پایگاه خبری جماران: سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در سوریه گفت: زمانی که عملیات وعده صادق دو با موفقیت انجام شد، تمام مردم کشورهای عرب، مسلمانان و آزادگان دنیا، برای جمهوری اسلامی کف زدند و آفرین گفتند و همه این کار را به عنوان یک حرکت شجاعانه دانستند. مسئولین کشورهای عربی در جلسات خصوصی خود میگویند، ما مثل شما قدرت نداریم و نمیتوانیم کاری کنیم. اینها عجز خودشان را اعلام میکنند. لذا جمهوری اسلامی به عنوان دفاع از مظلومین فلسطین، دفاع از یک کشور اسلامی، دفاع از ملت و حیثیت خود، راه مقاومت را ادامه میدهد.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با حجت الاسلام و المسلمین محمدحسن اختری در پی می آید:
شهادت سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان را خدمت شما تسلیت عرض میکنم. لطفا ابتدا از آشنایی خود با ایشان بفرمایید.
بنده شهادت این رهبر عظیمالشأن و بزرگ مقاومت، و دبیرکل حزبالله حضرت آیتالله سید حسن نصرالله را به همه عزیزان، علاقهمندان به این بزرگوار، جبهه مقاومت و حامیان و پشتیبانان مقاومت اسلامی و حزبالله، به خصوص به حوزههای علمیه، محضر علما، رهبر عظیمالشأن انقلاب آیتالله العظمی خامنهای، همهی مراجع عظام و امام عصر(عج) تسلیت عرض میکنم. ایشان یک سرباز فداکار و بسیار علاقهمند و مخلص نسبت به امام زمان(عج) بود. همچنین بسیار دانشمند، فاضل، مدبّر و مدیر، حکیم، سیاستمدار و شخصیت برجسته جهان اسلام و یکی از نابغههای جهان به حساب میآمد.
شهادت سید حسن نصرالله و رهبران بزرگ مقاومت که در این ایام اتفاق افتاد، خسارت بسیار بزرگی بود و مصداق روایت شریفه پیامبر اکرم(ص) است که «اذا مات العالم الفقیه ثلم فی الاسلام ثلمه». البته آن شهید با شهادت خود به رتبه عالی سعادت رسیدند اما شهادت ایشان ثلمه بسیار بزرگی برای اسلام بود.
آشنایی بنده با این بزرگوار و همه عزیزان حزبالله و مقاومت اسلامی، به سال 65 شمسی برمیگردد که من به عنوان سفیر ایران در کشور سوریه انتخاب شدم. من در تهران خدمت این حضرات رسیدم و هم در سوریه این عزیزان تشریف آوردند و در خدمتشان بودم. اولین جلسه برای گفتوگو و آشنایی با شهید سید حسن نصرالله و همه اعضای شورای حزبالله تشکیل شد و من در خدمت آنها بودم. در طول سی و پنج یا سی و شش سال همواره با هم ارتباط نزدیک داشتیم. همچنین هر وقت که من به لبنان میرفتم و هر وقت که ایشان برای برخی برنامهها به ایران تشریف میآوردند، با هم ملاقات میکردیم و ملاقاتهای طولانی داشتیم.
مهمترین ویژگیهای سید حسن نصرالله که احساسمی کنید در این ایام گفته نشده است و لازم است جامعه و نسل جوان ایشان را بشناسند چه مواردی است؟
مهمترین ویژگیهایی که در شهید سید حسن نصرالله سراغ دارم و میشود آنها را به عنوان ویژگیهای برجسته شمرد که الگویی برای ما، جوانان و مومنین و مومنات باشد، ایمان و اخلاص ایشان به خداوند متعال بود. سید مقاومت در راه خداوند متعال و اعتلای کلمةُ الله و عظمت اسلام و مکتب اهلبیت(ع)، «لا تأخذه فى الله لومة لائم» بود. یعنی در راه خدا و برای خداوند متعال هیچگونه ملاحظه یا سرزنشی از سرزنشکنندگان در ایشان تأثیری نداشت و مخلصانه و مؤمنانه به خداوند متعال و در راه خداوند متعال، ایثار و فداکاری داشتند و فداکاری میکردند.
از ویژگیهای دیگر شهید حسن نصرالله؛ ایمان، اعتقاد و باور کامل ایشان به ولایت فقیه و شخص حضرت امام بود. همانطور که استاد ایشان شهید آیتالله العظمی سید محمدباقر صدر فرموده بودند که «ذوبوا فی الامام خمینی کما ذاب فی الامام فی الاسلام»، حضرت امام ذوب در اسلام بود و شما هم ذوب در امام باشید، شهید سید حسن نصرالله ذوب در اسلام بود و به تمام معنا از ولایت فقیه، حضرت امام و جمهوری اسلامی دفاع میکرد. همواره در این راه در برابر کسانی که به هر نحوی، انتقاد یا ملاحظهای داشتند، از انقلاب اسلامی و حضرت امام دفاع جانانه میکرد. سید مقاومت بعد از ارتحال حضرت امام، نسبت به مقام معظم رهبری حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای همواره با همین اعتقاد و باور بود و در این راه حرکت میکرد.
جهاد، شهامت، شجاعت، دلاوری و کاردانی ایشان در عرصه مقاومت از ویژگیهای دیگر شهید سید حسن نصرالله بود. ایشان یکی از بنیانگذاران اصلی حزبالله و مقاومت اسلامی بود. مقاومت اسلامی با تدبیر و تلاشهای شهید سید حسن نصرالله توانست عمق و توسعه بسیار خوبی پیدا کند و رشد، عظمت، قدرت و جایگاهی که مقاومت اسلامی پیدا کرده است، مرهون خدمات، جانثاریها و فداکاریهای این رهبر خردمند حزبالله بود.
به نظر حضرتعالی، دستاوردهای مهم رهبری سی و دو سال شهید سید حسن نصرالله چه بود؟
همان طور که اشاره کردم ایشان جزء بنیانگذاران حزبالله و مقاومت اسلامی بود. سید حسن نصرالله با دوستان اصلی شورای حزبالله، جزو «حرکت امل المستضعفین» امام موسی صدر بودند و با حرکت امل همکاری میکردند. در سال 82 میلادی یعنی سال 60 شمسی که اسرائیل جنایتکار به لبنان حمله کرد و تا بیروت را اشغال نمود، مردم لبنان و به خصوص امل المستضعفین در برابر اسرائیل ایستادگی کردند.
در عین حال که ما مشغول جنگ تحمیلی بودیم، حضرت امام دستور دادند که نیروهای ما برای دفاع و حمایت از مردم و دولت لبنان در برابر اشغالگر، به این کشور بروند. نیروهای ما به لبنان رفتند و در ظرف کمتر از ظرف دو ماه توانستند اسرائیل را که پیشروی کرده بود بیرون کنند و تمام منطقه جنوب، از صیدا و صور تا غرب و شرق لبنان را آزاد کنند. بعد از آن برخی از شیعیان لبنان بر اساس معیارهایی که مورد نظرشان بود، از حرکت امل انشعاب کردند، حزبالله را تشکیل دادند و مقاومت اسلامی شکل گرفت. اینها در محضر امام موافقت ایشان را برای تشکیل مقاومت اسلامی کسب کردند. چون در عین حال که برخی مناطق لبنان آزاد شد، اما رژیم اشغالگر در منطقهای به عنوان منطقه کمربند امنیتی، ایستادگی کرد و برخی مناطق لبنان همچنان در اشغال باقی مانده بود.
لذا اینها برای مبارزه با اسرائیل و حمایت از مردم فلسطین و دفاع از لبنان، حزبالله را تشکیل دادند و امام با تشکیل آن موافقت کرد. نیروهای حزبالله مقاومت خودشان را شروع کردند و مقاومت رشد و توسعه پیدا کرد تا به این جایگاهی که امروز است، رسید.
بنابراین، اینها جزو بنیانگذاران حزبالله و مقاومت اسلامی لبنان بودند. یکی از امتیازات سید حسن نصرالله این بود که توانست با مدیریت و درایت خود، حزبالله را تا این حدی که امروز شاهد هستیم، پیش ببرد.
علت اختلاف و حتی درگیری مسلحانه امل و حزبالله چه بود؟
تعدادی از عزیزان در حرکت امل المستضعفین در فعالیت و مقابله با اسرائیل، در مباحث توسعه مقاومت، اهداف مقاومت و عضویت اعضای جدید معیارهایی داشتند که با معیارهای کلی حرکت امل متفاوت بود؛ لذا از آن جدا شدند. برخی از اعضای حرکت امل نتوانستند جدا شدن برخی اعضا را تحمل کنند و برای آنان مشکل بود؛ برخی انتقاد میکردند و برخی اعتراض داشتند، ولی به مرور پذیرفته شدند که هر دو در کنار هم هستند چون در اصلِ مقاومت هر دو با هم شریک بودند. حتی همان زمان علیرغم مشکلات و اختلافات، در سنگرها و خط مقدم مقابله با رژیم اشغالگر؛ همکاریها، مساعدتها و مشارکتهای خوبی را به صورت میدانی داشتند. قطعاً در چنین مسائلی، برخی افراد خواسته یا ناخواسته فتنهگری و مشکلآفرینی میکردند و مشکلاتی برای همدیگر به وجود میآوردند.
البته درباره علت درگیری بین امل و حزبالله، کتابها نوشته شده است که در شرایط فعلی لازم نیست به آن بپردازیم. نکته مهم این است که فلسطینیها مهمان مردم لبنان بودند و حرکت امل جزء احزابی بود که آنها را پذیرفته بود و از آنان حمایت میکرد؛ خود امام موسی صدر در رأس همهی اینها، پذیرای فلسطینیها بود و اما به عللی درگیریهایی بین امل و حزبالله به وجود آمد و بین این دو دلخوریهایی پدیدار شد. همواره در میان مجموعهها گاهی دلخوری و درگیری به وجود میآید. درگیری بین اینها اتفاق افتاد که از ابتدا ناخواسته، و تداوم آن ناشایست بود و باعث شد که تعدادی از عزیزان از هر دو طرف به شهادت رسیدند.
جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد که بین این دوستان الفت ایجاد کند، اختلافات را از بین ببرد و به همدیگر نزدیک کند. من آن زمان مسئول سفارت ایران در سوریه بودم و از سوی مقام معظم رهبری که رئیس جمهور بودند نماینده شدم، نماینده آقای حافظ اسد هم انتخاب شد و با نمایندگان حزبالله و حرکت امل جلساتی برگزار کردیم و الحمدلله موفق شدیم در بین عزیزان صلح و آرامش ایجاد کنیم. اینها با هم به میدان آمدند، به هم نزدیک شدند و در انتخابات نمایندگان مجلس، وزارت، تشکیل دولت و خدمات عمومی به مردم موفقیتهای خوبی را به دست آوردند و روز به روز الفت و مهربانی بین آنها زیادتر شد.
شهید سید حسن نصرالله نقش بسیار مهمی در ایجاد التیام بین نیروهای حرکت امل و حزبالله ایفا کرد. در پرانتز بگویم که طی درگیریها و مشکلاتی که وجود داشت بود، بسیاری از افراد در حرکت امل نسبت به سید حسن نصرالله ارادت خاصی پیدا کردند و ایشان را بسیار دوست میداشتند. این باعث شد که سید مقاومت، موفقیتی در بین تمام کادرها و هوداران در لبنان پیدا کرد و موقعیت بسیار ارزندهای را در بین مردم این کشور کسب نمود. مستحضرید که ایشان در چند سال اخیر، محور همهی مزایای میدانی و سیاسی لبنان بودند. لذا مردم، علما و سیاستمداران از همه طیفهای مسیحیها، اهل سنت و دروزیها، سید حسن نصرالله را به عنوان یک محور و شخصیت قابل قبول و مورد احترام پذیرفته بودند. به خصوص در جنگ 33 روزه که در سال 2006 اتفاق افتاد، ایشان مدیریت، شجاعت، قدرت و دفاع جانانه از لبنان را نشان داد و توانست اسرائیل را شکست دهد که مورد تحسین، تمجید و تبریک مردم و حتی ملوک و رؤسای کشورهای عربی قرار گرفت و همه به ایشان تبریک گفتند.
لذا آن درگیریها و مشکلات بعد از مصالحه و پیگیریها، باعث الفت، مهربانی و همکاری بین اینها شد؛ به گونهای که در چند سال اخیر تمام کارهای سیاسی را جناب آقای نبیه برّی رئیس مجلس لبنان و رئیس حرکت امل برعهده داشت و همه امور مقاومت و میدانی را شهید سید حسن نصرالله عهدهدار بود. یعنی این توافق بین آقای نبیه بری و سید حسن نصرالله منعقد شده بود.
میزان موفقیت شهید سید حسن نصرالله را در تربیت نیروهای برجسته، به عنوان بازوان حزبالله تشریح کنید.
آنچه که امروز شاهد هستیم و همهی رسانهها از آن سخن میگویند، یعنی تداوم مقاومت و ضربههای سنگینی که حزبالله در چند روز اخیر به رژیم اشغالگر وارد کرده است و ترس، دلهره و نگرانیهایی که در افکار عمومی رژیم صهیونیستی از رؤسا تا فرماندهان و نیروهای عادی به وجود آمده است، گویای موفقیت سید حسن نصرالله است. حزبالله در سالهای اول یک مجموعه کوچک و اندکی بود که کم کم اعضای آن زیاد شدند، افزایش پیدا کردند و با اضافه شدن کادرها، فرماندهان و هواداران، تشکیلات حزبالله روز به روز قویتر و گستردهتر شد و عامه مردم لبنان، طرفدار حزبالله و مقاومت شدند. این از ویژگیهای سید حسن نصرالله بود که توانست مقاومت و حزبالله را اینگونه در میان مردم معرفی کند. نیروهای حزبالله با مردم با مهربانی، خوبی و رفتارهای انسانی و انساندوستانه برخورد کردند و برای رفع مشکلات معیشتی، فرهنگی و سلامت مردم کارهای زیادی انجام دادند که مورد توافق همه قرار گرفتند. حزباللهی که در سال 1982 یک مجموعه کوچکی بود امروز به عنوان یک نیرو و لشکر بسیار مقاوم در لبنان در میدان حاضر است.
با اینکه حزبالله بزرگانی از فرماندهان خود را از دست داد و شهید شد، اما میبینیم که پرچم مقاومت و حزبالله به دست همرزمان سید حسن نصرالله برافراشته است و مقاومت با قدرت به پیش میرود. همچنان که مقام معظم رهبری فرمودند، ساختار تشکیلاتی مقاومت به نحوی است که با شهادت این عزیزان، آن ساختار مستحکم و قوی، با شهادت تعدادی از عزیزان به تزلزل، ضعف و سستی نخواهد انجامید.
سید حسن نصرالله بعد از شهادت اسماعیل هنیه و برخی از فرماندهان مقاومت در یکی از سخنرانیها فرمودند که «حزب الله و مقاومت با از دست دادن این عزیزان متزلزل نخواهد شد و هر فرماندهی که به شهادت برسد، فرماندهان و عزیزان شجاع دیگری هستند که پرچم را بلند میکنند و راه مقاومت ادامه پیدا میکند. حتی تأکید کردند که «شما اگر با تانکها هم حمله کنید، بدانید هم خودتان از بین میروید و هم تانکهایتان از بین میرود و نمیتوانید به هیچ دستاوردی در این مسیر برسید.» الان در چند روز شاهدیم که اینها حتی با تانکهایی که به منطقه آمدند، اما شکستها و ضربات بسیار سنگینی را تحمل کردند و تحمل خواهند کرد؛ نیروهای مقاومت با آنها مبارزه میکنند تا به شکست و فضاحت نهایی برسانند.
نگاه ایدئولوژیک سید حسن نصرالله به مبارزه با اسرائیل و تأثیری که از انقلاب اسلامی ایران داشت را تحلیل بفرمایید.
شاید بینشهای شخصیتها در مسأله مقاومت، در بین لبنانیها، فلسطینیها و دیگران با همدیگر متفاوت باشد. مجموعهی عرفات و فتح به دنبال سازش و گفتوگو در اسلو و جاهای دیگر رفتند تا بتوانند چیزی به دست بیاورند. اندیشههایی در میان برخی سران فلسطینی وجود داشت و شاید الان هم برخی بر این اساس فکر میکنند که ما باید سرزمینهای 1967 به این طرف را آزاد کنیم و یک دولت فلسطینی تشکیل دهیم؛ مثل دولت خودگرانی که امروزه وجود دارد. اما اینکه برویم و کل فلسطین را آزد کنیم، شاید به نظر آنها درست نیست. اما شهید سید حسن نصرالله و بسیاری از شخصیتها مثل ایشان، در این اندیشه مثل حضرت امام و مقام معظم رهبری، معتقد به آزادسازی کامل فلسطین هستند و بودهاند. اینها میگویند که ما باید مبارزه کنیم و معتقد به پیروزی بودند؛ مثل حضرت امام که معتقد به نابودی اسرائیل بودند. مقام معظم رهبری معقتد است که مقاومت و مبارزه باید تداوم پیدا کند تا منطقه از شرّ وجود رژیم صهیونیستی اشغالگر و این باند تروریستی، آزاد شود و امنیت و صلح در منطقه تحقق پیدا کند.
اشاره فرمودید که سید حسن نصرالله از امام موسی صدر خط میگرفت و با ایشان بوده است.
همه این دوستان معتقد به نقش و جایگاه امام موسی صدر بودند. خاطرهای از سید حسن نصرالله نقل شده است که من از خود ایشان نشیندم. اینگونه میگویند که شهید سید حسن نصرالله زمانی که در نجف درس میخواند، رویای صادقهای دیده بود که در تعبیر به وی گفتند که آقای امام موسی صدر غایب میشود و شما رهبری لبنان و مقاومت را عهدهدار میشوید.
ارزیابی شما از عملیات وعده صادق دو و نتایج آن در منطقه چیست؟
خداوند متعال در قرآن فرموده است که «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا لَقیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا»، اگر در برابر تهاجم قرار گرفتید استقامت کنید، ثابتقدم بمانید و عقبنشینی نکنید. حضرت امام همیشه معقتد بودند که ما باید در برابر دشمنان قدرتمندانه ایستادگی کنیم و عقبنشینی نکنیم. همچنان که در برابر آمریکا و تجاوزات جنایتکارانه صدام، امام همین سخن را گفتند و از همین روش استفاده کردند. مقام معظم رهبری هم بر این باور و نگاه حضرت امام صحّه گذاشته و تأیید کردند و همین را سرلوحه بیانات و دیدگاههای خودشان میدانند که ما نباید در برابر دشمنان از خودمان ضعف نشان بدهیم.
رژیم اشغالگر قدس و این جنایتکاران جنگی و وحشیهای صهیونیسم، امثال نتانیاهو، شارون، موشه دایان و جنایتکارانی که بودند و نابود شدند، دشمنانی هستند که هیچکدام از آنها از نسلکشی، نژادپرستی، کودککشی، جنایت و جرائم، ابایی ندارند. یعنی هر جنایتی که بتوانند انجام دهند، مرتکب میشوند. در برابر اینها، همانطور که حضرت اباعبدالله(ع) فرمود که «هیهات منا الذله»، هر گونه ضعف نشان دادن و سازشپذیری یعنی نابودی. مصریها، اردنیها و مجموعه فتح و عرفات قرارداد سازش با اسرائیل را امضاء کردند. فتح که قرارداد اسلو را امضا کرد تا دولت را تشکیل دهند، ببینید چگونه باید ذلّت را تحمل کنند.
اخیراً وزیر جوان احمق اسرائیل اعلام کرد که از نیل تا فرات هدف ما است و ما باید همهی منطقه را بگیریم. بعد از این شکستهایی که در طول هفتاد سال متحمل شدند و نتوانستند اسرائیل بزرگ را بوجود بیاورند، هنوز هم چنین ادعاهایی را تکرار میکنند. این برای حکام عرب، مسئولان کشورهای اسلام، دانشمندان و غربگرایان و طرفداران آمریکا درسی بزرگی است که صهیونیستها بعد از این همه ذلّت، میگویند که باید منطقه را بگیریم و این به عنوان هدفشان است. با اینکه آمریکاییها و دیگران پذیرفتهاند که دو دولت باشد -اما ما نپذیرفتیم- ولی هیچ احترامی برای دولت خودگردان قائل نیستند. دولت خودگران بدون اجازه و موافقت اسرائیلیها حتی یک ویزا نمیتواند به کسی بدهد و حتی یک جنس نمیتواند وارد کند. بدتر از این سازشی که اینها کردند، ذلتی وجود ندارد.
این نشان میدهد که سازش در برابر صهیونیستها راهحل نیست و هرگونه سازش باعث گردنکشی آنها میشود و «اشک کباب باعث طغیان آتش است». سازش باعث میشود که آتش صهیونیستها بیشتر شود. لذا باید توجه داشته باشیم که در برابر اینها جز ایستادگی چیز دیگری جواب نمیدهد. شاهدیم که مقاومت در غزه ایستاد و صهیونیستها در غزه شکست خوردند و هیچ دستاوردی نداشتند؛ در لبنان هم شکست خوردند، هیچ دستاوردی نداشتند و باز هم شکست خواهند خورد. لذا مقاومت و ایستادگی، تنها راه برای مقابله با رژیم اشغالگر قدس و آمریکا در منطقه است.
برخی میگویند که امروزه کشورهای عربی سکوت کردند، چرا ایران باید از غزه و لبنان دفاع و حمایت کند؟!
عملیات وعده صادق دو به دنیا نشان داد که جمهوری اسلامی قدرتمندانه از مصالح، استقلال و منافع خود دفاع میکند. ایران قدرت دفاع دارد و توانست ضربات سنگینی بر صهیونیستها وارد کند. همانطور که مسئولان اعلام کردند اگر دشمن صهیونی دست از پا خطا کند وعدههای صادق دیگری تحقق پیدا خواهد کرد. کشورهای عربی امروز ساکت هستند، ولی ذلتبارترین سکوت را انتخاب کردهاند. شاهد هستیم که اینها حتی در برابر ملت خودشان هیچ جوابی ندارند. از طرف دیگر، ملتهای عرب با روش حکومتهای خود مخالف هستند. لذا در اردن میبینیم که هر روز تظاهرات برگزار میشود. برخی کشورهای عربی اجازه نمیدهند که مردم به میدان بیایند و الا مردم با آنها مخالفت میکردند.
زمانی که عملیات وعده صادق دو با موفقیت انجام شد، تمام مردم کشورهای عرب، مسلمانان و آزادگان دنیا، برای جمهوری اسلامی کف زدند و آفرین گفتند و همه این کار را به عنوان یک حرکت شجاعانه دانستند. مسئولین کشورهای عربی در جلسات خصوصی خود میگویند، ما مثل شما قدرت نداریم و نمیتوانیم کاری کنیم. اینها عجز خودشان را اعلام میکنند. لذا جمهوری اسلامی به عنوان دفاع از مظلومین فلسطین، دفاع از یک کشور اسلامی، دفاع از ملت و حیثیت خود، راه مقاومت را ادامه میدهد.
شما بدانید که اگر امروز جمهوری اسلامی ایران در برابر رژیم اشغالگر قدس و خواستههای آن، ضعف نشان دهد و یا کنار بیاید، تمام فلسطین، حزبالله و لبنان نابود خواهد شد. لذا این وظیفه شرعی، دینی، عقلی و وجدانی است که در برابر صهیونیستها ایستادگی شود.
تحلیل خود را درباره سخنرانی رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه اخیر را تشریح بفرمایید.
همه دنیا اقامه نماز جمعه را به عنوان یک گام بسیار قدرتمندانه و شجاعانه مقام معظم رهبری و ملت ایران دانستند که در عین حال که برخی فکر میکردند که ممکن است خطر و تهاجم دشمن تحقق پیدا کند، اما ملت ایران آمدند و رهبری شجاعانه ایستادند و خطبه و نماز خواندند، بدون اینکه هیچ اعتنایی به تهدیدها داشته باشند. لذا اقامه نماز جمعه از سوی رهبر انقلاب، مظهر قدرت، شجاعت و عظمت ملت ایران شد. شبکههای تلویزیونی داخلی و بینالمللی کشورهای عربی، به خطبههای نماز جمعه، «جمعة النصر» یعنی جمعه پیروزی میگویند. جمهوری اسلامی ایران پیروزمندانه در برابر همهی تهدیدها ایستادگی کرد و پیروزی، عظمت، قدرت، شجاعت و همیاری مردم خود را نشان داد. وقتی دنیا دید که بیش از دو میلیون نفر در نماز جمعه حضور پیدا کردند، به دستشان آمد که چگونه ملت در کنار رهبری و نظام، ایستاده و از نظام دفاع میکند و خودگذشتی خواهد کرد.
مواضع یادگار امام حاج سید حسن آقا خمینی خیلی عالی بود، مخصوصاً بیاناتایشان در تلویزیون، بسیار مورد توجه قرار گرفت.
بنده یکی دو سخنرانی ایشان را بعد از شهادت اسماعیل هنیه شنیدم و برای من بسیار ارزشند بود؛ مواضع بسیار روشن و خوبی بود. به عقیده من سرچشمه این مواضع از حضرت امام و آیتالله سید احمد آقا بود که در ایشان تبلور پیدا کرده است. ایشان شجاعانه گفت که ما در کنار مقاومت و با مقاومت هستیم و علیه رژیم اشغالگر تا آخرین لحظه ایستادگی می کنیم.
در پایان اگر نکته یا خاطرهای از حضور سید حسن نصرالله نزد امام دارید بفرمایید.
زمانی که رهبران فلسطینی مثل شهید دکتر فتحی شقاقی و دیگران نزد حضرت امام آمدند، همچنین زمانی که شورای حزبالله خدمت ایشان بودند، امام فرمودند: «بروید، مبارزه و مقاومت کنید که پیروز میشوید.» این یکی از نمونههای فرمایشات حضرت امام بود که دستور مبارزه و مقاومت را به اینها دادند و ضرورت مقاومت را برای آنان ترسیم فرمودند.