رفتار حکومتی پیامبر، امام علی و امام مهدی بر اساس عقلانیت و منطق است. به مواسات، همدلی و همسانی رساندن جامعه زمانی ممکن است که بر مهر، جذب و قانع کردن افراد مبتنی باشد و با زور و گردن زدن، به هیچ وجه ممکن نیست زیرا حرکت مبتنی بر زور، «قسری» و خلاف جریان طبیعی است و همه عقلای دنیا باور دارند که «القسر لایدوم= حرکت خلاف جریان طبیعی، دوام ندارد».
پایگاه خبری جماران: سخنرانی که متأسفانه تریبونهای گستردهای در اختیار دارد و از طرف جناحهایی در حکومت ترویج میشود، در معرفی امام زمان میگوید: «کار دیگر امام زمان در مواسات[رساندن جامعه به برادری، همدلی و همسانی] غیر از شکوفا کردن انگیزههای فردی، بسیج جمعی است. ما در مراحل ابتدایی انفاق هستیم. با خواهش میگوییم زکات دادن حکم اسلامی و خوب است؛ اما بنا به روایت، امام زمان هر کس زکات ندهد، را گردن میزند.» در ارتباط با این سخن چند نکته قابل توجه است:
1. ما به هیچ وجه نفیکننده خشونت در ارتباط با ستمگران گردنفراز و مستکبر که «قارونوار» شریان اقتصادی جامعه را در دست دارند و دست در دست قدرت سیاسی فرعونی، خواهان ذلت و بندگی مردم و آقایی خود هستند(شعراء/22)؛ نیستیم و به مصداق ضرب المثل معرف؛ «ترحم بر پلنگ تیز دندان؛ ستمکاری بود بر گوسفندان»، معتقدیم باید سر قارونهای اقتصادی و استثمار کننده طبقه مستضعف را به سنگ کوبید و با قدرت، در دفاع از مردم، گردنشان را زد.
2. امام زمان همچنان که جدّش امام حسین فرمود؛ برای زنده کردن سیره جدّ و پدرش[پیامبر و علی] ظهور و قیام میکند(بحار الانوار، ج44، ص329) و سیره پیامبر و امام علی- به تبع فلسفه خلقت و بعثت- رحمت و هدایت با مهر، کرامت اخلاقی، بیان و موعظه بوده است(هود/119، نحل/125، و ...) و تاریخ ادیان هم نشان داده گر چه خشونت «لازم و به جای» پیامبر و امام علی باعث ترس ظالمان مستکبر و دلگرمی مستضعفان بیپناه بود، ولی کرامتهای اخلاقی رهبران این دین، ابتنای تعالیم آن بر عقل و حکمت و روش بلاغ آن با بیان و کلام بود که آن را همهگیر و جاوید است. امام زمان هم پیرو همین سیره است و به هیچ وجه روش غیرعقلانی و غیر اخلاقی زور، سرکوب و گردن زدن را برای پیشبرد هدف خود انتخاب نخواهد کرد. «خشونت به حد ضرورت»، آن هم در آخرین مرحله و ناچاری، لازم و مفید است و بر همین اساس به حق گفته شده: «داغ کردن، آخرین مرحله مداوا است»(وسائل الشیعه 25/226)
3. رفتار حکومتی پیامبر، امام علی و امام مهدی بر اساس عقلانیت و منطق است. به مواسات، همدلی و همسانی رساندن جامعه زمانی ممکن است که بر مهر، جذب و قانع کردن افراد مبتنی باشد و با زور و گردن زدن، به هیچ وجه ممکن نیست زیرا حرکت مبتنی بر زور، «قسری» و خلاف جریان طبیعی است و همه عقلای دنیا باور دارند که «القسر لایدوم= حرکت خلاف جریان طبیعی، دوام ندارد». عاقل سیره و روشی که دوام نداشته و نتیجه بخش نباشد، را برنمیگزیند و گرهی را که با دست باز میشود، به دندان نمیسپارد.
4. راه رساندن جامعه به مواسات و همدلی، سریان دادن عشق و محبت است. وقتی امام جامعه عاشق خدا و مردم باشد، این عشق را به اجزای جامعه سریان میدهد و با گذشت مدتی کوتاه، همه به خدا و به هم عاشق میشوند و عاشقانه برای هم فداکاری میکنند. همان روشی که رسول خدا پیش گرفت و با عاشق بودن خودش، در همه برههها و برهه بعد از هجرت، چنان عشقی بین مهاجر و انصار و عموم مسلمانان ایجاد کرد که انصار مدینه مهاجران بیسرپناه، بیخانواده، فقیر و ... را در کنار خود جای دادند و در اموال خود شریک کردند به گونهای که خداوند برای همیشه تاریخ ثناگوی آنان شد(حشر/9) و مانند سیره و روش امام خمینی که بعد از تشکیل نظام اسلامی، در دهه اول که کشور مورد حصر شدید اقتصادی و جنگ تحمیلی ظالمانه استکبار بود، چنان همدلی، همراهی و عشقی بین مردم به وجود آورد که توانستند با دست خالی در مقابل محاصره اقتصادی استکبار دوام بیاورند و جنگ تحمیلی هشت ساله را در مقابل همه استکبار اداره کنند.
5. روایت مورد اشاره ایشان ناظر به مانع زکات است(بحار 52/309) «مانع زکات» نه یعنی کسی که زکات نمیدهد که زکات ندادن یک یا چند فرد، هر چقدر هم توانمند باشند، چندان مهم و کمر شکن نیست؛ بلکه یعنی کسی که به زور، تبلیغ و ...، اجازه نمیدهد افراد جامعه زکات دهند و میخواهد جلوی رسیدن بودجه به نظام امام را بگیرد تا نظام سرنگون شود؛ شبیه تحریم اقتصادی ترامپ؛ که نه این که از ما نفت نمیخرد که مهم نیست، بلکه با قدرت و سلطهای که بر جهان دارد، اجازه نمیدهد دیگران از ما نفت بخرند و این مهم است و نظام را با معضله و کمبود شدید بودجه و ... مواجه کرده است. طبیعی است که چنین ستمگرانی آشکارترین مصداق «پلنگ تیزدندان»اند که به دریدن مردم مستضعف و به بردگی گرفتن آنان کمر همت بسته و ترحّم بر آنان ستم در حق عموم مستضعفان است و امام زمان به حکم عقل و شرع با آنان مواجه میگردد و به پشتیبانی همین مستضعفان، گردن آنان را میزند.