معیاری که بیشتر مد نظر ایشان بود این بود که خدمتگزار خدمتش را به مردم به نحو احسن انجام دهد و مردم تلقی نکنند که دولت چه از نظر زندگی و چه از نظر رفتار از آنها جداست و به همین دلیل نیز روی ساده زیستی افراد خیلی تاکید داشتند به خصوص شما در صحبت هایشان شاهدید که مساله کاخ نشینی و کوخ نشینی را مطرح می کردند منظورشان محرومین جامعه بود که می بایست مرود توجه قرار بگیرند و معمولا تاکید می کردند که مسئولین کشور و وزراء حالتی پیدا نکنند که خدای ناکرده تمایل به کاخ نشینی در آنها بروز بکند و می گفتند اگراین حالت بوجود بیاید موجب انحطاط خواهد شد و شما را از اهداف انقلاب دور می کند. بنابراین خیلی هشدار می دادند که هیچ وقت حالت تشریفاتی و تجمل گرایی در مسئولین بوجود نیاید. با وجودی که می دانستند مسئولین به همین شکل هستند ولی برای یادآوری باز هم می گفتند.

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران:دکتر عباسعلی زالی از کسانی است که در دوران حضرت امام خمینی(س) از دولتمردان دولت جمهوری اسلامی محسوب می شد و در کابینه شهید رجایی مسوولیت قائم مقام وزیر کشاورزی و در کابینه دوم مهندس موسوی مسوولیت وزارت کشاورزی را بر عهده داشته است. وی در کارنامه خود نمایندگی مردم کرج در دوره های سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی، ریاست کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی، ریاست مرکز آمار ایران را نیز دارد.زالی که استاد دانشگاه تهران است کارشناسی ارشد خود را در رشته اصلاح نباتات و دکتری ژنتیک را از دانشگاه کالیفرنیا کسب کرده است و مدتها نیز ریاست پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران برعهده داشت و هم اکنون پس از بازنشستگی از این دانشگاه عضو هیات نظارت و ارزیابی فرهنگی و علمی شورای عالی انقلاب فرهنگی و مدیرکل ممیزی علوم در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری است.

گفتگو با دکتر زالی در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری صورت گرفت و وی با دقت و حوصله ای خاص به سوالات پاسخ داد. حضرتعالی در دوران حضرت امام خمینی از وزرای هیت دولت بوده اید به عنوان اولین سئوال ویژگی های دولتی که در آن حضور داشتید چه بود؟

مستحضر هستید که در آن زمان نخست وزیر زیر نظر رئیس جمهور مسوول اجرایی کشور بود و شرایط آن زمان کشور نیز شرایط بسیار خاصی بود جنگ تحمیلی در جریان بود و قسمت عمده توان دولت نیز با پشتیبانی مردم در رابطه با جنگ صرف می شد. مردم حضور بسیار خوبی در صحنه داشتند این مطلب به خصوص در ارتباط با حضوردر جبهه ها و حمایت های که از دولت صورت می گرفت و همکاری با دولت بسیارخوب بود و از این جهت کار برای دولت علی رغم همه مشکلات دیگر آسان تر بود، چرا که قسمت عمده کار بر دوش خود مردم بود.
دولت از نظر ویژگی های که وزرا داشتند نیز شرایط خاصی داشت و در آن دوره شرایط حفاظتی و امنیتی کمتر از الان بود اگرچه بعد از وقایع هفت تیر و شهادت شهید رجایی و شهید باهنر دولت هم مجبور شد که مسائل امنیتی را بیشتر رعایت کند اما ارتباط با مردم بسیار خوب بود و رفت و آمد وزرا هم به نحوی بود که معمولاً در دسترس مردم قرار می گرفتند.
دیدگاه های مختلف به خصوص دو دیدگاه معروف به چپ و راست هم در دولت حضور داشتند و ترکیب دولت ترکیب خیلی خوبی بود. اگرچه ممکن بود که در برخی از مسائل اختلاف نظرهایی باشد اما دولت منسجم و خوبی و وحدت کلمه در مسائل آن زمان وجود داشت و اگر اختلاف سلیقه بود اما موجب نمی شد که وحدت کلمه مد نظر حضرت امام خدشه دار شود.
از زمان شهید رجایی ایشان مقرر داشته بودند که وزرا حقوق هفت هزار تومان بگیرند که این حداقل حقوقی بود که می شد در این سطح داد. من خودم که دانشگاهی بودم و وارد دولت شدم حقوقم به نسبت دانشگاه کمتر بود ولی آن زمان این مسائل اصلاً مطرح نبود و حداقلی که افراد می توانستند زندگی شان را تامین بکنند رضایت داشتند و قانع بودند و یک حالت ساده زیستی در بین همه وزرا مشهود بود.
تفاوت سلیقه ها و وحدت در دولت مانع این نبود که وزرا وظایف خاص خود را انجام بدهند. بنده وزیر کشاورزی بودم و در زمان جنگ شرایط کشور طوری بود که ما کمتر میتوانستیم برای کشاروزان امکانات فراهم کنیم گاهی تفاوت دیدگاه ها در زمینه پرداختن به مسائل کشاورزی در دولت پیش می آمد ولی بیشتر در رابطه با مسائل شغلی کشاورزان بود ولی از نظر انسجام و وحدت خدشه ای نبود و تحمل شنیدن نظراتی که وزرا داشتند وجود داشت و پس از این بحث ها دولت به هر نظری که می رسید عمل می شد.
توصیه ها و سفارشات کلی که حضرت امام خمینی(س)به دولت داشتند چه بود؟
همان طور که حضرت امام در همه صحبت هایشان بر نقش مردم تاکید داشتند در ارتباط با دولت هم معمولا در صحبت ها این مساله منعکس می شد و تاکید خاصی داشتند که دولت باید حامی مردم برای فعالیت ها باشد و مردم را آزاد بگذارد که فعالیت های اقتصادی و تجاری انجام بدهند و دولت فقط نظارت را بر عهده داشته باشد و کاری بکند که آنها بتوانند به راحتی کارشان را گسترش دهند وهمیشه تاکید کردند که مردم بودند که ما را به اینجا رساندند و موفق کردند و پیروزی ها برای این ملت فراهم آمده است. اگر خواسته باشیم این موفقیت ها تداوم پیدا کند باید کاری کنیم که مردم در صحنه باقی بمانند و رضایتمندی مردم قوت داشته باشد و معتقد بودند که دولت به تنهایی نمی تواند کشور را اداره بکند مگر اینکه مردم حامی او باشند. در آن زمان کشور 40 میلیون نفر جمعیت داشت می گفتند که اگر دولت خواسته باشد امور مربوط به 40 میلیون نفر را به تنهایی به عهده بگیرد از عهده اش ساخته نیست مگر اینکه مردم حامی آن باشند مسئله دیگر که در صحبت های ایشان بسیار بارز بود تاکید خاصی بود که ایشان برای رعایت حال محرومین داشتند.البته این به آن معنا نبود که اقشار دیگر نادیده گرفته شوند بلکه می گفتند جهت گیری ها به شکلی باشد که محرومین در اولویت قرار بگیرند و دولت بتواند یک مقدار ی از مشکلات آن ها را کاهش دهد.
ایشان همیشه تاکید داشتند که وزرا باید احساس کنند که برادارن یکدیگر هستند و یک کار مشترک را آغاز کرده اند وباید به انجام برسانند و از این جهت باید حامی یکدیگر باشند و تاکید داشتند که دولت باید هماهنگ باشد و اعضا باید با هم همفکری و همکاری داشته باشند و حتی به جایی می رسید که می گفتند حتی اگر کسی هست که فکر می کند تفاوت نظرش با دولت به اندازه ای است که نمی تواند در آن هماهنگی سهم خودش را ایفا کند عرصه دیگری را برای خدمتگزاری انتخاب کند تا دولت بتواند هماهنگی خودش را حفظ بکند. سفارش خاصی هم به وزرا داشتند که شما همیشه مواظب باشید که در وزارت خانه تان چه می گذرد و ارتباط کارمندان با مردم و ارباب رجوع چگونه است و آیا مراجعین که وارد وزارتخانه ها می شوند می توانند از خدمت لازم برخوردار شوند.
همیشه تاکید خاصی بر اسلامی بودن حرکت ها داشتند این به آن معنا نبود که ملی بودن را فراموش کنند بلکه می فرمودند ملی بودن زمانی مفهوم خودش را دارد که اسلامی بودن در اولویت قرار بگیرد و مردم ما برای اسلام قیام کردند و کشور خود را نیز دوست دارند. ایشان می فرمودند که ملی بودن را در جهت اسلامی بودن قبول داریم.
مساله دیگر این بود که با وجود آن که مشکلات در کشور بسیار و امکانات نیز کم است اما به هر حال کارها و خدماتی صورت می گیرد که مردم باید از آنها مطلع شوند بنابراین برا اطلاع رسانی تاکید بسیاری داشتتند و تاکید داشتند کارهایی که انجام می دهید به اطلاع مردم برسانید. درست است که مردم انتظار زیادی ندارند و خودشان مشکلات را بیش از همه لمس می کنند و در واقع خودشانند که برای حل مشکلات تلاش می کنند ولی اگر این آگاهی بخشی در جامعه صورت بگیرد رضایت مندی در مردم بیشتر می شود.
در سال هایی که حضرت امام در قید حیات بودند هیات دولت معمولا در مناسبت های هفته دولت، دهه فجر و سال نو این سعادت نصیبشان می شد که خدمت حضرت امام بروند و در آنجا هم باز از رهنمودهای حضرت امام بهره مند شوند.
روابط میان حضرت امام و دولت چگونه بود و احیانا در چه مواردی به طور خاص اظهار نظر می کردند؟
معمولا حضرت امام شانشان ایجاب نمی کرد که در جزئیات وارد شوند و مساله خاصی را در یک وزارتخانه ای مطرح کنند. ایشان معمولا مسایل کلان کشور را مد نظر قرار می دادند و رهنمودهایی که به دولت داشتند رهنمودهای عامی بود که شامل همه وزارتخانه ها می شد. مگر این که در مناسبت هایی نظیر هفته کشاورز یا هفته تعاون اشاره بیشتری به مساله کشاورز و یا تعاون داشتند.
دولت از توجه و عنایت ویژه حضرت امام نیز برخوردار بود و وقتی که خدمت حضرت امام می رسیدیم خیلی از مسایل فراموشان می شد و وزراء آنقدر شیفته دیدن حضرت امام بودند که اصلا کل مسایل فراموش می شد و حالت مریدی نسبت به حضرت امام کاملا مشهود بود و از آن طرف نیز حضرت امام محبت خاصی نسبت به فرد فرد اعضاء داشتند واز چهره شان مشهود بود که نگاهشان در بین جمع می گشت و این صحبت از طرف همه احساس می شد.
معیارهای دولت اسلامی از دیدگاه حضرت امام چه بود؟
معیاری که بیشتر مد نظر ایشان بود این بود که خدمتگزار خدمتش را به مردم به نحو احسن انجام دهد و مردم تلقی نکنند که دولت چه از نظر زندگی و چه از نظر رفتار از آنها جداست و به همین دلیل نیز روی ساده زیستی افراد خیلی تاکید داشتند به خصوص شما در صحبت هایشان شاهدید که مساله کاخ نشینی و کوخ نشینی را مطرح می کردند منظورشان محرومین جامعه بود که می بایست مرود توجه قرار بگیرند و معمولا تاکید می کردند که مسئولین کشور و وزراء حالتی پیدا نکنند که خدای ناکرده تمایل به کاخ نشینی در آنها بروز بکند و می گفتند اگراین حالت بوجود بیاید موجب انحطاط خواهد شد و شما را از اهداف انقلاب دور می کند. بنابراین خیلی هشدار می دادند که هیچ وقت حالت تشریفاتی و تجمل گرایی در مسئولین بوجود نیاید. با وجودی که می دانستند مسئولین به همین شکل هستند ولی برای یادآوری باز هم می گفتند.
همانطور که عرض کردم در آن زمان ما هم رئیس جمهور داشتیم و هم نخست وزیر و حضرت امام نیز عنایت خاصی به هر دوی این بزرگواران هم به رئیس جمهور وقت که مقام معظم رهبری بودند و هم نخست وزیر وقت داشتند؛ که بخاطر شرایط جنگ بود و ایشان لازم می دانستند که دولت مورد حمایت قرار بگیرد تا بتواند کارش را انجام دهد. در مراسم تنفیذ حکم دوره دوم ریاست جمهوری مقام معظم رهبری حضرت امام لطف خاصشان را هم نسبت به رئیس جمهور آن زمان و هم عنایتشان را نسبت به نخست وزیر نشان می دادند. در این انتخابات که آیت الله خامنه ای با رای بالایی انتخاب شده بودند و همین نکته نیز مورد تاکید حضرت امام بود که رای بسیار خوبی بوده و از مردم به صورت ویژه ای تشکر کردند و صحبت هایی داشتند و فرمودند: اینک به پیروى از آراى محترم ملت عظیم الشأن و آشنایى به مقام تعهد و خدمتگزارى دانشمند محترم، جناب حجت الاسلام آقاى سیدعلى خامنه‏اى- ایّده اللَّه تعالى- آراى ملت را براى پس از پایان دوره کنونى، تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهورى اسلامى ایران منصوب مى‏نمایم و از خداوند تعالى توفیق ایشان را در خدمت به اسلام و ملت و کشور اسلامى خواستارم. (صحیفه امام ج‏19 371)
سوال:حضرت امام چه دیدگاه هایی در خصوص با رابطه دولت و قوای دیگر و تبعیت دولت از قانون داشتند؟
مساله وحدت که حضرت امام در جلسات با هیات دولت و سایر سخنرانی هایشان عنوان می کردند فراتر از این بود که تنها در هیات دولت و حدت باشد. وحدت مردم و دولت و وحدت قوای 3 گانه را مد نظر داشتند. درعین آنکه معتقد بودند مجلس در راس امور است همیشه تاکید داشتند که مجلس حامی دولت باشد و آن امکانات و بستری را که دولت می خواهد برای فعالیتها فراهم کند به همین صورت نیز تاکید می کردند که سایر نهادها من جمله قوه قضائیه به گونه ای عمل کنند که دولت در کارش موفق تر باشد و بتواند وظایف خود رابه خوبی انجام دهد و بالاخره در سال 67 بود که حضرت امام برای اینکه این هماهنگی ها بین 3 قوه بیشتر شود مجمع تشخیص مصلحت نظام را تشکیل دادند و سران 3 قوه و سایر بزرگان در آن عضو باشند تا اگر تفاوت نظرهایی وجود دارد در آنجا عنوان شود و هماهنگی هایی صورت گیرد. یک جمله ای هم در این رابطه دارند که حتما با توجه به شرایط زمان هم بوده است.می فرمایند:حمایت از دولت واجب شرعی است. با توجه به شرایط جنگ که به کشور تحمیل شده بود حضرت امام صلاح می دانستند که بقیه با شدت تمام از دولت حمایت داشته باشند تا در مقابل آن جنگ تحمیلی بتواند وظیفه خود رابه خوبی انجام دهد.
تاکید دیگری که داشتند این بود که وزیری که صحبتی می کند یا در بین سه قوه مسئولین صحبتی می کند هر یک تلاش کنند که در محدوده کارخودشان اظهار نظر بنمایند ندانسته و بی مطالعه در رابطه با وظایفی که بر عهده دیگران است اظهار نظری نکنند که ممکن است یک زمان اشتباه باشد واین اظهار نظر ها به نحوی نباشد که تخریب و تضعیف دولت وسایر قوا باشد.
در مورد قانون نیز حضرت امام تاکید خاصی بر این مساله داشتند. هنگامی که اول پیروزی انقلاب اسلامی همه مردم تبعیت کامل از ایشان داشتند و شرایط ویژه ای بر کشور حاکم بود ولی حضرت امام تاکید بسیار زیادی داشتند که هر چه سریعتر نهادها و مراجع قانونی کشور به وجود بیاید و براساس قانون کشور اداره شود و بحمدالله خیلی زود شکل گرفت و مجلس توانست کار خود را شروع کند. این جمله ای که امام می فرمودند که مجلس در راس همه امور است به نحوی نشأت گرفته از دیدگاه دیگری است که معتقد است قانون در راس امور است و به تبع آن بود که می گفتند مجلس در راس امور است. به صورت خاص تاکید داشتند که در همه کشور مردم و مسئولین باید خودشان را با قانون تطبیق دهند و هیچ کسی از این قاعده مستثنی نیست و می فرمودند که اگر همه نهادها به قانون متواضع باشند و قانون را قبول داشته باشند و عمل بکنند اصلاً دیگر اختلافی پیش نمی آید یعنی قسمت عمده اختلافات را معطوف به آن می دانستند که ممکن بود در یک جایی قانون رعایت نشود یا قوت و شدت و یا ضعف داشته باشد و از این جهت یکی از معیارهای وحدت در جامعه را قانونگرایی می دانستند که اگر قانونگرایی در جامعه وجود داشته باشد و چنانچه یک فردی یا نهادی به قانون کم توجه باشد همین امر موجب اختلاف نظر می شود و به وحدت کلمه صدمه می زند.
یکی از فرمایشات ایشان این است که مسئولیت همه پیامبران من جمله پیامبر اسلام این بوده است که برای مردم قانون بوجود بیاورد و مردم را قانونمند بکنند و مردم بتوانند از برکت قانون بهره مند شوند و اسلام نیز برای برقراری قانون آمده است.
همه را در مقابل قانون مساوی می دانستند و می گفتند همه باید آن را رعایت کنند و در این زمینه تفاوتی بین وزیر و وکیل و غیره نبود و قانون را به نفع جامعه می دانستند و می گفتند اگر قانون رعایت بشود مردم احساس امنیت می کنند و دیگر نگرانی و تشویش ندارند و به هرحال این در فرمایشات ایشان بود که چنانچه کشوری بخواهد درست اداره بشود و در آن وحدت وجود داشته باشد و مردم احساس امنیت بکنند و هر کسی به حق خودش برسد منوط به رعایت قانون است.
در همین رابطه در اوایل انقلاب به علت شرایط خاصی که وجود داشت و برخی وظایفشان را درست نمی دانستند گاهی اشتباهاتی در کارشان روی می داد به خصوص در مسایل قضایی که مربوط به مردم بود. این اشتباهات ممکن بود از 2 جهت باشد. یکی اینکه قانون مناسبی برای کار وجود نداشته باشد و یا اینکه روی ندانستن و یا خدای ناکرده از روی تخلف قضایی کاری صورت بگیرد.
حضرت امام برای اینکه این مسایل در جامعه اتفاق نیفتند و یا اگر اتفاق افتاده با آن برخورد شود در سال 61 فرمان 8 ماده ای خود را خطاب به رئیس قوه قضائیه ونخست وزیر آن زمان صادر کردند و آنان راموظف به اجرای آن نمودند. در فرمان 8 ماده ای تاکید شده بود که اگر در زمینه قوانینی که مربوط به رابطه مردم و حکومت است کمبود قانونی وجود دارد رفع شود و در اولویت مجلس و قوه قضائیه قرار بگیرد که بررسی و تصویب شود. در مورد تخلفاتی نیز که صورت می گرفت در آن فرمان برخورد شدیدی داشتند که نباید آن تخلفات نادیده گرفته شود و با تخلفات برخورد کنند.
این فرمان امنیت و اطمینان خاطر را در جامعه تقویت کرد و اگر هم اشتباهاتی شده بود افراد خاطی مورد مواخذه قرار گرفتند و فرمان حضرت امام در رعایت حقوق مردم تاثیر خوبی داشت.
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.