اشاره:مدت کوتاهی است که در فضای سیاسی کشور بحث نظام پارلمانی و جایگزینی آن با نظام ریاستی مطرح شده است. بعد از بیانات مقام معظم رهبری در این خصوص، جمعی از صاحب نظران علوم سیاسی و همچنین بعضی از مسئولین نیز به ارائه دیدگاه های خود در مورد این طرح پرداختند.بحث نظام پارلمانی و نظام ریاستی موضوعی است که ضمن اینکه ذهن نخبگان سیاسی را به خود مشغول کرده از اهمیت ویژه ای نیز در فضای سیاسی کنونی نیز برخوردار است.پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران نیز جهت رسالتی که در امر اطلاع رسانی دارد گفت و گوهایی را درباره این موضوع با برخی از صاحبنظران جهت روشن شدن ابعاد مسئله انجام داده است.
جمشید انصاری دبیر کمیته سیاسی و بین الملل فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی با گفت وگویی درباره پیشنهاد و طرح عنوان شده با پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران نظرات خود را بیان کردند، که با هم این گفت و گو را می خوانیم.
زمینه طرح نظام پارلمانی در فضای سیاسی کشور چیست؟ اساسا نظام ریاستی فعلی چه مشکلاتی دارد که موجب ارائه این طرح شده است؟
اینکه نظام اجرایی کشور مشکلات جدی ساختاری دارد بر کسی پوشیده نیست، مشکلات ساختاری نظام اجرایی کشور از چند سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خودش را نشان داد. در دهه 60 بعضا احساس میشد که بخشی از مشکلات برمی گردد به اینکه ما یک دوپارچگی در قوه مجریه داریم، بخشی از اختیارات در مقام ریاست جمهوری پیش بینی شده و بخشی از اختیارات درمقام نخست وزیری؛ بنابراین در آن زمان فکر کردند که اگر یک تغییراتی در وظایف و اختیارات قوه مجریه ایجاد کنیم مشکل حل می شود.اما امروزه با آنچه که در اختلاف بین دولت ومجلس،اختلاف بین قوای مختلف خودش را نشان می دهد به نظر می رسد که تمهیداتی که اندیشه شده به مشکل کمک نکرده است و مشکلاتی که اکنون در کشور هست خود موید این می باشد که ما به لحاظ ساختاری گرفتاریهای اساسی داریم. لذا در شرایط فعلی باید به سمت این برویم که اصلاحی در ساختار نظام اجرایی کشور ایجاد کنیم.
چرا این طرح در این زمان مطرح شده؟
آنگونه که از اظهار نظرها برمی آید هیئتی که برای حل اختلاف بین قوا تشکیل شده ظاهرا در بررسی های خود چنین ایدهای را مطرح کرده و پیشنهادی هم به مقام معظم رهبری ارائه شده .حتما ایشان طبق برداشت و صلاحدیدی که داشتند موضوع را قابل طرح دانستند و مطرح کردند.
مشکلات بین دولت و مجلس یا سایر قوا همیشه وجود داشته در شرایط کنونی چه مشکلی پیش آمده که بحث طرح نظام پارلمانی و جایگزینی آن به نظام ریاستی مطرح شده ؟
اول باید بگویم که این عباراتی که شما به کار می برید صرفا عبارات صوری و ظاهری نیستند مفاهیم عمیق در حوزه علوم سیاسی پشت این عبارت ها و مدل ها وجود دارد.عبارات نظام پارلمانی و نظام ریاستی مفاهیم عمیقی در علوم سیاسی دارند.یعنی وقتی می گوییم نظام ریاستی این نظام الزامات و اقتضائات خاص خودش را دارد و وقتی می گوییم نظام پارلمانی باز هم به همین شکل است. در نتیجه من موافق نیستم با این جمله شما که می فرمایید ما نظام ریاستی داریم ،ما نظام ریاستی نداریم حتی رئیس جمهور در قانون اساسی ما دارای تمام اختیارات قوه مجریه نیست. ما صراحتا در یکی از اصول قانون اساسی در آنجا که می خواهد قوه مجریه را بیان کند فکر کنم اصل 57 باشد می گوید که قوه مجریه جز در اموری که بر عهده رهبری است بر عهده رئیس جمهورمی باشد. یعنی ما همانجا بخش هایی از اختیارات اجرایی مانند نیروهای مسلح،انتظامی و بخش های و نهاد های انقلابی را از حوزه اختیارات قوه مجریه خارج کردیم و در اختیار حوزه ولی فقیه و رهبری قرار دادیم. حتی اگر همه اینها هم متمرکز میشد درمقام ریاست جمهوری، باز هم نظام ریاستی کامل نیست چرا که نظام ریاستی کامل نظامی است که قوه قضاییه را شکل می دهد.نمونه کامل یک نظام ریاستی در حال حاضر آمریکا است که وقتی رئیس جمهور آمریکا انتخاب می شود دادستان کل کشور را با یک مکانیزمی تعیین می کند یعنی در شکل گیری قوه قضاییه هم بی تاثیر نیست. بنابراین نظام ما نظام ریاستی نیست و به اشتباه اسم آن را نظام ریاستی نگذاریم.یعنی اگر با مولفه هایی که در نظام ریاستی در علوم سیاسی قائل هستند ارزیابی کنیم وضعیت موجود ما ریاستی نیست. در نتیجه زمانی ما می توانیم جایگزین را پارلمانی بنامیم که الزامات و اقتضائات نظام پارلمانی را پیش بینی کرده باشیم.صرفا با حذف مقام ریاست جمهوری و پیش بینی اختیارات قوه مجریه برای نخست وزیر و یا تعبیه یک مقام تشریفاتی به عنوان رئیس جمهور مانند بعضی از کشورها نظام پارلمانی نمی شود.
به هر صورت این طرح به عنوان نظام پارلمانی مطرح شده ؟
من می گویم که نظام پارلمانی درست تعریف بشود حذف رئیس جمهور یا تبدیل کردن رئیس جمهور به یک مقام تشریفاتی یک نظام پارلمانی را به وجود نمی آورد.
نظام پارلمانی از نظر شما چه ویژگی هایی دارد؟
یکی از ویژگی های نظام پارلمانی شکل گیری یک ساختار حزبی قوی در کشور است به طوری که احزاب بتوانند به صورت ساختار حزبی در انتخابات شرکت کنند و وقتی احزابی برنده انتخابات می شوند بتوانند دولت مورد نظر خودشان را سرکار بیاورند .پس اگر رفتیم رئیس جمهور را حذف کردیم یا تبدیل کردیم به یک مقام تشریفاتی و اختیار را دادیم به دست نخست وزیر این نمی شود نظام پارلمانی .زمانی یک نظام پارلمانی داریم که اداره کشور بر یک ساختار حزبی بنا گذاشته شود و لذا نباید آن اشتباه که در تعریف نظام ریاستی قبلا کردهایم را حالا در تعریف نظام پارلمانی تکرار کنیم.
آیا این طرح با اصول قانون اساسی ما منافاتی دارد یا خیر؟
در پاسخ این سئوال باید به دو نکته اشاره کنم؛ نکته اول اینکه پیشنهاد در حد یک عنوان مطرح شده و تا جزئیات موضوع باز نشود و مشخص نشود که هدف یا منظور از نظام پارلمانی چیست اظهار نظر در مورد آن کار ساده ای نیست و هر کس بر اساس تصوری که خودش از موضوع دارد اظهار نظرهایی می کند.نکته دوم هم این است که خیلی از کشورها هستند که نظام پارلمانی دارند ولی هم در عنوان نظام جمهوری دارند و هم در ماهیت بر اساس جمهور مردم اداره می شوند.در همسایگی ما کشور ترکیه یک نظام پارلمانی تقریبا کامل دارد اسم آن هم جمهوری ترکیه است و آنجا همه چیز بر اساس رای مردم اعمال می شود ولی رای مردم در شکل گیری مجلس هست که خودش را نشان می دهد نه در انتخاب مستقیم رئیس جمهور.باز فرض کنید نظام حکومتی فرانسه ریاستی است و این نظام ریاستی چون جمهوری فرانسه است بر مبنای رای مردم استوار است وقتی می گوییم یک نظام بر اساس جمهوریت اداره می شود یعنی آرای جمهور مردم نهادهای رسمی آن کشور را شکل می دهند بر اساس سازو کاری که در قانون اساسی آن کشور تعریف می شود.اگر بر اساس رای مردم پارلمان شکل بگیرد و بر اساس رای پارلمان دولت و قوای دیگر شکل بگیرد این نظام جمهوری است صرف نظر از اینکه ریاستی باشد یا پارلمانی، ولی اگر بنا باشد که رای مردم در شکل گیری آن نظام تاثیر نداشته باشد مانند نظام سابق مصر،نظام ریاستی بود و حسنی مبارک به عنوان رئیس جمهور تمام اختیارات را بر عهده داشت ولی عملا مردم نبودند که نهادهای حکومتی را شکل می دادند آنجا قطعا نظام جمهوری وجود نداشت.
نقاط ضعف و قوت دو نظام ریاستی و پارلمانی چگونه است؟آیا در نوع تاثیر جمهور مردم بر قدرت تاثیراتی متفاوت دارند؟
من معتقدم نظام ها با هم متفاوت هستند ولی معنی آن این نیست که نقاط قوت یکی بر نقاط قوت دیگر می چربد یا نقاط ضعف آنها نسبت به یکدیگر کمتر یا بیشتر است.به نظر من اگر هر کدام از این نظام ها به درستی طراحی بشوند و فرض بر این باشد که نهاد قدرت بر اساس رای و اراده مردم شکل بگیرد می تواند نظام مناسبی باشد.شما دو کشور آمریکا و کانادا را در نظر بگیرید ،آمریکا یک نظام کامل ریاستی دارد یعنی رئیس جمهوراختیارات گسترده ای دارد حتی می تواند مصوبات مجالس سنا و کنگره را وتو کند و... درست در همسایگی این کشور کانادا حضور دارد و در این کشور نظام پارلمانی برقرار است.الان شما اگر بروید در قوانین و شیوه های اداره این دو کشور نظر مردم را بپرسید پاسخ خواهند داد تفاوتی بین این دو کشور وجود ندارد.در اینکه یک نظام ریاستی باشد یا پارلمانی دلیل خوبی یا بدی آن نیست اینکه این نظام سازو کارهایش چگونه طراحی شده باشد و الزامات و اقتضائاتش کامل پیش بینی شده باشد می تواند از آن یک نظام خوب یا نامناسب بسازد. به نظر من عنوان تاثیری دراین مسئله ندارد.
حضرت امام (س) فرموده بودند:«جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد» یا اینکه حضرت امام جمهوریت را در کنار اسلامیت یک بال نظام می دانست، با توجه به صحبت های حضرتعالی این طرح خدشه ای به این فرموده و رهنمودهای حضرت امام وارد می کند؟
به نظر من خیر.چراکه ربطی به عنوان جمهوری اسلامی ندارد و اگر درست طراحی بشود ربطی به اینکه جمهورمردم سرنوشت کشور را رقم بزنند هم ندارد. یعنی یک بار هست که می گویید رئیس جمهور با یک اختیاراتی توسط مردم انتخاب می شود در آنجا هم می توانید بگویید مردم انتخاب کنند ولی با اختیارات کمتر و حالت تشریفاتی .مانند حالت اول قانون اساسی که در دهه 60 داشتیم. .در قانون اساسی اول رئیس جمهور بیشتر هماهنگ کننده سه قوه بود و هیچ گونه اختیارات اجرایی نداشت کل اختیارات قوه مجریه دراختیار نخست وزیر بود مجلس و قوه قضاییه هم اختیارات خودشان را داشتند و رئیس جمهور مقام هماهنگ کننده این سه قوه بود و مسئولیت نظارت بر اجرای درست قانون اساسی را بر عهده داشت. بنابراین دو ماموریت مهم بیشتر نداشت، آن نظام قطعا ریاستی نبود ولی اولین قانون اساسی جمهوری اسلامی بر آن مبتنی بود لذا مغایرتی با جمهوریت نظام نداشت.البته اینکه آن نظام پارلمانی بود یا نه ظاهرش پارلمانی بود یعنی ظاهرا مجلس بود که ابراز تمایل می کرد به نخست وزیر و بعد از ابراز تمایل مجلس رئیس جمهور نخست وزیر را برای تشکیل دولت مامور می کرد. بعد ازاین مسیر نخست وزیر می آمد برای تشکیل دولتش از مجلس رای اعتماد می گرفت.یعنی پارلمان بود که دولت را بالا می آورد ولی اشکالش این بود که چون نظام حزبی نبود ممکن بود نماینده ای با گرایشی به یک جریان فکری در حوزه انتخابی خود رای بیاورد و از طرفی بیاید در انتخاب نخست وزیر و یا رای اعتماد به وزیران به سلیقه شخصی خودش عمل کند و به حزب خود اهمیتی ندهد. از آنجا بود که به پارلمانی بودن این نظام خدشه وارد می شد.بنابراین قبلا نظام ما به نظام پارلمانی نزدیک تر بود و الان نظام به ریاستی نزدیکترهست نه در آن زمان پارلمانی کامل بود و نه الان ریاستی کامل هست.نظام اول در زمان حضرت امام (س)اجرا شده و نظام دوم تغییراتش با نظر حضرت امام اعمال شده بنابراین نمی توان گفت که با فرموده های امام(س) یا جمهوریت نظام مغایرتی داشته باشد.
به نظر شما طرح این موضوع در افکار عمومی چه واکنش هایی داشته ،اساسا مردم به این موضوع چقدر اهمیت می دهند؟
مردم عادی بیشتر دنبال مدل هایی هستند که یک حکم رانی خوب را به ارمغان بیاورد و تاثیر مثبتی در زندگی روزمره آنها داشته باشد و در واقع اسمش برای مردم مهم نیست،برای مردم بهداشت و درمان،آموزش و پروش خوب مهم است برای مردم نظام تامین اجتماعی مناسب و امثال این اهمیت دارد.اگر حکم رانی خوب باشد و دولت کارآمد باشد برای مردم مفید هست ولی اگر دولت کارآمد نباشد و توام با فساد باشد با هرعنوانی مردم به آن اهمیتی نمی دهند.
در آخر اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید؟
اگر روزی بنا شد تغییری در ساختار اجرایی کشور ایجاد بشود باید دقت شود که تمام الزامات واقتضائاتش پیش بینی شود تا مجددا ما ده سال بعد به این نتیجه نرسیم که این نظام در دل خود با تضاد و مشکل مواجه هست و باید عوضش کنیم و مدل دیگری را تجربه کنیم.