محسن هاشمی: در روزهای آخر عمر از آیتالله هاشمی رفسنجانی پرسیدم که چه کارهایی را به اتمام نرسانده اید؟ ایشان گفتند همدلی در جامعه و جهان اسلام و ریشه کن کردن فقر از جمله کارهایی است که به اتمام نرسیده است. مرعشی:آقای هاشمی در این انتخابات رد صلاحیت شد و من هم یک ساعت پیش آقای هاشمی استدلال کردم و خواهش کردم که در این انتخابات از کسی حمایت نکنید.
مراسم چهلمین روز درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی با عنوان «سردار صبر ، صلح و اعتدال» به همت دانشکده های حقوق و علوم سیاسی و فنی دانشگاه تهران عصر امروز با حضور محسن هاشمی، صادق زیباکلام، محمد علی نجفی و حسین مرعشی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، محسن هاشمی در این مراسم با تشکر از حضور مردم در مراسم های تشییع، تدفین و یادبود « آیتالله» اظهار کرد: پیام های تسلیت و همدردی فراوانی از طرف مقام معظم رهبری، آیات عظام ، فرهیختگان جامعه برای درگذشت آیتالله هاشمی صادر شد که هر کدام از این متون را باید در جای خود بررسی کرد .
او افزود: زندگی آیتالله هاشمی رفسنجانی ابعاد مختلفی دارد، ایشان در سال ۱۳۱۳ متولد شدند و تا ۱۴ سالگی در روستا بودند و بعداز آن تصمیم میگیرند که به قم برودند، سال ۲۷ با امام آشنا میشوند و مرید ایشان میشوند. به واسطه نزدیکی که با امام پیدا میکنند، امام به وی مسؤلیتهای را میدهند. اولین ماموریتی که امام به آیتالله هاشمی رفسنجانی دادند پیگیری کاپیتالیسون بود، وی با پولی که امام میدهند رادیویی خریداری و اخبار را پیگیری میکردند.
هاشمی یادآور شد: از سالهای ۴۲تا ۵۷ دوران مبارزات آیتالله هاشمی مطرح است که هفت بار دستگیر میشوند و راهی زندان میشوند، در همین دوران است که کتاب امیر کبیر را نگارش و فلسطین را ترجمه میکنند. آیتالله هاشمی رفسنجانی در زندان ۲۲ دفترچه را در باب تفسیر قرآن نوشتند که فرهنگ قرآن از آن درآمد که ۵۰ جلد آن تهیه شده است. سالهای ۵۷ تا ۶۸ دوران تثبیت انقلاب نام گرفت. ایشان بعد از فوت امام به گونهای رفتار کردند که نگذارند کشور به بیراهه کشیده شود.
او ادامه داد: در دوران جنگ آیندهنگریهایی از خود نشان میدهد، در سال ۶۱ دانشگاه آزاد و سال ۶۳ مترو را مطرح میکند، آن زمان مترو استعماری خوانده میشود اما ایشان پای این گفته علیرغم تمامی مشکلات و معضلاتی که وجود داشت، ایستاد. او با این ایستادگی نشان داد که ایران میتواند و نگاه ویژهای به آبادانی داشت. سال های ۶۸تا۷۶ که دوران سازندگی است، تلاش کردند که ایران را آباد کند و سازندگی را در کشور به فعل دربیاورد.
وی افزود: دوران بعد از جنگ با ریاست جمهوری ایشان همراه بود و در آن مقطع ایشان برای ساخت و سازهایی کشور تلاش بسیار کردند. در همان سالها او را نقد می کردند که به فرهنگ توجه نمی کنند اما در پاسخ به آنها باید گفت که انتصاب افرادی چون مهاجرانی، معین، خاتمی و فاضل در سمت وزرای فرهنگی نشان از توجه ایشان به مسئله فرهنگ بود.
فرزند ارشد آیتالله هاشمی رفسنجانی با اشاره به فعالیت های آیتالله هاشمی رفسنجانی از سال 76 تا قبل از وفاتشان گفت: طی 20 سالی که از امور اجرایی جدا شده بودند تلاش داشتند اعتدال و عقلانیت را در کشور رواج دهند. به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این رابطه زحمات زیادی کشیدند. اتفاقا در همین مسیر هم مورد آماج تیرهای زیادی قرار گرفتند.
وی با بیان خاطره ای گفت: در آخرین روزهای عمرشان سوال کردم که چه مواردی را نتوانستید به نتیجه برسانید. ایشان به چند موضوع از جمله همدلی در کشور و همدلی در جهان اسلام اشاره کردند و از سوی دیگر هم میگفتند با تمام تلاش هایی که برای برطرف سازی فقر در کشور انجام شده، هنوز این موضوع به عنوان یک معضل مطرح است. آرزوی ایشان این بود که با همدلی میان مردم و مسئولین جمهوری اسلامی، بتوان فقر را از ایران بیرون کرد.
هاشمی یادآور شد: آیتالله هاشمی به ما می گفتند که اعتراف به اشتباه و اصلاح امور هیچ اشکالی ندارد؛ چرا که هیچ کس از اشتباه کردن مصون نیست. از سوی دیگر برای حل مشکلات سیاسی پیشنهاد می دادند تا دانایی مردم در کشور ارتقاء پیدا کند چرا که با ارتقای دانایی مردم خود به خود سیاست مداران بهتری بر سر کار می آیند و امور از این طریق اصلاح میشود.
وی در بخش دیگری از این سخنرانی گفت: آیتالله هاشمی رفسنجانی به امید دادن بسیار توجه می کردند و ترویج فضای همدلی را ضروری می خواندند. ایشان به ما خاطر نشان می کردند که تا همدلی در جامعه ایجاد نشود ایران ، پیشرفت نخواهد کرد. در همین رابط هم همیشه می گفتند چهار سال اول دولت من که همدلی ها بیشتر بود رشد و توسعه کشور هم بیشتر شده بود. ایشان اصولا نظم اجتماعی و حفظ نظام را در اولویت همه امور می دانستند.
محسن هاشمی گفت: تهمتهایی به حضرت یوسف زده میشد که همین تهمتها را به آیتالله هاشمی رفسنجانی زدند که بعدها مشخص کذب هستند. سپس به مانند پیرهن یوسف که باعث بینایی پدرش شد، مرگ آیتالله نیز باعث بیداری مردم شد.
زیباکلام: حرفم را در مورد ریزش رأی روحانی پس می گیرم
بعد از سخنرانی محسن هاشمی، صادق زیباکلام به پشت تریبون رفت و صحبت های خود را این گونه آغاز کرد: من می خواهم در جایگاه وکیل مدافع و دادستان به آیت الله هاشمی نگاه کنم. به عنوان وکیل مدافع می گویم که آیت الله هاشمی فرد معتدل و میانه رویی بود. اما در مقابل در مقام دادستان می پرسم پس تکلیف برخی اتفاقات در سالهای اول انقلاب چه می شود؟
وی ادامه داد: دوباره در مورد دوران ریاست جمهوری ایشان می گویم که آیت الله هاشمی در این دوران معتدل و میانه رو بود ولی باز در جایگاه دادستان می گویم پس تکلیف برخی برخوردها در آن دوره چه می شود؟
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با بیان این که من از اساس معتقدم که ایشان تمایلی به انقلابی گری نداشت، گفت: برای این حرفم شاهد اول را از قبل انقلاب می آورم و آن مارکسیست شدن سازمان مجاهدین انقلاب در سال 54 است. این ماجرا یک طوفانی را در درون زندان و نیروهای مسلمان به راه انداخت و نیروهای مسلمانی مانند موتلفه و فداییان اسلام گفتند باید برای همیشه این گروه را کنار بگذاریم و تکلیفمان را با مسلمانان این طیف مشخص کنیم. هاشمی در کنار مطهری و طالقانی فرمولی را در این ماجرا اجرا کرد که کمترین خسارت را به مبارزه وارد کرد.
وی ادامه داد شاهد دوم من برای میانه روی هاشمی ماجرای مک فارلین است. ماجرا از این قرار بود که ما از لبنان خواستیم که گروگانهای امریکایی و اروپایی را آزاد کنند و در مقابل ما مقداری اسلحه از آن ها بخریم.
زیباکلام افزود: بنده معتقدم (هرچند ایشان به صراحت این موضوع را تایید نکرده اند) ایشان در اواسط دهه ۶۰ میخواست کار را بیشتر از این ماجراجلو ببرد. هدف نهایی آیت الله هاشمی در آن جریان این بود که به سمت تنشزدایی با آمریکا پیش برود و چه بسا رابطه ایران و امریکا را عادی کند. باید توضیح دهم که امام در جریان فکر و طرح هاشمی بودند به همین خاطر وقتی این داستان توسط اعضای تندرو برملا شد و هشت نفر از نمایندگان مجلس از آقای ولایتی در مورد این ماجرا سوال کردند امام فرمودند لحن شما از رادیو اسرائیل بدتر است.
زیباکلام با اشاره به دوران ریاست جمهوری آیتالله هاشمی و بحث سازندگی بیان کرد: بخشی از برنامههای سازندگی اقتصادی بود اما برنامه مهم اقتصادی که در دوران ایشان رخ داد این بود که اقتصاد رانتی را به اقتصاد آزاد و آدام اسمیتی تبدیل کرد که در بسیاری از کشورها این الگو جواب داده بود و هاشمی به دنبال این بود که اقتصاد بازار آزاد در ایران رواج یابد اما به زعم من نتوانست آن را اجرا کند و تنها بخشی از برنامههای اقتصادی که مربوط به سازندگی بود تا حدودی محقق شد.
وی در ادامه بیان کرد: شاهد بعدی اعتدال و میانهروی آیتالله هاشمی تلاشی بود که در سیاست خارجی انجام داد و به جد در تلاش بود تا در این زمینه اقداماتی صورت گیرد و در واقع با دنیا مشکلات را حل کند که بعدها در دولت آقای خاتمی به نام سیاست تنشزدایی معروف شد. هاشمی در دولت خود هم به دنبال تنشزدایی با آمریکا و اروپا بود اما در این مقطع هم موفقیت چندانی کسب نکرد و با آمریکا به در بسته خورد و روابط با اروپا هم به دلیل ماجرای متهم شدن ایران در ماجرایکشته شدن رهبران حزب دموکرات کردستان چندان مطلوب نبود.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با اشاره به سیاست تنشزدایی آیت الله هاشمی در منطقه گفت: در عین حال، آیت الله هاشمی در تنش زدایی با کشورهای حوزه خلیج فارس موفق شد و با عربستان و حاشیه خلیج فارس روابط مطلوبی برقرار کرد.
وی با بیان اینکه معتقدم تاکید آیت الله هاشمی بر میانه روی در اواخر دولت اول ایشان بین ایشان و نیروهای راست آن زمان شکاف ایجاد کرد ، گفت: این شکاف با اصولگرایان در دوم خرداد ۷۶ میزان اختلاف به قدری زیاد شد که دیگر جای شعارهای برادری و برابری نبود. این روند در سال آخر ریاست جمهوری خاتمی بین هاشمی و اصولگرایان کاملا آشکار بود به طوری که یاران سابق همه از احمدینژاد حمایت کردند و آقای هاشمی ماند و حمایت شکسته و بسته اصلاح طلبان. در دوران احمدی نژاد هم که دیگر این اختلافات به نقطه اوج خود رسید. به طوری که احمدی نژاد استانداری که در یکی از شهر ها به استقبال هاشمی رفته بود را برکنار کردند و بعد از ۲۲ خرداد ۸۸ شکاف و اختلافات به دشمنی با هاشمی تبدیل شد.
نویسنده کتاب هاشمی بدون روتوش با بیان اینکه اصرار بر معتدل بودن هاشمی برای این نیست که رفتارهای او را بپوشانم، گفت: بلکه دادخواستی که دارم این است که در دهه ۶۰ شخصیتی پیدا نمیشد که با برخی تندروی ها مخالفت کند. میتوانیم این اتهامها را به هاشمی وارد کنیم که با توجه به نفوذی که داشتید چه شد که اتفاقی نیفتاد و مقابلهای با این رفتاها نکردید اما من می گویم به جز مهندس بازرگان که از نظر اعتقادی و فلسفی به این مسائل معترض بود چه کس دیگری به آن وقایع اعتراض کرد.
صادق زیباکلام اضافه کرد: آنچه در دوران ریاست جمهوری هاشمی صورت گرفت برخی مورد انتقاد بود که از جمله میتوان به قتلهای زنجیرهای اشاره کرد اما باید گفت تمام بررسیهایی که در خصوص قتلهای زنجیرهای در دولت آقای خاتمی و توسط آقای یونسی انجام شد ثابت نشد که هاشمی از آنها اطلاع داشته است. بعضی ها میگویند هاشمی علم و اطلاع داشت که قرار است این اتفاقها بیفتد اما تمام تحقیقاتی که در دوران آقای خاتمی انجام دادند مشخص شد که این اتفاقات به یک جریان خود سر در وزارت اطلاعات ختم میشود. در وزارت اطلاعات و سعید امامی و هیچ جایی آورده نشده که بگویند خود رئیس جمهور اطلاع داشته و یا دستوری در این زمینه صادر کرده که ترور صورت گیرد. البته هاشمی در آن زمان رئیس جمهور بود و حداقل میتوانست از وزارت اطلاعات تحقیق کند که چرا این اتفاقات در حال رخ دادن است.
وی با بیان اینکه به عنوان کسی که از مدافع هاشمی رفسنجانی بوده و هستم، این مطالب را میگویم، گفت: کسانی که میگویند باید هاشمی برای قتلهای زنجیرهای یقه چاک میکرد، بگویند مجلس شورای اسلامی در آن زمان چه اقدامی انجام داد؟ حتی یک نطق پیش از دستور هم برای از طرف مجلس در این زمینه وجود ندارد. دادستان به عنوان مدعیالعموم چه کار کرد؟ هیچ کاری انجام نداد و البته خود قبول دارم که هاشمی به عنوان رئیسجمهور باید جدیتر برخورد میکرد اما چه کسی در آن زمان به قتل زنجیرهای واکنش نشان داد.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه منتقدان میگویند هاشمی برای توسعه سیاسی، آزادی مطبوعات و آزادی زندانیان سیاسی چه کاری انجام داده بود، افزود: دو حالت میتوانیم برای هاشمی در دوران ریاست جمهوریاش در نظر بگیریم یکی اینکه اساسا به این موضوعات اعتقاد ندارد و مخالف است و میلی هم به توسعه سیاسی نداشت که البته آقای هاشمی سنگ توسعه سیاسی، آزادی مطبوعات و زندانیان سیاسی را بر سینه نمیزد اما به مسئولان هم تکلیف نمیکرد که محدودیت ایجاد کنند و یا کسی را بگیرند.
زیباکلام تاکید کرد: اما هاشمی به سازندگی علاقه و باور داشت و در اینجا میتوان گفت بها ندادن و از بین بردن متفاوت است و هاشمی اینگونه نبود.
وی ابراز داشت: بر عکس آنکه در جامعه در مورد هاشمی گفته میشود من کسی هستم که تلخترین انتقادها را به هاشمی کرده ام. وقتی که به دیدار ایشان رفتم یک بار با بغض به ایشان گفتم که آقای هاشمی! شما در سال ۵۸ قدرت زیادی داشتید. زمانی که در نماز جمعه تهران مرگ بر بازرگان گفتند چرا واکنش نشان ندادید. اگر هیچ کس نمی دانست شما میدانستید که مهندس بازرگان یکی از وطنپرستترین و متدینترین افراد 100 سال اخیر کشور بود. اما تنها واکنشی که نشان دادید با کمی مکث گفتید ایشان سزاوار مرگ نیست. گفتم آقای هاشمی چرخ برگشت و در همان نماز در سال ۸۸ مرگ بر هاشمی گفتند. شاید اگر در سال ۵۸ شما در مقابل شعار مرگ بر بازرگان می ایستادید در سال ۸۸ مرگ بر هاشمی شنیده نمیشد.
زیباکلام با بیان اینکه بر خلاف اظهاراتی مبنی بر وجود بحران برای اصلاحات و اعتدال بعد از وفات هاشمی، گفت: در مراسم اربعین آیتالله هاشمی دیدم که دهه شصتی و هفتادیهایی که باید از او فاصله داشتند چگونه حضور یافتند و بزرگترین دستاورد هاشمی به عنوان یک فرد سیاسی و دینی این بود که نهال اعتدال و میانهروی را از یک شعار تبدیل به باور کرد.
او بیان کرد: هاشمی در سال ۹۲ از مردم خواست به روحانی که ۲ میلیون بیشتر رای نمیآورد رای دهند که روحانی ۱۹ میلیون رای آورد و قبل از فوت آیت الله هاشمی در مصاحبهای گفتم که رای روحانی در ۹۶ ریزش دارد اما امروز حرف خود را پس می گیرم. اکنون معتقدم که با فوت هاشمی سبد رأی روحانی بالا رفت. من با آن چیزی که در زمان تشییع پیکر آیت الله هاشمی جلوی دانشگاه تهران دیدم متوجه شدم ایشان چه جایگاهی را به وجود آورده است.
نجفی: مدیریت هاشمی اقناعی بود نه دستوری
سخنران بعدی این مراسم محمد علی نجفی بود که سخنان خود را به ابعاد کمتر شناخته شده آیت الله هاشمی اختصاص داد و اظهار کرد: این نگرانی پس از ایشان وجود دارد که انقلاب ما و جمهوری اسلامی در سالهای آینده چگونه از چالش های سخت عبور خواهد کرد و جای خالی آیتالله را چگونه میشود در این نظام پر کرد؟
مشاور اقتصادی رئیسجمهور همچنین اظهار کرد: سخن گفتن از ایشان هم سهل است و ممتنع، سهل به این جهت که هر کس با کمترین شناخت از ایشان می تواند ساعت ها در مورد ایشان صحبت کند و ممتنع از این جهت که خصوصیات و ابعاد شخصیتی ایشان آنقدر زیاد است که انسان در بازگو کردن آن ها می ماند.
وی ادامه داد: اما شناختها از آیتالله هاشمی بیشتر تحت تاثیر شخصیت انقلابی و سیاسی ایشان است و بسیاری از ابعاد بیرونی و درونی شخصیت ایشان یا به کلی ناشناخته مانده یا به آن به درستی پرداخته نشده است؛ یکی از برجستگی های شخصیتی ایشان اسلام شناسی بود و کمتر به این بعد شخصیتی آیت الله هاشمی توجه شده است.
نجفی خاطر نشان کرد: بحث هایی تحت عنوان عدالت اجتماعی از منظر اسلام در خطبه های نماز جمعه توسط ایشان مطرح شده است که میتواند در مجموعه درخشانی ابعاد جدیدی از فهم اسلام ارائه کند. مدیریت صحیح و درست نیز یکی از آن ابعاد ناشناخته ایشان است که امروز می خواهم در مورد ان صحبت کنم.
این عضو حزب کارگزاران همچنین تصریح کرد: یکی از دلایل اصلی کارآمدی و کارآیی جمهوری اسلامی به مدیریت و افراد مدیر در کشور مربوط است . یکی از ارکان مدیریت ، مسئله مسئولیت پذیری و پاسخ گویی در مدیریت است که باید تعادلی بین اختیارات و پاسخگویی در هر مدیریتی وجود داشته باشد که در بسیاری از موارد در کشور ما این تعادل برقرار نیست و برخی مدیران اختیارات زیادی دارند که برای آن پاسخگو نیستند.
نجفی ادامه داد: این عدم تعادل بعضا سیستماتیک است و همسنگ نبودن وزنه اختیارات با وزنه مسئولیت ها به چشم می خورد به عنوان نمونه گفته شده که بعد از مقام رهبری ، عالی ترین مقام رسمی کشور رئیسجمهور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی را بر عهده دارد، اما در بسیاری از موارد اگر رئیسجمهور با مورد خلاف قانون اساسی برخورد کند نمی تواند در مقابل آن بایستد.
وی با تاکید بر اینکه مدیر باید در قبال آنچه انجام می دهد و اختیاراتی که دارد مسئول باشد تصریح کرد: در بسیاری از موارد اینگونه نیست که آخرین نمونه آن آتشسوزی ساختمان پلاسکو بود که هیچ کس به طور ناقص یا کامل مسئولیت آن را بر عهده نگرفت.
وی یادآور شد: یکی از خصوصیات بارز مرحوم هاشمی رفسنجانی مسئولیت پذیری ایشان بود که مسئولیت کارهای خود و حتی مدیران تحت امر خود را به دوش می گرفت. در عین حال موضوع دیگری که در مدیریت مهم است ریسک پذیری یک مدیر است و هر چه شرایط در نظام مدیریتی بحرانی تر باشد که نظام ما نیز نوعی آشفتگی و ناپایداری دارد موضوع ریسک پذیری اهمیت بیشتری پیدا می کند، لذا در این سیستم مدیریت کردن نیاز به ریسک پذیری دارد که مرز باریکی نیز با حرکت های غیرعقلانی پیدا میکند که ما در این ۳۸ سال از ریسک پذیری بیش از حد عده ای و از سوی دیگر از ترسو بودن برخی مدیران در کشور لطمه های زیادی خورده ایم .
او با تاکید بر اینکه هنگامی که آشفتگی در مدیریت زیاد باشد ، مدیریت کردن نیاز به ریسکپذیری دارد، یادآور شد: در طول سی و هشت سال گذشته ضربههای بسیاری را از این عدم ریسکپذیری خوردیم با تصمیمات نادرست همه به خوبی می دانند کشور به کدام سو رفت؟ مرحوم آیتالله هاشمی به خوبی مزرهای ریسک پذیری را میشناخت و برای عبور از بحران استفاده میکرد.
نجفی گفت: ایشان خیلی خوشبین و امیدوار بود و همیشه نیمه پر لیوان را میدید که ریشه در ایمان قوی و توکلی بود که به خداوند داشت. این نگاه آیت الله هاشمی رفسنجانی به زندگی بود، وی معتقد بود تا خداوند نمیخواست لطمه و آسیبی نمیبیند. نکته دیگر آنکه یک مدیر در وهله اول باید فهم درستی از مدیریت داشته باشد آیت الله هاشمی رفسنجانی به خوبی این موضوع را درک میکردند.
او خاطرنشان کرد: نگاه ایشان به خدمتگزارن نظام دلسوزانه بود، مدیریت اقناعی داشت نه دستوری. وقتی به جمعبندی میرسیدند شروع به استدلال میکردند ایشان یک پشتوانه برای مدیران بود. وی یک روحیه گرهگشایی داشتند وقتی با مشکل مواجه میشدیم که پیدا کردن راه حل آسان نبود، ایشان همیشه پاسخ داشتند. ایشان صبر بیمثالی داشت در مقابل تهمتها و تخریبهای زده میشد. به خاطر دارم که در دولت دوم که اوضاع سخت شده بود وی گفتند که تحمل داشته باشید .
حسین مرعشی: از هاشمی یاد بگیریم که هیچ گاه صحنه را خالی نکنیم
آخرین سخنران این مراسم حسین مرعشی بود که سخنان خود را حول محور اهمیت آیت الله هاشمی به حضور در عرصه سیاست و خالی نکردن صحنه ایراد کرد.
مرعشی گفت: ما باید از زندگی افرادی همچون آیتالله هاشمی درس بگیریم که یکی از نکته های قابل توجه در زندگی ایشان اهمیت به سیاست و سیاستورزی است به طوری که آقای هاشمی از 14 سالگی تا 82 سالگی که به رحمت خدا رفتند لحظه ای حضور در سیاست را تعطیل نکردند.
وی با بیان اینکه آیتالله هاشمی اهمیت زیادی برای سیاست ورزی قائل بود افزود:ما تحت تاثیر سیاسیت های حاکم بر زندگی خود هستیم و نمی توانیم به آن بی تفاوت باشیم . در زندگی آیتالله هاشمی بخشی از سیاست ورزی ایشان به دوران مبارزه باز میگردد که در این دوران کار سخت و پیچیده ای داشتند از سویی در دوران استقرار و بحران های سال 1360 ، نقش آقای هاشمی در طراحی محیط سیاسی و ساماندهی فضای سیاسی کشور نقش استثنایی بود.
این عضو حزب کارگزاران خاطر نشان کرد: در دوران دفاع مقدس آقای هاشمی بسیار هوشمندانه کمک امام (ره) بودند.از طرف دیگر در مجلس سوم نیز همین گونه بود ، مجلسی که امام (ره) آن را شکل دادند و به نوعی امام (ره) از آغاز سالی که قرار بود این مجلس شکل بگیرد، هشدارهای لازم را دادند و مجلس سوم محصول اراده سیاسی امام (ره) بود.
مرعشی در ادامه بیان کرد: بعد از رحلت امام (ره) جناح راست و حامیان آیتالله خامنه ای همین مسیر را ادامه دادند و حمایت از رهبری در دستور کارشان بود اما دوستان چپ ما در مجلس سوم گویا متوجه تغییرات موجود نشدند و شاید از رهبری آیتالله خامنه ای وحضور آقای هاشمی در دولت راضی نبودند که نهایتا مجلس چهارم با اکثریت اصولگرایان شکل گرفت و جناح راست با شعار دقیقی همچون « اطاعت از رهبری و حمایت از هاشمی» انتخابات مجلس چهارم را برد.
وی خاطر نشان کرد: در همان انتخابات روحانیت مبارز به روحانیون مبارز پیشنهاد داد که لیستی ده نفره متشکل از هر دو جناح ارائه شود اما روحانیون مبارز این موضوع را نپذیرفت.
این فعال سیاسی همچنین تصریح کرد: مجلس چهارم تمام موازنه ها را در ایران به ضرر آقای هاشمی بهم زد و نهایتا این سیاست ورزی به تشکیل حزب کارگزاران در آن زمان ختم شد.
مرعشی با تاکید بر اینکه مجلس پنجم زیربنای تشکیل دولت آقای خاتمی بود ، تصریح کرد: در این برهه نیز می توان با مطالعه، سیاست ورزی آقای هاشمی را پیدا کرد. روزی آقای خاتمی برای تشریح اهداف کاندیداتوری خود با آقای هاشمی دیدار داشت گفته شد آقای خاتمی در این دیدار مطرح کرده که تاکنون توسعه اقتصادی به خوبی پیش رفته و من اکنون می خواهم توسعه سیاسی و فرهنگی را به آن اضافه کنم و آقای هاشمی اعلام کرد که برنامه آقای خاتمی خوب است و همه برای پیشبرد آن کمک کنند.
رئیس دفتر آیتالله هاشمی در زمان ریاست جمهوری او همچنین تاکید کرد: دوستانی که از پیروزی آقای خاتمی مشعوف شدند حتی یک لحظه قدر این همت آقای هاشمی را ندانستند و آقای هاشمی در سالهای بعد نیز عرصه سیاست را ترک نکرد و پای مردم ایستاد.
مرعشی خاطر نشان کرد: فردی که از او اسم نمی برم حدود دو سال پیش در خواست ملاقات با آقای هاشمی را کرد و گفت که می خواهم از ایشان انتقاد کنم که چرا ایشان که اهل اعتدال بود، در این سالها انقدر حرف های محکم و تند می زند.آقای هاشمی در این دیدار یک کلمه پاسخ دادند، اینکه اگر این گونه باشم همه مسائل خودم ، فرزندانم ،دانشگاه آزاد ، نماز جمعه حل میشود اما کشور ، نظام و مردم چه میشوند؟
این فعال سیاسی اصلاح طلب خاطر نشان کرد: آیتالله هاشمی تاکید داشتند که طرف مردم باشند و مردم را تنها نگذارند . تشخیص آقای هاشمی واقعا این بود که جمهوری اسلامی ایران با دو کانون اسلام و مردم به پیروزی رسیده و در سالهای اخیر که احساس می کردند ممکن است نقش مردم در نظام با برخی سخت گیری ها و تنگ نظری ها محدود شودواقعا آشفته و ناراحت می شدند.
این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران تصریح کرد: در انتخابات 92 آیتالله هاشمی واقعا رفتار فوق العاده ای داشتند. آقای هاشمی در این انتخابات رد صلاحیت شد و من هم یک ساعت پیش آقای هاشمی استدلال کردم و خواهش کردم که در این انتخابات از کسی حمایت نکنید اما ایشان گفتند که حالا بگذارید ببینیم چه میشود و دو روز بعد بیانیه ای به نفع آقای دکتر روحانی منتشر کردند.
مرعشی در پایان گفت: بعد از انتخابات 92 و 94 آقای هاشمی گفت که من اکنون میتوانم راحت بمیرم چون مردم آگاه و در صحنه حاضر هستند، یاد بگیریم که باید در سیاست حضور داشته و صحنه را واگذار نکنیم.