عضو سابق حزب جمهوری اسلامی تاکید کرد: شهید بهشتی معتقد بود اگر مجموع شایستگی های فردی که خارج از حزب است، بیش از فردی که عضو حزب است باشد، در این حالت باید از فرد غیر حزبی حمایت کنیم.
محمدرضا واعظ مهدوی در مراسم بزرگداشت شهید بهشتی که شب گذشته _ یکشنبه 11 تیر_ در محل کانون توحید برگزار شد، گفت: شخصیت های بزرگ تاریخ ساز شاید عمدتا نقش و جایگاه چشم گیرشان به خاطر یک وجه و یا یکی از وجوه شخصیت اجتماعی شان باشد. اگر بخواهیم مهمترین وجوه شخصیتی شهید بهشتی را بیان کنیم باید انضباط تشکیلاتی و انسجا فکری و توان سازماندهی ایشان است. به گونه ای که می توان ایشان را الگوی سازماندهی تشکیلاتی دانست و تشکیل حزب جمهوری اسلامی بر همین اساس بوده است.
وی در بخش دیگری از سخنرانی خو با بیان خاطره ای دوران فعالیت خود در حزب جمهوری اسلامی ایران؛ افزود: یکی از سرفصل های دروس حوزه در حزب « ضرورت تشکیلات» بود که شهید بهشتی تدریس آن را برعهده داشت.
این عضو سابق حزب جمهوری اسلامی افزود: شهید مطهری معتقد بودند برای انجام یک کار تشکیلاتی منسجم نمی توان به جلسات پراکنده اکتفا کرد و از این رو تصمیم گرفتند با آقایان باهنر، مرحوم هاشمی، مقام معظم رهبری، مهندس موسوی بر مبانی کار و بررسی کنند که این هسته اصلی کتاب «مواضع» ما را تشکیل داد.
وی با اشاره به یکی از این جلسات هم اندیشی که محور آن چالش و پارادوکس تفکر تشکیلاتی، نظم و انضباط تشکیلاتی و نظام شایسته سالاری بوده است؛ گفت: حرفه های مختلف در معرض چالش های متفاوتی قرار دارد و چالش کار تشکیلاتی تعصب تشکیلاتی است.
واعظ مهدوی ضمن اشاره به اینکه عمده چالش ها بین شهید بهشتی و یکی دیگر از اعضا بر سر این موضوع بود؛ ادامه داد: آقای بهشتی معتقد بود حزب جمهوری اسلامی در مواجهه شایستگی های فردی که داخل حزب است و فردی که بیرون حزب است، سه حالت وجود دارد. حالت اول اینکه مجموع شایستگی های فردی که داخل حزب است از فردی که بیرون حزب قرار دارد بیشتر باشد و در این حالت ما فرد حزبی را انتخاب می کنیم، حالت دوم اینکه شایستگی ها و ظرفیت های فرد خارج حزب با نیروی حزبی یکسان باشد؛ در این حالت ارزش تشکیلاتی به مجموعه ارزش های فرد حزبی افزوده می شد و ما فرد حزبی را انتخاب می کنیم. حالت سوم اینکه مجموع شایستگی های فردی که خارج از حزب، بیش از فردی که عضو حزب است باشد و در این حالت باید فردی که بیرون از حزب است را انتخاب کنیم.
وی ادامه داد: دوست دیگری در مخالفت با شهید بهشتی گفت « یک نیروی حزبی سال ها برای حزب فداکاری و خودسانسوری کرده است اما در چنین شرایطی دیگری را به او ترجیح دهیم؟! این رفتار به ساختار حزب لطمه می زند و باعث از بین رفتن انگیزه کار حزبی می شود». اما شهید بهشتی بر مواضع خود پافشاری می کرد و در نهایت تاکید کرد اسلام به ما چنین گفته است و اگر به شیوه دیگری عمل کنیم تخطی از اسلام است.
وی ادامه داد: شهید بهشتی در این مسئله را در انتخاب نخست وزیر عملا نشان داد و حزب جمهوری اسلامی با وجود چهره های شایسته در حزب، از فردی غیر حزبی حمایت کرد. و در انتخاب بین جلال الدین فارسی و شهید رجایی سرانجام آقای رجایی انتخاب شد و این رویه تا پایان حضور ایشان در حزب به چشم می خورد.
واعظ مهدوی در پایان گفت: هیچگاه ما نشنیدیم با وجود شکایت های بنی صدر به حضرت امام (س) مبنی بر اینکه حزب مانع از فعالیت های ما می شود، ایشان در مخالفت با حزب جمهوری با بنی صدر همراهی کرده باشد. اما شاید بعدها که امام فرمودند «حزب و فعالیت فعلی تشکیلاتی به نفع نظام و انقلاب نیست» نشان از تغییر مشی در حزب جمهوری اسلامی در مقایسه با زمان حضور بهشتی داشت.