دلیل مخالفت با برجام هرچه باشد، انواع تهمت ها و سنگ اندازی ها برای تیم مذاکره کننده وجود دارد و همین امر سختی رسیدن به توافق را دوچندان میکند. این تیم باید هم در خارج و در مقابل اروپا و آمریکا ایستادگی کند و منافع ملت ایران را به دست آورد و هم در داخل باید با انواع و اقسام کارشکنیها مقابله کند. اما راه حل این موضوع چیست؟ اساساً توافقی در این سطح نیازمند «اجماع» کامل داخلی است و تا این اجماع صورت نگیرد، هرگونه مذاکره با غرب بسیار شکننده خواهد بود.
پایگاه خبری جماران: بیش از 7 سال است که از مذاکرات هسته ای دولت آقای روحانی که در نهایت به توافقنامه برجام انجامید، می گذرد. بعد از حصول این توافقنامه، با روی کار آمدن ترامپ و خروج او از برجام، عملاً موفقیت آن در رفع تحریم از بین رفت. اکنون و با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا، مذاکراتی در وین برای بازگشت آمریکا به برجام در جریان است، اما به نظر میرسد این بار هم تیم دیپلماسی در حال تکرار همان اشتباهی است که در گذشته انجام داده است.
اما این اشتباه چیست؟ در طول 7 سال گذشته، آنچه به وضوح مشاهده شد مخالفت عدهای از نیروهای سیاسی در داخل با برجام است و البته همنوایی آنها با اسرائیل در این زمینه قابل تأمل است. دلیل مخالفت این افراد، گروهها و نیروهای سیاسی با برجام یکسان نیست و نباید همه آنها را با یک سنگ زد.
گروهی از آنها به تعبیر واقعاً درست «کاسبان تحریم» هستند و ثروت کلانی را که به واسطه تحریم و از طریق رانتهایی که در اختیار میگیرند، به دست میآورند، آنقدر چرب و شیرین است که تمام تلاش خود را برای جلوگیری از توافق دوباره برجام و ادامه تحریمها به کار ببندند، چنانکه تاکنون انجام داده اند؛ هرچند به بهای فشار بیشتر بر مردم جامعه خودشان باشد.
گروه دیگر از مخالفان برجام، شاید منفعت مالی نداشته باشند، اما تفکر متحجرانه و فهم ناقص آنها از اسلام و انقلاب، هرگونه مذاکره با دشمن را همچون خیانتی بزرگ به اسلام و انقلاب و در ردیف تسلیم در برابر دشمن تعبیر میکنند. اگرچه پاسخهای مستدل و متقن از تجربههای تاریخی صدر اسلام و ائمه بزرگوار (ع) بارها و بارها بیان شده، اما گوش شنوایی برای شنیدن این سخنان وجود ندارد و همچنان مرغ آنها یک پا دارد و مذاکره با دشمن را خلاف اسلام و انقلاب تلقی می کنند.
در این بین البته اظهارات و دیدگاههای گروهی از حامیان برجام از نیروهای سیاسی گرفته تا قسمتی از بدنه دولت در ایجاد تصویر «تسلیم در برابر دشمن» بی تأثیر نبود. عده ای از آنها از برجام چنان جریان و گفتمانی ایجاد کردند که گویی اساساً مقولهای به نام «مبارزه با استکبار» بی جهت در شعارهای انقلاب اسلامی وارد شده و از ابتدا آمریکا و غرب با ما رفتار خوب و محترمانه ای داشته اند و گویی ایران آغازگر دشمنی با آمریکا بوده است. در صورتیکه تاریخ دخالتهای آمریکا و غرب در ایران خلاف این را نشان میدهد و شعار «استقلال» در ابتدای انقلاب بی جهت در میان شعارهای مردم قرار نگرفت. اکنون هم اگر ایران دست از دشمنی با آمریکا بردارد، آمریکا همچنان به دشمنی خود ادامه خواهد داد. اما عدهای برجام را مساوی با عادی انگاری در مواجهه با آمریکا عنوان میکردند و همین امر زمینه ساز تصور تسلیم در میان عده ای از مخالفان برجام و در نهایت مخالفت با آن گردید.
گروه سوم از مخالفان برجام، به دنبال منفعت سیاسی خود هستند و نمی خواستند امتیاز توافق با غرب به نام رقیب آنها ثبت شود. چنانکه اکنون نیز از ترس آنکه توافق جدید و بازگشت آمریکا به برجام، منجر به گشایش اقتصادی مردم شود و به تصور آنها از این طریق رقیب آنها در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو فاتح انتخابات شود، از هرگونه مخالفت و کارشکنی برای رفع تحریم دریغ نمی ورزند.
بهرحال دلیل مخالفت با برجام هرچه باشد، انواع تهمت ها و سنگ اندازی ها برای تیم مذاکره کننده وجود دارد و همین امر سختی رسیدن به توافق را دوچندان میکند. این تیم باید هم در خارج و در مقابل اروپا و آمریکا ایستادگی کند و منافع ملت ایران را به دست آورد و هم در داخل باید با انواع و اقسام کارشکنیها مقابله کند. اما راه حل این موضوع چیست؟ اساساً توافقی در این سطح نیازمند «اجماع» کامل داخلی است و تا این اجماع صورت نگیرد، هرگونه مذاکره با غرب بسیار شکننده خواهد بود، چنانکه در همان زمان توافق برجام، عدهای در داخل همنوا با ترامپ برای شکست برجام تلاش نمودند. اشتباه تیم دیپلماسی این بوده و هست که هم در زمان توافق برجام و هم اکنون تلاش نکرده و نمی کند تا اجماع داخلی صورت گیرد و آن وقت با اجماع داخلی به سمت مذاکره بر سر مسأله هسته ای رود.
یکی از راههایی که می توان از طریق آن «اجماع» به وجود آورد، حضور نمایندگانی از جریانهای سیاسی مخالف برجام در مذاکرات است تا هم سختی پیش بردن مذاکراه با طرف مقابل را دریابند و هم جریانهای حامی آنها خیالشان از توافق راحت باشد و تیم مذاکره کننده را با انواع تهمتها مبنی بر خیانت و ... زمین گیر نکنند و البته منفعت آن برای همه جریانهای سیاسی و مهم تر از آن برای همه ملت باشد، اگر چه به لحاظ اجرایی این پیشنهاد عملی نیست.
اما چنانچه این نماینده یا نمایندگان از سوی رهبر انقلاب در تیم مذاکره کننده باشد، این اجماع سریعتر و کامل تر شکل میگیرد و مخالفان نمیتوانند با پنهان شدن پشت فرمایشات رهبری، مخالفت خود را در قالب دفاع از اسلام و انقلاب جا بزنند. هرچند اگر چنین شود، باز هم گروهی به واسطه منافع خود دست از مخالفت برنمی دارند، اما بهانه از آنان گرفته میشود و نمیتوانند عده ای از مردم را هم از سر ناآگاهی با خود همراه کنند.
در هر صورت اگر تیم دیپلماسی میخواهد مذاکرات جاری به نتیجه رسد و تحریمها از سر ملت رفع گردد، باید پشتوانه داخل را با خود داشته باشد و این پشتوانه از طریق اجماع داخلی حاصل میشود. پس بهتر است سریعتر در این جهت گامهای عملی بردارد.