در 22 بهمن 1357 با پیروزی کامل نیروهای انقلابی بر حکومت پهلوی دوم بخش نخست خواسته‌های انقلابیون (یعنی طرد دیکتاتوری و برقراری آزادی) جامه عمل به خود پوشید. گام بعدی انقلاب اجرایی شدن خواست دوم (کسب استقلال و طرد استعمار) بود که تنها سه روز بعد با پیشدستی چریک‌های مارکسیست مسلح در اشغال/ تسخیر سفارت امریکا در تهران خود را نشان داد. البته این اقدام حدوداً پنج ساعته با دخالت دولت موقت (سردمداران نهضت آزادی ایران) که طالب سیاست گام به گام و نه انقلابی بود و نمایندگان امام خمینی رهبر انقلاب که هیچ‌وقت حرکت مارکسیست‌ها را تأیید نمی‌کردند از تسخیر/ اشغال درآمد.

پایگاه خبری جماران: این پرسش که «علل و عوامل اشغال/ تسخیر سفارت امریکا در تهران در 13 آبان سال 1358 چه بود؟» در ذهن بسیاری از ایرانیان و به ویژه نسل کنونی وجود دارد. بی‌شک این پرسش مهمی است چرا که در مورد یک واقعه مهم تاریخ معاصر پرسیده می‌شود. راستی چرا این واقعه مهم است؟ چون نظام جدید مستقر در ایران را وارد یک فضای تازه سیاسی بین‌المللی کرد و معادلات سیاسی جهانی نوینی را برای این نظام تعریف نمود. این امر صرفاً برای این که یک واقعه تاریخی و اجتماعی را مهم تلقی کنیم کافی است حتی اگر کاری به ارزیابی عواقب ورود به این فضا و معادلات جدید نداشته باشیم. البته در سطور پایانی به این فضا و معادلات نیز گذری زده می‌شود. 

     بنا به اهمیت پرسش یادشده و این واقعه، بسیاری آن را به قضاوت نشسته‌اند. برخی که موافق این واقعه هستند آن را تسخیر یک مکان جاسوسی و لازمه حفظ تداوم و ثبات انقلاب اسلامی و نظام جدید مستقر شده دانسته‌اند و مخالفین آن را ناشی از جو انقلابی متأثر از جریان چپ مارکسیستی و رقابت داخلی گروه‌های سیاسی تحلیل نموده و آن را اشغال یک مرکز دیپلماتیک و خلاف عرف بین‌المللی تعبیر کرده‌اند.  

     نکته مهم این جاست که وقایع تاریخی به عنوان عینیت‌های تاریخی را باید در زمینه و شرایط زمانی آن‌ها مورد بررسی و مداقه قرار داد و چرایی وقوع آن را به تحلیل و بررسی کرد. عینیت در تاریخ به معنای امر رخ داده در گذشته است و علل و عواملی عینی هم باعث این تحقق شده‌اند. قضاوت علمی وقتی میسر می‌شود که رابطه علّی این عوامل با عینیت رخ داده شده به عنوان علت (یعنی رابطه: معلول + معول.... = علت) تبیین شود. برای تبیین واقعه اشغال یا تسخیر سفارت امریکا نیز باید این نگاه را داشت. در ادامه با این نگاه و روش علمی، روند وقوع اشغال/ تسخیر سفارت امریکا در تهران ردیابی می‌شود.

     گفتنی است در علم انقلاب‌شناسی، هر انقلاب بزرگ اجتماعی (مانند انقلاب اسلامی سال 1357 در ایران) را هدف و آرمانی است که انقلابیون در خواسته‌های سلبی (آنچه نمی‌خواهند) و ایجابی (آنچه می‌خواهند) خود متجلی می‌کنند. کالبدشکافی علمی و روشمند شعارهای انقلاب اسلامی (که جزء منابع دسته اول مطالعه این انقلاب هستند) نشان می‌دهد که بخش اعظم این شعار‌ها (برای مثال: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و «نه‌شرقی نه‌غربی جمهوری اسلامی» و ...) در «نفی سلطه‌گری بیگانه» سر داده شده‌اند.

همچنین در هویت ملی انعکاس‌یافته در این شعارها علاوه بر طرد استبداد (نظام پادشاهی)، نوعی تقابل و ستیز با «جهان اسکتباری یا امپریالیسم» نمود یافته است. به تعبیری باید گفت بخشی از خواسته‌های سلبی انقلابیون «نفی دیکتاتوری داخلی و سلطه‌گری بیگانه» و در آن روزگار «نفی امپریالیسم» و در رأس آن امریکا بود. در جریان انقلاب اسلامی از اوایل آبان‌ماه 1357 در کنار حرکت‌های انقلابیون علیه محمدرضا شاه و سلطنت پهلوی، اقداماتی نیز علیه سفارتخانه امریکا در تهران شامل انتشار اعلامیه‌های تهدیدآمیز در مورد امریکایی‌های ساکن ایران و تظاهرات مردم در اطراف سفارت امریکا و به آتش کشاندن یکی از خودروهای سفارت هنگام ورود به محوطه آن بوسیله مردم عصبانی روی داد.

    در 22 بهمن 1357 با پیروزی کامل نیروهای انقلابی بر حکومت پهلوی دوم بخش نخست خواسته‌های انقلابیون (یعنی طرد دیکتاتوری و برقراری آزادی) جامه عمل به خود پوشید. گام بعدی انقلاب اجرایی شدن خواست دوم (کسب استقلال و طرد استعمار) بود که تنها سه روز بعد با پیشدستی چریک‌های مارکسیست مسلح در اشغال/ تسخیر سفارت امریکا در تهران خود را نشان داد. البته این اقدام حدوداً پنج ساعته با دخالت دولت موقت (سردمداران نهضت آزادی ایران) که طالب سیاست گام به گام و نه انقلابی بود و نمایندگان امام خمینی رهبر انقلاب که هیچ‌وقت حرکت مارکسیست‌ها را تأیید نمی‌کردند از تسخیر/ اشغال درآمد. از آن زمان احتمال تکرار این اشغال در دل متصدیان سفارت امریکا در تهران هراس انداخت و در مورد این احتمال از سوی این سفارتخانه به دولت آمریکا هشدار داده شد. در ادامه وقایعی پراکنده نظیر انفجار بمب دستی در خیابان‌های اطراف این سفارتخانه و پرتاب مواد انفجاری به داخل حیاط آن روی داد.

     در این حال علی‌رغم مخالفت‌های جدی دولت موقت با ورود شاه مخلوع به خاک امریکا و هشدارهای متصدیان سفارتخانه امریکا در تهران به وزارت امور خارجه امریکا مبنی بر حمله احتمالی مردم به این سفارتخانه در صورت پذیرش شاه مخلوع، دولت واشنگتن در کنار پشتیبانی از عوامل فراری مخالف نظام جدید ایران و پشتیبانی از حرکت‌های تجزیه‌طلبانه در مناطق مختلف ایران چون کردستان و ترکمن‌صحرا که بارها مورد انتقادی رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفت، در روز سی‌ام مهرماه 1358 محمدرضا شاه را به کشورش راه داد.

با این پذیرش و اقدامات، در ذهن انقلابیون ایران ایده برنامه هدفمند این کشور برای انجام توطئه علیه انقلاب اسلامی مانند کودتای 28 مرداد سال 1332 بیشتر قوت گرفت. در این گیر و دار در روز دهم آبان‌ماه 1358 دیدار مهدی بازرگان نخست‌وزیر دولت موقت با زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکا در حاشیه جشن‌های استقلال الجزایر در پایتخت این کشور بدون اطلاع امام خمینی، پندار انحراف دولت موقت از مسیر انقلاب با برقراری و عادی‌سازی ارتباط با آمریکا را پر رنگ‌تر کرد و موضع‌گیری شدید جناح انقلابی را علیه این دیدار در پی داشت.

در این وضعیت نیروهای انقلابی که اکثریت جمعیت کشور و اریکه قدرت را تشکیل می‌دادند در هراس بودند که کودتای دیگری با حمایت دولت امریکا در کشور شکل بگیرد و محمدرضا شاه مخلوع به کشور برگردد و بر کرسی سلطنت تکیه زند. تسویه نشدن ارتش و نهادهای امنیتی از نیروهای طرفدار سلطنت و نگرانی از احتمال همراهی دولت موقت و نهضت آزادی ایران با سیاست‌های امریکا در ایران این هراس را بیشتر کرد تا جایی که امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی در بخشی از پیام خود به دانش‌آموزان، دانشگاهیان و طلاب در روز دهم آبان 1358 نوشتند: «... بر دانش‌آموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام، حملات خود را علیه امریکا و اسرائیل گسترش داده و امریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند و این توطئه بزرگ را بار دیگر شدیداً محکوم کنند.» 

     در این فضا تحلیل نهایی نمایندگان انجمن‌های اسلامی چهار دانشگاه تهران از اوضاع و شرایط موجود سیاسی پیدایش طرحی برای اشغال/ تسخیر سفارت آمریکا در تهران در جهت اعتراض به پذیرش شاه مخلوع در خاک امریکا و فشار به دولت موقت که آن را یک جریان لیبرالیستی داخلی تعبیر می‌کردند بود. شک این نمایندگان از انجام این کار با دیدار با حجت‌الاسلام محمد موسوی خوئینی‌ها نماینده امام خمینی در صدا و سیما برطرف شد. تا روز دوازدهم آبان جلسات طراحی و برنامه‌ریزی جزئیات عملیات به‌طور مستمر و مخفیانه در مکان‌های مختلف برای پنهان ماندن طرح از نظر دیگر گروه‌های چریکی چپ (که ممکن بود دست به‌پیش‌دستی برای اشغال سفارت بزنند) و دولت موقت (که ممکن بود اقدامات امنیتی را برای ممانعت دانشجویان انجام دهد) تشکیل شد.

طرح کلی و نهایی اشغال/ تسخیر سفارت عبارت بود از: تسخیر سفارت از طریق مسالمت‌آمیز و بدون استفاده از اسلحه (در راستای روش مسالمت‌آمیز انقلاب اسلامی ایران)، به گروگان گرفتن دیپلمات‌ها و اعتراض به سیاست‌های خصمانه امریکا علیه ایران با انعکاس بین‌المللی با «صدور بیانیه‌ای جسورانه»، درخواست برای تحویل شاه مخلوع به ایران برای محاکمه، نگهداری سفارت و گروگان‌ها برای 48 یا 72 ساعت و در انتها آزادی گروگان‌ها و خروج از سفارت. به عبارتی «دانشجویان می‌خواستند برای اهمیت نمادین سفارت به آن حمله کنند، چرا که این حمله بازتابی جهانی داشت و به دانشجویان اجازه اظهار خشم و اعتراض خود نسبت به آمریکا و پذیرش شاه را می‌داد.» روز اجرای طرح، روز 13 آبان، روز بزرگداشت دانش‌آموزان و دانشجویان کشته‌شده در سال پیش در دانشگاه تهران و سالگرد تبعید امام خمینی به ترکیه در سال 1343 هجری شمسی در اعتراض به تصویب کاپیتولاسیون تعیین گشت، روزی که گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی مختلف راهپیمایی باشکوهی را در سرتاسر کشور و به‌ویژه تهران تدارک دیده بودند.

     ساعت 10:30 صبح 13 آبان 1358 حدود 400 نفر از دانشجویان مسلمان برای تسخیر/ اشغال سفارت‌خانه آمریکا در تهران در پوشش برگزاری مراسم بزرگداشت سالروز 13 آبان، تظاهرات خود را نزدیک سفارت آمریکا در خیابان طالقانی آغاز کردند و با سردادن شعارهایی نظیر «آمریکا اسرائیل مرگ به نیرنگتان، خون شهیدان ما می‌چکد از چنگتان» در خیابان یادشده به سمت دانشگاه تهران (که مقصد همه خطوط راهپیمایی‌های تهران بود) سرازیر شدند و با ورود به سفارت امریکا توانستند تا عصر آن را تصرف و کارمندان آن را زندانی کنند. 

     این گروه در طول تسخیر/ اشغال سفارت در اطلاعیه‌هایی و در یک مصاحبه مطبوعاتی در پایان کار خود را «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» نامیده و دلایل اقدام خود را مقابله با «دسیسه‌های آمریکا علیه ایران» (شامل پناه دادن شاه مخلوع برای توطئه علیه ایران، پشتیبانی از عوامل فراری مخالف نظام ایران، پشتیبانی از حرکت‌های تجزیه‌طلبانه در مناطق مختلف کشور، تبدیل سفارت‌خانه به «مرکز جاسوسی») و جریان «لیبرالیستی داخلی» دانستند و خواهان تحویل شاه مخلوع (که در آمریکا ساکن بود) به ایران شدند..

 

     فردای روز تسخیر/ اشغال سفارت امریکا، امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی سفارت پیشین آمریکا در تهران و تسخیرشده توسط جوانان دانشجو را «مرکز جاسوسی و توطئه» سابق امریکا دانستند و ضمن سخن از تداوم انقلاب و  لزوم استرداد شاه مخلوع از آمریکا فرمودند: «باید بدانند در ایران باز انقلاب است، انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول.» استعفای دولت موقت در فردای روز تسخیر/ اشغال سفارت امریکا نیز اعتراض این دولت به این واقعه نبود. در 14 آبان 1358 دولت موقت مقامات دولت آمریکا را به دلیل بی‌توجهی به هشدارهای به موقع خود نسبت به پذیرش شاه مخلوع مسؤول اصلی تسخیر سفارت این کشور در تهران دانست و این اقدام را واکنش طبیعی ملت ایران در برابر اقدام آمریکا نامید و از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام حمایت کرد. مهدی بازرگان نیز در روز  16 آبان 1358 در یک پیام تلویزیونی و بار دیگر در سال 1363 صریحاً وجود هرگونه ارتباط بین اشغال/ تسخیر سفارت امریکا در تهران و استعفای دولت موقت را بی‌ارتباط دانست. وی ادعای وجود ارتباط بین این دو واقعه را به «گروه‌های چپ و افراطی مخالف» نسبت داده و ابراز داشت که دولت موقت پیش از اشغال/ تسخیر سفارت آمریکا در تهران تصمیم به کناره‌گیری گرفته بود.

     کلیه احزاب، سازمان‌ها و گروهای سیاسی در داخل و خارج ایران نیز نه تنها با این واقعه مخالفت نکردند بلکه آن را تمجید نموده و آن را واکنش طبیعی ملت ایران در برابر توطئه‌های امریکا دانستند و مردم نیز موجی از شادی و شعف و ابرازات طرفدارانه را در سطح شهر تهران و سراسر کشور رقم زدند. در این شرایط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که در طرح اولیه خود قرار بود 48 تا 72 ساعت در سفارت امریکا بمانند با دیدن این حمایت گسترده ملی تصمیم گرفتند تا رسیدن به تمام درخواست‌های خود در سفارت آمریکا بمانند که این ماندن و حل تنش 444 روز به طول انجامید. 

     با اشغال/ تسخیر سفارت آمریکا در تهران و به گروگان گرفته شدن کارمندان آن تنشی آشکار و جدی بین ایران و امریکا آغاز شد، تنشی که با عنوان بحران گروگان‌گیری در عرصه بین‌المللی معروف گشت. با پیش رفتن زمان، در بطن تنش، روابط تهران و واشنگتن تعطیل شد، ایران و آمریکا هر کدام دست به اقدامات سیاسی، نفتی و اقتصادی علیه یکدیگر زدند، بدون این که بتوانند موفق به کسب امتیاز اساسی در راستای منافع خود و حل تنش شوند. در طول این مدت نفت ایران به وسیله آمریکا تحریم شد، دارایی‌های ایران در بانک‌های آمریکایی مسدود شد، ایران تهدید نظامی شد و امریکا یک عملیات نظامی برای آزادی گروگان‌های امریکایی ترتیب داد که به واقعه طبس ختم شد و ایران به علت لغو قوانین بین‌المللی مصونیت دیپلمات‌ها در جهان در سازمان ملل متحد محکوم گشت و محاصره اقتصادی شد که همچنان ادامه دارد.

    بر اساس آن چه گذشت اشغال/ تسخیر سفارت آمریکا در تهران در یک جوّ انقلابی که هم و غم انقلابیون حفظ داشته‌هایشان یعنی انقلاب اسلامی و اجرای کامل اصول سلبی و ایجابی آن بود، روی داد. به زعم انقلابیون، اولویت حفظ دستاوردهایشان (انقلاب اسلامی و نظام جدید) بود و بر مبنای ارزیابی خود از شرایط بر آن شدند که با اشغال/ تسخیر سفارت آمریکا در تهران انقلاب و جمهوری اسلامی را تمام و کمال حفظ نمایند و با روشی انقلابی تصمیم گرفتند که با عواقب و پیامدهای احتمالی آن، در آینده دست و پنجه نرم کنند و رو به رو شوند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.