باز اگر می گفتند «که چرا باید در این شرایط، روز ملی روسیه با شکوه برگزار شود؟ و چرا سطح حضور مسئولان ایران بالاتر از سال قبل است و…. ؟» قابل تأمل بود. ولی اینکه انتقادها از «زبان بدن» شروع شود و بعد هم کسی بنویسد «که این عکس در تاریخ نماد ذلت است و… » برایم قابل فهم نیست. آیا اینکه وزیر، خطابه اش را از روی برگه می خواند غلط است؟ یا اینکه ایستاده می خواند؟ یا اینکه سفیر روسیه در کنار دست به کمر دارد؟ باید دست های سفیر روسیه کجا می بود؟
پایگاه خبری جماران: نویسنده این سطور نه تا کنون وزیر نفت ایران را دیده است و نه تا دیروز نامش را می دانست. و در انتخابات قبل هم ، نه تنها به آقای رییسی رأی نداد که تا روز آخر قصد داشت در انتخابات شرکت نکند. و هم چنین نسبت به سیاست های روسیه، هم قبل از تجاوز آشکار به اوکراین و هم بعد از آن، منتقد بوده و سیاست هایی که با روس ها بر سر مهر است را بر نمی تابد.
اما این همه باعث نمی شود که نسبت به آنچه این روزها درباره حضور وزیر نفت در سفارت روسیه مطرح شده است را بپذیرد، آن هم در حالیکه تمام انتقاد ها به «زبان بدن» وزیر مربوطه بر می گردد.
باز اگر می گفتند «که چرا باید در این شرایط، روز ملی روسیه با شکوه برگزار شود؟ و چرا سطح حضور مسئولان ایران بالاتر از سال قبل است و…. ؟» قابل تأمل بود. ولی اینکه انتقادها از «زبان بدن» شروع شود و بعد هم کسی بنویسد «که این عکس در تاریخ نماد ذلت است و… » برایم قابل فهم نیست. آیا اینکه وزیر، خطابه اش را از روی برگه می خواند غلط است؟ یا اینکه ایستاده می خواند؟ یا اینکه سفیر روسیه در کنار دست به کمر دارد؟ باید دست های سفیر روسیه کجا می بود؟
آنچه برایم تلخ بود و مرا به نوشتن واداشت آن بود که این انتقاد را اولین بار یکی از نویسندگان خوب کشورمان _که معمولا نوشته هایش را دنبال می کنم و همواره هم مطالبش از وزانت برخوردار است_ مطرح کرد ولی توضیح نداد که از کجا می شود زبان بدن این وزیر را فرا گرفت و ذلت آن را فهم کرد.
از شخص ایشان که بگذریم (و مثلا در دفاع از او بگوییم این یک احساس درونی بوده و از جنس شهود است) باید پرسید آنها که این مطلب را بازنشر دادند در کدام مدرسه، «زبان بدن» را آموخته اند؟ اگر ممکن است بگویند تا ما هم ثبت نام کنیم. فراموش نکنیم زبان یک قرارداد اجتماعی و «امر بین الاثنینی» است. یعنی باید توسط افراد یک جامعه قابل فهم باشد و نمی شود تنها بک نفر آن را بفهمد. چرا که در این صورت دیگر قراردادی اجتماعی نیست بلکه یک رمز و راز است که بین گروهی خاص وضع شده است.
اما این همه را نوشتم تا بگویم در آشفته بازار فضای مجازی فقط دلمان به این خوش نباشد که چیزی علیه رقیب منتشر شده است. و حداقل قبل از آنکه ما هم آن را انتشار دهیم کمی در صحت و درستی آن بیاندیشیم والا به همین زودی ها «زبان بدن» دوستان ما هم توسط کسانی دیگر تفسیر می شود.