حجت الاسلام و المسلمین کاظم قاضی زاده محقق و مدرس حوزه و دانشگاه ضمن تقسیم دیدگاه ها در رابطه با نسبت اخلاق و سیاست به سه دیدگاه گفت: معمولاً دیدگاه سیاستمدارانی که بر قدرت سوار هستند این است که سیاست بر همه چیز از جمله بر مسائل اقتصادی و اجتماعی و هم بر اخلاق مقدم است و برای حفظ قدرت می توان از همه چیز گذشت و اصل اولی حفظ قدرت است.
همراهی اخلاق و سیاست راهی است که این روزها از سوی علما ، روحانیون برجسته و سیاستمداران نیک اندیش توصیه و سفارش می شود؛ راهی که بویژه در ماه مبارک رمضان رعایت آن از اهمیت دوچندانی برخوردار است .پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران این موضوع را با کارشناسان ، سیاستمداران به بحث گذاشته که به مرور منتشر می شود .آنچه در ذیل می آید گفت وگوی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جمارن است که با حجت الاسلام و المسلمین کاظم قاضی زاده با محور اخلاق اسلامی انجام شده است:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران حجت الاسلام و المسلمین کاظم قاضی زاده محقق و مدرس حوزه و دانشگاه ضمن تقسیم دیدگاه ها در رابطه با نسبت اخلاق و سیاست به سه دیدگاه گفت: معمولاً دیدگاه سیاستمدارانی که بر قدرت سوار هستند این است که سیاست بر همه چیز از جمله بر مسائل اقتصادی و اجتماعی و هم بر اخلاق مقدم است و برای حفظ قدرت می توان از همه چیز گذشت و اصل اولی حفظ قدرت است. دیدگاه دیگری که به طور معروف به دیدگاه ماکیاولی در عالم سیاست معروف است بر این باور است که گر چه اخلاق چیز خوبی است و رعایت اصول اخلاقی در جامعه چه از سوی مردم و چه از سوی سیاستمداران امر مطلوبی است اما در مواقعی که تعارضی میان اخلاق و سیاست به وجود آید سیاست بر اخلاق مقدم است و ایشان در کتاب شهریار ذکر می کند که در تعارض میان اخلاق و سیاست شهریار باید برای استقرار و حفظ قدرتش اخلاق را زیرپا بگذارد و خودش را حفظ کند.
این محقق حوزه علمیه قم ضمن آن که شیوه حکومتی امام علی(ع) را اخلاقی ترین شیوه حکومت دانست ادامه داد: نظریه سومی که به نظر می رسد مورد توجه امیرمومنان(ع) نیز هست در تعارض اخلاق و سیاست آن چه که تقدم دارد اخلاق است و حاکم و فرمانروا حق ندارد به خاطر حفظ قدرت خودش به اصول ارزشمند اخلاقی پشت پا بزند و اصول مهمی مثل صدق، وفای به عهد و حق گویی را مورد بی مهری قرار دهد. امام علی(ع) در عرصه حکومتداری نیز همین گونه بود و بیانات مختلف ایشان به این دیدگاه اشاره کرده اند و حتی به کسانی که از جانب ایشان مسوولیتی داشتند مثل مالک اشتر تذکر می دادند و تاکید می کردند. در پیامی که حضرت امیر(ع) به مالک اشتر داشتند اشاره می کنند که حتی نسبت به کسانی که با تو هم دین نیستند حقوق شان را رعایت کن و در حق شان وفای به عهد و امانت داری را به جا بیاور.
حجت الاسلام و المسلمین قاضی زاده در تشریح شیوه های حکومتی حضرت امیر افزود: امام علی(ع) به استفاده از فریب و نیرنگ در سیاست می تازند و وفای به دیگران و صداقت را توامان می دانند و می فرمایند هیچ سپری بهتر از وفای به عهد نیست و کسی که نیرنگ می زند و با مردم با دروغ و فریب برخورد می کند اگر بداند عاقبت زندگی اش به کجا می رسد چنین کاری را انجام نمی دهد.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: هر چند رفتار اخلاقی حضرت امیر به ظاهر موجب پس ماندن ایشان در عرصه سیاسی می شد اما خلاف آن را برای خودشان نمی پسندیند. حضرت امیر در یکی از خطبه هایشان با چنین مضمونی می فرمایند که ای مردم اگر اینگونه نبود که من فریب را زشت می شمردم از باهوش ترین مردم بودم. حتی عصمت و علم غیب امام معصوم هم مجوزی نمی شود تا ایشان در حوزه اجتماعی که به حقوق مردم مربوط می شود از شیوه های نامتعارف یا غیراخلاقی استفاده کنند حتی امام در موضع حکومت براساس علم غیب اگر می داند که کسی خطایی کرده است یا در آینده خواهد کرد نمی تواند او را مجازات کند چون امام خودش را یک حاکم عرفی می دانستند گرچه از پشتوانه مشروعیت الهی برخوردار بودند و لذا با مردم آنگونه ای رفتار می کردند که به طور متعارف باید حاکم با مردمش داشته باشد.
این محقق و مدرس حوزه و دانشگاه با اشاره به دوران زمامداری حضرت امیر(ع) ادامه داد: می دانیم که مردم نیز در زمان حضرت امیر با ایشان همراهی نمی کردند و راه چاره متعارف حاکمان آن روزگار برای همراهی مردم با حکومت جهت رفع مشکلات استفاده از قدرت و زور حکومت بود اما حضرت امیر با نفی این شیوه در یکی از خطبه هایشان می فرمایند: "ای مردم من می دانم که چه چیزی شما را اصلاح می کند و چه چیزی کجی شما را به استواری باز می گرداند اما من نمی خواهم شما را به قیمت فاسد کردن خودم اصلاح کنم." یعنی ایشان حاضر نیستند برای روانه کردن مردم در راه حق از شیوه ظلم و اعمال زور استفاده کنند در حالی که عموماً دولت ها خود را مجاز می شمارند که برای دست یابی به اهداف بزرگی که مدنظر دارند ظلم های به ظاهر کوچکی را انجام بدهند اما حضرت امیر به صراحت مخالفت می کنند. یا در دوران های مختلفی که امکان آغاز حکومت حضرت امیر وجود داشت ایشان به واسطه تاکیدشان بر امور اخلاقی از حکومت دست می کشند. پس از مرگ خلیفه دوم در شورای شش نفره یکی از اعضای شورا از حضرت امیر می خواهد که در برابر تعهد بر عمل بر سنت دو خلیفه اول، حکومت را بر عهده بگیرد اما ایشان با اینکه می توانستند به دروغ قولی بدهند و رای عبدالرحمن بن عوف را به دست بیاورند و بعد هم در مسیری که خودشان می خواستند عمل کنند اما هرگز چنین کاری نمی کنند و به صراحت می گویند که من تنها براساس کتاب الهی و سنت پیامبر عمل خواهم کرد و به شیوه دو خلیفه اول عمل نمی کنم و به این شکل خلافت را از دست می دهند. موارد متعددی هست که نشان می دهد که حضرت امیر هرگز نمی خواستند برای دستیابی به اهداف خود از وسایل و مسیرهای ناشایست استفاده کنند و هرگز برای خودشان و کارگزارانشان نمی پسندیدند.
قاضی زاده در ادامه ضمن برشمردن عدالت ورزی به عنوان یکی از مظاهر مهم اخلاق در عرصه فردی و اجتماعی ادامه داد: به همین علت نیز عدالت مورد توجه همه حاکمان بوده است حتی آنان که با ظلم حکومت خود را اداره می کردند هرگز ادعا نمی کردند که حکومت ظالمانه های داشته اند. جلوه های عادلانه ای که در هر حکومتی دیده می شود می تواند نشانگر پایبندی آن حاکم به اخلاق باشد امروزه زیادند کسانمی که با توجیهاتی ظلم های آشکار را به عنوان عدل مورد توجه قرار می دهند اما حضرت امیر(ع) آن قدر نسبت به مسئله عدالت حساس بودند که حتی عدل را نسبت به برخی ارزشهای اخلاقی دیگر مثل جود و احسان مهم تر می دانستند و حاضر نبودند به واسطه رعایت جود و احسان از عدالت ورزی دست بکشند و شاید همین امر بود که کار به جایی رسید که امام علی(ع) آن قدر در عرصه عدالت ورزی تلاش کرد که خودشان می فرمودند امت ها از ستم حاکمان می ترسند و من از ستم مردم. و می گفتند ای مردم امام شما خدا را فرمان می برد و شما نافرمانی او می کنید و حاکم شام خدا را معصیت می کند و شامیان فرمان او را می برند. این نشان از میزان تعهد امام علی(ع) به عدالت بود که ایشان از هرگونه ظلمی ابا داشتند و به همین علت نیز حضرت را کشته عدالت می دانند.