امام می گویند این وحدت موهوم یا وحدت توهمی که شما اسمش را وحدت می گذارید و به خاطر همان می خواهید بعضی ها نتوانند ابراز عقیده و نظر کنند، صحیح نیست و کلّ پیام ضمن اینکه بحث های متعدد خوبی را در حوزه اجتهاد و تحقیق مباحث اجتماعی دارد، نگاهش به اینست که ما باید یک وحدت معقول داشته باشیم نه یک وحدت احساسی، این دو تا را از هم جدا می کنند.
"همایش منشور برادری" به مناسبت بیست و سومین سالگرد صدور پاسخ حضرت امام خمینی(س) به حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی انصاری پنج شنبه پنجم آبان ماه، در محل دفتر قم موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، در این مراسم که در محل دفتر نمایندگی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) در قم برگزار شد دکتر علی مطهری و حجج الاسلام احمد مبلغی و کاظم قاضی زاده در یک میزگرد به بحث در زمینه منشور برادری پرداختند.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر کاظم قاضی زاده درمیزگرد منشور برادری گفت: عنوان منشور برادری را خود حضرت امام طرح نکردند، پیام امام بر اساس محتوایی که داشت، از سوی بانیان موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) عنوان منشور برادری گرفت و البته این عنوان، عنوان جالب و به حقی هم هست. سبب ورود این نامه یک نوع برداشت ناصواب از وحدت و برادری در کشور اسلامی ما است، یعنی وقتی که آقای انصاری نامه نوشتند و در آن نامه با یک حالت تحیّر در مورد تفاوتهایی که در دیدگاههای افراد در حوزهی سیاست وجود دارد به این مسئله توجه داده بودند که بالأخره ما این دو تفکر و دو گرایشی که به طور واقعی وجود دارد را به رسمیت بشناسیم یا اینکه نه، برخلاف واقعیت موجود در تفاوت دیدگاهها بیائیم همه به ظاهر در یک چتر جمع شویم، همه ابراز کنیم که هیچ تفاوتی با هم نداریم و احیاناً در حوزه مباحث اعتقادی و عملی و در عرصه ی سیاست یک نوع وحدت نظر را ابراز کنیم؟ امام در حقیقت پاسخشان بیش از اینکه برادری در برابر اختلاف باشد، برادری دروحدت است.
این مدرس حوزه و دانشگاه افزود: امام می گویند این وحدت موهوم یا وحدت توهمی که شما اسمش را وحدت می گذارید و به خاطر همان می خواهید بعضی ها نتوانند ابراز عقیده و نظر کنند، صحیح نیست و کلّ پیام ضمن اینکه بحث های متعدد خوبی را در حوزه اجتهاد و تحقیق مباحث اجتماعی دارد، نگاهش به اینست که ما باید یک وحدت معقول داشته باشیم نه یک وحدت احساسی، این دو تا را از هم جدا می کنند. در بلوک شرق که به وحدت قائل بودند یعنی هیچ تفاوتی نباید در هیچ عرصه ای وجود داشته باشد نه در روشها و رفتارها و نه در اهداف و عقاید و نه در عرصه سیاست، به همین دلیل می بینیم معمولاً در بلوک شرق احزاب متعدد اصلاً معنا نداشت، یک حزبی بود و بر اساس آن حکومت تشکیل می شد و کسی هم نمی توانست حرفی بزند.
وی ادامه داد: یک شکل پائین تر تحت عنوان وحدت استراتژیک مطرح می شود یعنی ما نمی خواهیم در عقاید، در اعتقادات دینی در فصول ارتباطات سیاسی وحدتی وجود داشته باشد، یک سری اصول مشترک داریم اما به لحاظ رویه، روشها و دیدگاههای جزئی تفاوتهایی وجود دارد و فقط در استراتژی و اهداف بلند مدت در مجموعه یک نوع وحدت دیده میشود، در ذیل آن اصول مشترک وحدت داشته باشیم. گاهی اوقات از این هم پائینتر تحت عنوان وحدت تاکتیکی طرح می شود، یعنی دو گروهی که اختلافات جدی دارند در یک جا دشمن مشترک پیدا می کنند و رفیق می شوند و هم نظر می شوند. به نظر من امام برادری را می خواستند در ذهن شان سامان بدهند، اینکه بین وحدت ایدئولوژیکی و تاکتیکی این مرز میانه را به عنوان وحدت اعلام کنند، یعنی شما بیائید در ایدئولوژی به طور کلی در مجموعه مباحث دینی و سیاسی، توقع وحدت نداشته باشید، برای همین امام این پیام را وقتی شروع کردند، برعکس پیامهای دیگر که فضا و سؤال در حوزه سیاست است، امام اول می آیند یک تطبیقی از مصادیق مورد اختلاف و جدی در حوزه فقه ذکر می کنند که از مالکیّت و زمین و پول و عکاسی و نقاشی و منازل اشخاص و تا پیوند اعضای بدن و در آخر می گویند اینها گوشه ای از هزاران مسئله مورد ابتلای مردم و حکومت است که فقهای بزرگ در مورد آن بحث کردند و نظراتشان با هم مختلف است، اگر بعضی مسائل در گذشته مطرح نبوده فقهای امروز باید برای آن فکری کنند، این در حقیقت فتح باب اختلاف است تا فتح باب وحدت، یعنی می گویند اینطور نیست که ما بیائیم همه انسانها را مثل یک کارخانه فرض کنیم، بگوئیم کسی فکر نکند یک گروه فکر کند و بقیه بگویند چشم و ما نظر نداریم، بعضی ها اینطور ابراز می کردند که حتی نسبت به خود امام که چون امام نظر دادند فکر ما عوض شد، امام برعکس؛ در این بخش خیلی جدی طرح میکنند که کشور اینطور نیست که با یک دیدگاه و با یک نظر بتواند پیش ببرد و این اختلاف را از فقه شروع می کنند تا به جامعه سرایت بدهند میگویند باب اجتهاد باز است و اینطور نیست که ما بخواهیم چماق وحدت بر سر آراء بکوبیم.
قاضی زاده در برشمردن اصول کلی عرصه اجتماعی و سیاسی نیز افزود: مراد امام یک نوع اصول اولیه ی دینی و سیاسی کشور است، آنهایی که امام فرمودند اسلام ، قرآن، انقلاب، دلسوزی برای کشور، توجه به رشد اسلام و خدمت به مسلمین است، بیگانه ستیزی است، که آنها سلطهای نداشته باشند. مبارزه با فساد و دزدی و ارتشاء ، رشد اقتصادی کشور و قدرت اسلام در جهان، این هم فکر نکنم که هم آن موقع و هم این موقع در میان کسانی که وفادار به این اصول هستند ما تردیدی بکنیم که چه کسانی هستند و یک چتر بزرگی است که با این مواردی که امام فرمودند، نسبتاً میشود بگوئیم یک چتر وسیعی است که درصد زیادی از کشور را فرا میگیرد لذا آن چیزی که مورد نظر امام بوده، منشور برادری بر اساس یک نوع وحدت معقول نه وحدت احساسی، وحدت به عنوان یک استراتژی در حکومت اسلامی در میان کسانی که میتوانند در ذیل وحدت بر اصول اساسی اختلافهایی داشته باشند که این اختلافات خود موجب رشد و بالندگی وا جتهاد و پویایی و پایایی نظام اسلامی بشود.
قاضی زاده افزود: فضای بحث امروز بین نظر و عمل است، یک بخشش به عنوان نظر اندیشه دینی و بعد هم تطبیق آن در مصداقهای خارجی است، ما وحدت را باید به عنوان یک ارزش در جامعه اسلامی در نظر بگیریم، در کنار ارزشهای دیگری که در جامعه اسلامی باید به آن توجه کنیم، بالأخره الآن دستآوردهای بشری به همه ما این رهنمود را میدهد که اگر بخواهید یک جامعهای پویا و بالنده باشد بایستی از رقابت خالی نباشد و جامعهی خود ما هم نشان داده که هر موقع همه نهادها و همه کسانی که فضای اجرا و قضا و تقنین را با هم اداره کردند و یکی شدند، آخرش به رقمهایی رسیده که صفرهایش را نمیتوانیم بشماریم، این مشکل بزرگی است که یک بخشش همین است که رقابت در جامعه دینی به هیچ انگاشته شده، ما به جای اینکه بیائیم فضای بشری را در جامعه اسلامی در نظر بگیریم، روی مسئله وحدت و یکرنگی و یکسانی قوا و داشتن سلیقه واحد تأکید کردیم، اما روی اصول دیگری که بتواند جامعه ما را بالنده کند اصلاً تأکید نکردیم، در حالی که در دنیا این کار را انجام میدهند و در اندیشه دینی ما هم منعی ندارد.
این محقق دینی ادامه داد: ما اگر در کنار این وحدت یا به تعبیر بهتر بگوئیم اتحاد بتوانیم آن اختلاف مطلوب را در جامعه رشد بدهیم و بتوانیم در کنار آن اصولی که من این را از امام عرض کردم موفق خواهیم بود. اصولی هم که امام برای وحدت و برادری در نظر گرفتند اصلاً به ولایت فقیه نرسیده، به آزادی هم نرسیده، یعنی آنکه امام در این بیان فرمودند و ظاهراً هم به قول ما طلبهها در مقام بیان بودند، گفتند اسلام، قرآن، انقلاب، دلسوزی برای کشور، مبارزه با بیگانگان که میخواهند سلطه برقرار کنند، رشد اقتصادی کشور، بالندگی کشور، یک چنین اصولی را به عنوان اصول برادری امام طرح کردند.
این پژوهشگر دینی در ادامه خاطرنشان ساخت: کلیت بحث این است که ما فضای اختلاف را اصولاً باید به عنوان یک ارزش در فضای اتحاد حفظ کنیم و روی آن کار کنیم، اینکه در جوامع دیگر به احزاب بها می دهند و سعی می کنند که وجود احزاب را خودشان با حمایت های مالیشان گسترش بدهند، چرا که حزب معنایش این است که یک عده افرادی که می نشینند در پرتو اصول کلی یک کشور، حالا قانون اساسی یا چیز دیگر، به شیوه های اجرایی و راهکارهای سیاست و خط مشیها فکر میکنند، انسجام کار را در نظر میگیرند و میتوانند موفق باشند. اگر ما بتوانیم چنین کاری انجام بدهیم خیلی روشن است و باید روی این کار به عنوان یک ارزش در کنار وحدت بنگریم، اگر اینطور باشد به جای اینکه به وحدت به عنوان یک ارزش به طور مطلق بنگریم و آن را تبلیغ کنیم، فکر میکنم بیش از اینکه به وحدت باید ارزش بدهیم، باید به وجود احزاب یا وجود اختلاف در میان احزاب در چارچوب اصول بها بدهیم، هر جا احزاب داشته باشند با هم رقابت میکنند و نتیجه رقابت بالندگی است، شما در یک کلاس، دانش آموزان وقتی همه بی حال باشند کسی رشد نمیکند، ولی بعضی کلاسها هست که ده تا دانش آموز با هم رقابت میکنند، همه با هم رشد میکنند، اگر که رقابت در کشور بیفتد رقابت موجب بالندگی میشود و رقابت نیازمند به اختلاف است.
قاضی زاده افزود: ما واقعیتها را باید بپذیریم، یکیش همین است که فرض کنید درباره آزادی بیان، هر دو گروه قائل به آزادی بیان هستند و تفسیر دارند و لذا در عمل هم اختلاف دارند، این تفسیرهایی هست که ربطی به جامعه ندارد، ولی اگر این تفسیر خواست مبنای عملی در جامعه باشد که به هر دوی اینها، یا به همه افراد مرتبط است، معمولاً این مسائل مورد اختلاف با بحث حل نمیشود، اگر حل میشد که فقها این قدر اختلاف نداشتند، اینطور نیست که حالا ما دو تا مینشینیم مباحثه میکنیم حل میشود، ایشان میگوید نه! به نظر من مرز توطئه تا اینجاست و این توطئه است و دیگری میگوید این رحمت است. وقتی اینطور شد به نظر من موقعی که ما نتوانیم حقانیت را با بحث مشخص کنیم باید چکار کنیم و هر کسی نظر خودش را دارد مجبوریم از فاز حقّانیت بگذریم به فاز مقبولیت برسیم.
حجت الاسلام قاضی زاده ادامه داد: ما اگر بخواهیم در عرصه اجتماع کار کنیم مجبوریم سازوکارهایی تهیه کنیم که همه کسانی که میخواهیم درباره شان تصمیم بگیریم در این باره نظر بدهند، اگر که به واقع نظر دادند بر آن اساس میتوانیم مشکل اجتماعیشان را حل کنیم، بالأخره اگر مجموعه کسانی که هستند برایشان تبیین شد و گفتند ما به عنوان جامعه یا نمایندگان جامعه معتقدیم که مرز آزادی بیان همین مقدار محدود است، میگوئیم در این جامعه حقانیت متفاوت دیده میشود ولی مقبولیت با این دیدگاه بیشتر است و این باید به عرصه عمل برگردد.