با این که فرصتها از دست رفته است و امیدی به بهبود وضعیت فرهنگی اجتماعی مردم نمیرود، اما در صورتی که رئیس جمهور منتخب فرصت پیدا کند، امید میرود با تلاش و مجاهدت همه هموطنان دوباره ایران راه توسعه و پیشرفت را باز یابد.
این روزها کشور در تب و تاب انتخاب نهمین رئیس جمهور است. حدود نیمی از مردم در اصل مشارکت در این دوره تصمیم نگرفتهاند. ناامیدی کشندهای باعث شده تا جوانان رغبتی برای رأی دادن نداشته باشند. کارشناسان سیاسی معتقدند در صورت مشارکت ضعیف مردم (زیر ۵۰ درصد) کاندیدای اصولگرایان انتخاب و معرفی میشود و در صورت مشارکت بالای ۵۰ درصد، قطعاً کاندیدای رقیب رئیس جمهور خواهد شد.
با اینکه مشارکت اکثریت مردم برای جمهوری اسلامی در سطح جهانی یک اعتبار و امتیاز تلقی میشود، اما اصولگرایان به ویژه جبهه پایداری و افراطیون دلخوشی از این حضور ندارند و اعتراف کردهاند، در صورت حضور حداکثری شانسی ندارند. کسانی که برای انقلاب اسلامی دل میسوزانند، دغدغه حضور حداکثری دارند که در این زمینه سهم رهبری انقلاب اسلامی از همه بیشتر است. در این یادداشت در نظر داریم به امر مهم دیگری بپردازیم که مغفول مانده است. آیا رئیسجمهور منتخب میخواهد برنامههای خود را بر اساس وضع موجود طراحی و اجرا نماید یا به دنبال تغییرات اساسی در سیاستها و راهبردهاست؟
حقیقت این است که اداره کشور با درآمد موجود (حدود ۶۰ میلیارد دلار)، که بخش اعظم آن از قبل تعیین شده است، نیازی به این همه رقابت و بحث و گفتگو ندارد. به لایحه بودجه سنواتی نگاه کنید. خوشبینانهترین صورت آن این است که قوه مجریه اختیار دارد برای ثلث بودجه کشور برنامهریزی کند، یعنی حدود ۲۰ میلیارد دلار. و متاسفانه سالهاست که ما نتوانستهایم اعتبار مناسبی برای طرحهای عمرانی، تأمین زیرساختها و تکنولوژیهای نوین اختصاص بدهیم. امروز در زمینه آب، برق، گاز، بنزین، اقلام ضروری مصرفی، با کمبود مواجه هستیم و خطوط ریلی، هوایی و دریایی ما با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند. درآمد سرانه ملی به کمتر از ۲۵۰۰ دلار در سال رسیده است که در مقایسه با کشورهای خلیج فارس به جز یمن، بسیار ناچیز است. همسایه غربی ما یعنی ترکیه بدون نفت حدود ۶۰۰۰ دلار درآمد سرانه ملی دارد و بعضی کشورهای آسیایی نظیر ژاپن و کره جنوبی با ارقام ۴۱۰۰۰ دلار و ۳۰۰۰۰ دلار رقبای ما محسوب میشوند. آثار فقر و فلاکت به ویژه در سالهای قبل جامعه را فراگرفته، جامعه را تهدید میکند و به زودی جامعه متوسط از بین میرود. با این روند قویترین رئیس جمهور هم کاری نمیتواند بکند. او نمیتواند معجزه کند. آب از آب تکان نمیخورد. ما آنچه در میآوریم میخوریم. ما سالهاست در بخشهای مختلف نتوانستهایم سرمایهگذاری کنیم و نیروگاهها، پتروشیمی، کارخانجات، راهآهن، خطوط هوایی و صنایع دیگر با استهلاک دست و پنجه نرم میکنند. در ۲۰ سال گذشته چین، امارات، عربستان، قطر، ترکیه و اکثر کشورها با سرعت سرسامآوری مسیر پیشرفت را پیموده و با سرمایهگذاری صدها میلیاردی، امنیت، توسعه، رفاه برای مردم کشورشان به ارمغان آوردهاند. در همین مدت که ایام طلایی شکوفایی اقتصاد نام گرفته است ما درگیر تحریمهای کمرشکن، برجام و مبارزه با اسرائیل و آمریکا بودهایم!!!
کاندیداهای موجود و راهبرد توسعه:
با دقت در برنامههای ارائه شده از طرف کاندیداها، فقط دکتر پزشکیان درک درستی از نظریه توسعه دارد و برای آن راه حل ارائه کرده است. کاندیداهای دیگر نظریه توسعه را باور نداشته و خود عامل پیدا شدن وضع موجود هستند.
می بایست سیاستهایی که باعث شدهاند فقر و فساد، گرانی و تورم، ناامیدی و یأس، فرار نخبگانی، سقوط آرمانها و ارزشهای اخلاقی جامعه را فرا بگیرد و اتحاد و اتفاق مردم که عظیمترین سرمایه اجتماعی است از بین برود،بازبینی و اصلاح گردد .
توصیه به رئیس جمهور دولت چهاردهم:
با این که فرصتها از دست رفته است و امیدی به بهبود وضعیت فرهنگی اجتماعی مردم نمیرود، اما در صورتی که رئیس جمهور منتخب فرصت پیدا کند و اقدامات زیر را انجام دهد، امید میرود با تلاش و مجاهدت همه هموطنان دوباره ایران راه توسعه و پیشرفت را باز یابد.
اقدامات پیشنهادی:
الف- رفع تحریم :
گرههای کور تحریم توسط یک تیم کارشناس بررسی و راههایی برای برونرفت آن به ویژه در موضوعاتی نظیر FATF و برجام در نظر گرفته و اجرایی گردد.
ب- عدالت در امکانات و مزیتها:
امکانات و فرصتهای کشور به همه مردم تعلق دارد، پس میبایست زمینهای فراهم شود تا همه بتوانند از فرصتها و امتیازات استفاده کنند. عدالت اقتضا میکند، امکانات استخدامی، آموزشی، رفاهی، اقتصادی به همگان تعلق داشته باشد نه اینکه با سلایق شخصی شهروند درجه یک و دو داشته باشیم و نزدیکان و دوستان مسئولین، در چپاول بیتالمال و گرفتن وامهای کلان حقوق ضعیفان را پایمال کنند.
ج- منافع ملی به عنوان سیاست اصلی:
منافع ملی کشور به عنوان سیاست محوری تعیین و هر مصوبه و قانونی بر خلاف آن لغو گردد. ما در تنظیم سیاستهای راهبردی از موضوع مهم منافع ملی غافل شدهایم. اگر بخواهیم فقر و فساد را از بین ببریم باید هر سیاستی و هر اقدامی که مخالف منافع ملی باشد، حذف گردد. منافع ملی در روابط با دیگر کشورها و در قوانین داخلی حاکم شود.
د- ایجاد زمینه برای سرمایهگذاری خارجی و ایرانیان مقیم خارج کشور با تصویب ضمانتهای لازم:
زمینه بازگشت هموطنان و سرمایهگذاری آنان فراهم گردد و استفاده از توان متخصصین ایرانی در بازسازی ایران مدنظر قرار گیرد. رونق حضور جهانگردان و توریستها در ایران زمینه جذب توریست و ایرانگردی، با لغو قوانین مغایر آن فراهم شود. باید اقرار کنیم ایران با مدیریت تنگنظرانه مدیران کنونی راه به جایی نخواهد برد. ایران زمانی به اوج توسعه و پیشرفت میرسد که همه نیروهای وطنپرست بتوانند در آن ایفای نقش نمایند. یک دولت و مجلس حداقلی با سیاستهای بازدارنده و طرد سرمایههای انسانی هیچگاه نمیتواند راه پیشرفت و توسعه را طی کند. برای بازگشت به توسعه و پیشرفت کشور به افراد شجاعی نیازمندیم تا در کنار یکدیگر دوباره ایرانی را بسازیم تا همه به فرهنگ و هنر و اقتصاد و پیشرفت آن افتخار کنند. انشاءالله.
محمدرضا حشمتی، تیرماه ۱۴۰۳