شیخ مصلحالدین، شیخ اجل، که یادروز نگارش گلستانش در بسیاری از شهرهای جهان گرامی داشته میشود، بهحق میتواند به عنوان مهمترین و شاخصترین چهره ایران به دنیا معرفی شود.
میتوان ادبیات را به روزگار پیش از سعدی و پس از سعدی تقسیم کرد آن هنگام که او نبود و نثر فارسی درگیر واژگان صیقل نخورده از زبان های بیگانه بود و پس از او که سادهنگاری و فصاحت و بلاغت گلستانش سرمشق هزاران اثری شد که با عناوینی مشابه در همه قرنها به قلم زاده شد.
تأثیر سعدی بر نثر فارسی را میتوان با تأثیر فردوسی بر شعر فارسی مقایسه کرد، هر دو نجاتدهنده و هر دو زندهکننده تاریخاند، یکی به اسطورهها میپردازد و هویتی ملی را از دل تاریخ شفاهی بیرون میکشد و به آن غنا میبخشد تا یکی از اسطوره ای ترین داستانهای جهان را بیافریند و دیگری که آدمی را در دل تاریخی پر خون در زمانه مغول سیسال به شهرهای گوناگون میبرد و در دل فصاحتی بیبدیل آن را به مخاطب میچشاند تا بداند در روزگار نادانیها نیز میتوان با اخلاق و علم و ادب به نجات جهان پرداخت.
غزلهای سعدی، عصاره تاریخ عاشقانه جهان است که در هر زبان مردمان را دچار میکند، دچار لحظههای سادهای که در هیچ بیانی جز آنچه سعدی با آن سخن میگوید نمیتواند اوج سادگی و بیپیرایگی را بنماید و در هر بار خوانش به اندازه همه قرنها، سخنی برای گفتن و لطیفهای برای ادراک جان آدمی دارد.
گرچه سعدی را میتوان بهخاطر زبان شیرینش، بیان فصیحش، غزلهای تاریخسازش و سادگی دشوارش ستود، نباید از یاد برد که برخی اصول اخلاقی سعدی را نمیتوان در این زمانه با فراغت خاطر پذیرفت و نباید از یاد برد که سعدی شبه اسطورهای است که میتواند انسان باشد و خطا در اندیشه و عمل از ویژگیهای آدمی است.
بسیار تبعیضها در همین گلستان نسبت به رنگینپوستان و صاحبان دیدگاه های مذهبی و فرقه ها و زنان نگاشته شده است.
بسیار مدیحهها در ستایش خلفای زمان که به سنجش امروز عادل نبودند و دستی به خون داشتند یا رفتار او با آن کسان که با عقیدهاش همرأی نبودند که نمونههایی بسیار در بوستان و گلستان دارد.
اینها، البته چهره سعدی را مخدوش نمیکند، سعدی را انسان معرفی میکند، انسانی با تمام ضعفها و قوتهای انسانی، با خطا و تفاوت دیدگاه، گاه با تعصب و گاه با همسویی و مماشات، گاه عادل و گاه ظالم، گاه عاشق حیات و گاه شاکی از زندگی.
سعدی انسان است، این است آنچه هست و سعدی اسطورهای خدشه ناپذیر نیست، این است آنچه نیست.
ابومحمّد مُشرفالدین مُصلح بن عبدالله بن مشرّف متخلص به سعدی شاعر و نویسنده قرن هفتم هجری، زاده شیراز است. اهل ادب به او لقب استادِ سخن، پادشاهِ سخن، شیخِ اجلّ میدهند. مجموعه غزلیات، گلستان به نظم و نثر، مثنوی بوستان و نیز تعدادی هزلیات و هجویات به جای مانده است.
اول اردیبهشت، روز آغاز نگارش کتاب گلستان، بهمنظور تجلیل از سعدی،در ایران بهعنوان روز سعدی نامگذاری شدهاست.
7375 /1876
میتوان ادبیات را به روزگار پیش از سعدی و پس از سعدی تقسیم کرد آن هنگام که او نبود و نثر فارسی درگیر واژگان صیقل نخورده از زبان های بیگانه بود و پس از او که سادهنگاری و فصاحت و بلاغت گلستانش سرمشق هزاران اثری شد که با عناوینی مشابه در همه قرنها به قلم زاده شد.
تأثیر سعدی بر نثر فارسی را میتوان با تأثیر فردوسی بر شعر فارسی مقایسه کرد، هر دو نجاتدهنده و هر دو زندهکننده تاریخاند، یکی به اسطورهها میپردازد و هویتی ملی را از دل تاریخ شفاهی بیرون میکشد و به آن غنا میبخشد تا یکی از اسطوره ای ترین داستانهای جهان را بیافریند و دیگری که آدمی را در دل تاریخی پر خون در زمانه مغول سیسال به شهرهای گوناگون میبرد و در دل فصاحتی بیبدیل آن را به مخاطب میچشاند تا بداند در روزگار نادانیها نیز میتوان با اخلاق و علم و ادب به نجات جهان پرداخت.
غزلهای سعدی، عصاره تاریخ عاشقانه جهان است که در هر زبان مردمان را دچار میکند، دچار لحظههای سادهای که در هیچ بیانی جز آنچه سعدی با آن سخن میگوید نمیتواند اوج سادگی و بیپیرایگی را بنماید و در هر بار خوانش به اندازه همه قرنها، سخنی برای گفتن و لطیفهای برای ادراک جان آدمی دارد.
گرچه سعدی را میتوان بهخاطر زبان شیرینش، بیان فصیحش، غزلهای تاریخسازش و سادگی دشوارش ستود، نباید از یاد برد که برخی اصول اخلاقی سعدی را نمیتوان در این زمانه با فراغت خاطر پذیرفت و نباید از یاد برد که سعدی شبه اسطورهای است که میتواند انسان باشد و خطا در اندیشه و عمل از ویژگیهای آدمی است.
بسیار تبعیضها در همین گلستان نسبت به رنگینپوستان و صاحبان دیدگاه های مذهبی و فرقه ها و زنان نگاشته شده است.
بسیار مدیحهها در ستایش خلفای زمان که به سنجش امروز عادل نبودند و دستی به خون داشتند یا رفتار او با آن کسان که با عقیدهاش همرأی نبودند که نمونههایی بسیار در بوستان و گلستان دارد.
اینها، البته چهره سعدی را مخدوش نمیکند، سعدی را انسان معرفی میکند، انسانی با تمام ضعفها و قوتهای انسانی، با خطا و تفاوت دیدگاه، گاه با تعصب و گاه با همسویی و مماشات، گاه عادل و گاه ظالم، گاه عاشق حیات و گاه شاکی از زندگی.
سعدی انسان است، این است آنچه هست و سعدی اسطورهای خدشه ناپذیر نیست، این است آنچه نیست.
ابومحمّد مُشرفالدین مُصلح بن عبدالله بن مشرّف متخلص به سعدی شاعر و نویسنده قرن هفتم هجری، زاده شیراز است. اهل ادب به او لقب استادِ سخن، پادشاهِ سخن، شیخِ اجلّ میدهند. مجموعه غزلیات، گلستان به نظم و نثر، مثنوی بوستان و نیز تعدادی هزلیات و هجویات به جای مانده است.
اول اردیبهشت، روز آغاز نگارش کتاب گلستان، بهمنظور تجلیل از سعدی،در ایران بهعنوان روز سعدی نامگذاری شدهاست.
7375 /1876
کپی شد