گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

سردار فضلی: حاج قاسم یک نمونه از سربازان امام بود

سردار علی فضلی گفت: شهید حاج قاسم سلیمانی ذوب در اسلام، امام و مقام معظم رهبری و دفاع مقدس بود و با حداقل امکانات و مقدورات یک فرهنگ و مکتب را به ارمغان بردند. اما اوج عصبانیت آمریکایی ها، صهیونیست ها و کشورهای منطقه منجر به شهادت ایشان می شود. خدا می داند که حداقل حق حاج قاسم سلیمانی شهادت بود. درود و سلام خدا بر این شهدای عزیزی که دل امام و نائب امام زمان(عج) را بارها شاد کردند. شاید مردم از همه خدمات و اقدامات ایشان مطلع نبودند. اما یک وفاق ملی و یک بی نظیری و بی همتایی از حضور گسترده مردم را در مراسم تشییع این شهید بزرگوار شاهد هستیم.

پایگاه خبری جماران: 13 دی ماه سال گذشته خودروی حامل سپهبد قاسم سلیمانی و همراهان ایشان در فرودگاه بغداد مورد اصابت موشک های آمریکایی قرار گرفت و ایشان به درجه رفیع شهادت نائل آمد. در یک سالی که از شهادت سردار دلها گذشته خاطرات و توصیفات فراوانی به نقل از افراد مختلف سیاسی، نظامی و سایر گروه ها دیده و شنیده ایم و همه آنها به نوعی از نقش حاج قاسم در نابودی داعش سخن گفته اند اما شاید کمتر به بُعد عاطفی این شهید بزرگوار پرداخته شده است.

در گفت و گو با سردار علی فضلی سعی کردیم از این زاویه به شخصیت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بپردازیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:

سردار! در زمان شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی شما بستری بودید. خبر شهادت ایشان را چطور شنیدید و به نظر شما چرا در تشییع پیکر ایشان همه مردم با هر سلیقه ای شرکت کردند؟

شهید حاج قاسم سلیمانی ذوب در اسلام، امام و مقام معظم رهبری و دفاع مقدس بود. ایشان همان فرهنگ منیع هشت سال دفاع مقدس را در جبهه مقاومت پیاده کردند. در واقع آن مکتب و فرهنگ دفاع مقدس در جبهه مقاومت جاری و ساری شد؛ به واسطه شخصیت کم نظیری مثل شهید حاج قاسم سلیمانی که وفادار به آرمان های امام و مقام معظم رهبری بود.

طبیعی است که دشمنی ها علیه ایشان افزایش پیدا می کند. ایشان با حداقل امکانات و مقدورات یک فرهنگ و مکتب را به ارمغان بردند. شما می بینید رزمندگان عزیزی نه تنها از ایران، از لبنان، سوریه، عراق، یمن، بحرین، افغانستان، پاکستان و سایر بلاد اسلامی را به جبهه ها آورد که حتی زبان همدیگر را هم خیلی متوجه نمی شوند. اما چون فرهنگ واحدی در این مسیر منتشر شده، همه در جبهه مقاومت ایشان را حمایت و دستورش را اطاعت می کنند و این توفیقات و پیروزی ها پی در پی به دست می آید.

اما اوج عصبانیت آمریکایی ها، صهیونیست ها و کشورهای منطقه منجر به شهادت ایشان می شود. خدا می داند که اگر کمتر از شهادت چیزی به ایشان می دادند حقش نبود. حداقل حق حاج قاسم سلیمانی شهادت بود.

 

شما چطور شهادت ایشان را مطلع شدید؟

من به خاطر عمل پیوند مغز استخوان اول دی ماه از بیمارستان مرخص شدم و دو ماه هم باید قرنطینه می بودم و شرایط قرنطینه را در منزل رعایت می کردم. سه یا چهار روز قبل این شهید بزرگوار تلفنی تماس می گیرند و با خواهرزاده من حسین آقا صحبت می کنند. اول شهید پورجعفری می فرمایند که سردار سلیمانی می خواهد با فلانی صحبت کند. ایشان می گوید کدام سردار سلیمانی؟ چون ما سردار سلیمانی سازمان بسیج و دوستان دیگری هم به اسم سردار سلیمانی داشتیم.

سردار حاج قاسم گوشی را می گیرد و به حسین آقای ما می گوید حال فلانی چطور است؟ می گوید الحمدلله خیلی بهتر است. می گوید می خواهیم برای دیدار بیاییم. می گوید فعلا ایشان در قرنطینه است و اجازه بدهید اولین فرصت به شما خبر می دهیم که اولین نفر شما تشریف بیاورید. حاج قاسم می گوید من سفری در پیش دارم و چند روز دیگر بر می گردم و قرنطینه هم سرم نمی شود و باید فلانی را ببینم. حالا به من بگویید وضع روحیه اش چطور است؟ حسین آقای ما می گوید الحمدلله مثل گذشته روحیه اش خوب است. می گوید الحمدلله همین که روحیه اش خوب است با بیماری مقابله می کند.

ایشان عازم سفر می شوند. همان سفری که منجر به شهادت این شهید والامقام می شود. روز سیزدهم ایشان به درجه رفیع شهادت نائل می شوند. در اتاق ما تلویزیونی بود و من دیدم که خانواده آن روز تلویزیون ما را روشن نمی کنند. من چون شب ها بیخوابی داشتم بعضا روز به خاطر مصرف دارو خوابم می برد. همسرم گفت خبری آمده است. شما شهید ابومهدی المهندس را می شناختی؟ گفتم بله؛ از دوستان عزیز ما است. گفت ظاهرا در فرودگاه بغداد هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی ها به خودروی ایشان حمله کرده و ایشان به درجه رفیع شهادت نائل شد. گفتم خوشبحالش، نمره قبولی بیست همین شهادت بود که گرفت.

بعد آرام آرام گفت که ظاهرا حاج قاسم هم آنجا بوده و کمی مجروح شده است. من گوش هایم را تیز کردم که خانم چه داری می گویی؟ گفت بله ایشان هم آنجا بوده اند. گفتم اگر چیزی شده به من بگویید. ایشان گفت حاج قاسم هم به درجه رفیع شهادت نائل شد. گفتم خوش به احوالشان. خدا می داند که چیزی کمتر از شهادت حق این شهدا نبود. درود و سلام خدا بر این شهدای عزیزی که دل امام و نائب امام زمان(عج) را بارها شاد کردند.

 

به نظر شما چرا در تشییع حاج قاسم همه مردم با هر سلیقه ای آمدند؟

حاج قاسم یک نمونه از سربازان امام بود. سربازان بی غل و غشی که با امام و مقام معظم رهبری راه را قریب 41 سال طی کردند. تازه شاید مردم از همه خدمات و اقدامات ایشان مطلع نبودند. اما چون مسیری که انتخاب کرده مسیر ولایت، امامت و اطاعت از امر ولی است، چون با امام عشق ورزی کرده و ظهور و بروز و کارکرد آن در جبهه های مقاومت مشهود شده، شما می بینید که یک وفاق ملی و یک بی نظیری و بی همتایی از حضور گسترده مردم را در مراسم تشییع این شهید بزرگوار شاهد هستیم.

نه تنها در تهران، بلکه وقتی مراسم تشییع در عراق برگزار می شود، چنین اجتماع بزرگی بی سابقه است. بعد به خوزستان می آیند و آن تشییع بی نظیر برگزار شد و بعد به خراسان می آیند و مجد و عظمت حضور مردم بی نظیر است. بعد هم به کرمان رفتند. خدا می داند که اگر همه شهرها و استان های کشور هم فرصت پیدا می کردند، عین همین بود. کما اینکه راهپیمایی کردند و با نبود حاج قاسم هم به خیابان ها آمدند و عرض ارادتشان را رساندند.

این هم برای نظام مقدس اسلامی یک پدیده کم نظیر است. مراسم تشییع امام که ویژه و خاص است. اما همه جای کشور، از جمله چند نقطه ای که اشاره کردم، مردم تمام قد برای استقبال از این شهادت آمدند و همه دلشان می خواهد مورد دعای شهید حاج قاسم قرار بگیرد و از جمله ما هم امیدواریم فردای قیامت شرمنده شهید حاج قاسم، ابومهدی و همه شهدای عزیز دفاع مقدس و دفاع از حرمین شریفین نباشیم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
4 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.