تاجیک با بیان اینکه مردم ایران نمی‌خواستند گزینه‌های رادیکال بر مسند ریاست جمهوری بنشینند، تصریح کرد: گزینه‌ای که به صورت رادیکال ایجاد تغییر کند و چه در سطح داخلی و چه در سطح خارجی تنش‌هایی را ایجاد کند مطلوب جامعه‌ی اکنون ما نیست.

به گزارش جماران؛ محمدرضا تاجیک، استاد دانشگاه، تحلیلگر مسائل سیاسی از جمله فعالان سیاسی اصلاح‌طلبی است که سعی کرده فاصله انتقاداتش با قدرت را همواره حفظ کند و واقعیت‌های موجود را به بزرگان جریان اصلاح‌طلبی یادآوری کند، پیش از انتخابات ریاست جمهوری 29 اردیبهشت امسال زمانی که شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان روحانی را به عنوان گزینه اصلی خود برای رقابت‌های انتخاباتی معرفی کرد، او به صراحت اعلام کرد که این جریان سیاسی جز روحانی آلترناتیوی ندارد؛ در عین حال با توجه به گرایشات فکری و عملی دولت یازدهم عقیده داشت که روحانی در نبود آلترناتیو، ضعف رقبا و نزدیکی ‌اش به جریان اصلاحات می‌تواند پیروز انتخابات باشد.

حال که چنین شده است، تاجیک تاکید دارد که جریان اصلاحات وارد یک برهه تاریخی شده که بدون شک خودش می تواند آینده این شرایط تاریخی را رقم بزند. او می گوید اصلاح‌طلبان با توجه به حضور در دولت، شوراهای شهر و روستا و فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی باید بتوانند چنان عمل کند که فرصت چهارساله خود را به پیروزی ۱۲ ساله تبدیل کنند؛ در غیر این صورت تاجیک از هم اکنون هشدار داده که مردم در نبود فعالیت‌های موثر اصلاح طلبان در جامعه مجددا به تغییر دولت و جریان سیاسی حاکم تمایل پیدا کنند و این امر ممکن است در یک روند تاریخی باعث شود قدرت هماننند سال 1384 در 1400 به رقیب جریان اصلاح طلب واگذار شود .

مردم در انتخابات سال ۹۶ از حادثه‌های سیاسی جلوگیری کردند

محمد رضا تاجیک، در پاسخ به چیستی هویت انتخابات سال ۹۶ که در پس آن پیروزی جریان اصلاحات با رای‌آوری حسن روحانی رقم خورد، اظهار کرد: شاید این شعار مدونا را شنیده باشید، "واقعیت مرا نخواهید شناخت". به نظر من در انتخابات ۹۲ و ۹۶ ما با یک مدونای سیاسی مواجه بودیم که شناختن واقعیت آن، سخت و پیچیده است. واقعیت این دو رخداد فربه‌تر از آن است که در یک قالب نظری خاص بگنجد.

وی در همین راستا توضیح داد: اگر این کار را انجام دهیم دچار یک نوع توتالیتاریسم تحلیلی می‌شویم. دچار نوعی استبداد تحلیلی یا استبداد نظری می‌شویم؛ چراکه در این حالت تلاش می‌کنیم واقعیت را به به شکل و اندازه و یا قاب و قالبِ چارچوب نظری خود در بیاوریم و مصادره‌اش کنیم، بنابراین اگر بخواهیم این واقعیت و رخدادها را تحلیل کنیم، باید از منظرهای گوناگون نظری به آن بنگریم.

این استاد دانشگاه گفت: هم در انتخابات سال ۹۲ هم در سال ۹۶ ما با شکلی از پوپولیسم مدرن روبرو شدیم. حتی می‌شود گفت شاهد یک پوپولیسم پست‌مدرن بودیم. پوپولیسم صرفا آن معنایی که ما در ادبیات سیاسی‌ سنتی خودمان فهم می‌کنیم را نمی‌دهد. پوپولیسم زمانی معنا می‌یابد که یک زنجیره‌ی هویتی میان هویت‌های متمایز شکل بگیرد که در پس و پشتش مطالبه‌ای مشترک نهفته باشد. این نوع پوپولیسم یک جنبش پست‌مدرن است.

وی سپس تصریح کرد: از این منظر می‌توانیم بگوییم در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ شاهد این نوع از پوپولیسم هستیم اما صرفا نمی‌توان از این منظر کلیت و تمامیت این رخداد را تحلیل کرد. زیرا در سال ۹۲ و چه در ۹۶ ما شاهد نوعی جنبش با سویه‌ی نفی‌کنندگی و سلبی نیز بودیم. چون مردم نمی‌خواستند رخداد از قبل تعریف و تدبیرشده‌ای در جامعه‌شان رخ دهد، رخداد دیگری را شکل دادند. آیا این رخدادی که شکل داده شد لزوما مطلوب آنها بود؟ خیر. یادمان نرود که با کارتی که در دست نیست نمی‌توان بازی کرد. باید با کارتی که روی میز است بازی کرد. بنابراین مردم با کارتی که در دست داشتند هوشیارانه بازی کردند.

روحانی بخش عظیمی از این سرمایه اجتماعی‌اش را مدیون اصلاح‌طلبان است

تاجیک اظهار کرد: رایی که به آقای روحانی داده شد از سه منظر قابل تامل است. سلبی، ایجابی و نیز از منظری برون‌شخصیتی و برون‌جریانی. در مورد سومی باید بگویم این سرمایه‌ی اجتماعی و این اعتماد مردمی که دوباره نصیب جناب آقای روحانی شد، هدایتی بود که از سوی برخی از گروه‌های مرجع و شخصیت‌های مرجع اصلاحات به ایشان اعطا شد. من نمی‌خواهم اینجا نافی این واقعیت باشم که خود ایشان دارای سطح و گستره‌ای از مقبولیت بوده و هستند، ‌اما بخش عظیمی از این سرمایه‌ی اجتماعی و اعتمادی که به ایشان ارزانی شد هدایتی بود از سوی شخصیت‌ها و جریان‌های مقبول جامعه.  

وی یادآور شد: در بعد سلبی ایشان ممکن‌ترین و مطلوب‌ترین گزینه‌ای بود که می‌شد با آن وارد بازی سیاست و قدرت شد. یعنی تنها بازی در شهر بود که نسبت به بازی‌های دیگر مقبول جلوه می‌کرد. بازی‌های دیگر رغبت،‌ شعف و جاذبه‌ای ایجاد نمی‌کردند. بنابراین در چنین فضایی که امکان بازی با کارت‌های دیگر نیست با کارتی که ممکن‌تر و مطلوب‌تر است بازی می‌شود. در مورد روحانی هم چنین اتفاقی افتاد.

این استاد دانشگاه پیش از انتخابات در مصاحبه‌ای گفته بود به دلیل فقدان گزینه‌ای دیگر در جبهه اصلاح‌طلبی، احتمال رای‌آوری روحانی در مقابل رقیبانش بالا است. وی در همین راستا توضیح داد: قبل از انتخابات گفتم یک شانس عظیم روحانی برای پیروزی، در فقدان آلترناتیو است. بازیگرانی که در مقابل ایشان صف کشیدند کارت سوخته و بازیگرانی برای بازی نکردن و شکست‌خوردن بودند. تنها کسی که از  استعداد پیروزشدن در این بازی برخوردار بود، شخص روحانی و تیمش بود.

وی ادامه داد: اما این پیروزی یک جنبه ایجابی هم دارد. مردم ما به دلیل شرایط منطقه‌ای و محیطی که دارند؛ یک نوع هراس پنهان در پس ذهن و روانشان نهفته است. این شرایط‌هراسی، آنها را به نوعی محافظه‌کاری و حفظ وضع موجود تشویق کرده است. مسلما آن‌ها در چنین شرایطی گزینه‌ای که می‌تواند حفظ وضع موجود کند را انتخاب می‌کنند.

تاجیک با بیان اینکه مردم ایران نمی‌خواستند گزینه‌های رادیکال بر مسند ریاست جمهوری بنشینند، تصریح کرد: گزینه‌ای که به صورت رادیکال ایجاد تغییر کند و چه در سطح داخلی و چه در سطح خارجی تنش‌هایی را ایجاد کند مطلوب جامعه‌ی اکنون ما نیست بنابراین در سطح خارجی،‌ دولتی را می‌خواستند که با کشورهای خارجی مذاکره کند. نفس مذاکره و نفس گفت‌وگو مهم بود. این که آیا در قالب این گفت‌وگو و قرارداد، "برجام" به موفقیت رسیده یا نه ، مبحث مجزایی است. به نظر من نفس گفت‌وگو و مذاکره در دولت کنونی با قدرت‌های بزرگ نگاه‌های مختلفی را به خود جذب کرد.

وی رای مردم به روحانی را یک کنش تاریخی دانست و گفت: در بحث اقتصادی دولت توانست تورم را تا حدودی مهار کرده، در زندگی روزمره مردم تاثیر نسبتا محسوسی بگذارد و در بعد اجتماعی و بعضا در بعد فرهنگی نیز نسبت به دولت گذشته گشوده‌تر عمل کرده است.  طبیعتا این فعالیت‌ها نگاه مردم را به خود جلب می‌کند. افزون بر این، می‌توان این رخداد را نوعی شورش موقعیت نیز تحلیل کرد.  واقعیت آنچه که در سال ۹۶ اتفاق افتاد را نخواهیم شناخت؛ اما می‌توان آن را یک شورش موقعیت فرض کرد. در شرایطی خاص، بسیاری از مردم با تمامی گوناگونی‌شان یک کنش مشابه انجام می‌دهند چرا که شرایط تاریخی موجود طلب می‌کند اینگونه رفتار کنند. غیر از آن اگر رفتار کنند تاریخشان عوض می‌َشود. برای اینکه اراده خودشان را تحمیل کنند همه با انگیزه‌ها و انگیخته‌های مختلف یک کنش واحد انجام می‌دهند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در همین راستا تاکید کرد: هیچگاه شما نمی‌توانید بگویید آن‌چه در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ حادث شد توسط جمعیتی ایجاد شد که دارای رهبری،‌ منش، روش و آرمان‌های واحد بوده‌اند. این مردم به علت شرایط تاریخی کشور قیام کردند و حرکت تاریخی خود را انجام دادند و به پیروزی رسیدند. از سوی دیگر، آن سه عامل سلبی،‌ ایجابی و عامل بیرونی هم عمل کردند و ما نهایتا شاهد این بودیم که رای مردم یکبار دیگر دولت کنونی را بر سریر قدرت نشاند.

اصلاح‌طلبان باید امروز فردای خود را بسازند

تاجیک با طرح این سوال که آیا اصلاح‌طلبان می‌خواهند طبق یک رسم قدیمی بعد از هشت سال قدرت را واگذار کنند، یا خیر ؟ گفت: بودا می‌گوید ما آنچه امروز هستیم که دیروز اراده کردیم آنچه فردا خواهیم بود که امروز اراده می‌کنیم. فردای ما موضوع اراده ما است. موضوع کشف و پیش‌بینی نیست. به قول بزرگی بعد از خراب شدن دیر یهودی‌ها امر پیش‌گویی را به احمق‌ها واگذار کردند. فقط احمق‌ها هستند که می‌گویند آینده چه حادث می‌شود. آنهایی که عقلایی فکر می‌کنند آینده را براساس تلاش‌های امروزشان می‌سازند. می‌توانیم اراده کنیم، چهار سال بعد طبق یک عادت مالوف و مرسوم تاریخی قدرت را واگذار کنیم. می‌توانیم اراده کنیم هشت سال را به ۱۶ سال یا بیشتر تبدیل کنیم.

وی افزود: به هر حال مردم ما تلاش خود را انجام دادند. لزوما اینکه مردم همه تخم مرغ هایشان را درون سبد یک جریان می‌گذارند و به او رای می‌دهند یک فرصت نیست. لزوما نباید دست افشان و پای کوبان باشیم. حتی پیروزی‌های پیآپی اخیر می‌تواند تهدید هم باشد. چرا که توپ در زمین اصلاح‌طلبان است، دیگر نمی‌توان فرافکنی کرد، دیگر نمی‌توان گفت نگذاشتند،‌ دیگر نمی‌توان گفت شورا از ترکیب جناح‌های دیگر بود و تصمیمات را عقیم می‌گذاشتند.

اصلاحات چاره‌ای جز موفقیت ندارد

این استاد دانشگاه خطاب به اصلاح‌طلبان گفت: اکنون اراده مردم بر این بوده تا تمام بازیگران را از یک جنس انتخاب کنند. حالا زمان بازیگری آنان است. آنان یک راه و یک آلترناتیو بیشتر ندارند؛ باید موفق باشند. چه در شورای شهر، چه در مجلس و چه در دولت باید موفق باشند.

وی ادامه داد: با هر فاصله انتقادی که به دولت داریم باید تلاش کنیم تا دولت موفق شود. باید تلاش کنیم تا دولت کارآمد باشد و بتواند در عرصه زندگی روزمره مردم نقش‌آفرینی کند. باید تلاش کنیم تا دولت مردم را به آینده امیدوار کند. باید کمک کنیم تا دولت بتواند مشکلات را مرتفع کرده و جلوی ستیزهای داخلی را بگیرد. باید به دولت کمک کنیم تا بتواند فاصله‌های جنسی،‌ طبقاتی و قومی را کاهش دهد و بتواند تنش‌هایی را که هر روز افزون‌تر می‌شود را مرتفع کند.

تاجیک خطاب به منتخبان شوراهای شهر و روستا نیز گفت: از طرف دیگر شورای شهر تهران در اختیار اصلاح‌طلبان است. آنان باید تلاش کنند تا طبق شعارها و مطابق دقایق گفتمان اصلاح‌طلبی شایسته‌ها را پاس بدارند. به جای آنکه در پس پرده شورای شهر جنگ جناح ها،‌ منافع و قدرت به راه بیندازند و به دنبال این باشند که چه کسی را شهردار کنند باید به سمت و سویی که ملاک‌ها و ضوابط حکم می‌کنند بروند تا فردی شایسته شهردار شود.

وی در ارتباط با ویژگی‌های شهردار ها نیز گفت: ما نیازمند افرادی شایسته هستیم تا بتوانند حاشیه‌های سیاسی‌ را به حداقل برسانند و متن تخصصی و کارشناسی را تقویت کنند. باید شهرداری انتخاب کنیم تا به جای اینکه هر روز یک حاشیه جناحی ایجاد کند و مسائل حاشیه‌ای مختلف را وارد افکار عمومی کند بتواند نقش کارآمدی در شهرداری مریض و فرتوت امروز بازی کند.

تاجیک سپس یادآوری کرد: اگر ما در این حوزه و در مجلس شورای اسلامی هم موفق باشیم نباید تردیدی داشته باشیم تا روند محتوم تاریخی‌مان را عوض کرده و هشت سال تصدی امور دولت را به شانزده سال خواهیم رساند. در غیر این صورت باید کار را تعطیل کرده و دوباره به یک تعطیلات تاریخی برویم و منتظر باشیم و ببینیم کی دوباره اقبال عمومی به سمت ما می‌چرخد.

در عوض جنگ قدرت برای منافع واحد تلاش کنیم

وی همچنین با تاکید بر ضرورت حفظ وحدت و همدلی میان اصلاح‌طلبان گفت: من تاکید می‌کنم امروز باید از حاشیه‌هایمان کم کنیم، دست به دست هم دهیم و در این فضا و جغرافیای فراخی که مردم برای ما ایجاد کردند و در اختیار ما قرار دادند نقش و نقش‌آفرینی کارآمد و موثری داشته باشیم. بدون آنکه ایجاد حاشیه کنیم همه در متن مثل ید واحده فعالیت کنیم. بدون آنکه در پس قضیه به جنگ منافع و جنگ قدرت برویم باید به پیروزی جمعی فکر کنیم.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه"متاسفانه منفعت‌طلبی و قدرت‌طلبی در برخی افراد و جریان‌های اصلاح‌طلبی هم دیده می‌شود" خاطرنشان کرد: باید بتوانیم این حاشیه‌ها را کم کنیم و نقشی را که به لحاظ تاریخی بر عهده‌مان قرار داده شده را ایفا کنیم.

او با اشاره به ضرورت تلاش عمومی برای بهبود شرایط موجود جامعه، اظهار کرد: طبیعی است که هرکدام ما از یک پتانسیلی برخورداریم. هر گروهی هم یک استعدادی دارد. همه ما باید در شرایط کنونی تلاش کنیم تا جزئی از راه‌حل مشکلات کشورمان باشیم؛ نه جزئی از خود مشکلات. همیشه می‌توان از سیاهی‌ها و تاریکی‌ها گلایه کرد اما جایی هم باید شمعی برافروخت. باید تلاش کرد تا هر کسی که می‌تواند راه دولت و حکومت را روشن کند، از این کار دریغ نکند. حکومت هم باید چنین شرایطی را از مردم طلب کند و مسیر را برای آنها باز بگذارد.

اگر روحانی به وعده‌هایش عمل نکرد،اصلاح‌طلبان بروند برای خود دعا کنند

تاجیک در بخش دیگری از این گفت‌وگو ابراز عقیده کرد: اگر آقای روحانی در دور دوم به وعده‌هایش عمل نکرد، اصلاح‌طلبان باید بروند به مسجد و خانقاه و خلوت و دعا کنند؛ چراکه روحانی به لحاظ رای دیگر احتیاجی به رای اصلاح‌طلبان ندارد. صلاح دولت کنونی در این است که از نیروهای خوش‌فکر و توانمند اصلاح‌طلبی بهره ببرد و تلاش نکند تا در عمل اصلاح‌طلبان را به حاشیه بکشد و جغرافیای حیاتی‌ و فعالیتی آنان را تا دم در پاستور تعریف کند.

وی ادامه داد: اینطور نشود که از حیاط تا بام خانه قدرت و سیاست از آن اصلاح‌طلبان و از بام تا ثریا برای برخی که بر دوش اصلاح طلبان سوار شدند و به پاستور رسیدند، منظور شود. فراموش نشود که اصلاح‌طلبان  تمام سرمایه انسانی و اجتماعی و نمادین خود را مصروف این پیروزی کردند. بزرگان اصلاح‌طلب وارد فضا شدند تا این حرکت مردم شکل بگیرد. فراموش نکنیم که اگر تمهید و تدبیر توسط این بزرگان انجام نمی‌شد، مردم این حرکت را در این سطح انجام نمی‌دادند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب به وعده‌ها و سیاست‌های انتخاباتی روحانی اشاره کرد و آن‌ها را در زمره اندیشه اصلاح‌طلبی دانست و گفت: البته خود اصلاح‌طلبان آلترناتیو دیگری هم نداشتند و با آن برگی که می توانستند، بازی کردند. نباید فراموش کرد در بسیاری از موضوعات روحانی و تیمش، مواضع به شدت اصلاح‌طلبانه‌ای داشتند و تلاش کردند جزئی از این گفتمان فراخ و زنجیره هویتی باشند؛ این قسمت زیبای انتخابات امسال است که نباید فراموشش کرد.

وی در همین راستا یادآور شد: توصیه عقلایی من این است که دولت کنونی برای اینکه به جریان اعتدال و اصلاح‌طلبی امتداد دهد، نباید فقط نوک بینی خود را ببیند؛ بلکه باید در زمینی بازی کند که طرفدار و خاستگاه اجتماعی دارد. نباید فراموش کنیم پتانسیل مشارکت در مردم ما وجود دارد. اگر دغدغه گفتمان و جریانی را برای نسل آینده داریم باید همه دست به دست هم بدهیم تا آن جریان به نسل بعد هم برسد. افراد می‌آیند و می‌روند، آن چیزی که باقی می‌ماند روح و وجود آن جریان است. باید برای حفظ آن تلاش کنیم.

نباید فراموش کنیم که طرف مقابل اصلاحات ۱۶ میلیون رای دارد

در ادامه این مصاحبه، تاجیک به تحلیل رای ۱۶ میلیونی رقیب روحانی یعنی سید ابراهیم رئیسی پرداخت و گفت: بی‌تردید، همانگونه که در پس رای اصلاح‌طلبان انگیزه‌ها و انگیخته‌های متفاوتی وجود داشت و گروه‌های مختلف اجتماعی با آرزوها و آمال‌های متفاوتی در انتخابات حضور پیدا کردند و به روحانی رای دادند؛ در گروه رقیب هم این تکثر وجود داشته است.

وی تصریح کرد: قسمتی از سازمان رای آنها درد معاش داشتند، و در یک عالم نستالژیک بر این فرض بودند که بازگشت به دوران قبل از دولت کنونی هم ممکن است و هم مطلوب.این گرایش مسلط به طور آشکار در فضای دوقطبی که در مناظره‌ها و فعالیت‌های تبلیغاتی ایجاد شد، خود را به نمایش گذارد.

این استاد دانشگاه همچنین گفت: در این میان این ۱۶ میلیون، عده‌ای نیز تمایلات ایدئولوژیک داشتند. دغدغه اسلام و انقلاب داشتند. اقتضای طبیعت ایدئولوژی و گفتمان‌شان این بود که هر دولتی جز دولت مطلوب آنها می‌تواند سویه و محتوای انقلابی گفتمان مسلط را کمرنگ کند و می‌تواند وارد نوعی مصالحه محافظه‌کارانه با قدرت‌های بزرگ شود. بنابراین عده‌ای دغدغه ایدئولوژی و دین و انقلاب داشتند.

وی ادامه داد: برخی دیگر منافعشان را در هژمونیک‌شدن یک گفتمان خاص می‌دیدند، چراکه در آن فضا جایی برای بازیگری دارند و در چرخه قدرت قرار می‌گیرند. اگر آن چرخه وجود نداشته باشد آنها حذف می‌شوند. بنابراین می‌توان گفت آنها براساس یک انگیزه منفعت‌محور پیرامون این جریان جمع می‌شوند.

تاجیک افزود: از سوی دیگر همانطور که در جریان اصلاح‌طلبی عده‌ای از بغض طرف مقابل به این جریان رجوع می‌کنند، در آن جریان هم همین‌طور است، عده‌ای برای اینکه فرد و جناح خاصی رای نیاورد هرکس در مقابلش قرار بگیرد را پذیرفته و رای می‌دهند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با بیان اینکه "در این میان، عده‌ای هم ترجیح می‌دهند به کسانی اعتماد کنند که کمتر فرصت مدیریتی در جامعه داشته‌اند" گفت، به همین دلیل این عده دور هم جمع شده و رایشان را به رقیب آقای روحانی دادند.

وی تاکید کرد: اما به هر حال این موضوع را نباید فراموش کنیم که طرف مقابل ۱۶ میلیون رای دارد. عمده رای او هم در طبقات پایین جامعه بوده است؛ همانجایی که اصلاح‌طلبان ضعف و خلا دارند. همانجایی که اصلاح‌طلبان زبان توده‌های مردم را خیلی نمی‌فهمند. بسیاری از اصلاح‌طلبانی که فقط زبان نخبگان را متوجه می‌شوند و می‌توانند با طبقات متوسط رو به بالا ارتباط برقرار کنند؛ نمی‌توانند با طبقات پایین ارتباط برقرار کنند. طبیعتا بسیاری از آن فضای رای را از دست می‌دهند.

اصلاح‌طلبان بلد نیستند در ساختار رای رقیب حضور پیدا کنند

تاجیک آینده اصلاح‌طلبی را در گرو عملکرد اصلاح‌طلبان در دوره فعلی دانست و گفت: من اکنون نمی‌خواهم تحلیل کمی یا کیفی ارائه دهم، اما همین‌قدر باید بگویم که لزوما و ضرورتا یک رای جمعی در کمیتش معنا پیدا نمی‌کند بلکه با کیفیتش هم معنادار می‌شود. همانطورکه حضرت علی گفته‌اند در طول تاریخ بوده که افراد قلیلی بر افراد کثیری فائق آمده‌اند و پیروز شدند. اگر اصلاح‌طلبان می‌خواهند در چهار سال آینده دوباره موفق باشند باید از هم اکنون وارد فضایی شوند که در آن خلأ دارند.

وی در تشریح عقیده‌اش گفت: اصلاح‌طلبان باید مشقشان را در ورق‌هایی از این دفتر بنویسند که سفید است. زبان توده‌های مردم را بیاموزند و اسیر مفاهیم خودساخته و پرداخته‌ای همچون پوپولیسم نشوند. همه ما باید تلاش کنیم با توده‌های مردم رابطه برقرار کنیم. خلاهای سازمان را پوشش دهیم و چهار سال آینده بتوانیم این رای را تقویت و در سازمان رای رقیب حضور جدی داشته باشیم.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: من قبلا از دولت تقاضا کردم و الان با دگر از مسئولین تقاضا می‌کنم؛ مردم یک امانت ۲۴ میلیونی را تحویل دولت دادند که یک سرمایه اجتماعی گرانسنگ است، بعد از ۴ سال سود و ارزش اضافی‌اش پیشکش، تلاش کنند اصل این سرمایه را به مردم برگردانند.

وی خطاب به اصلاح‌طلبان گفت: به عنوان کسی که چندان عاشق و واله و شیدای دولت محسوب نمی‌شود اما دوست دارد دولت موفق باشد فرضم بر این است که اصلاح‌طلبان در شرایط کنونی با حفظ فاصله انتقادی‌شان، باید به دولت کمک کنند. آن چیزی که به ما هویت می‌دهد زبان انتقادی‌مان است وگرنه ما هم توجیه‌کننده دولت به بیان دیگری می‌شویم. ما باید در هر شرایطی فاصله انتقادیمان را حفظ کنیم، اما در عین حال، باید تلاش کنیم تا دولت کنونی موفق باشد.

آیا پیمان بستن با رقیب بر اساس عقلانیت بود؟ اصلاح‌طلبان پاسخ بدهند

وی در ادامه با اشاره به مفهوم عقلانیت و مفاهیمی که طی سال‌های اخیر به عنوان عقلانیت به جای تعامل‌های یک‌جانبه از سوی اصلاح‌طلبان در مقابل رقبا به کار رفت، نیز گفت: متاسفانه تعریف عقلانیت در میان اصلاح‌طلبان تعریف واحدی نیست. در منظر و نظر بعضی از اصلاح‌طلبان این مفهوم به سوی یک نوع عقلانیت  ابزاری گرایش دارد؛ عقلانیتی که معطوف به پیروزی است و برای رسیدن به آن به هر چیزی می‌توان متوسل شد. این عقلانیت ایجاب می‌کند تا با هر گروه و هر جناحی بتوان وحدت و ائتلاف کرد، هر فردی با هر گرایش و منشی می‌توان وارد لیست کرد، می‌توان زیر سایه غول‌ها قرار گرفت، می‌توان در برابر غول‌ها تمکین داشت. می‌توان هر دگری را ضمیمه خود کرد و هم‌افزایی داشت.

این تحلیلگر مسائل سیاسی تشریح کرد: عقلانیت در یک نگاه کلی یعنی سود و زیان را محاسبه کنیم، و ببینیم با به دست آوردن چیزی چه چیزی را از دست می‌دهیم و بالعکس. اما همیشه این سود و زیان مادی نیستند و یا سود مادی می‌تواند زیانی معنوی و روحی و روانی و احساسی در پی داشته باشد. اکنون باید به این پرسش پاسخ دهیم که وقتی به نام عقلانیت سیاسی گاه بر سر هنجارها و ارزش‌ها کوتاه می‌آییم و ایستارهایمان صیقل پیدا می‌کنند، و گاه با گروه‌های غیرخودی هم‌پیمان می‌شویم، و گاه دیگر، سوپراصلاح‌طلب می‌شویم، زمانی چپ و زمان دیگر راست و میانه می‌شویم، و در نتیجه این همه تلون و عبور و مرور گفتمانی به قدرتی دست می‌یابیم، در مقابل چه و چه‌ها از دست می‌دهیم؟ آیا به باورها و اعتقادها و اعتمادها شبیخون نمی‌زنیم و سرمایه انسانی و اجتماعی خود را به پشیزی نمی‌فروشیم؟

تاجیک خاطرنشان کرد: باید نسبت به هر هر تصمیم و تدبیرمان پاسخگو باشیم و برای طرفدارانمان توجیه کنیم که آیا واقعا چنین کاری عقلانی است یا خیر؟ آیا این عقلانیت سیاسی در قاموس اصلاح‌طلبی پذیرفته شده است؟ به تعبیر یونانیان آیا چنین رفتارهایی در اتوس و لوگوس اصلاح‌طلبی پذیرفته شده است؟

وی افزود: به رغم این ملاحظات نظری و عملی، من نیز می‌پذیرم که گاه عقلانیت حکم می‌کند در بعضی مواقع و شرایط ضرورتا نباید فاصله‌ها را تشدید و فضای آنتاگونیستی ایجاد کرد و می‌توان فضای سیاست را آگوستونی کرد.

این استاد دانشگاه گفت: اما با عقیده مخالفم که به نام عقلانیت سیاسی امروز با یک شخص و گروه یار غار شویم و فردا با فرد و گروه "ب" و «ج» و «د» و «ی». من فکر می‌کنم بالاخره یک جا سیاست ما باید معطوف به اخلاق باشد. جایی باید اخلاقیات ما ناظر و محاط بر سیاست باشد. ما نمی‌توانیم عقلانیت را صرفا ناظر بر منفعت بدانیم.  

اصلاح‌طلبی جریانی نخبه پرور و نخبه طلب است

تاجیک در ادامه گفت: هر گروه و فردی دیگری که بخواهد در جامعه هژمونیک شود به صورت یک آلتراناتیو جلوه کند لاجرم باید زیر سایه اصلاح‌طلبی بیاید. اصلاح‌طلبی جریانی نخبه‌پرور و نخبه‌طلبی است که از استعداد تولید و بازتولید گفتمان برخوردار است، و دقیقا از آن رو که گفتمان اصلاح‌طلبی گفتمانی زمان‌پرورده و نیازپروده است مانا و پویا است و برترین آلترناتیو جامعه ما در دهه آینده نیز خواهد بود.

وی ابراز عقیده کرد: به نظر من اصلاح‌طلبی احتیاج ندارد که تغییر روش و منش دهد تا بتواند با توسل به دیگران امکان بازیگری سیاسی و کسب قدرت بیابد، برای تحقق این مهم می‌تواند به این پتانسیل و استعداد عظیمی که در پس و پشتش نهفته است نگاهی بیاندازد. در این جوان‌های خوش‌فکر و باانگیزه نیروهای آینده خود را جستجو کند. این‌ حرف‌ها ناقض این نیست که در شرایطی که لاجرم باید روابط با سایر گروه‌ها را به صورت موازی و هم‌افزا پیش ببری، دریغ و پرهیز کنی؛ اما باید دید که در آن حرکتی که انجام می‌شود چه می‌دهی و چه می‌گیری و یا چه هزینه‌ای را به کلیت و تمامیت و شخصیت جریان اصلاح‌طلبی وارد می‌کنی.

آیا زمان چابک‌ترکردن ساختارهای دولتی نرسیده است؟

در بخش دیگری از این گفت‌وگو تاجیک به تحلیل رفتار مردم در مقابل عملکرد دولت آتی پرداخت و گفت: امروز هدایت مردم، پیش از اینکه در سخن و کلام نهفته باشد در کنش، تدبیر و تصمیم نهفته است؛ اینکه عملا دولتی که بر سر کار آمده با زبان کنش و نه با زبان کلام کارآمدی خود را عرضه بدارد. مردم ما منتظر هستند تا ببینید آیا در ساختار تشکیلاتی دولت، تغییری حاصل می‌شود یا خیر؟ آیا مدیران فقط یک جابجایی صوری دارند و یا نه نیروهای باطراوت و حرفه‌ای‌تر و با انگیزه‌های بیشتر و شاداب‌تری جایگزین آنان می‌شوند.

وی در همین راستا ادامه داد: آیا این ساختار سنگین‌پا و کرخت و خسته دولتی را می‌خواهد و می‌تواند به سوی کوچک‌شدن و توزیع قدرت رهنمون کند؟ ‌آیا با کوچک‌تر شدن دولت شاهد رشد نهادهای مدنی خواهیم بود تا مردم امکان سیاست‌ورزی بیشتری داشته باشند، و یا همچون گذشته دولت در همه سطوح، در همه سرای قدرت و در همه تصمیم‌ها و تدبیرها خصوصی و عمومی حضور خواهد داشت؟

وی با اشاره به ضرورت تغیرات بنیادین در ساختار دولت خاطرنشان کرد: در شرایط فعلی این سوال پیش می‌آید آیا دولت بعد از گذشت چهار سال لازم نیست ساختار را چابک‌تر کند و یا اراده‌اش کماکان بر تداوم و نقویت تشکیلات سنگین‌پا با با بروکراسی عریض و طویل و تصمیم‌ها و تدبیرهای عقیم تعلق می‌گیرد؟

تاجیک ادامه داد: از سوی دیگر مردم منتظرند ببینند درسطح لایه‌های رفتاری و سطح سیاست‌های مدیریتی چه تغییراتی حاصل می‌شود. آیا دولتمردان ما چشم‌ها را می‌شویند و به سیاست‌ها طور دیگری نگاه می‌کنند و یا کماکان ادامه‌دهنده روند گذشته هستند.

وی تصریح کرد: به نظر من زمان این گذشته که با زبان و کلام زیبا و فریبا افکار عمومی را جهت بدهیم. یکی از نشانه‌های بلوغ مردمان این است که به طور فزاینده‌ای زبان کنش را فهم می‌کنند. اگر ما بخواهیم آینده را تعیین و تدبیر کنیم دولت باید در این چند سطح حرکت‌هایی را انجام دهد تا مردم در چند سال آینده از تصمیم خود پشیمان نشوند.

اصلاحات خوب عمل نکند، در ۴ سال آینده چرخش رادیکالی خواهیم داشت

این تحلیلگر سیاسی در تشریح فضای فعلی سیاست در ایران گفت: توجه داشته باشیم که به هر علت تاریخی، فرهنگ سیاسی ما به یک فرهنگ سیاسی دیجیتالی تبدیل شده است. یک فرهنگ سیاسی صفر یا صد. کمتر تعادل دارد و بیشتر به صفر و صد گرایش دارد. یا با ما یا بر ما، یا دوست ما یا دشمن ما، یا رومی روم، یا زنگی زنگ، ‌یا سیاه یا سفید.

وی سپس با اشاره به نوع رقابت‌های انتخاباتی، افزود: تجلی و ترجمان این فرهنگ سیاسی دیجیتالی را می‌توان آشکارا در مناظره‌های تبلیغات انتخاباتی اخیر دید، جایی که یکی ۹۶درصد را مقابل ۴ درصد قرار می‌دهد؛ یکی دیگر آرامش و امنیت را مقابل ناآرامی و بحران و تهدید می‌گذارد.

تاجیک خاطرنشان کرد: هیچ تردیدی نباید داشته باشیم که اگر تدبیر نکنیم چرخش و جایگزینی که در این چند دهه تجربه کردیم حادث خواهد شد. اگر دولت، شورای شهر، مجلس، شهردار و اصلاح‌طلبان نقش تاریخی خود را به خوبی و زیبایی انجام ندهند و باقدرت پیش نروند یا اسیر حاشیه‌ها شوند و متن را فراموش بکنند حتما در ۴ سال آینده چرخش رادیکال را خواهیم داشت. در آن زمان گناه به گردن کسانی است که می‌دانستند اما تمهیدی و تدبیری نکردند. 

وی اظهار کرد: شرایط داخلی کشورمان و شرایط بین‌المللی به ما می‌گوید که به لحاظ عقلایی ما باید در جهت استقرار یک دولت با اقتدار و باثبات تلاش کنیم. اکنون وقت حاکمیت دولت‌های ضعیف نیست. شرایط فراملی ما حکم می‌کنند تا یک دولت مقتدر داشته باشیم. این ثبات و اقتدار ایجاد نمی‌شود مگر اینکه این دولت در وظایف ذاتی که به آن مربوط است موفق شود.

در برطرف کردن شکاف‌های قومیتی موفق نبودیم

تاجیک با بیان اینکه "دولت باید در عرصه فرهنگ و اشتغال، اقتصاد و اجتماع موفق شود" گفت: زیر پوست شهرما غوغایی است. ایران امروز ما از آسیب‌ها و مشکلات زیادی رنج می‌برد؛ مشکلاتی دارد که هر روز حادتر می‌شود. فساد اخلاقی و فاصله طبقاتی جامعه را رنج می‌دهد. از طرف دیگر یک نوع نارضامندی و احساس بی‌قدرتی و نارضامندی سیاسی، انفعال سیاسی، فربه‌تر شدن قشر خاکستری و زیبای خفته در سراشیبی تشدید و تعمیق قرار گرفته‌اند.

وی به مسائلی چون شکاف قومیتی و جنسیتی اشاره کرد و یادآور شد: از سوی دیگر چندان در برطرف کردن شکاف قومیتی هم موفق نبودیم تا میان قومیت‌های مختلف پلی بزنیم. این شکاف هم به اشکال گوناگون دارد تشدید می‌شود. فضای سیاسی جامعه ما متشنج است، و ساحت و سطحی دیگر، شاید در طول دوران پساانقلاب، ما چنین شرایط متحول و متشنج و ناسازگار منطقه‌ای را تجربه نکرده‌ایم. بعد از ۴ دهه روابط ما بیش از همیشه با کشورهای همسایه به ویژه عربستان خصمانه‌تر و بحرانی‌تر شده است.

تاجیک با اشاره به شرایط منطقه خاورمیانه و دخالت قدرت‌های بزرگ گفت: همچنین ما در شرایط جهانی هم با مشکلات جدی روبرو هستیم. طبیعتا آمریکا و ترامپ هم یکی از تهدیدات جدی است که هم شرایط بین‌المللی و هم شرایط منطقه‌ای را برای ما ناامن کرده‌اند. در  اثر تحریم‌های اقتصادی و تشدید فزاینده آنان وضعیت اقتصادی جامعه هم متحول شده است. در چنین شرایطی عقل سیاسی حکم می‌کند تا دولتی مقتدر داشته باشیم. این جا همان نقطه‌ای است که طرف‌داران دولت باید ظرفیت عقلایی خود را افزایش دهند. باید ببینند در فردای روزی که دولت را تضعیف می‌کنند چه می‌شود و در فقدان یک دولت مقتدر چگونه می‌شود این قدرت را تقویت کرد. البته من نقد و نقادی دولت را عین حمایت از آن می‌دانم.

چاره‌ای جز فرصت دادن به زنان، جوانان و اقلیت‌های قومی و مذهبی نیست

در بخش دیگری از این گفت‌وگو، تاجیک در پاسخ به این سوال که حضور زنان و جوانان در دولت آتی تا چه اندازه اهمیت دارد، گفت: به نظر من اقلیت‌های قومی و مذهیی را هم باید به این لیست اضافه کنیم. امیدوارم شرایطی در سیاست ما ایجاد شود که ما لازم نداشته باشیم برای زنان و جوانان و قومیت‌ها سهیمه بگذاریم. شرایطی ایجاد شود که ا گر روزی شایستگان ما برای ورود به یک شورا و یا دولت تماما زن یا جوان یا از اقلیت‌ها بودند، ‌بتوانند حضور داشته باشند.

وی ادامه داد: تا این فرهنگ جا بیفتد که ما احتیاج نداشته باشیم تفکیک کمی انجام دهیم، به یک فرصت تاریخی احتیاج داریم. در شرایط کنونی طبیعتا دولت باید اقبال بیشتری به خانم‌ها نشان دهد. ما ناگزیر هستیم تا در این فرصت تاریخی به جوان‌ها و خانم‌ها مجال دهیم. تا مجال ندهیم دانش و تجربه کسب نمی‌شود. طبیعی است وقتی مجال می‌دهیم ممکن است آماتور بودن یک جوان و غیرحرفه‌ای بودن یک زن هزینه‌هایی هم داشته باشد، اما تحمل این موضوع لازمه رسیدن به توسعه است.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: بی‌تجربه بودن زنان و جوانان مانع از این نمی‌شود که ما فضا را به روی آنها بگشاییم. ما نباید حساسیت‌های مربوط به اقلیت‌های قومی و مذهبی را افزایش دهیم. باید تلاش کنیم همه با هم به عنوان شهروندان درجه یک جامعه که حق و حقوقی متوازن و برابر شامل حالشان می‌شود، از فرصت‌های موجود در جامعه به صورت برابر استفاده کنند نه اینکه فرصت تنها به یک عده‌ای خاص داده شود.

وی با بیان اینکه "تصور من این است که دولت آینده،  تلاش دارد تا فضای بیشتری به جوان‌ها بدهد و همچنین تلاش دارد تا در فضای مدیریتی‌اش ضریب سنی را کمتر کند" گفت: بعضا از میانگین سن ۵ تا ۱۰ سال پایین‌تر نسبت به متوسط سنی دولت کنونی صحبت می‌شود که امیدواریم متحقق شود.  

در حال حاضر در جریان های سیاسی چیزی به نام گفتمان وجود ندارد

این تحلیلگر مسائل سیاسی در پاسخ به پرسش‌هایی در ارتباط با مفهوم گفتمان در علوم سیاسی ایران گفت:  گفتمان در فضای سیاسی اکنون ما صرفا یک نام است،  اما به لحاظ علمی این مفهوم حیثیتی دارد. گفتمان یک زنجیره معانی است. در این منظومه معانی هر معنی باید نسبت به معانی دیگر هم‌پوشانی داشته و در یک راستا قرار بگیرد. در حال حاضر در جریان‌های سیاسی چیزی به نام گفتمان به معنای دقیق آن وجود ندارد. ما  در صحبت‌های عامیانه‌مان از گفتمان استفاده می‌کنیم. بعضا جای گفت‌وگو از واژه از گفتمان استفاده می‌کنیم یا تراوشات نظری خودمان را گفتمان می‌نامیم.

وی ادامه داد: برای تدوین و تقریر گفتمان باید بستر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، معرفتی، تاریخی و... را درک کرد و عمل و کنش متناسب با این بستر را نیز فهم کرد. در فضای اصلاح‌طلبی تلاش‌هایی برای تدوین گفتمان صورت گرفته است، اگرچه کامل و کافی نیست. جلسات بسیار متمادی با حضور آقای خاتمی تشکیل شد،‌ اما کامل نشد. در آینده باید ببینیم نتیجه این تلاش‌ها چه خواهد شد. امیدوارم کتاب مانیفست نواصلاح‌طلبی که در دست نگارش دارم به زودی چاپ شود و کمکی باشد به تدوین و تقریر این گفتمان.

با درخواست بزرگان تلاش‌هایی در جریان است تا شکل جدیدی از تشکیلات اصلاح‌طلبی فعال شود

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ارتباط با شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان نیز گفت: اساس عقیده من درباره ‌شورای‌سیاستگذاری‌اصلاح‌طلبان این است که بزرگان اصلاح‌طلب،‌ به تجربه و دانش دریافتند که ما نیازمند درانداختن نوعی تشکیلات هستند و این مهم را متحقق کردند. اما طبیعی و بدیهی است که در کنار تمامی ویژگی‌های مثبت،‌ معایبی هم در ساختار و کردار این تشکیلات هست.

وی خاطرنشان کرد: باید تلاش کنیم تا این معایب بر طرف شود. با درخواست بزرگان تلاش‌هایی در جریان است تا شکل جدیدی از تشکیلات ارائه شود و ان‌شاء‌الله در آینده با شکل جدیدی از تشکیلات روبرو باشیم.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب سپس گفت: باید کاری کنیم تا اگر در آینده با یک تشکیلات از نوع  شورای سیاستگذاری هم مواجه هستیم،‌ معایب گذشته را نداشته باشد. برای رسیدن به این‌جایگاه باید تا حدود زیادی توانسته باشیم معایب را برطرف کنیم. باید یک شورای سیاستگذاری دموکراتیک که بتوان تک تک اعضایش را به خاطر تصمیم‌هایی که می‌گیرند، و تدبیرهایی که می‌کنند، نقد و استیضاح کرد، سیاستگذاری آنها را براساس قوانینی تغییر دارد، آراء تمام جریان‌های اصلاح‌طلبی در قاب و قالب آن نقاشی کرد و از انحصار عده‌ای خاص ممانعت جدی کرد.

وی یادآور شد:  امیدوارم که در آینده شاهد تحول این فضا باشم. دوستانی که در شورای سیاستگذاری مشغول فعالیت هستند را محترم می‌شمارم و فعالیت‌هایشان را پاس می‌دارم، اما در عین حال با آن فاصله انتقادی نیز دارم.

جریان اصلاح‌طلبی برادر بزرگ‌تر نمی خواهد

تاجیک تصریح کرد: من به عنوان یک ناظر بیرونی نمی‌پسندم برخی در یک شورای دموکراتیک نقش برادر بزرگ را بازی کنند. نمی‌پسندم عده‌ای به عنوان حزب بزرگ یا برادر بزرگتر یا ناظر بزرگ در این شورا نقش‌آفرینی کنند تا در بزنگاه‌های توزیع و تغییر قدرت، در پس پرده جنگ منافع و قدرت به راه بیندازد و تلاش کنند تا بیشترین نصیب و غنائم را از این جنگ به دست آورند.

وی سپس اضافه کرد: چنین اخلاقیاتی را هر چه بدانم،‌ اصلاح‌طلبی نمی‌دانم. فرض من این است که اخلاقیات اصلاح‌طلبی، ما را به همکاری، به همدلی در عین به رسمیت شاختن تفاوت‌ها و تمایزها دعوت می‌کند. معنای عملیاتی به رسمیت شناختن تفاوت‌ها، همان اشتراک عادلانه در سود و زیان یک کنش جمعی است. قرار نیست بعد از هر واقع‌ای، مواهبش نصیب عده‌ای و معایب و هزینه‌هایش نصیب عده دیگری شود.

این استاد دانشگاه همچنین گفت: به تعبیر دیگر قرار نیست بعد از هر انتخابات عده‌ای راهی پاستور و عده‌ای هم راهی اوین شوند. نمی‌شود عده‌ای تمام سود بازی را به سمت خودشان و هزینه‌ها را به سمت عده‌ای دیگر هل دهند. امیدواریم در جریان اصلاح‌طلبی اینگونه نباشد اما به هر حال تشکیک‌ها و تردیدهایی در این زمینه وجود دارد.

خاتمی نمی‌خواست از خود برای مردم بت بسازد

تاجیک در بخش پایانی این گفت‌وگو و در پاسخ به این پرسش که آیا بعد از آیت‌الله هاشمی و یا خاتمی جریان میانه‌رو و اصلاح‌طلب نیازمند لیدر و یا پیش‌رو هستند گفت: مرحوم بازرگان در دفاعیات ۴۲ خود حرف قشنگی می‌زند، ‌می‌گوید در فرهنگ سیاسی و عامه مردم ایران شاه از یک منزلت رفیع برخوردار است؛ ما حتی وقتی می‌خواهیم به کلماتمان وزن دهیم یک شاه پسوند یا پیشوندش می‌آوریم، مثل شاه‌کلید یا شاه‌بیت. حتی به حضرت امیر می‌گوییم شاه عرب. بالاخره این موضوع در فرهنگ سیاسی ما وجود دارد که دموکرات‌های ما هم به دنبال شاه هستند و بالاخره هر طوری که میسر و میسور باشد تولید شاه می‌کنند و بعد به گردش حلقه می‌زنند و به دورش طواف می‌کنند.

وی تاکید کرد: این موضوع در فضای اصلاح‌طلبی پسندیده نیست. من یادم هست دور دوم انتخابات آقای خاتمی با توجه به اینکه مشاور ایشان  و مسئول مرکز تحقیقات استراتژیک بودم، هماهنگ کردم تا افکار ایشان را به صورت کتاب‌های ساده با عناوینی مثل خاتمی و امنیت، خاتمی و گفت‌وگوی تمدن‌ها و...در ۱۵ جلد چاپ کنیم و در اختیار دانش‌آموزان قرار دهیم. می‌خواستیم با ۴۰ میلیون از خانواده‌های دانش‌آموزان رابطه برقرار شود. وقتی طرح به دست ایشان رسید دو نکته را مطرح کردند که سند این موضوع هم به ثبت کتابخانه ملی رسیده است.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب ادامه داد: با اینکه ایشان از این اقدام تشکر کردند، اما گفتند چرا می‌خواهید یک شخص را بزرگ کنید؟ چرا مردم را متوجه بزرگی‌های خودشان نمی‌کنید؟ اگر می‌توانید ایده بدهید، چرا مردم را نسبت به قهرمانی‌های خودشان آگاه نمی‌کنید؟ چرا از خاتمی قهرمان می‌سازید؟ دومین نکته این بود که ایشان به من گفتند به چه حقی می‌خواهی چنین کار بکنی؟ حتی یک ریال یا یک دقیقه از بیت‌المال یا وقت اداری‌ات را نمی‌توانی صرف این موضوع کنی.

وی افزود: یک رئیس جمهور در آستانه دور دوم انتخابات که به رای مردم احتیاج دارد، مکتوب به مشاورش می‌نویسد که چنین کاری نکنید؟ ما به این منش احتیاج داریم. منش اصلاح‌طلبی همین است. مردم به این تفکر رای داده‌اند و  جذب ایشان شدند. ایشان هیچ وقت، خودمحور نبود و در عین حال قابل نقد بود. کسی مثل من به خودش اجازه می‌داد مشاور ایشان باشد،‌ اما نقدش نسبت به دولت اصلاحات همیشه پابرجا بود. نقدش را تلویزیون نشان می‌داد و کیهان تیترش می‌کرد.

تاجیک در ادامه این خاطره تصریح کرد: خیلی‌ها به ایشان می‌گفتند که من را کنار بگذارند اما از آنجایی که منش نقدپذیری را به صورت یک فرهنگ در وجودشان رشد داده بودند، نه تنها متعرض من نمی‌شدند بلکه راه را برای انتقادات هموار می‌کردند. ما امروز به چنین شخصیت‌هایی احتیاج داریم که از خودشان بت نساخته باشند و در عین حال در معرض نقد مردم قرار بگیرند. من معتقدم در آینده باید چنین منشی به صورت فرهنگ دربیاید تا ما هم نماد آن چیزی باشیم که از آن حرف می‌زنیم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.