پایگاه خبری جماران: اخیرا برگه رأی امام در 3 انتخابات منتشر شده است. در این مورد توجه به 8 مولفه حائز اهمیت است:
1) زمان و مکان، به عنوان عواملی مهم در فهم یک پدیده می باشد
2) حساسیت ویژه امام به حقوق مردم برای همگان عبرت آموز می باشد
حضرت امام به رفراندم باور داشت و در اندیشه ایشان منشأ قدرت خدا و مرجع قدرت مردم هستند.
3) در شرایط انقلاب و اوج هیجانات و احساسات انقلابی جامع و دلبستگی اکثریت قریب به مطلق جامعه به رهبری کاریزماتیک، ودرعین حال الزام حضرت امام به تدوین قانون اساسی و برگزاری رفراندوم و مراجعه به آراء عمومی برای پذیرش یا رد آن حاکی از نواندیشی دینی و باور عمیق امام به قدرت نرم(مردم) میباشد.
4) در حقیقت امام در عرصه ملی، مشروعیت و تداوم قدرت را متکی به آراء ملت و در عرصه بینالمللی قدرت برخاسته از صندوقهای رأی را به عنوان نماد و نمود دموکراسی به نمایش گذاشتند.
5) دیدگاه حضرت امام برای عبور از جامعه انقلابی به یک نظام و ساختار ملی و قانونی منطبق بر نظامهای پیشرفته موضوع مهمی است که کمتر به آن پرداخته شد.
6) یکی از دقایق مهم حیات سیاسی امام عدم کمترین جانبداری از احزاب، جریانات، اقطاب و نحلههای فکری متکثر در ایام انتخابات بود. مراجعه به آراء عمومی در شرایطی بود که جامعه به شدت تشنه آگاهی از دیدگاه سیاسی امام برای همگرایی و همدلی بود. ولی در باور امام جامعه از درک و تحلیل لازم برای انتخاب افراد شایسته برخودارند و کمترین مداخله در آراء مردم راجایز نمی دانستند. در حقیقت امام با برگزاری آزادانه رفراندم قانون اساسی وانتخابات مجلس خط بطلانی بر اندیشه خلافت محور کشیدند
عدهای که اساسا باور به حق انتخاب مردم نداشته، در انزوای کامل قرار گرفتند.
امام در همان شرایط تأکید میفرمایند «هر چه اکثریت ملت گفتند همان معتبر است حتی اگر به ضرر خودشان باشد. شما ولیّ آن ها نیستید که بگویید این به ضرر شما است. مسیر ملت را بروید ولو عقیدهتان این است که مسیر ملت خلاف صلاحشان است».
در حقیقت این کلام یک پیام اساسی در بطن و متن خود دارد. «مردم مرجع اصلی مشروعیت و مقبولیت هستند و جامعه نیاز به قیم ندارد».
شهید مطهری هم در یک مصاحبه تلویزیونی تأکید دارد، «جمهوری اسلامی یعنی حکومتی که شکل حکومتش انتخاب حاکم از طرف عامه مردم برای مدت موقت، و نه به شکل موروثی، است؛ و محتوای حکومت هم اسلامی است. ما وقتی میگوییم اسلامی معنایش این نیست که میخواهیم روحانیون را به عنوان طبقه حاکم بپذیریم. مثل اینکه میان حکومت اسلامی و حکومت طبقه روحانی اشتباه شده است. اگر چنین اشتباهی هم پیش آمده، باید رفع شود. ...به هر حال حکومت اسلامی، جنبه اسلامی بودن، به حاکمیت عملی یک طبقه ارتباط ندارد».
7) رفتار سیاسی امام در دوران انتخابات در حقیقت تثبیت تفکر مردمسالاری و نفی اندیشه خلافت و قیم مأبی بود. بی شک اگر در آن مقطع تمرین دموکراسی مبتنی بر آراء مردم در سازه نظام سیاسی تثبیت و مستحکم نمیشد، بعدها جامعه دچار یک تعارض و انشقاق در میان رجال سیاسی و مذهبی و حتی در متن جامعه میشد.
8) کالبدشکافی عمیق آراء امام به اشخاص بیانگر عمق اندیشه سیاسی ایشان است.
در این اوراق چند پیام اساسی نهفته است:
الف) امام به بلوکبندی سیاسی رایج اعتنایی نداشته و برای آن اعتباری قائل نبودند.
ب) معیار انتخاب امام صلاحیت سیاسی و توانایی لازم برای اداره کشور و مقام قانونگذاری بود.
ج) امام به دنبال انسجام و وفاق و همگرایی ملی فارغ از صفبندیهای سیاسی، صنفی و حزبی بود(از آقای هاشمی تا بازرگان و...). امام در تمام انتخابات ها به آقای هاشمی به عنوان امین و خدوم و فهیم رأی می داد، اما صد افسوس که تفکر حاکم بر شورای نگهبان ایشان را ردصلاحیت کرد.
د) به رسمیت شناختن گرایشات و هویتهای متکثر سیاسی. ازحزب جمهوری اسلامی گرفته تا نهضت آزادی(دست کم تا آن مقطع زمانی).
سخن آخر اینکه نسل جوان امروز و حتی بزرگان و رجال سیاسی در ایران یک بار دیگر نیازمند بازشناسی و بازتولید اندیشه مترقی امام در جامعه پر تنش امروز میباشند.
امروزه نسل اول انقلاب نگران جدی رفتار جریانات رادیکال برای عبور ازاندیشه امام و بازگشت به تفکر خلافت هستند.
در این راستا، از یک جریان قوی سیاسی که در ارکان قدرت حضور فعال دارند و باور درونی به نظریه تزئینی بودن رأی مردم دارند را نباید غافل باشیم.
وظیفه اخلاقی ایجاب میکند که از خلف صالح امام حضرت آیتالله سید حسن خمینی و مجموعه موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، حرم مطهر و یاران دلسوز امام، خصوصا دکتر حمید انصاری برای نشر این اسناد گرانقدر قدرشناسی کنیم و خواهان تداوم این روند با ارزش باشیم.