وزیر پست و تلگراف دولت سازندگی که تجربه یک دوره کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را در کارنامه سیاسی خود دارد در ضمن بیان تجربه خود از حضور در رقابت های انتخاباتی سال 92، فضای سیاسی کشور در سال 96 را تحلیل می کند.
غرضی اعتقادی به فعالیت حزبی و جناحی ندارد و معتقد است در نظام اسلامی افراد باید همانند سرباز وارد میدان شوند و شمشیر بزنند و سیاسی کاری و توجه به منافع حزب و جناح باعث می شود که منافع عمومی مردم نادیده گرفته شود.
آنچه در ادامه می آید متن گفت و گوی خبرنگار جماران با سید محمد غرضی است:
آقای مهندس! اعلام حضور آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری را چطور ارزیابی می کنید؟
طیف اصولگرا در یکی دو سال اخیر نتوانسته به اجماع برسد و دارد زمینه های اجماع را فراهم می کند که بتواند از تعدد کاندیداها جلوگیری کند تا در انتخابات بتواند برنده شود. با مکانیزمی که به وجود آوردند آقای رئیسی را دارند مطرح می کنند که بتواند اجماع را حاصل کند. البته اینکه موفق شوند در ستادشان اجماع حاصل کنند دلیل بر این نمی شود که در بدنه هم بتوانند اجماع حاصل کنند. چون آقای رئیسی در سیاست، کارحزبی و گروهی و اداره کشور تجربه ندارد. اما اصولگراها به دنبال کسی می گردند که حداقل از قبل ضایعه نداشته باشد یا اینکه امتحانش را پس نداده باشد تا بتوانند در جامعه به وجه مطلوب او را مطرح کنند.
یعنی فقط با این استراتژی آقای رئیسی انتخاب شده که کارنامه قبلی ندارد؟
نسبت به کاندیداهای دیگر اصولگرا که قبلا شرکت کردند و توفیقی نداشتند ضایعه ایشان کمتر است.
چند نفر دیگر از اصولگرایان که حتی در لیست پنج نفره جمنا جای نگرفتند اعلام کردند که در انتخابات می مانند.
به دلیل همین است که ظرف یکی دو سال گذشته ستاد سعی می کند که اجماع به وجود بیاورد ولی اجماعی به وجود نیامده است.
اگر اجماع به وجود نیاید چه تأثیری روی رأی اصولگرایان خواهد داشت؟
بدنه اصولگرایان چند قسمت می شود و همان اتفاق سال 92 می افتد.
یعنی در نهایت منجر به شکست آنها می شود؟
پیش بینی شکست را کنار بگذاریم که انرژی منفی به جامعه نفرستیم ولی نتیجه آن همین گفته شما است.
حضور آقای رئیسی چقدر می تواند به افزایش مشارکت مردم و داغ شدن فضای انتخابات کمک کند؟
به شرط اینکه آقای رئیسی بتواند برنامه هایی را ارائه کند که رضایت مردم را جلب کند و اینکه چقدر ایشان توانایی جلب رضایت مردم را داشته باشد، بستگی دارد و از قبل نمی شود پیش بینی کرد.
با توجه به شرایط موجود فکر می کنید که این انتخابات شبیه کدام یک از انتخابات های گذشته می شود؟
به شدت جامعه تحرک دارد و می خواهد انتخابات خیلی پر باری را داشته باشد؛ به دلیل اینکه در درجه اول چهار سال آینده کشور تعریف می شود و از آن مهمتر اینکه ملت احساس می کند که شرایط منطقه خیلی سنگین تر شده و نیروهی مختلف وارد مسائل خاورمیانه ای شدند و ایران سهم بسیار بالایی در این زمینه دارد و آمریکایی ها نشان می دهند حرکاتی که می کنند برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران است. لذا مردم سعی می کنند به خارج نشان دهند که در انتخابات شرکت می کنند و قوی هم شرکت می کنند. کسانی هم که این زمینه رنگ خاکستری دارند باید بدانند که ضرر عدم تحرک در انتخابات و یا عدم شرکت در انتخابات به مراتب بیشتر از نفعی است که در ذهن قشر خاکستری هست.
معمولا در انتخابات های ریاست جمهوری که پس از چهار سال اول یک رئیس جمهور برگزار می شود انتخابات های داغی را شاهد نبودیم. نظر شما در این مورد چیست؟
انتخابات در دست دولت است و خود دولت بر قضیه انتخابات حاکم می شود که این امر یک نقص در قانون به حساب می آید. وقتی که دولت هم کاندیدای انتخابات و هم مجری است، برای اینکه نیروهای مختلف را وارد میدان انتخابات کند تلاش وافری نمی کند و بعد چون ابزار وزارت کشور را در دست دارد مقداری دل چرکینی در مجموعه های دیگر به وجود می آید که شرکت در این کار را خیلی مفید نمی دانند.
لذا ممکن است همین ذهنیتی که شما دارید که انتخابات ممکن است خیلی پر شور نباشد به وجود بیاید. اما این دفعه بر خلاف دوره های قبل مشکلات کشور و مخصولا بیکاری، گرانی، تورم و امثال آن خیلی رخ نموده و به نظرم این اتفاق این دفعه نمی افتد و مردم پای کار انتخابات بیشتر هزینه و ایستادگی خواهند کرد.
بیکاری و تورم که مشکلات تازه ای نیست.
این دفعه این مطلب مطرح است که این سنت در اذهان رشد کرده که حتما رئیس جمهور قبلی تبدیل به رئیس جمهور بعدی شود و مردم احساس می کنند که حتما باید تکلیفی را انجام دهند.
فکر می کنید که مناظره های انتخاباتی شبیه به کدام دوره می شود؟
هرگز مناظره انجام نشد. یعنی مناظره ها یا تبدیل به میدان جنگ و توهین شد و یا مثل سال 92، که من هم جزو کاندیداها بودم، اصلا فرصتی برای مناظره نشد. سال 92 هشت نفر را می نشاندند و صدا و سیما به جای اینکه مدیریت کند ریاست می کرد و مطالب خیلی جزئی را مطرح می کردند. آنجا هم من گفتم که مسأله اداره کشور است و دعوای اشخاص و دعوا بر سر کلمات مناظره نیست و هرگز هم شکل مناظره نداشته است.
در دوره قبل دو جلسه برگزار و 11 دقیقه سهم من شد که 30 ثانیه به آخر هم مدیر جلسه به من گفت 30 ثانیه وقت دارید؛ این که اداره کشور نمی شود. پیشنهاد من این بود که جلسات ادامه داشته باشد و آقای ضرغامی پیغام فرستاد که همین دو جلسه کافی است. من پیشنهاد داشتم که مردم باید کاندیداهای خود را بشناسند؛ این همه شبکه های تلویزیونی و رادیویی هست، اینها را در اختیار مردم قرار دهید که با مردم مستقیم صحبت کنند و به سؤالات پاسخ دهند. اگر کسی هم حرف تندی می زند تحمل کنیم و جوابش را بدهیم.
ما وقتی به استان ها می رویم به یک مسجد می رویم و مثلا 50 نفر جمع می شوند در حالی که هر استان شبکه استانی دارد. پیشنهاد دیگر من این بود که اجازه دهید کاندیداها به شبکه های استانی بروند و با مردم استان صحبت کند.
اصلا عقل اجماعی و اجتماعی و اینکه انتخابات حق مردم است رخ نمی کند و تصمیم های مدیریتی دخالت می کند و می گویند صلاح نیست و شبکه برنامه دارد. چه برنامه ای مهمتر از انتخابات ریاست جمهوری؟ در همه کشورها برای اینکه حرف زده شود و ملت به اقناع برسد به اندازه کافی فرصت داده می شود که از رسانه ها استفاده شود. اینجا با صورت های خیلی ضعیف اجتماعی برخورد می شود و حرف هایی می زنند که نه می شود اثبات و نه می شود رد کرد و مردم هم قطبی می شوند. در حقیقت مدیریت بر انتخابات چه به لحاظ سیاسی، چه به لحاظ اجتماعی و چه به لحاظ ابزاری خیلی محدود است. لذا خیلی اقبال قلبی نمی شود و اقبال اجباری می شود.
از سوی دیگر مناظره باعث می شود که دو طرف حرف های خود را بزنند.
دو طرف رو در رو؛ نه هشت نفر و یا شش نفر رو در رو.
یعنی شکلی از مناظره که سال 88 اجرا کردیم؟
آنها مناظره نبود؛ جنگی بود که نتایج آن را هم دیدیم. مناظره را باید آدمی اداره کند که بر امور کشور مسلط باشد و بعد اینکه طرفین که می خواهند صحبت کنند نگذارد که به فحاشی و تهمت برسد. آدمی که آن جلسه را اداره می کرد از هر دو نفری که آنجا مناظره می کردند ضعیف تر بود و حرفش را گوش نمی کردند؛ بعد هم خود دستگاه صدا و سیما توانایی این را که بتواند قضیه را ختم کند ندارد.
مثلا سال 92 آقایی که آنجا نشسته بود هم خودش نظر داشت، هم نفری کنار او نشسته بود که دائم به او خط می داد و هم از صدا و سیما دستورالعمل صادر می شد. این آدم نه آزاد و توانمند است و نه می تواند این کار را انجام دهد. مگر شما مناظره های سایر کشورها را نمی بینید؟ مثلا در آمریکا که بین آقای ترامپ و خانم کلینتون مناظره بود، آدمی که به عنوان مجری آنجا نشسته بود اعتبار اجتماعی بسیار بالایی داشت و توانایی کنترل حرف زدن و توانایی اینکه بتواند خودش را کنترل کند را داشت. مناظره به آن مفهوم درست است ولی چیزی که ما برگزار می کنیم مناظره نیست.
من گفته بودم که این هشت نفر دو به دو با هم مناظره کنند و گفتند وقت نداریم و نمی شود. این چه حرفی است که می زنید؟ برای تعیین مصالح کشور وقت ندارید؟
صدا و سیما خودش را از مجموعه قدرت سیاسی بالاتر می داند و دائم خط می دهد و اگر خطش اجرا نشد تخریب می کند. این تا حالا به ضرر صدا و سیما بوده است. مردم به راحتی می فهمند که صدا و سیما خودش خط دهی می کند. صدا و سیما ابزار انتقال اطلاعات است؛ نه تشخیص دهنده مصالح ملی و مصالح کشور، انقلاب و مردم. این هم از معضلاتی است که اگر من تأیید شدم این مسائل را در حدی که بتوانم مطرح می کنم.
مشکل دیگری که ما اینجا داریم این است که یک تعدادی می آیند از شورای نگهبان تأییدیه می گیرند و انرژی کشور را می گیرند و بعد یکی یکی یا انصراف می دهند و یا به نفع دیگری کنار می روند. این خیلی نقض غرض است. شما عزیز مسلمان متدینی که کشور را می شناسی اگر می خواهی کنار بروی چرا وقت مردم را می گیری؟ چرا تا آخر نمی مانی؟ وقتی که از اول نمی دانی که می توانی بمانی و می توانی پاسخ دهی چرا وقت مردم را می گیری؟
بخشی از این امر مربوط به سیاسی کاری افراد نمی شود؟
من به اشخاص و کشور انرژی منفی تزریق نمی کنم و اصول را می گویم. فرد باید یا محکم بیاستد و از وقت، انرژی و امکانات استفاده کند و وزن خودش را به دست بیاورد و یا اینکه اگر می خواهد کنار برود و از این کارهایی که اروپایی ها می کنند انجام دهد، اینجا جمهوری اسلامی و نباید از هر ابزاری استفاده کرد. با این کارها جمهوری اسلامی و کاندیدا بدنام می شود و وقت مردم گرفته می شود و نتیجه هم ندارد.
اتفاقا به نظر می رسد که در انتخابات پیش روی، هر دو جناح روی این آمدن و کنار کشیدن ها و مناظره حساب باز کرده اند.
ضرر می کنند. خدای ناکرده اگر در ذهن و عمل کسی تغایر باشد آسیب می بیند. به فقه من اگر کسی در امری مصمم نباشد و در آن اقدام کند گناهش به مراتب از صوابش بیشتر است.
به نظر می رسد پنج کاندیدایی که از طرف جمنا انتخاب شدند کسانی هستند که بتوانند وارد این بازی شوند.
وارد مصادیق نشوید و کلی حرف بزنیم که حرف من و شما اثر داشته باشد. وقتی مصادیق را مطرح می کنید دلخوری و نگرانی به وجود می آید. اگر اصل را رد کنید مصداق هم رد می شود ولی من حاضر نیستم در امور اشخاص دخالت کنم.
حضور خود شما در انتخابات قطعی است؟
من 60 سال که در میدان مبارزه برای احقاق حقوق مردم شمشیر می زنم. شما کسی را پیدا کنید که به اندازه طول و عرض زندگی من وسط میدان شمشیر زده باشد.
تا آخر در رقابت های انتخاباتی می ایستید؟
من 60 سال است در میدان هستم و دفعه قبل محکم آمدم و الآن هم تا نفس دارم می ایستم. من تا توان داشته باشم در مسیر مبارزه برای احقاق حقوق عامه مردم محکم شمشیر می زنم و عضو هیچ گروه، دسته و جمعیتی هم نبوده و نیستم و انعکاس دهنده حرف عامه مردم هستم.
یعنی مستقل از جناح های سیاسی حضور پیدا می کنید؟
من سرباز انقلاب هستم و به حزب و امثال آن خیلی اقبال نمی کنم. سربازی در میدان انقلاب واجب شرعی است. اسم و رسم برای خود درست کردن و مردم را به دنبال خود کشیدن را ضرر می دانم.
از مشروطه تا به حال این احزاب و گروه ها و اشخاص و این روابط هیچ گونه نفعی برای جامعه نداشته است؛ اگر خالصانه و به عنوان سرباز عمل کردید شما مدافع ملت هستید و اگر با اسم و رسم عمل کردید مدافع خودتان هستید. من مدافع خودم نیستم.
چپ نمی تواند دولت نگه دارد و راست نمی تواند ملت نگه دارد. الآن هم چپ و راست دچار تناقضات خیلی زیادی هستند و راست نمی تواند ستادش را نگه دارد و چپ هم دچار معاذیری است که مثلا مناظره را قبول ندارد؛ اینها مفید نیست.
فکر می کنید آقای روحانی می تواند در این دوره از انتخابات موفق شود؟
قطعا وضع امروز آقای روحانی از سال 92 بهتر نیست. وقتی از من خواستند که نظر بدهم گفتم که رئیس جمهور، رئیس جمهور کل کشور است. آقای روحانی این قاعده را رعایت نکرد و رئیس جمهور حزبش شد و این چهار سال در تناقضات حرکت کرد بنابر این حقوق عامه رعایت نشده و حقوق گروهی رعایت شده و این مطلوب نظام جمهوری اسلامی نیست که بهترین قدرت سیاسی در غرب آسیا است. ما نباید انرژی سیاسی مردم را هدر دهیم. قاعده جامعه اقتدار نظام اسلامی است ولی گروه ها و احزاب اقتدار نظام اسلامی نیستند و کارگزار هستند و شما باید حقوق عامه را به حقوق خاصه ترجیح دهید.
یکی حقوق حزبش را دنبال می کند و دیگری حقوق دولت را دنبال می کند و بعد می بینید که مردم صبح سر از خواب بلند می کنند و قیمت مواد غذایی 50 درصد بالا می رود. اینها تکلیف دولت و عموم قدرت سیاسی است. به فهم من، وقتی دولت به دلایل مختلف توانایی انجام وظایف محوله و واجب را ندارد نمی تواند ادعای انجام وظیفه کند. مگر شما وقتی که آمدید نمی دانستید کشور در چه شرایطی است؟ شما رأی آوردید و باید رئیس جمهور کل کشور باشید. دعوای بین دولت و مجلس و دعوای بین دولت و قوه قضائیه و جاهای دیگر چه چیزی از کشور باقی می گذارد؟ علت اصلی این که شورای امنیت سازمان ملل جرأت تحریم کردن ایران را پیدا کرد نتایج دعواهای سال 88 است. آمریکا اعلام کرد که ما تحریم را انجام نمی دهیم چون روی انتخابات ایران اثر می گذارد. آنها به اختلافات داخلی چشم دارند. من 28 مرداد را دیدم.