شب گذشته، سی و نهمین سالگرد تاسیس حزب جمهوری اسلامی در خانه-موزه شهید دکتر بهشتی با حضور حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری، جواد اطاعت، عبدالله جاسبی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، جواد اطاعت شب گذشته، در سی و نهمین سالگرد تاسیس حزب جمهوری اسلامی ضمن تسلیت ایام فاطمیه و حادثه هوایی پرواز تهران _ یاسوج گفت:سوالی که مطرح می شود این است که آیا ما می توانیم در اسلام و کشورهای اسلامی حزب به معنای واقعی کلمه داشته باشیم؟ منتها به دلیل اینکه به قول وبر، حزب فرزند دموکراسی است. سوال اصلی تری که مطرح می شود این است که آیا ما می توانیم در اسلام دموکراسی داشته باشیم؟ یا اینکه آموزه های دموکراتیک می تواند در نظامی که مبتنی بر آموزه های اسلامی است، رشد کند؟ و سوالات دیگر. به تبع این مسائل می توانیم نظام حزبی را که مبتنی بر شریعت است،توضیح دهیم.
وی افزود: اسلام و مردم سالاری بر اساس یک فرضیه نه تنها مغایرتی با یکدیگر ندارند، بلکه اسلام مقوم و مروج مردم سالاری هست. فرضیه دوم این است که دموکراسی هیچ گونه سنخیتی با اسلام ندارد و فرضیه سوم این است که میان اسلام و لیبرالیسم سازگاری نیست اما میان اسلام و دموکراسی به معنای حاکمیت رای مردم، اشتراکات و توافقاتی وجود دارد. برخی بر مبنای آیات قرآن تفسیر می کنند که ما می توانیم در اسلام، عین دموکراسی را داشته باشیم و برخی نیز چنین می گویند: اسلام با دموکراسی سازگاری ندارد و شرک بین است.
این استاد دانشگاه شهید بهشتی در ادامه گفت: آنچه در ایران شاهدیم تفسیرهایی است که فقها در این باب دارند. من با واکاوی آیات قرآن به این نتیجه رسیدم که آیات زیادی وجود دارد که مبین مردم سالاری است. فلسفه معاد خود بیانگر اختیار و آزادی انسان است. به دلیل اینکه اگر انسان در این دنیا، اختیار و آزادی نداشته باشد در فردای قیامت نمی توان او را محاکمه کرد. این دنیا محل آزمایش انسان است. اگر این را قبول داشته باشیم که دنیا محل آزمایش است، پس باید اختیار و آزادی وجود داشته باشد تا انسان بتواند درباره سرنوشت خود تصمیم گیری کند.
وی افزود: بنابراین فلسفه معاد، پشتوانه ای برای یک نظام دموکراتیک است. مقام خلیفه اللهی انسان نیز از دیگر مواردی است که حاکمیت مردم و مردم سالاری از آن استخراج می شود. اصل 56 قانون اساسی نیز، به حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش تاکید می کند و اشعار می دارد که هیچ کس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد و گروه خاص قرار دهد. این اشارات خلاصه ای بود که نسبت به این موضوع داشتم. اهل تسنن و تشیع نیز به استناد همین موارد کتاب های زیادی نوشتند. راشد الغنوشی با استناد به آیات قرآن معتقد است که مقتضای اصل خلافت انسان این است که به نیابت از خالق خویش، اداره امورش را خود در اختیار بگیرد.
اطاعت بیان کرد: وقتی در جنگ احد به پیامبر خبر رسید که دشمنان به مدینه حمله کردند. پیامبر همه را جمع کردند و از آنها نظر خواست که یک عده گفتند بهتر است در شهر مدینه بمانیم و دیوارهای شهر را به دژی مستحکم تبدیل کنیم و با دشمن مبارزه کنیم که خود پیغمبر(ص) در زمره این گروه بود. گروهی دیگر معتقد بودند که بهتر است ما خود به استقبال دشمن رویم و این دون شأن ماست که ما بگذاریم دشمن وارد شهر ما شود. با اینکه پیامبر(ص) جزو گروه اول بود، اما نظر دوم پذیرفته شد. جنگ در گرفت و مسلمانان در این جنگ شکست سنگینی خوردند و عموی پیامبر به شهادت رسید.
وی افزود: در هنگام بازگشت جوانانی که جزو گروه دوم بودند دچار ناراحتی و سرخوردگی شده بودند و از پیشنهاد خود پشیمان شده بودند. خداوند در آن زمان آیه وشاورهم فی الامر که اهمیت شورا و مشورت را نشان می داد، نازل کرد و با این آیه مهر تاییدی بر روش پیامبر اسلام زد. نکته اینجاست؛ در صدر اسلام که بشر آگاهی امروزی را نداشت و پیامبری متصل به وحی نیز در جامعه حضور داشت، از رای مردم استفاده و هست و نیست جامعه اسلامی به رای گذاشته شد. حال امروز که پیامبری در میان ما نیست و بشر آگاهی های بیشتری بدست آورده است.کارایی رای مردم بیشتر شده است.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: وقتی که حکومتی با مردم عهد می بندد که قانون اساسی را به نحو احسن اجرا کند، اگر اجرا نکرد وفای به عهد نکرده و بر خلاف اصول اسلام عمل کرده است. عدم خیانت در امانت نیز در اسلام مورد تاکید قرار دارد. قانون اساسی امانتی است که از سوی مردم به دست حاکمیت می افتد. اگر در این امانت خیانتی رخ دهد، کاری خلاف شرع است. اگر انسان ها بر جان و مال خود حاکمیت دارند، طبعاً بر سرنوشت خود نیز چنین حقی را دارند. بعضیها رویکرد رادیکالی به دموکراسی دارند؛ مانند داعش و گروههای افراطی اسلامی که مردم را با شعار حق و باطل فریب میدهند. بنیادهای فکری رادیکالی متاثر از همین تفکر است. بین اسلام و دموکراسی تفاوت و اشتراکهایی وجود دارد.
وی ادامه داد: در جمهوری اسلامی قانون اساسی پارادوکسیکال است. جاهایی کارها را به مردم واگذار میکند و در بعضی جاها خیر اینچنین نیست. معتقدم اگر در کشور ما حزب پا نمیگیرد برگفته از همین نگاه است. در واقع خیلی وضع ما روشن نیست. از قانون اساسی ما گاهی میتوان نتایج مختلفی گرفت.
اطاعت بیان کرد: در نظام سیاسی هر نظری را نمیتوان قبول کرد باید مبنایی داشته باشد. یکی از مشکلات موجود بر سر راه تشکیل حزب نظرات گوناگون است. کسانی که با دموکراسی مخالف هستند گاهی فکر میکنند کسانی که طرفدار دموکراسی هستند میخواهند حلال خدا را حرام کنند؛ خیر چنین نیست.
وی با بیان اینکه، حکومت یک امر عرفی است، گفت: قضاوت را باید بر اساس نظریات اسلامی انجام دهیم و بقیه موارد را باید با خردجمعی انجام دهیم. وقتی که ما نمایندگانی را انتخاب میکنیم اختیارات را به آنها میدهیم و در حال حاضر گامهای بزرگی برداشته شده که بر اساس مصالح ملت و مردم کارها را انجام دهیم.
عبدالله جاسبی نیز در این مراسم، درباره ضرورت تشکیل حزب در یک جامعه اسلامی گفت: یکی از دلایل اصلی که نیاز به حزب جمهوری اسلامی را در میان بزرگان نظام مطرح کرد، این بود که تجربه گذشته نشان داد نیروهای مومن معتقد به خاطر نداشتن تشکیلات و تحزب حتی بعد از به پیروزی رسیدن در تاریخ، کنار گذاشته می شدند و برای همین نیاز تشکیل ضرورت حزب اهمیت پیدا کرد.
وی افزود: برای نمونه دیدیم که در نهضت ملی شدن نفت یا نهضت انقلابی جنگل، افراد مومن چگونه کنار گذاشته شدند. به همین دلیل در نهضت امام از همان سال ۴۲ برای اینکه حادثه تلخ دوران گذشته تکرار نشود نیاز به تشکیل حزب مطرح شد.
رئیس اسبق دانشگاه آزاد گفت: با مطالعه ای که کردم به طور کلی ما در ایران دو حزب بیشتر نداشتیم و مابقی احزاب فصلی بودند. یکی حزب توده و دیگری جمهوری اسلامی بود که هر دو دارای تشکیلات و جهانبینی بودند. بعد از انقلاب اسلامی به جرات میتوان گفت اگر حزب جمهوری اسلامی نبود تشکلها و شبکههای آهنین همچون منافقین و توده معلوم نبود انقلاب را به کجا میبرند، امام شخصیتی با نفوذ و کاریزماتیک بود اما یک فرد به تنهایی نمیتوانست جلوی بسیاری از مسایل را بگیرد. از این رو نیاز به تشکیلاتی وجود داشت تا نیروها را ساماندهی کند.
جاسبی با بیان اینکه در زمانی که منافقین و همه نیروهای مخالف اصل را بر این گذاشته بودند که کشور را نابود کنند این حزب جمهوری اسلامی بود که بیشترین خدمات را به کشور کرد، تصریح کرد: خدمتی که حزب جمهوری به کشور انجام داد، هیچ حزب و گروهی دیگر انجام نداده است و این خدمت تنها به کار تشکیلاتی سراسری که قابل تحسین بود، خلاصه نمی شد. منافقین و مخالفین متحد شده بودند برای اینکه با جمهوری اسلامی مبارزه کنند. اما حزب جمهوری اسلامی توانست شبکه جهنمی آنها را در هم بشکند و درمقابل آنها عرض اندام و ایستادگی کند. بدون شک این حزب توانست مقابل تمامی مخالفان نظام بایستد.