در این یادداشت به قلم سعیدرضا امیرآبادی آمده است: مدرنیته سوغات خوبی برای کودکان به ارمغان نیاورد. نسل بچه های کوچه رو به پایان است و در خیابان ها کمتر نشانی از شادی های کودکانه به چشم می آید. دیگر چرت پیرمرد همسایه با غریوهای کودکانه پاره نمی شود و در بقالی محل، که جای خود را به هایپرمارکت داده، نشانی از توپ های پلاستیکی خوشرنگ نیست. بچه های محله با حسرت، به یگانه دوچرخه سوار کوچه شان نگاه نمی کنند و کمبود رهگذران خردسال در معابر شهر آزار دهنده شده است. دیگر هیچ کودکی در میان تپه های شنی به دنبال ساخت تونل و اتوبان نیست و همه ماجراجویی های آنها، در سرزمین های دیجیتال به وقوع می پیوندد. در میان همه قحطی های کودکانه، نشانی از بازی های راه مدرسه هم نیست. همان کودکان اندکی هم که از سرویس جامانده اند، به سان والدینشان در دنیای صفر و یک ها غرقه اند و هیچ کس گاهی به آسمان نگاه نمی کند.
مدرنیته سوغات خوبی برای کودکان به ارمغان نیاورد. شاید کودکان ما از یاد برده باشند که در حال پشت سر گذاشتن بهترین ایام زندگی شان هستند و روزهای شاد و پرشور و شعفی در آینده انتظارشان را نمی کشد. در روزهای معاصر، هر آن چه پمپاژ می شود کوچک تر شدن سفره ها، بداخلاقی ها و مشکلات عدیده اقتصادی و اجتماعی است. آنها باید بر این حقیقت اشراف یابند در زمانه ای که سرانه اعتیاد، بیکاری، تورم، طلاق، فساد، ارزش گریزی و هنجارستیزی در اوج قرار دارد، شاید دوران کودکی یگانه فصل شادزیستن باشد. در فصل کودکی، سرنوشت برجام و لایحه های مبارزه با پول‌شویی نباید اهمیت چندانی داشته باشد و جای گفتمان های راست و چپ در مهدکودک و دبستان نیست. اما به یمن رکودی که بر سر خانواده های ایرانی سایه افکنده، حتی کودکان نیز به جای تماشای کلاه قرمزی و عموهای فیتیله ای، آلوده اخبار شده اند.
مدرنیته سوغات خوبی برای کودکان به ارمغان نیاورد. اگر در دهه های شصت و هفتاد با کودکان کار در مراکز خرید سنتی روبرو می شدیم، در روزگار معاصر کودک چهارساله ای در میان زباله ها به دنبال غذا است و در حالی که انگشتش توسط موش ها جویده می شود، برای خانواده اش روزی حلال برده و هزینه های اعتیاد پدر را تامین می کند. کودکانی که در پستوی فراموشی هتک حرمت می شوند و تا انتهای عمر نه چندان طولانی خود، از درد ایدز و هپاتیت به خود می پیچند. حاشیه نشینان خردسالی که به همراه خانواده های خود از جنگ داخلی گریخته و پناهنده ایران شده اند هم سرنوشت خوبی ندارند. حضور کودکان در حاشیه کلانشهرها آن قدر آبستن حوادث است که دریده شدن یکی از آنها توسط سگ های ولگرد، به سرعت از افکار عمومی پاک شود. به راستی برای چند درصد از کودکان کار و خردسالان حاشیه نشین می توان آینده روشنی متصور شد؟ آیا کشتن سگ ها تنها راه در امان نگهداشتن خردسالان حاشیه شهرهاست؟
مدرنیته سوغات خوبی برای کودکان به ارمغان نیاورد. برای پدر و مادر چاره ای جز ساعات کار طولانی باقی نمانده است و سطح درآمد آنها هیچ سنخیتی با نرخ تورم و هزینه ها ندارد. کودکی که از جبر زمانه به درونگرایی گرویده، ساعت ها پشت پنجره می نشیند و اتومبیل ها را می شمارد؛ به امید آنکه پدر با پراید رنگ و رو رفته اش از راه برسد و به ناگفته هایش اندکی توجه کند. فضای کوچک آپارتمان، فعالیت های کودکانه را از او دریغ می کند و هیچ یک از همسایه ها هم حوصله ای برای بانگ های دوست داشتنی اش ندارند. کودک خردسال همه شور و شعف های کودکی را فرو می بلعد و از صمیم قلب آرزو می کند با غروب خورشید و از راه رسیدن والدین، حوصله ای برای پاسخ به پرسش های او مانده باشد. آخر، پدر و مادر مدت های زیادی است که در حد ضرورت با یکدیگر سخن می گویند و نشانی از محیط گرم خانواده نیست. غوطه وری در فضای مجازی به یگانه پناهگاه هر دوی آنها بدل شده و حرفی برای گفتن نیست. چراغهای رابطه تاریک‌اند.
مدرنیته سوغات خوبی برای کودکان به ارمغان نیاورد. کودکان نسل فردای ایران را افسردگی تهدید می کند. آنها در شاداب ترین فصل زندگی شان به فضای مجازی گرویده و رخوت پیشه کرده اند. بسیاری از والدین از سر بی حوصلگی و بی مایگی، آرزو می کنند فرزندانی ساکت و ایستا داشته باشند. به گواه آمار و ارقام، وضعیت تغذیه بسیاری از آنها مناسب نیست. گروه عمده ای در اسیدهای تراس فست فودها غوطه ور شده اند و بسیاری از کودکان کار و خردسالان محله های حاشیه نشین و فقیرنشین، ماه ها و سال هاست که از تغذیه سالم بی بهره اند. کودکان و خردسالان، مردمانی هستند که روح لطیفشان به سان بزرگسالان در معرض آسیب ها و چالش های محیط پیرامون خاکستری نشده و در صورت بذل توجه به آنها و سرمایه گذاری روی توانایی‌هایشان، شاهد تبلور جوانه های امید خواهیم بود.
شاید گذر ایام سوغات خوبی برای هیچ یک از نسل ها، طیف های سنی و مردمان خاکستری به ارمغان نیاورده باشد.
پی نوشت:
8 اکتبر روز جهانی کودک نام گذاری شده است. در پیام یکی از بنیانگذاران روز جهانی کودک آمده است: «بزرگترهای ما عقاید ثابتی دارند. آنها ما را دوست دارند چون بچه‌هایشان هستیم؛ اما آیا آنها می‌دانند چه دنیایی برای ما به وجود می‌آورند؟ اگر کمترین اشتباهی در ماشین هسته‌ ای آنها رخ دهد، ما هرگز شانسی برای رشد نخواهیم یافت. ما امکانی برای رشد و پرورش می‌خواهیم.»
منبع: روزنامه شیرازنوین
9877/ 2027
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.