دراین مطلب آمده است:«از همان کودکی با کارهای خانه بزرگ می شدیم و به مادرمان در امورخانه کمک می کردیم. خلاصه دختر بودیم و کمک دست مادر، اما بسیاری ازدخترهای امروزی این گونه نیستند و برخی از آن ها حتی تا زمان ازدواج، غذا پختن و بسیاری از امور خانه داری را نمی دانند». این ها صحبت های مادری است که یک دختر 16ساله و دو پسر دارد. او که خود معلم است می گوید: دخترهای این دوره زمانه تفکرهای متفاوتی نسبت به ما دارند و دنیای ما و آن ها زمین تا آسمان با هم فرق می کند. دخترهای دهه 50 و 60 که مادران امروز را تشکیل می دهند و بسیاری از آن ها هم ممکن است دخترانی داشته باشند که وارد دنیای نوجوانی و جوانی شده اند و آروزها، اهداف و خواسته های متفاوتی با دختران یکی دو دهه قبل داشته باشند. روابط میان مادران و دختران در هر سطحی دارای اهمیت است. مادر در بسیاری از موارد الگوی دختر است و او را از شرایط جامعه و خطرهای آن آگاه می کند. تفاوت دو دهه فاصله سنی میان مادران و دختران گاه سبب می شود با وجود روابط زیبای مادر و فرزندی در مواردی با هم اختلاف نظر داشته باشند. دختران دیروز بودن در جمع های دخترانه شامل دخترهای فامیل و همسایه را بیشتر می پسندیدند. در کارهای خانه به مادر کمک می کردند و از همان دوران خانه داری را می آموختند. دخترهای این دوره اغلب تمایل به درس خواندن و پیشرفت تحصیلی دارند، دلشان می خواهد زبان دوم خود را تقویت کنند، در رشته ورزشی مهارت داشته باشند، رانندگی بیاموزند، در اجتماع حضور یابند و شغل خوبی داشته باشند، شاید اولویت های آخر آن ها یادگیری کارهای زنانه باشد.
مادرم بهترین دوستم باشد
یکی از دختران که سال گذشته وارد دانشگاه شده است به خبرنگار ما می گوید: بسیاری مادرها دختران خود را از یک جنبه می شناسند و از جنبه دیگر شناختی نسبت به آن ها ندارند. مادران باید دقت داشته باشند که نباید کارها و تفکرهای دختر خود را با دوران خود و زمانی که هم سن و سال او بودند مقایسه کنند. یک دختر نیاز دارد مادرش دوست او باشد و بتواند همه حرف های خود را به مادرش بگوید که البته من در بسیاری از موارد رابطه صمیمانه ای با مادرم دارم و می توانم با او درد دل کنم.«نجمه شهرکی» ادامه می دهد: امروزه به دلیل خطرهایی که وجود دارد برخی خانواده ها در رفت و آمد دخترها محدودیت ایجاد می کنند و حتی برای تفریح و دورهمی ساده دخترانه هم سخت می گیرند و ممکن است به دلیل خطرهای جامعه و شناخت کم از فرزند خود به او بی اعتماد شوند. دختر با مادر خود راحت تر است تا پدر، به همین دلیل مادران باید آن ها را درک کنند و محیط خانه را به گونه ای ایجاد کنند که دختر راحت باشد و حضور در خانه را ترجیح دهد. اما مادر این دختر جوان اظهار می کند: برای حرف زدن با دخترم تلاش می کنم تا بتوانم او را بیشتر بشناسم و در صورتی که مشکلی دارد در رفع آن کمک و خواسته های منطقی او را برآورده می کنم. خانواده دوستان صمیمی اش را می شناسم و از این نظر به دخترم اعتماد کامل دارم.
در کنارم باشد
«اسما ذوالفقاری فر» دختری 16 ساله که تحصیلش در پایه دهم به پایان رسیده است می گوید: مادرم از کودکی هم برایم پدر بود و هم مادر، هر خواسته ای که از نظر مالی از او داشتم برایم تامین می کرد، زمانی که سنم کمتر بود خواسته هایم بیشتر بود اما اکنون متوجه شده ام که باید درخواست هایم مطابق درآمد مادرم باشد تا مجبور نشود بیشتر کار کند. در مقابل او وقتش را به من اختصاص می دهد، چرا که در کنار هم بودن یکی از بزرگترین خواسته هایم از مادرم است.وی ادامه می دهد: گاهی احساس می کنم مادرم به دلیل مشکلاتی که در زندگی تحمل کرده است، زمانی که در کنارم باشد فکرش به موضوع های دیگری است و کمتر به من توجه می کند، می خواهم به او بگویم خودش را به خاطر من و خواسته هایم که گاهی به اقتضای سنم است خسته نکند چون همه خواسته من بودن در کناراوست.مادر این نوجوان نیز اظهار می کند: اسما در شرایط سنی قرار دارد که نمی خواهد از دیگر هم سن و سال هایش عقب باشد، اگر چه با دیدن وسیله ای در دست دوستش یا لباسی خاص، نظیر آن را می خواهد اما سعی می کند خواسته اش را از من پنهان کند. تلاش می کنم خواسته هایش را برآورده کنم تا کمبودی نداشته باشد.
تربیت دختران مستقل و بی نیاز
«الهام جعفری» دختری 20 ساله هم می گوید: به نظرم بسیاری از مادران شناخت کمی نسبت به دختران خود دارند که البته مقصر نیستند زیرا در هر دوره، دختران با دوره قبل تفاوت هایی دارند. اگرچه تلاش می کنند که به بسیاری از خواسته های ما توجه داشته باشند اما در برخی از موارد اجازه تحقق یک خواسته به حق را نمی دهند.
وی ادامه می دهد: مادران باید نظر دختر خود را در کارهای مربوط به او جویا شوند و با نظارت، اجازه دهند خواسته اش را محقق و در محیط خانه احساس راحتی کند. در صورتی که دختر در خانه راحت نباشد و محدود شود ممکن است راه رهایی خود را در ارتباط با دیگران ببیند و به بی راهه رود. مادران باید دختران خود را مستقل تربیت کنند تا بی نیاز باشند و برای تامین نیازهای خود به بیرون از خانه متوسل نشوند. مادر این دختر جوان هم می گوید: گمان می کنم دخترم را چندان نمی شناسم زیرا خواسته های او با آن چه در ذهن دارم و از دختران دیگر می بینم تفاوت دارد. تلاش می کنم به اقتضای سنش او را درک کنم.
نیازهایی فراتر از خوراک و پوشاک
یکی دیگر از دختران بیان می کند: مهم ترین خواسته از مادران شناخت دختران خود است. بیشتر آن ها دخترانشان را نمی شناسند، چون سعی نکردند با فرزند خود مانند یک دوست باشند. به دلیل نداشتن شناخت با هر مورد منطقی برخورد نمی کنند و سریع جبهه می گیرند به همین دلیل دختر هم تمایلی ندارد همه مسائلش را به مادرش بگوید و پنهان کاری می کند که خطرناک است. «الهام سرگلزهی» ادامه می دهد: انتظار می رود مادران مطابق تغییرات دوران جدید با دختران خود برخورد کنند و آن ها نباید اعتقادهای خود را به فرزندان تحمیل کنند و برای صمیمی تر شدن رابطه خود با دختران خود تلاش کنند زیرا همه نیازهای فرزند در خوراک و پوشاک خلاصه نمی شود. مادر این جوان هم اظهار می کند: برخی از خواسته های دخترم از نظرم منطقی نیست و هنگامی که با دوران خودم مقایسه می کنم تفاوت های زیادی میان من و او وجود دارد. اگر چه همدیگر را بسیار دوست داریم اما گاهی نمی توانم او را درک کنم، به همین دلیل تلاش می کنم با مادران برخی از دوستان دخترم ارتباط داشته باشم و از تجربه های مشترک همدیگر استفاده کنیم.
پذیرش تفاوت میان مادر و دختر
«طیبه رضایی» یکی دیگر از دختران جوان می گوید: از مادرم انتظار دارم تفاوت های من و خودش را قبول کند. هر یک از ما در دو دوره بزرگ شدیم، به همین دلیل تفاوت های زیادی داریم و مادرم در این زمینه تلاش زیادی می کند. زیرا می بیند که دختران هم سن و سال من هم تا حدودی شبیه من هستند و این اقتضای دورانی است که در آن بزرگ شده ایم.مادر این دختر نیز بیان می کند: انتظار دارم دخترم خواسته هایم را درک کند و بداند اگر کاری از او می خواهم به نفع خودش است. هیچ گاه یک مادر برای فرزندش بد نمی خواهد و نباید از انجام خواسته های من سر باز زند.
8006**3213
مادرم بهترین دوستم باشد
یکی از دختران که سال گذشته وارد دانشگاه شده است به خبرنگار ما می گوید: بسیاری مادرها دختران خود را از یک جنبه می شناسند و از جنبه دیگر شناختی نسبت به آن ها ندارند. مادران باید دقت داشته باشند که نباید کارها و تفکرهای دختر خود را با دوران خود و زمانی که هم سن و سال او بودند مقایسه کنند. یک دختر نیاز دارد مادرش دوست او باشد و بتواند همه حرف های خود را به مادرش بگوید که البته من در بسیاری از موارد رابطه صمیمانه ای با مادرم دارم و می توانم با او درد دل کنم.«نجمه شهرکی» ادامه می دهد: امروزه به دلیل خطرهایی که وجود دارد برخی خانواده ها در رفت و آمد دخترها محدودیت ایجاد می کنند و حتی برای تفریح و دورهمی ساده دخترانه هم سخت می گیرند و ممکن است به دلیل خطرهای جامعه و شناخت کم از فرزند خود به او بی اعتماد شوند. دختر با مادر خود راحت تر است تا پدر، به همین دلیل مادران باید آن ها را درک کنند و محیط خانه را به گونه ای ایجاد کنند که دختر راحت باشد و حضور در خانه را ترجیح دهد. اما مادر این دختر جوان اظهار می کند: برای حرف زدن با دخترم تلاش می کنم تا بتوانم او را بیشتر بشناسم و در صورتی که مشکلی دارد در رفع آن کمک و خواسته های منطقی او را برآورده می کنم. خانواده دوستان صمیمی اش را می شناسم و از این نظر به دخترم اعتماد کامل دارم.
در کنارم باشد
«اسما ذوالفقاری فر» دختری 16 ساله که تحصیلش در پایه دهم به پایان رسیده است می گوید: مادرم از کودکی هم برایم پدر بود و هم مادر، هر خواسته ای که از نظر مالی از او داشتم برایم تامین می کرد، زمانی که سنم کمتر بود خواسته هایم بیشتر بود اما اکنون متوجه شده ام که باید درخواست هایم مطابق درآمد مادرم باشد تا مجبور نشود بیشتر کار کند. در مقابل او وقتش را به من اختصاص می دهد، چرا که در کنار هم بودن یکی از بزرگترین خواسته هایم از مادرم است.وی ادامه می دهد: گاهی احساس می کنم مادرم به دلیل مشکلاتی که در زندگی تحمل کرده است، زمانی که در کنارم باشد فکرش به موضوع های دیگری است و کمتر به من توجه می کند، می خواهم به او بگویم خودش را به خاطر من و خواسته هایم که گاهی به اقتضای سنم است خسته نکند چون همه خواسته من بودن در کناراوست.مادر این نوجوان نیز اظهار می کند: اسما در شرایط سنی قرار دارد که نمی خواهد از دیگر هم سن و سال هایش عقب باشد، اگر چه با دیدن وسیله ای در دست دوستش یا لباسی خاص، نظیر آن را می خواهد اما سعی می کند خواسته اش را از من پنهان کند. تلاش می کنم خواسته هایش را برآورده کنم تا کمبودی نداشته باشد.
تربیت دختران مستقل و بی نیاز
«الهام جعفری» دختری 20 ساله هم می گوید: به نظرم بسیاری از مادران شناخت کمی نسبت به دختران خود دارند که البته مقصر نیستند زیرا در هر دوره، دختران با دوره قبل تفاوت هایی دارند. اگرچه تلاش می کنند که به بسیاری از خواسته های ما توجه داشته باشند اما در برخی از موارد اجازه تحقق یک خواسته به حق را نمی دهند.
وی ادامه می دهد: مادران باید نظر دختر خود را در کارهای مربوط به او جویا شوند و با نظارت، اجازه دهند خواسته اش را محقق و در محیط خانه احساس راحتی کند. در صورتی که دختر در خانه راحت نباشد و محدود شود ممکن است راه رهایی خود را در ارتباط با دیگران ببیند و به بی راهه رود. مادران باید دختران خود را مستقل تربیت کنند تا بی نیاز باشند و برای تامین نیازهای خود به بیرون از خانه متوسل نشوند. مادر این دختر جوان هم می گوید: گمان می کنم دخترم را چندان نمی شناسم زیرا خواسته های او با آن چه در ذهن دارم و از دختران دیگر می بینم تفاوت دارد. تلاش می کنم به اقتضای سنش او را درک کنم.
نیازهایی فراتر از خوراک و پوشاک
یکی دیگر از دختران بیان می کند: مهم ترین خواسته از مادران شناخت دختران خود است. بیشتر آن ها دخترانشان را نمی شناسند، چون سعی نکردند با فرزند خود مانند یک دوست باشند. به دلیل نداشتن شناخت با هر مورد منطقی برخورد نمی کنند و سریع جبهه می گیرند به همین دلیل دختر هم تمایلی ندارد همه مسائلش را به مادرش بگوید و پنهان کاری می کند که خطرناک است. «الهام سرگلزهی» ادامه می دهد: انتظار می رود مادران مطابق تغییرات دوران جدید با دختران خود برخورد کنند و آن ها نباید اعتقادهای خود را به فرزندان تحمیل کنند و برای صمیمی تر شدن رابطه خود با دختران خود تلاش کنند زیرا همه نیازهای فرزند در خوراک و پوشاک خلاصه نمی شود. مادر این جوان هم اظهار می کند: برخی از خواسته های دخترم از نظرم منطقی نیست و هنگامی که با دوران خودم مقایسه می کنم تفاوت های زیادی میان من و او وجود دارد. اگر چه همدیگر را بسیار دوست داریم اما گاهی نمی توانم او را درک کنم، به همین دلیل تلاش می کنم با مادران برخی از دوستان دخترم ارتباط داشته باشم و از تجربه های مشترک همدیگر استفاده کنیم.
پذیرش تفاوت میان مادر و دختر
«طیبه رضایی» یکی دیگر از دختران جوان می گوید: از مادرم انتظار دارم تفاوت های من و خودش را قبول کند. هر یک از ما در دو دوره بزرگ شدیم، به همین دلیل تفاوت های زیادی داریم و مادرم در این زمینه تلاش زیادی می کند. زیرا می بیند که دختران هم سن و سال من هم تا حدودی شبیه من هستند و این اقتضای دورانی است که در آن بزرگ شده ایم.مادر این دختر نیز بیان می کند: انتظار دارم دخترم خواسته هایم را درک کند و بداند اگر کاری از او می خواهم به نفع خودش است. هیچ گاه یک مادر برای فرزندش بد نمی خواهد و نباید از انجام خواسته های من سر باز زند.
8006**3213
کپی شد