به گزارش ایرنا گفت و گو کردن پیرامون شهر زاهدان و کنکاش و طرح مباحث مربوط به آن همواره یکی از ضروریات بوده است.
چرا که شهری که به آن کلانشهر زاهدان گفته می شود با مشکلات فراوانی دست وپنجه نرم می کند و در این میان احساس تعلق به این شهر تعریف هویتی واحد برای آن و طرح استراتژی واحدی برای تعریف شهر زاهدان دستخوش چالش های فراوانی بوده است.
با وجود اینکه قدمت این شهر به یک قرن نمی رسد و شاید هم بسیاری بر این باور باشند زاهدان دچار بحران هویت است اما با نگاهی به این شهر می توان دریافت زاهدان دارای هویت شکل گرفته بر اساس عوامل کالبدی، اجتماعی، محیطی، مذهبی و ... است و بناهای تاریخی و قدیمی این شهر به نوعی گویای تاریخ این شهر هستند حتی اگر قدمتی طولانی نداشته باشند.
بناهای مذهبی چون ساختمان مسجد جامع زاهدان و مسجد مکی و فضای نوستالژیک وار چهار راه رسولی که کارکرد اجتماعی اش نیز در کنار کار کرد اقتصادی اش قابل توجه بوده است؛ بنای کتابخانه ی کامبوزیا و ساختمان و بناهایی نظیر این عناصر مهم بومی و فرهنگی سازنده ی هویت این شهر هستند.
مدیران شهر باید درپی اهمیت دادن و احیای این عناصر باشند و باید این گونه ظرفیت ها را برای توسعه ی پایدار فرهنگی اجتماعی شهر مد نظر داشت.
شهروندان زاهدانی در گستره ی وسیعی با شرایط مختلفی زندگی می کنند.
یک شهروند زاهدانی ممکن است ساکن یکی از مناطق اندکی برخوردار چون بزرگمهر و معلم باشد و یک شهروند دیگر ممکن است در مسیل رودخانه ای خشک در یکی از مناطق شیر آباد زندگی کند.
مطالبه ی اصلی شهروندان، وجود استراتژی مدیریت شهری واحد برای مردم این شهر است و این مهم نیازمند ایجاد یک گفت و گو و یک گفتمان است تا جامعه به ویژه جوانان شهر پیرامون این مسایل گفت و گو کنند و کنشگری و نظراتشان در جامعه شهری مهم تلقی شود.
شمال این شهر تبدیل به یکی از غمبارترین صحنه های حاشیه نشینی ایران شده است در حالی بافت قدیمی این شهر در این منطقه وجود دارد و در کنارش شهری با هزاران ضعف و در هم ریختگی شکل گرفته است و بی شک این نابسامانی معلول دلیل های فراوانی است.
به طور کلی این مردم هستند که انتخاب می کنند چگونه شهرشان را مدیریت کنند، حتی اقدام برای جمع کردن زباله های در مسیر پیاده رو شان؛ درب منزلشان و محل کارشان می تواند نشانگر این باشد که یک شهروند زاهدانی به شهرش احساس تعلق دارد.
جامعه ی شهری زاهدان بی شک از شهرداری این شهر یک استراتژی واحد فرهنگی اجتماعی می خواهد؛تعبیه و تدوین این برنامه و تحقق آن در بطن جامعه ی شهری زاهدان برای تشکیل هویتی واحد در این شهر کمک خواهد کرد.
شرایط خاص این شهر و مختصات قومی مذهبی زاهدان؛ هویت شهری و تعریف و تحلیلش را باید با تعامل و گفت و گو کردن با نخبگان این شهر تببین و تعریف کرد.
گفت و گوی رو در رو پیرامون این مسایل می تواند برای جامعه ای که از عدم گفت و گو رنج می برد دغدغه مندی بیشتری ایجاد کند و جریان فکری نو را در شهر به راه اندازد.
تعامل نخبگان و جوانان و سایر شهروندان با ساکنان ساختمان شهرداری و شورای شهر و پاسخگو بودن مسوولین به مردم می تواند روز های بهتری برای این شهر فراهم کند.
شهری که در معرض آسیب های جدی است که یکی از مهم ترین های آن گستردگی بافت حاشیه اش و جمعیت بی شماریست که در این حاشیه ها زندگی می کنند و بسیاری از حاشیه نشینان در شهروند بودنشان تردید دارند از آنجهت که خود را خارج از گود یک جامعه می دانند.
نهاد های مدنی چون انجمن های مردم نهاد؛ مساجد و تمام محل های تجمع جامعه ی محلی رسالت سنگینی بر دوش دارند و آن ایفای نقش مهمی برای ارتباط این مردم با شهرداری های مناطق و تقویت شورای محلات و بنا نهادن پل ارتباطی قوی میان مردم و مسئولان و مدیران شهر است تا این طیف وسیع احساس تعلقشان به شهرشان تقویت شود .
برگزاری شب های زاهدان اتفاقی نیک و امید بخش است چرا که بعد از مدت های شهرداری دیالوگی مستقیم میان خود و کنشگران برقرار کرده است.
استمرار این نشست ها و تعامل بیشتر با طیف های مختلفمردم می تواند به مسئولان نشان دهد زیر پوست این شهر چه می گذرد .
و نگاه یک ساکن شهر زاهدان به مسئولان و شهرش چیست
بهتر است گفتمانی شکل بگیرد و این سوال از شهروندان پرسیده شود:
احساستان به شهر زاهدان چیست؟
این سئوال باب گفت و گویی جالب را در جامعه می گشاید و بی شک برای توسعه ی اجتماعی و فرهنگی این شهر کمک شایانی خواهد کرد.
6081 تحلیل از: سعیده خاشی
چرا که شهری که به آن کلانشهر زاهدان گفته می شود با مشکلات فراوانی دست وپنجه نرم می کند و در این میان احساس تعلق به این شهر تعریف هویتی واحد برای آن و طرح استراتژی واحدی برای تعریف شهر زاهدان دستخوش چالش های فراوانی بوده است.
با وجود اینکه قدمت این شهر به یک قرن نمی رسد و شاید هم بسیاری بر این باور باشند زاهدان دچار بحران هویت است اما با نگاهی به این شهر می توان دریافت زاهدان دارای هویت شکل گرفته بر اساس عوامل کالبدی، اجتماعی، محیطی، مذهبی و ... است و بناهای تاریخی و قدیمی این شهر به نوعی گویای تاریخ این شهر هستند حتی اگر قدمتی طولانی نداشته باشند.
بناهای مذهبی چون ساختمان مسجد جامع زاهدان و مسجد مکی و فضای نوستالژیک وار چهار راه رسولی که کارکرد اجتماعی اش نیز در کنار کار کرد اقتصادی اش قابل توجه بوده است؛ بنای کتابخانه ی کامبوزیا و ساختمان و بناهایی نظیر این عناصر مهم بومی و فرهنگی سازنده ی هویت این شهر هستند.
مدیران شهر باید درپی اهمیت دادن و احیای این عناصر باشند و باید این گونه ظرفیت ها را برای توسعه ی پایدار فرهنگی اجتماعی شهر مد نظر داشت.
شهروندان زاهدانی در گستره ی وسیعی با شرایط مختلفی زندگی می کنند.
یک شهروند زاهدانی ممکن است ساکن یکی از مناطق اندکی برخوردار چون بزرگمهر و معلم باشد و یک شهروند دیگر ممکن است در مسیل رودخانه ای خشک در یکی از مناطق شیر آباد زندگی کند.
مطالبه ی اصلی شهروندان، وجود استراتژی مدیریت شهری واحد برای مردم این شهر است و این مهم نیازمند ایجاد یک گفت و گو و یک گفتمان است تا جامعه به ویژه جوانان شهر پیرامون این مسایل گفت و گو کنند و کنشگری و نظراتشان در جامعه شهری مهم تلقی شود.
شمال این شهر تبدیل به یکی از غمبارترین صحنه های حاشیه نشینی ایران شده است در حالی بافت قدیمی این شهر در این منطقه وجود دارد و در کنارش شهری با هزاران ضعف و در هم ریختگی شکل گرفته است و بی شک این نابسامانی معلول دلیل های فراوانی است.
به طور کلی این مردم هستند که انتخاب می کنند چگونه شهرشان را مدیریت کنند، حتی اقدام برای جمع کردن زباله های در مسیر پیاده رو شان؛ درب منزلشان و محل کارشان می تواند نشانگر این باشد که یک شهروند زاهدانی به شهرش احساس تعلق دارد.
جامعه ی شهری زاهدان بی شک از شهرداری این شهر یک استراتژی واحد فرهنگی اجتماعی می خواهد؛تعبیه و تدوین این برنامه و تحقق آن در بطن جامعه ی شهری زاهدان برای تشکیل هویتی واحد در این شهر کمک خواهد کرد.
شرایط خاص این شهر و مختصات قومی مذهبی زاهدان؛ هویت شهری و تعریف و تحلیلش را باید با تعامل و گفت و گو کردن با نخبگان این شهر تببین و تعریف کرد.
گفت و گوی رو در رو پیرامون این مسایل می تواند برای جامعه ای که از عدم گفت و گو رنج می برد دغدغه مندی بیشتری ایجاد کند و جریان فکری نو را در شهر به راه اندازد.
تعامل نخبگان و جوانان و سایر شهروندان با ساکنان ساختمان شهرداری و شورای شهر و پاسخگو بودن مسوولین به مردم می تواند روز های بهتری برای این شهر فراهم کند.
شهری که در معرض آسیب های جدی است که یکی از مهم ترین های آن گستردگی بافت حاشیه اش و جمعیت بی شماریست که در این حاشیه ها زندگی می کنند و بسیاری از حاشیه نشینان در شهروند بودنشان تردید دارند از آنجهت که خود را خارج از گود یک جامعه می دانند.
نهاد های مدنی چون انجمن های مردم نهاد؛ مساجد و تمام محل های تجمع جامعه ی محلی رسالت سنگینی بر دوش دارند و آن ایفای نقش مهمی برای ارتباط این مردم با شهرداری های مناطق و تقویت شورای محلات و بنا نهادن پل ارتباطی قوی میان مردم و مسئولان و مدیران شهر است تا این طیف وسیع احساس تعلقشان به شهرشان تقویت شود .
برگزاری شب های زاهدان اتفاقی نیک و امید بخش است چرا که بعد از مدت های شهرداری دیالوگی مستقیم میان خود و کنشگران برقرار کرده است.
استمرار این نشست ها و تعامل بیشتر با طیف های مختلفمردم می تواند به مسئولان نشان دهد زیر پوست این شهر چه می گذرد .
و نگاه یک ساکن شهر زاهدان به مسئولان و شهرش چیست
بهتر است گفتمانی شکل بگیرد و این سوال از شهروندان پرسیده شود:
احساستان به شهر زاهدان چیست؟
این سئوال باب گفت و گویی جالب را در جامعه می گشاید و بی شک برای توسعه ی اجتماعی و فرهنگی این شهر کمک شایانی خواهد کرد.
6081 تحلیل از: سعیده خاشی
کپی شد