دراین یادداشت به قلم محمد عسلی سردبیر این روزنامه آمده است: نگاه به فرهنگ و فرهنگ سازی در شرایط فعلی به گونه ای است که می باید نگاه به قلب تپنده سلامت روح و روان و هم جسم و جان مردم باشد زیرا از دیرباز آموخته ایم که روح سالم در بدن سالم است. بدون داشتن یک فرهنگ «رفتار برتر» نمی توان به سلامت بدن توجه داشت.
معضلات کنونی جامعه ما که متأسفانه روز به روز بیش و بیشتر می شود ناشی از عدم فرهنگ سازی برای پرهیز از ورود به ناهنجاری هاست.
ابزارها و امکاناتی که در دهه های اخیر سرعت ارتباطات و تعاملات اجتماعی را به سرعت نور و صوت رسانده اند فرصت سخنرانی، نصیحت و وعظ و روش های سنتی را از ما گرفته اند به گونه ای که اگر بخواهیم حتی پیام های نماز ائمه جمعه هم به گوش مردم برسانیم باید از این ابزارها کمک بگیریم.
و مهمتر آنکه اگر این امکانات را در اختیار نداشته باشیم از سرعت انتقال پیام های غرب سایت ها و فضاهای مجازی عقب می افتیم.
پس باید نگاه بودجه ای به فرهنگ نگاه به میزان ارزش ابزارهای آن باشد. به عنوان مثال وقتی از نیمه های سال 96 به بعد کاغذ روزنامه به دو برابر قیمت قبل می رسد و یا مواد مورد مصرف دستگاه های چاپ گاه تا صد درصد افزایش پیدا می کنند بودجه اختصاص نشر، کتاب و مطبوعات هم حداقل می باید به همان میزان افزایش پیدا کند.
چنین به نظر می رسد که مطبوعات به عنوان رکن رکین قوه چهارم که رسالت و وظیفه پاسداری و اعتلای فرهنگ و مطالعه و خبررسانی را عهده دار است بند نازکی است که در کشاکش تقسیم و سهم بندی بودجه پاره می شود به گونه ای که در سال 96 مطبوعات از حمایت مالی برای خرید کاغذ که روز به روز گران تر می شد و می شود بهره ای نبرد.
متأسفانه در لایحه بودجه سال 97 که هم اکنون در مجلس شورای اسلامی مورد بررسی است سهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فقط 1312 میلیارد تومان است که از این مبلغ 1185 میلیارد تومان به بخش هزینه های جاری و 126 میلیارد تومان به بخش تملک دارایی های سرمایه ای اختصاص یا فته و 245 میلیارد تومان کلاً به نشر، کتاب و مطبوعات اختصاص داده شده است؛ یعنی در مجموع 13 درصد نسبت به سال 96 افزایش داشته است در صورتی که کاغذ و بعضی اقلام دیگر که با ارز خریداری می شوند بین 70 تا 100 درصد افزایش داشته است.
و اما بعد:
اینکه چه میزان از همین بودجه اختصاص یافته برای مطبوعات به آنها می رسد خود نکته ظریفی است که اگر همانند سال 96 باشد باید گفت هیچ زیرا به شیوه ای که در سال 96 اقدام شد اکثریت مطبوعات از حمایت های یارانه ای برای خرید کاغذ محروم شدند هر چند کاغذ را تا نرخ دو برابر سال 95 هم خریداری کردند.
آنچه در این میان مهم است رقابت نابرابر نشریات دولتی با نشریات بخش خصوصی است. هر چند ابتکار، خلاقیت، نگاه مسئولانه و منتقدانه و بی طرفی را بیشتر باید در مطبوعات و نشریات خصوصی یافت.
به هر تقدیر اگر به جنگ رسانه ای که امروز بیش از جنگ نظامی تعیین کننده شده است توجه و دقت بیشتری کنیم متوجه می شویم هزینه هایی که کشورهای متخاصم برای مدیریت افکار عمومی می کنند بسیار بیشتر از هزینه های فرهنگی و سیاسی است که خود ما برای مدیریت بر افکار عمومی مردممان می کنیم. و بعد برای بازسازی فرهنگ، باورهای دینی و مذهبی و سوء رفتارهایی که همگی مخربند چه خسارت هایی که ندیده و نمی بینیم!
در سال گذشته تقریباً 50 درصد از نشریات و مطبوعاتی که مجوز گرفته بودند قادر به انتشار نشدند و یا در شماره های نخستین متوقف شدند زیرا به علت گرانی کاغذ بعضاً به چاپخانه ها هم بدهکار شدند.
در شهر شیراز 8 روزنامه فعال به صورت روزانه منتشر میشود که 70 درصد آنها به چاپخانه ها بدهکار شده اند و بعضی از آنها نتوانسته اند تا 5 ماه حقوق کارکنان و خبرنگاران را پرداخت نمایند و تقریباً 35 درصد از نیروهای خود را اخراج کرده اند؛ با این وضع ثبات شغلی در رسانه های بخش خصوصی بویژه مطبوعات دچار تزلزل شده است در سال های گذشته تا 15 سال قبل وزارت فرهنگ و ارشاد هم حواله کاغذ به نرخ دولتی صادر می کرد و هم برای تأمین خرید کاغذ ارز دولتی اختصاص می داد و هم به صورت نقدی به نسبت تیراژ و فعالیت ها با کاهش 50 درصد نقدینگی پرداخت می کرد. اما سال به سال نگاه حمایتی به مطبوعات کاهش یافت تا جایی که مسئولان مربوطه علناً اعلام کردند قصد حمایت رایانه ای به مطبوعات بخش خصوصی ندارند و آنها را به حال خود وا می گذارند.
اگر نگاه واقع بینانه ای به وضعیت فعلی فرهنگ، هنر و رسانه داشته باشیم به نظر می رسد از سطح شعار فراتر نمی رود. همه می گویند باید کار فرهنگی کرد. برای مقابله با معضلات اجتماعی فرهنگ سازی کنیم؛ چنین و چنان کنیم؛ اما حتی برای پرداخت آبونمان یک نسخه روزنامه بعضی از ادارات و نهادها ابا دارند و ترجیح می دهند بودجه فرهنگی را صرف قند و چای و بوفه و کذا کذا نمایند و یا اعلام می کنند بودجه ای برای خرید روزنامه ندارند.
هم اکنون بیش از 500 نسخه از هر روزنامه به صورت رایگان بین نهادها، ادارات و هنرمندان و نویسندگان و مراکز فرهنگی توسط مطبوعات خصوصی توزیع می شود که اگر آبونمان همین تعداد هم وصول می شد درصدی از نیازهای مالی روزنامه ها تأمین می شد.
به نظر می رسد مجلس باید در خصوص اختصاص بودجه مطبوعات و نشر و کتاب و نهایتاً فرهنگ با سعه صدر و حمایت بیشتری اقدام کند.
6114/ 2027
دریافت: علی اکبر خرامش ** انتشاردهنده: سیداحمد نجفی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.