پایگاه خبری جماران: واکنش ها تصمیم ترامپ مبنی با انتقال پایتخت اسرائیل از تل آویو به بیت المقدس همچنان ادامه دارد. هرچند آغاز اجرای این تصمیم 6 ماه دیگر است و تا فراهم شدن زمینه های انتقال چند سالی طول خواهد کشید، بسیاری از تحلیلگران معتقدند این تصمیم شرایط بد موجود را بدتر خواهد کرد و در در کوتاه مدت، موج جدیدی از بی ثباتی را در خاورمیانه بر خواهد انگیخت که نه به نفع کشورهای عربی است و نه آمریکا و اسرائیل.
در این زمینه خبرنگار جماران با حسین شیخ الاسلام نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی و مشاور وزیر خارجه در گفت و گویی را انجام داده که مشروح آن در پی می آید:
به نظر شما چه مسئله ای موجب شده است که رئیس جمهور آمریکا جسارت تغییر پایتخت به بیت المقدس را پیدا کند؟
مسئله این است که ترامپ عصاره خباثت های آمریکاست، کشوری که خودش ساختاری خبیثانه و مبتنی بر اشغال گری دارد. همانطور که می دانید شکل گیری آمریکا بر اساس اشغال کردن سرزمین های سرخپوست ها بوده است، هرکاری هم تا کنون کرده اند مبتنی بر جنگ و اشغال بوده است، دقیقا مانند موجودیت اسرائیل. خلاصه ساختار آمریکا متشکل از اشغال، تجاوز، ظلم و بد عهدی است. در آمریکا در طول زمان سلاح هایی ساخته شده است که بزرگترین آن بمب اتمی است که بر هیروشیما و ناکازاکی انداخته شده است. آنها با اینکه می دانستند ژاپن به روسیه تسلیم میشود، اما برای اینکه قدرت خود را به نمایش بگذارند، این بمب را بر ژاپن انداختند و همان رویکردی که درمورد سرخپوست ها داشتند را به کل دنیا تسری دادند. نمونه دیگر خوی وحشی گری این کشور جنگ ویتنام است.
همانگونه که می دانید این قانون به سال 1995 برمیگردد اما هیچ کدام از روسای جمهور آمریکا نتوانستند این قانون را اجرایی کنند. اما باید بدانید ترامپ پدیده جدیدی نیست. الوین تافلر یکی از نویسندگان بزرگ آمریکایی است که در سال 1990 کتابی با عنوان «جا به جایی در قدرت» نوشته است. در آن زمان وی پیش بینی کرده است که دونالد ترامپ یکی از کاندیدای ریاست جمهوری آمریکاست. در واقع این ساختار کاری میکند که امثال ترامپ سر کار بیایند.
حال ترامپ کسی است که برای روی کار آمدن با رقیب همیشگی آمریکا یعنی روسیه وارد زد و بند سیاسی می شود، یعنی تا این حد خباثت در وی وجود دارد. جالب است بدانید اولین شغل ترامپ اداره خانه فساد بوده است، چنین آدمی رئیس جمهور شده است و حالا از سوی جناح های زیادی بر وی برای استعفا دادن فشار وارد میشود. چون این فرد در هنگام انتخابات از روس ها کمک گرفته و حالا تحت فشار است، ناچار به راضی کردن صهیونیست ها نیز هست و من فکر می کنم برای اینکه پشتیبانی صهیونیست ها را از دست ندهد، دست به چنین کاری زده است. در واقع برای وی کشور های اسلامی، قوانین بین المللی، حق ملت ها و این مفاهیم هیچ معنایی ندارد. برای ترامپ ماندن در قدرت مهم است و حاضر است همه مفاهیم صلح بین المللی را فدای پشتیبانی صهیونیست ها کند.
به نظر شما واکنش کشورهای منطقه باید به چه صورت باشد؟ آیا توان واکنش جدی وجود دارد؟
به نظر من ملت ها حرف اول را در این میان می زنند. ملت ها می توانند حکومت خود را تغییر دهند، اگر این روند تغییر مسالمت آمیز باشد که حالت مطلوب است، اما اگر نباشد باز هم میتوان در این زمینه تلاش کرد. در حال حاضر به ویژه بعد از نابودی داعش برای بار دیگر وحدت ممکن شده است. باید بار دیگر قضیه فلسطین به عنوان مسئله اول جهان اسلام در نظر گرفته شود و با جنایت کاری آمریکا مبارزه شود. به ویژه آنکه قضیه قدس چنین ظرفیتی را دارد که موجب وحدت جهان اسلام شود.
این وحدت در نظر ایده آل است، اما آیا در عمل نیز چنین اتفاقی خواهد افتاد؟ چرا که الان بحثی مطرح است که مذاکرات پشت پرده ای با چندی از کشورهای منطقه وجود داشته است.
بسیاری از روسای کشور ها برای آنکه خودشان سرکار بمانند منافع ملت خود را فدا می کنند. مانند کاری که سعودی ها میکنند. به اندازه ایجاد خود رژیم صهیونیستی که در 100 پیش بالفور آن را به رسمیت شناخت، تعهد کرد که دولت انگلیس چنین حکومتی را برای یهودی ها خواهد ساخت.
الان نیز علی رغم هم عهدنامه های بین المللی ترامپ چنین کاری را انجام داد، آن هم در شرایطی که قرار بود به عنوان کشوری بی طرف باشد. حتی در بیانیه سلو نیز قرار بود سرنوشت فلسطین با توافق دو طرف فلسطینی و اسرائیلی تعیین شود نه با دخالت کشوری دیگر . حال آنکه همان عهدنامه نیز زیرپا گذاشته شده است. این نشانه بد عهدی آمریکاست که ذاتا چنین است. هرکجا که زور دارد میخواهد کار خود را پیش ببرد.
الان فرصت خوبی است که همه کشورهای جهان در مقابل این بدعهدی و بی احترامی به مسلمانان موجی برای انزوای این کشور به راه اندازند. زمینه آن هم وجود دارد چرا که همه کشورها دارند مخالفت خود را نشان می دهند. در برجام نیز ما توانستیم دنیا را با خود همراه کنیم و سیاست های آمریکا در زیر سوال بردن این معاهده منزوی شد. در قضیه تغییر نظام سوریه نیز آمریکا نتوانست اهداف خود را محقق کند. در این مورد هم اگر همه کشورهای اسلامی با هم متحد شوند، میتوانند علیه تحقق اهداف این کشور بایستند.
برای ایستادگی در مقابل آمریکا آیا ایران میتواند ابتکار عمل را به دست گیرد یا آنکه باید ایران به دنباله روی از جهان عرب حرکتی را آغاز کند؟
ما باید تلاش کنیم کشور های اسلامی را با خود همراه کنیم. هرچند می توان بر کشورهای اروپایی هم سرمایه گذاری کرد، اما نمیتوان به آنها امید بست. هر کشور اسلامی که حکومتش نمایندگی بهتری از ملتش داشته باشد، یعنی مردم سالاری در آن واقعی تر باشد، میتوان بر آن بیشتر تکیه کرد.
در مواردی که حکومت استبدادی است، وابستگی هایی هم به آمریکا وجود دارد و برای تداومقدرت ناچار است به آمریکا خوش خدمتی کند و بر آن کشور ها نمی توان اعتماد چندانی کرد. در واقع میزان مردم سالاری با ایستادگی در مقابل آمریکا رابطه مستقیم دارد. در کشورهایی که صدای مردم منعکس میشود، بیشتر میتوان امیدوار بود.