به امر به معروف و نهی از منکر ختم می‌شود. اگر به درستی انجام شود.
7375/ 2027
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.