به گزارش ایرنا، بهمن 57 آوردگاه زنان و مردانی بود که در کنار یکدیگر سرنوشت کشور را تغییر دادند. زنان در گیرو دار سالها و روزهای منتهی به انقلاب اسلامی نقش مهمی در نشاندادن وحدت جامعه و نیز به ثمر رسیدن این حرکت مردمی داشتند.
جملیه کریمی دبیر جمعیت زنان مسلمان نواندیش منطقه فارس است.
او در دوران انقلاب، در عنفوان جوانی فعالیتهای سیاسی را در سطح دانشآموزی و دانشجویی برای مبارزه با رژیم شاه برمیگزیند. کریمی که امروز عضو دفتر سیاسی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی و عضو شورای منطقه حزب اتحاد ملت ایران اسلامی منطقه فارس است، معتقد است که با گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی تغییر نگرش در تفسیر قانون اساسی و نیز اصلاحات اساسی ضروری است.
وی همچنین بر سهم زنان به عنوان یکی از گروههایی که انقلاب را به ثمر رساندند، تاکید میکند. کریمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با امام راحل (ره)، شهید باهنر و دیگر بزرگان نظام دیدار کرده است و استقلال سیاسی را مهمترین نتیجه انقلاب میداند.
خبرنگار ایرنا در دیدار با جمیله کریمی از چهل سالی که گذشت، مطالبات زنان و چگونگی تداوم مسیر انقلاب پرسید. متن این پرسش و پاسخ را در ادامه میخوانید.
** انقلاب اسلامی را برای نسل جوان چگونه تعریف میکنید؟
- انقلاب اسلامی ایران بزرگترین انقلاب مردمی و مسالمت آمیز قرن بیستم بود که بر اساس عدالت، رأفت، آزادی، استقلال و جمهوریت و بر مبنای اسلام شکل گرفت. انقلابی که در قرن بیستم اوج مشارکت سیاسی مردم را به نمایش گذاشت و با کمترین هزینه به رهبری حضرت امام (ره) به بار نشست و جهانیان را به تعجب واداشت. بهطور طبیعی هر انقلابی دو وجه دارد: یکی بستری است که انقلاب در آن صورت می گیرد و دوم فعالیتی است که انقلابیون انحام میدهند، در این چهل سال، شاید بیشتر به وجه دوم پرداخته شده است و موضوع مهمی که کمتر به آن توجه شده این است که نسل جدید بدانند انقلاب اسلامی در چه شرایطی ظهور کرد.
** فضای سیاسی و اجتماعی سال 1357 چگونه بود که مردم را به انقلاب دعوت کرد؟
ـ به بیانی ساده، تمام راهها به روی مردم بسته شده بود و بیعدالتی سبب شده بود که شکاف طبقاتی روزبهروز عمیقتر شود. هویت ملی و مذهبی مردم نادیده گرفته شده بود؛ از طرف دیگر فضای سیاسی کشور بسته وهمه احزاب تعطیل بودند. تنها یک حزب واحد وجود داشت. در این میان، استقلال کشور نیز دستخوش منافع بیگانگان قرار گرفته بود و در این شرایط رژیم شاه دچار توهم اقتدار شده بود و همین مسائل تمامی راهها را برای اصلاح حکومت بست و چارهای جز تغییر رژیم باقی نگذاشت.
** بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی را چه میدانید؟
ـ استقلال سیاسی ثمره بزرگ انقلاب اسلامی است؛ همچنین بازیابی هویت ملی و دینی ملت ایران در پرتو این انقلاب به دست آمد. قانون اساسی جمهوری اسلامی هم از انسجام درونی لازم برخوردار است و ظرفیت آن را دارد که در عین کثرت، وحدت بیافریند؛ هرچند متأسفانه برخی تفاسیر از بعضی اصول قانون اساسی باعث شده محکمات قانون اساسی مانند حقوق ملت، حق تعیین سرنوشت و جمهوریت که از آرمانهای بزرگ انقلاب اسلامی است، نحیف شوند.
**با این تعاریف، آیا تفسیر امروز از قانون اساسی آرمانهای انقلاب را محقق نمیکند؟
ـ قانون اساسی مردم را اصل قرار میدهد و بر اهمیت مشارکت آنان در تعیین سرنوشتشان تاکید میکند؛ از همین رو با تعبیری قرآنی میتوان از حقوق ملت و نقش و حق تعیین سرنوشت مردم به منزله محکمات قانون اساسی یاد کرد. همانگونه که تفسیری برای محکمات قرآن وجود ندارد، تحقق حقوق و حق تعیین سرنوشت مردم نیز تفسیرپذیر نیست و در این چارچوب نظارت شورای نگهبان باید به معنای نظارتی به سود مردم خصوصاً در مراحل مختلف انتخابات و جلوگیری از تضییع حقوق آنها باشد، حقوقی که بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز بر آن تأکید بسیاری داشتند و مقام معظم رهبری هم از آن باعنوان حق الناس نام میبرند به همین دلیل است که نباید به هر بهانهای دایره انتخاب مردم را محدود کرد.
** در کجای راه انقلاب هستیم و شما وضعیت این چهار دهه را چطور ارزیابی میکنید؟
- معتقدم که سه شعار کلیدی انقلاب 'استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی' به منزله قلههای انقلاب اسلامی است و جمهوری اسلامی باید همپای آرمان های انقلاب اسلامی حرکت کند؛ البته دستاوردهای انقلاب از جمله گسترش مشارکت سیاسی، ارتقای سواد، توسعه علم و فناوری، مطالبه گری و همچنین نوسازی روستاها و مناطق محروم با رسیدن به آرمانهای انقلاب تفاوت دارد. با وجود مشکلات موجود اقتصادی و سیاسی مردم با اصل نظام مخالف نیستند؛ گرچه به سیاستها و عملکردهای برخی نهادها و قوای سهگانه نقدهای جدی دارند، به این بلوغ رسیده اند که مرز نقد و اعتراض مطالبهمحور از اهداف شوم براندازان جداست و برای تحقق خواسته هایشان همه چیز را از بنیان خراب نکنند.
** سهمخواهی زنان در جامعهای که تازه از انقلاب متولد شده، چگونه بود؟
- برای بررسی این موضوع باید به نگاه حضرت امام (ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی پرداخت. ایشان معتقد بودند که زنان باید در مقدرات کشور دخالت کنند که به معنای حضور آنان در تمام ارکان قدرت است. امام خمینی (ره) با فرستادن مرضیه دباغ ملقب به مادربزرگ انقلاب و نخستین و تنها زن فرمانده نظامی در سپاه پاسداران، به همراه سایر نمایندگان، برای رساندن پیام تاریخی ایشان به میخائیل گورباچف رئیس جمهور وقت اتحاد جماهیر شوروی، به دولتمردان ایران پیام دادند که زنان نه تنها باید در حوزه داخلی که در عرصه سیاست بین الملل نیز حضوری فعال داشته باشند.
** بیان مطالبات زنان در طول سالهای انقلاب چه روندی را طی کرده است؟
- متاسفانه در دو دهه نخست انقلاب که به جنگ تحمیلی رسید و درنهایت به سازندگی منتهی شد،فرصتی برای تبدیل نگاه حضرت امام خمینی (ره) در حوزه زنان به برنامهای راهبردی نشد؛ اما در اواخر دهه دوم و آغاز دهه سوم انقلاب اسلامی که با روی کار آمدن دولت اصلاحات مصادف بود، شعارها و برنامههایی که نقش زنان و جوانان در آن پررنگ بود، محوریت یافت و شاهد رقم خوردن اتفاقاتی مثبت در این زمینه بودیم؛ اما متاسفانه در دولت نهم و دهم استمرار نیافت و حتی با عناوین مختلف تلاش شد که زنان به حاشیه رانده شوند. امروز انتظار میرود نقش اجتماعی زنان برای تسهیل در فرایند توسعه و تلطیفسازی فضای سیاست و قدرت و نیز تلفیق آن با عقلانیت اخلاقی و عاطفی مورد توجه خاص قرار گیرد.
** آیا ایدئولوژی اسلامی میتواند مطالبات زنان را در جامعه امروز محدود کند؟
- اسلام قدرت پاسخگویی به همه نیازهای بشریت را دارد و نظام ما مبتنی بر اسلام است؛ از همین رو باید گفت مطالبات زنان نیز باید در این بستر تحقق یابد. امروز پس از چهار دهه انتظار میرود زنان در تمام ارکان قدرت جایگاهی در خور شأنشان داشته باشند؛ خصوصا زنانی که از دانش روز و تخصص فراگیر برخوردارند باید بتوانند حضوری بی واسطه در ارکان قدرت داشته باشند؛ اما متاسفانه این روند در کشور نهادینه نشده است و میبینیم هنور ارکان قدرت مردانه است, چون تصمیمگیرندگان نهایی در بزنگاه های انتخاباتی غالبا مردان هستند و تدوین سبد تعیین مدیران تماما مردانه است و حتی بخشنامه دولت برای تحقق سهم 30درصدی زنان در عرصههای مدیریتی کلانی و میانی عملا بی پاسخ مانده است یا در اصلاح و تدوین برخی قوانین متناسب با شرایط امروز زنان در مجلس با چالش های جدی مواجهیم.
** چالش اصلی انقلاب را در دوره کنونی چه میدانید؟
- امروز فساد باعث بیاعتمادی شده و باید اراده ملی برای مبارزه جدی با آن شکل گیرد و با شفاف سازی و گردش آزاد اطلاعات راه بروز آن بسته شود؛ همچنین امکانات و مصونیتها نباید صرفا در اختیار جریانی خاص قرار گیرد که بیشتر به حذف می اندیشند. همه باید به قانون برگردند؛ چراکه در فضایی باز با سلایق مختلف و در چارچوب قانون اساسی است که میتوان شاهد توسعه کشور و بهرهگیری از ظرفیت همه دلبستگان بود و در عرصه بینالمللی با صدایی واحد و تدوین برنامههای راهبردی میتوان از حقوق ملت در تعاملی مبتنی بر عزت و حکمت و مصلحت حراست کرد. هماکنون وقت آن رسیده که غباری که بر آرمانها و مخصوصاً شعارهای کلیدی انقلاب اسلامی نشسته است، زدوده شود.
** غبارروبی از آرمانهای انقلاب چگونه رخ میدهد؟
- یکی از مشکلاتی که تا حال به آن برخوردهایم، سازمان نیافتگی جامعه بوده است. اگر نهادهای مدنی پس از دوران جنگ، تشکیل و تقویت میشدند، شاید به این مشکل برنمیخوردیم؛ چون نظارت بر قدرت بیشتر میشد. به نظر میرسد نه حاکمیت این شرایط را فراهم کرد و نه ما، به عنوان مردم به خرد جمعی رو آوردهایم و همین موضوع باعث شده فردگرایی در فرهنگ ما بیشتر رشد کند. امروز همه باید در این عرصه ورود کنند و تشکلها و احزاب را تقویت کنند، باید نخبگان و بهویژه دانشگاهها در این زمینه به رسالت خود عمل کنند؛ چراکه دانشگاهها قادرند با انجام تحقیقات فراگیر ایده های راهبردی تولید و فرایند اصلاح امور را تسهیل کنند.
** احزاب و تشکلهای مدنی در این میانه چه نقشی دارند؟
- احزاب باید بستر بیان انتقادات باشند؛ در حالیکه امروز به دلیل تقویتنشدن آنها مطالبات خارج از مسیر قانونی خود و در کف خیابانها مطرح میشود. از یک طرف حاکمیت باید از نگاه امنیتی به احزاب و نهادهای مدنی فاصله بگیرد و از طرف دیگر احزاب و نهادهای مدنی باید از رویکرد هیجانی به سوی رویکرد عقلانی حرکت کنند. به نظر میرسد در این میانه از نقش و اهمیت کنشگران مرزی (بین حاکمیت و مردم) نیز غفلت شده است. برخی از این شخصیتها، کسانی هستند که وقتی در قدرت بودند، مردم و مطالبات آنان را فراموش نکردند و وقتی که در جامعه هستند به ضرورتهای قدرت توجه دارند و به دلیل درک ملی و محبوبیت در بین مردم، میتوانند در حل بسیاری از بحرانها کمککننده باشند. نبود و محدویت این کنشگران باعث لطمه به کشور میشود و این تفکر را ایجاد میکند که قدرت آنها را رقیب خود میداند؛ درحالیکه اینچنین نیست.
** برگردیم به روزهای انقلاب، در طلیعه انقلاب کجا بودید؟
- از همان دوران کودکی شیراز بودیم و توسط پدرم با مبارزات حضرت امام (ره) از سال 1342 آشنا میشدیم.
** چگونه در فعالیتهای سیاسی مشارکت میکردید؟
- حلقهای از دوستان را تشکیل داده بودیم و با همفکری و همکاری نشریه و روزنامه دیواری با موضوع تشریح وضعیت نابسامان آن زمان و عملکرد سران حکومت و تبیین مواضع و دیدگاههای حضرت امام (ره) تهیه میکردیم. روزنامه دیواریها را اواخر شب در کیوسکهای تلفن عمومی حوالی محلهمان میچسباندیم. فعالیتها همچنان ادامه داشت و در ادامه نهضت چون پیش بینی می شد که ممکن است مقاومت حکومت سخت تر شود، کمک های اولیه و نیز نحوه استفاده از اسلحه را نیز یاد میگرفتیم. طریقه استفاده از اسلحه در شیراز توسط گروه شهید کسایی انجام میشد.
** خاطرهای از فعالیتهای آن روزها دارید؟
- یادم هست که یکی از همسایگان که از خانواده ای مذهبی بودند یک روز به من گفت ' مردان صدای شما زنان را که به راهپیمایی میروید و شعار میدهید، می شنوند و این حرام است.' از این جمله خیلی متعجب شدم و گفتم 'مگر زنان آواز میخوانند که حرام باشد؟ حضرت امام اگر تشخیص میدادند که اشکال دارد قطعا اعلام میکردند.' در دوران مدرسه نیز فعالیتهایی در حوزه دانشآموزی داشتیم. مدیر و مسئولان مدرسه افرادی مقید به اصول اخلاقی بودند و یکی از معاونین نیز فردی مذهبی بود و از این رو شرایط نسبتا مناسبی در مدرسه فراهم بود؛ البته آنها سیاسی نبودند. قرار بود در سفر سال 1355 شاه به شیراز دانشآموزان خصوصا ممتازین درسی را به استقبال او ببرند، اما من با شرکت در مراسم مخالفت کردم و به مسئولان مدرسه که بر این موضوع پافشاری میکردند، گفتم که شما می توانید از حضور من در مدرسه جلوگیری کنید؛ اما حق الزام مرا به شرکت در این مراسم ندارید، درنهایت آنها دربرابر خواسته من کوتاه آمدند.
** بعد از به ثمر نشستن انقلاب شیوه فعالیتهای شما چه رنگ و بویی گرفت؟
- من در سال 1358 ابتدا در تربیت معلم پذیرفته شدم. در آن دوران جوی بسیار متشنج بین دانشجویان مذهبی طرفدار انقلاب و هواداران دیگر گروهکها حاکم بود. در همان دوران علاوه بر فعالیت در انجمن اسلامی و همزمان در جمع معلمان، کلاسهای تحلیل سیاسی برگزار میکردیم و در ستاد دانشحویان مسلمان دانشگاه شیراز و همچنین بخش فرهنگی جهاد سازندگی فعالیت میکردم. فعالیتها به صورت کلی، سیاسی و فرهنگی و مختص فضای خاص آن زمان بود و مسائلی تخصصی همچون حقوق زنان چندان مطرح نمیشد.
** دغدغهها و مطالبات شما در آن زمان معطوف به چه مسائلی بود؟
- در ابتدای پیروزی انقلاب، تحرکات گروهکها زیاد بود. انجمن اسلامی از یک طرف فعالیت گروهکها و از طرف دیگر فعالیتهای آموزشی، فرهنگی و سیاسی را دنبال میکرد و گلایههایی از ناکارآمدی آموزش و پرورش و جو حاکم بر آن داشت. در سال 1359 شهید باهنر وزیر آموزش و پرورش به اتفاق هیات دولت به شیراز سفر کرده بودند و ما که دغدغه آموزش و پرورش را داشتیم و فکر میکردیم مسائل در مسیرش پیش نمیرود، در آن مقطع تلاش کردیم با ایشان دیدار کنیم و این امکان فراهم شد. یکی از مسائلی که در حضور شهید باهنر مطرح شد، جو حاکم بر آموزش و پرورش و بیاعتنایی مسئولان وقت به مسائل مطرح شده توسط انجمن اسلامی بود. شهید باهنر پس از این دیدار برنامه سخنرانی در مرکز پسرانه تربیت معلم را تغییر دادند و در مرکز تربیت معلم دختران ضرورت توجه به این موضوع را به مسئولان آموزش و پرورش گوشزد کردند.
** شیرینترین و تلخ ترین رخدادهای چهاردهه انقلاب اسلامی برای شما چیست؟
- قطعاً ورود حضرت امام (ره) به کشور شیرینترین اتفاق بود. روز تاریخی ٢٢ بهمن و پیوستن موج نظامیان به مردم که نوید پیروزی نهایی را میداد و تصرف صدا و سیما و پخش سرود ای ایران هم از لحظات فراموش نشدنی آن روزهای انقلاب است؛ اما تلخترین اتفاق در 31 شهریور 1359 رخ داد، وقتی خبر حمله عراق را شنیدیم؛ همچنین رحلت حضرت امام (ره) نیز از جمله خبرهایی بود که حتی تصورش هم برایم بسیار سخت بود. به عنوان یک نیروی انقلابی که همیشه تداوم آرمانهای انقلاب اسلامی برایم مهم بوده است، میتوانم از رد صلاحیت نیروهای اصلاحطلب از فرایند انتخابات مجلس چهارم یاد کنم که متاسفانه آغازی بر حذف دلبستگان انقلاب و محدود کردن دایره نظام بوده است.
7375/ 2027
جملیه کریمی دبیر جمعیت زنان مسلمان نواندیش منطقه فارس است.
او در دوران انقلاب، در عنفوان جوانی فعالیتهای سیاسی را در سطح دانشآموزی و دانشجویی برای مبارزه با رژیم شاه برمیگزیند. کریمی که امروز عضو دفتر سیاسی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی و عضو شورای منطقه حزب اتحاد ملت ایران اسلامی منطقه فارس است، معتقد است که با گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی تغییر نگرش در تفسیر قانون اساسی و نیز اصلاحات اساسی ضروری است.
وی همچنین بر سهم زنان به عنوان یکی از گروههایی که انقلاب را به ثمر رساندند، تاکید میکند. کریمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با امام راحل (ره)، شهید باهنر و دیگر بزرگان نظام دیدار کرده است و استقلال سیاسی را مهمترین نتیجه انقلاب میداند.
خبرنگار ایرنا در دیدار با جمیله کریمی از چهل سالی که گذشت، مطالبات زنان و چگونگی تداوم مسیر انقلاب پرسید. متن این پرسش و پاسخ را در ادامه میخوانید.
** انقلاب اسلامی را برای نسل جوان چگونه تعریف میکنید؟
- انقلاب اسلامی ایران بزرگترین انقلاب مردمی و مسالمت آمیز قرن بیستم بود که بر اساس عدالت، رأفت، آزادی، استقلال و جمهوریت و بر مبنای اسلام شکل گرفت. انقلابی که در قرن بیستم اوج مشارکت سیاسی مردم را به نمایش گذاشت و با کمترین هزینه به رهبری حضرت امام (ره) به بار نشست و جهانیان را به تعجب واداشت. بهطور طبیعی هر انقلابی دو وجه دارد: یکی بستری است که انقلاب در آن صورت می گیرد و دوم فعالیتی است که انقلابیون انحام میدهند، در این چهل سال، شاید بیشتر به وجه دوم پرداخته شده است و موضوع مهمی که کمتر به آن توجه شده این است که نسل جدید بدانند انقلاب اسلامی در چه شرایطی ظهور کرد.
** فضای سیاسی و اجتماعی سال 1357 چگونه بود که مردم را به انقلاب دعوت کرد؟
ـ به بیانی ساده، تمام راهها به روی مردم بسته شده بود و بیعدالتی سبب شده بود که شکاف طبقاتی روزبهروز عمیقتر شود. هویت ملی و مذهبی مردم نادیده گرفته شده بود؛ از طرف دیگر فضای سیاسی کشور بسته وهمه احزاب تعطیل بودند. تنها یک حزب واحد وجود داشت. در این میان، استقلال کشور نیز دستخوش منافع بیگانگان قرار گرفته بود و در این شرایط رژیم شاه دچار توهم اقتدار شده بود و همین مسائل تمامی راهها را برای اصلاح حکومت بست و چارهای جز تغییر رژیم باقی نگذاشت.
** بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی را چه میدانید؟
ـ استقلال سیاسی ثمره بزرگ انقلاب اسلامی است؛ همچنین بازیابی هویت ملی و دینی ملت ایران در پرتو این انقلاب به دست آمد. قانون اساسی جمهوری اسلامی هم از انسجام درونی لازم برخوردار است و ظرفیت آن را دارد که در عین کثرت، وحدت بیافریند؛ هرچند متأسفانه برخی تفاسیر از بعضی اصول قانون اساسی باعث شده محکمات قانون اساسی مانند حقوق ملت، حق تعیین سرنوشت و جمهوریت که از آرمانهای بزرگ انقلاب اسلامی است، نحیف شوند.
**با این تعاریف، آیا تفسیر امروز از قانون اساسی آرمانهای انقلاب را محقق نمیکند؟
ـ قانون اساسی مردم را اصل قرار میدهد و بر اهمیت مشارکت آنان در تعیین سرنوشتشان تاکید میکند؛ از همین رو با تعبیری قرآنی میتوان از حقوق ملت و نقش و حق تعیین سرنوشت مردم به منزله محکمات قانون اساسی یاد کرد. همانگونه که تفسیری برای محکمات قرآن وجود ندارد، تحقق حقوق و حق تعیین سرنوشت مردم نیز تفسیرپذیر نیست و در این چارچوب نظارت شورای نگهبان باید به معنای نظارتی به سود مردم خصوصاً در مراحل مختلف انتخابات و جلوگیری از تضییع حقوق آنها باشد، حقوقی که بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز بر آن تأکید بسیاری داشتند و مقام معظم رهبری هم از آن باعنوان حق الناس نام میبرند به همین دلیل است که نباید به هر بهانهای دایره انتخاب مردم را محدود کرد.
** در کجای راه انقلاب هستیم و شما وضعیت این چهار دهه را چطور ارزیابی میکنید؟
- معتقدم که سه شعار کلیدی انقلاب 'استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی' به منزله قلههای انقلاب اسلامی است و جمهوری اسلامی باید همپای آرمان های انقلاب اسلامی حرکت کند؛ البته دستاوردهای انقلاب از جمله گسترش مشارکت سیاسی، ارتقای سواد، توسعه علم و فناوری، مطالبه گری و همچنین نوسازی روستاها و مناطق محروم با رسیدن به آرمانهای انقلاب تفاوت دارد. با وجود مشکلات موجود اقتصادی و سیاسی مردم با اصل نظام مخالف نیستند؛ گرچه به سیاستها و عملکردهای برخی نهادها و قوای سهگانه نقدهای جدی دارند، به این بلوغ رسیده اند که مرز نقد و اعتراض مطالبهمحور از اهداف شوم براندازان جداست و برای تحقق خواسته هایشان همه چیز را از بنیان خراب نکنند.
** سهمخواهی زنان در جامعهای که تازه از انقلاب متولد شده، چگونه بود؟
- برای بررسی این موضوع باید به نگاه حضرت امام (ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی پرداخت. ایشان معتقد بودند که زنان باید در مقدرات کشور دخالت کنند که به معنای حضور آنان در تمام ارکان قدرت است. امام خمینی (ره) با فرستادن مرضیه دباغ ملقب به مادربزرگ انقلاب و نخستین و تنها زن فرمانده نظامی در سپاه پاسداران، به همراه سایر نمایندگان، برای رساندن پیام تاریخی ایشان به میخائیل گورباچف رئیس جمهور وقت اتحاد جماهیر شوروی، به دولتمردان ایران پیام دادند که زنان نه تنها باید در حوزه داخلی که در عرصه سیاست بین الملل نیز حضوری فعال داشته باشند.
** بیان مطالبات زنان در طول سالهای انقلاب چه روندی را طی کرده است؟
- متاسفانه در دو دهه نخست انقلاب که به جنگ تحمیلی رسید و درنهایت به سازندگی منتهی شد،فرصتی برای تبدیل نگاه حضرت امام خمینی (ره) در حوزه زنان به برنامهای راهبردی نشد؛ اما در اواخر دهه دوم و آغاز دهه سوم انقلاب اسلامی که با روی کار آمدن دولت اصلاحات مصادف بود، شعارها و برنامههایی که نقش زنان و جوانان در آن پررنگ بود، محوریت یافت و شاهد رقم خوردن اتفاقاتی مثبت در این زمینه بودیم؛ اما متاسفانه در دولت نهم و دهم استمرار نیافت و حتی با عناوین مختلف تلاش شد که زنان به حاشیه رانده شوند. امروز انتظار میرود نقش اجتماعی زنان برای تسهیل در فرایند توسعه و تلطیفسازی فضای سیاست و قدرت و نیز تلفیق آن با عقلانیت اخلاقی و عاطفی مورد توجه خاص قرار گیرد.
** آیا ایدئولوژی اسلامی میتواند مطالبات زنان را در جامعه امروز محدود کند؟
- اسلام قدرت پاسخگویی به همه نیازهای بشریت را دارد و نظام ما مبتنی بر اسلام است؛ از همین رو باید گفت مطالبات زنان نیز باید در این بستر تحقق یابد. امروز پس از چهار دهه انتظار میرود زنان در تمام ارکان قدرت جایگاهی در خور شأنشان داشته باشند؛ خصوصا زنانی که از دانش روز و تخصص فراگیر برخوردارند باید بتوانند حضوری بی واسطه در ارکان قدرت داشته باشند؛ اما متاسفانه این روند در کشور نهادینه نشده است و میبینیم هنور ارکان قدرت مردانه است, چون تصمیمگیرندگان نهایی در بزنگاه های انتخاباتی غالبا مردان هستند و تدوین سبد تعیین مدیران تماما مردانه است و حتی بخشنامه دولت برای تحقق سهم 30درصدی زنان در عرصههای مدیریتی کلانی و میانی عملا بی پاسخ مانده است یا در اصلاح و تدوین برخی قوانین متناسب با شرایط امروز زنان در مجلس با چالش های جدی مواجهیم.
** چالش اصلی انقلاب را در دوره کنونی چه میدانید؟
- امروز فساد باعث بیاعتمادی شده و باید اراده ملی برای مبارزه جدی با آن شکل گیرد و با شفاف سازی و گردش آزاد اطلاعات راه بروز آن بسته شود؛ همچنین امکانات و مصونیتها نباید صرفا در اختیار جریانی خاص قرار گیرد که بیشتر به حذف می اندیشند. همه باید به قانون برگردند؛ چراکه در فضایی باز با سلایق مختلف و در چارچوب قانون اساسی است که میتوان شاهد توسعه کشور و بهرهگیری از ظرفیت همه دلبستگان بود و در عرصه بینالمللی با صدایی واحد و تدوین برنامههای راهبردی میتوان از حقوق ملت در تعاملی مبتنی بر عزت و حکمت و مصلحت حراست کرد. هماکنون وقت آن رسیده که غباری که بر آرمانها و مخصوصاً شعارهای کلیدی انقلاب اسلامی نشسته است، زدوده شود.
** غبارروبی از آرمانهای انقلاب چگونه رخ میدهد؟
- یکی از مشکلاتی که تا حال به آن برخوردهایم، سازمان نیافتگی جامعه بوده است. اگر نهادهای مدنی پس از دوران جنگ، تشکیل و تقویت میشدند، شاید به این مشکل برنمیخوردیم؛ چون نظارت بر قدرت بیشتر میشد. به نظر میرسد نه حاکمیت این شرایط را فراهم کرد و نه ما، به عنوان مردم به خرد جمعی رو آوردهایم و همین موضوع باعث شده فردگرایی در فرهنگ ما بیشتر رشد کند. امروز همه باید در این عرصه ورود کنند و تشکلها و احزاب را تقویت کنند، باید نخبگان و بهویژه دانشگاهها در این زمینه به رسالت خود عمل کنند؛ چراکه دانشگاهها قادرند با انجام تحقیقات فراگیر ایده های راهبردی تولید و فرایند اصلاح امور را تسهیل کنند.
** احزاب و تشکلهای مدنی در این میانه چه نقشی دارند؟
- احزاب باید بستر بیان انتقادات باشند؛ در حالیکه امروز به دلیل تقویتنشدن آنها مطالبات خارج از مسیر قانونی خود و در کف خیابانها مطرح میشود. از یک طرف حاکمیت باید از نگاه امنیتی به احزاب و نهادهای مدنی فاصله بگیرد و از طرف دیگر احزاب و نهادهای مدنی باید از رویکرد هیجانی به سوی رویکرد عقلانی حرکت کنند. به نظر میرسد در این میانه از نقش و اهمیت کنشگران مرزی (بین حاکمیت و مردم) نیز غفلت شده است. برخی از این شخصیتها، کسانی هستند که وقتی در قدرت بودند، مردم و مطالبات آنان را فراموش نکردند و وقتی که در جامعه هستند به ضرورتهای قدرت توجه دارند و به دلیل درک ملی و محبوبیت در بین مردم، میتوانند در حل بسیاری از بحرانها کمککننده باشند. نبود و محدویت این کنشگران باعث لطمه به کشور میشود و این تفکر را ایجاد میکند که قدرت آنها را رقیب خود میداند؛ درحالیکه اینچنین نیست.
** برگردیم به روزهای انقلاب، در طلیعه انقلاب کجا بودید؟
- از همان دوران کودکی شیراز بودیم و توسط پدرم با مبارزات حضرت امام (ره) از سال 1342 آشنا میشدیم.
** چگونه در فعالیتهای سیاسی مشارکت میکردید؟
- حلقهای از دوستان را تشکیل داده بودیم و با همفکری و همکاری نشریه و روزنامه دیواری با موضوع تشریح وضعیت نابسامان آن زمان و عملکرد سران حکومت و تبیین مواضع و دیدگاههای حضرت امام (ره) تهیه میکردیم. روزنامه دیواریها را اواخر شب در کیوسکهای تلفن عمومی حوالی محلهمان میچسباندیم. فعالیتها همچنان ادامه داشت و در ادامه نهضت چون پیش بینی می شد که ممکن است مقاومت حکومت سخت تر شود، کمک های اولیه و نیز نحوه استفاده از اسلحه را نیز یاد میگرفتیم. طریقه استفاده از اسلحه در شیراز توسط گروه شهید کسایی انجام میشد.
** خاطرهای از فعالیتهای آن روزها دارید؟
- یادم هست که یکی از همسایگان که از خانواده ای مذهبی بودند یک روز به من گفت ' مردان صدای شما زنان را که به راهپیمایی میروید و شعار میدهید، می شنوند و این حرام است.' از این جمله خیلی متعجب شدم و گفتم 'مگر زنان آواز میخوانند که حرام باشد؟ حضرت امام اگر تشخیص میدادند که اشکال دارد قطعا اعلام میکردند.' در دوران مدرسه نیز فعالیتهایی در حوزه دانشآموزی داشتیم. مدیر و مسئولان مدرسه افرادی مقید به اصول اخلاقی بودند و یکی از معاونین نیز فردی مذهبی بود و از این رو شرایط نسبتا مناسبی در مدرسه فراهم بود؛ البته آنها سیاسی نبودند. قرار بود در سفر سال 1355 شاه به شیراز دانشآموزان خصوصا ممتازین درسی را به استقبال او ببرند، اما من با شرکت در مراسم مخالفت کردم و به مسئولان مدرسه که بر این موضوع پافشاری میکردند، گفتم که شما می توانید از حضور من در مدرسه جلوگیری کنید؛ اما حق الزام مرا به شرکت در این مراسم ندارید، درنهایت آنها دربرابر خواسته من کوتاه آمدند.
** بعد از به ثمر نشستن انقلاب شیوه فعالیتهای شما چه رنگ و بویی گرفت؟
- من در سال 1358 ابتدا در تربیت معلم پذیرفته شدم. در آن دوران جوی بسیار متشنج بین دانشجویان مذهبی طرفدار انقلاب و هواداران دیگر گروهکها حاکم بود. در همان دوران علاوه بر فعالیت در انجمن اسلامی و همزمان در جمع معلمان، کلاسهای تحلیل سیاسی برگزار میکردیم و در ستاد دانشحویان مسلمان دانشگاه شیراز و همچنین بخش فرهنگی جهاد سازندگی فعالیت میکردم. فعالیتها به صورت کلی، سیاسی و فرهنگی و مختص فضای خاص آن زمان بود و مسائلی تخصصی همچون حقوق زنان چندان مطرح نمیشد.
** دغدغهها و مطالبات شما در آن زمان معطوف به چه مسائلی بود؟
- در ابتدای پیروزی انقلاب، تحرکات گروهکها زیاد بود. انجمن اسلامی از یک طرف فعالیت گروهکها و از طرف دیگر فعالیتهای آموزشی، فرهنگی و سیاسی را دنبال میکرد و گلایههایی از ناکارآمدی آموزش و پرورش و جو حاکم بر آن داشت. در سال 1359 شهید باهنر وزیر آموزش و پرورش به اتفاق هیات دولت به شیراز سفر کرده بودند و ما که دغدغه آموزش و پرورش را داشتیم و فکر میکردیم مسائل در مسیرش پیش نمیرود، در آن مقطع تلاش کردیم با ایشان دیدار کنیم و این امکان فراهم شد. یکی از مسائلی که در حضور شهید باهنر مطرح شد، جو حاکم بر آموزش و پرورش و بیاعتنایی مسئولان وقت به مسائل مطرح شده توسط انجمن اسلامی بود. شهید باهنر پس از این دیدار برنامه سخنرانی در مرکز پسرانه تربیت معلم را تغییر دادند و در مرکز تربیت معلم دختران ضرورت توجه به این موضوع را به مسئولان آموزش و پرورش گوشزد کردند.
** شیرینترین و تلخ ترین رخدادهای چهاردهه انقلاب اسلامی برای شما چیست؟
- قطعاً ورود حضرت امام (ره) به کشور شیرینترین اتفاق بود. روز تاریخی ٢٢ بهمن و پیوستن موج نظامیان به مردم که نوید پیروزی نهایی را میداد و تصرف صدا و سیما و پخش سرود ای ایران هم از لحظات فراموش نشدنی آن روزهای انقلاب است؛ اما تلخترین اتفاق در 31 شهریور 1359 رخ داد، وقتی خبر حمله عراق را شنیدیم؛ همچنین رحلت حضرت امام (ره) نیز از جمله خبرهایی بود که حتی تصورش هم برایم بسیار سخت بود. به عنوان یک نیروی انقلابی که همیشه تداوم آرمانهای انقلاب اسلامی برایم مهم بوده است، میتوانم از رد صلاحیت نیروهای اصلاحطلب از فرایند انتخابات مجلس چهارم یاد کنم که متاسفانه آغازی بر حذف دلبستگان انقلاب و محدود کردن دایره نظام بوده است.
7375/ 2027
کپی شد