گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

گفت و گوی جماران با نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه؛

روایت سردار علایی از سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرانی

در هیچ زمانی قایق های تندرو سپاه مأموریتی برای درگیری با ناوهای آمریکا نداشتند. البته واحدهای نیروی دریایی سپاه مأموریت دفاع از ایران و خودشان در برابر حمله خارجی را بر عهده داشتند. ولی هیچ موقع، ابتدا به ساکن، قایق های سپاه مأموریتی برای درگیر شدن با ناوهای آمریکایی، که برای حمایت از عراق در خلیج فارس مستقر شده بودند، نداشتند. جنگنده های نیروی هوایی ارتش هم مأموریتی برای پشتیبانی از شناورهای سپاه نداشتند.

پایگاه خبری جماران: دوازدهم تیرماه امسال، 31 سال از سقوط هواپیمای مسافربری ایرباس به دست آمریکا گذشت.

سالگرد این واقعه تلخ، امسال در سایه گمانه زنی هایی که در خصوص احتمال وقوع تنش در خلیج فارس و تنگه هرمز مطرح می شود و نیز چند روز پس از سرنگونی یک پهپاد آمریکایی توسط پدافند هوایی کشورمان، بیش از سال های قبل مورد توجه و یادآوری قرار گرفت و نیز ادعاهایی در مورد سهوی یا عمدی بودن آن در این سو و آن سو مطرح شد.

به همین بهانه با نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران که در زمان سرنگونی ایرباس این مسئولیت را بر عهده داشت، به گفت و گو نشستیم تا روایت او از آن حادثه را بشنویم و صحت این ادعاها را جویا شویم.

این مصاحبه در نهایت به بررسی توقیف نفتکش ایرانی در تنگه جبل الطارق و راههای پاسخ به آن ختم شد.

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با سردار دکتر حسین علایی را در ادامه می خوانید:

در چند روز اخیر که سالگرد هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری ایران بوده، دلایلی در مورد هدف قرار دادن این هواپیما مطرح شده است. گفته می شود که همزمان با پرواز آن هواپیما بر فراز دریای عمان، قایق های تندرو سپاه با دو ناو آمریکایی درگیر بوده اند و یا چون آنها می دانستند که چند اف14 می خواهند از بندرعباس برای پشتیبانی آن قایق ها پرواز کنند، به این خاطر هواپیما را زده اند. این ادعا درست هست یا خیر؟

ناو وینسنس آمریکایی که در تنگه هرمز مستقر شده بود، به صورت عمدی هواپیمای مسافربری ایران را مورد هدف دو موشک قرار داد و سرنگون کرد و حدود ۳۰۰ انسان بیگناه را کشت و خانواده های زیادی را داغدار کرد. در هیچ زمانی قایق های تندرو سپاه مأموریتی برای درگیری با ناوهای آمریکا نداشتند. البته واحدهای نیروی دریایی سپاه مأموریت دفاع از ایران و خودشان در برابر حمله خارجی را بر عهده داشتند. ولی هیچ موقع، ابتدا به ساکن، قایق های سپاه مأموریتی برای درگیر شدن با ناوهای آمریکایی، که برای حمایت از عراق در خلیج فارس مستقر شده بودند، نداشتند. جنگنده های نیروی هوایی ارتش هم مأموریتی برای پشتیبانی از شناورهای سپاه  نداشتند.

از طرفی، تنگه هرمز با جبهه های جنگ عراق با ایران حدود 1500 کیلومتر فاصله داشت؛ و این منطقه جزو مناطق فعال درگیری ایران و عراق نبود. البته عراق بعد از اینکه حملاتش به جزیره خارک ناکام ماند و نتوانست صادرات نفت ایران را به صفر برساند و ایران توانست در تنگه هرمز یک اسکله موقت شناور برای صادرات نفت ایجاد کند، گاهی اوقات با هواپیماهای میراژ اف1 فرانسوی که در اختیار عراق قرار گرفته بود، به این پایانه نفتی که در نزدیکی تنگه هرمز به صورت موقت ایجاد شده بود حمله می کردند. ولی آنجا اصولا منطقه درگیری فعال محسوب نمی شد.

لذا این موضوع که گفته می شود در آن زمان قایق های سپاه با ناو آمریکایی درگیر بوده اند، از اساس صحت ندارد. البته قایق های تندرو سپاه برای دفاع از امنیت خطوط کشتیرانی و مقابله با تهاجمات عراق، در سراسر منطقه خلیج فارس حضور داشتند؛ ولی مأموریتی برای درگیری و مقابله با ناوهای آمریکایی نداشتند.

در واقع روز 12 تیر 67 هیچ شلیک موشک و توپ و امثال اینها در منطقه در کار نبود؟

چنین اتفاقی نیفتاد. وقتی که ناو وینسنس به هواپیمای مسافربری ایران حمله کرد همه تعجب کردند. چون اولا این ناو یک ناو هوشمند و چند منظوره بود و قدرت تشخیص انواع هواپیماهای جنگی و همچنین شناورهای جنگی از غیر نظامی را داشت و گرانترین ناو آمریکا بود. آن زمان می گفتند که یک میلیارد دلار قیمت این ناو است. همچنین به انواع رادارها و سیستم های الکترونیکی و شنود مجهز بود که می توانست اهداف مختلف را تشخیص دهد. از طرفی چون این ناو مدتی بود که در تنگه هرمز حضور داشت در جریان پروازهای فرودگاه بندرعباس قرار داشت و می دانست که هواپیمای ایرباس هما هر هفته در چنین روز و چنین ساعتی از بندرعباس به سوی دبی پرواز می کند.

از سوی دیگر جایی که ناو وینسنس به هواپیمای مسافربری حمله موشکی کرد، اصلا هواپیمای مسافربری با چشم هم دیده می شد و حتی نیازی به بهره گیری از سیستم های راداری نبود که تشخیص دهد که آیا این هواپیما جنگی یا مسافربری است. چون هیکل هواپیماهای مسافربری چند برابر بزرگتر از هواپیماهای جنگی است. از سوی دیگر این هواپیما از قبل از برخاستن تا لحظه اصابت موشک در حال مکالمه با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس بوده که ناو وینسنس نیز آنها را می شنیده است، لذا این حمله عمدی و در جهت حمایت ریگان از صدام صورت گرفت.

دلیل دیگر هم این است که به فرمانده ناو بعد از این حمله جنایتکارانه جایزه دادند. اگر خدمه ناو اشتباه کرده بودند، فرمانده ناو باید به دلیل تشخیص غلط توبیخ می شد؛ نه اینکه طی مراسمی از او تجلیل کنند. بنابر این به نظر من ناو وینسنس آگاهانه و عمدی به هواپیمای مسافربری حمله کرد. حتی گفته می شود جرج بوش پدر که در آن موقع معاون رئیس جمهوری آمریکا بود، در جلسه شورای امنیت سازمان ملل که ایران به این حمله آمریکا اعتراض کرده بود، به آقای ولایتی گفته بود که این حمله اخطار ما به شما بود که جنگ را خاتمه دهید. این چیزی است که ما شنیده ایم و فکر می کنم آن زمان هم در رسانه ها منتشر شد.

ولی به هر حال از نظر نظامی امکان ندارد چنین ناوی، هواپیمای مسافربری را با هواپیمای نظامی را اشتباه بگیرد.

اینکه ادعا می شود در رادار ناو سایز اف14 و مسافربری یکی است، درست هست؟

هواپیمای مسافربری هما فکر می کنم سه برابر بزرگتر از اف14 است.

 

روی رادار؟

روی رادار و نیز در اندازه واقعی و اصولا کشتی های جنگی براحتی هواپیماهای مسافربری را از هواپیماهای نظامی تشخیص می دهند.

 

به صحبت های بوش اشاره کردید. این حمله در واقع یکی از اعمال فشارهای حداکثری آمریکا به ایران برای بحث پایان جنگ و پذیرش قطعنامه بود. درست است؟

بله؛ به نظر همین می رسد. البته آمریکایی ها قبل از آن هم هشت بار دیگر به سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس و ناوهای سهند و سبلان ارتش و قایق های سپاه حمله کرده بودند. تقریبا حدود یکسال قبل از پایان جنگ، یعنی از مرداد ماه سال 1366 تا 12 تیر ماه سال ۱۳۶۷ که آخرین حمله آمریکایی ها بود، آنها هشت مرتبه دیگر به سکوهای نفتی ایران، ناوهای ارتش و قایق های سپاه حمله کرد بودند و حدود یکصد ایرانی  را کشته بودند. ماجرای وینسنس در ادامه آن حملات قابل ارزیابی است.

 

در این چند وقت که بحث تقابل ایران و آمریکا شکل گرفته خیلی از مسئولین ایران و آمریکا از برخوردهای تصادفی نظامی بین ایران و آمریکا در خلیج فارس ابراز نگرانی می کنند. مثلا آقای پانتا، وزیر دفاع پیشین آمریکا، همین را گفته بود. به نظر شما چقدر این امر ممکن است؟ یعنی آیا ممکن است تصادف و اتفاق غیر قابل مدیریتی بین دو کشور رخ دهد؟

حدود دو هفته قبل پهپاد آمریکا به سمت آسمان ایران آمد و سرنگون شد؛ این یک حادثه و اتفاق بود. اگر آمریکایی ها باز هم به این روش ادامه دهند و هواپیماهای جنگی و یا هواپیماهای جاسوسی خودشان را به سمت مرزهای ایران بفرستند، ممکن است از این برخوردهای اتفاقی رخ دهد. حتی اگر ناوهای جنگی خودشان را به سمت آب های سرزمینی ایران بفرستند، ممکن است از این برخوردهای اتفاقی رخ دهد. یا اینکه بعید نیست خود آمریکایی ها بنای بر درگیری اتفاقی داشته باشند.

 

یعنی ممکن است که اقدامات تحریک آمیز انجام دهند؟

اینچنین به نظر می رسد. ولی استراتژی جمهوری اسلامی ایران اجتناب از جنگ و مقاومت در برابر شرارت های ترامپ است.

 

چقدر اقدامات تحریک آمیز از طرف ایران قابل شناسایی است؟ یعنی اینکه بفهمند این اقدامات تحریک آمیز هستند و برخورد پخته و درست با آن داشته باشند. چون همه این اتفاقات لحظه ای است و فرصت زیادی برای تصمیم گیری وجود ندارد و سریع باید تصمیم گرفته شود؛ مکانیزم تصمیم گیری در نیروهای مسلح ما چطور است که واکنش های درست و پخته ای به این اتفاقات داده شود؟

استراتژی جمهوری اسلامی ایران «دفاعی» است. اگر هواپیماهای نظامی و یا ناوهای جنگی آمریکا به سمت مرزهای ایران نیایند، ایران، اقدامی نخواهد کرد. ولی اگر آنها از مرزها عبور کنند ایران رسما اعلام کرده که از تمامیت ارضی و مرزهای خودش دفاع خواهد کرد.

نظر شما در خصوص توقیف نفتکش ایرانی در تنگه جبل الطارق توسط انگلیس چیست؟ جمهوری اسلامی ایران چه اقدامی را باید در پاسخ به آن انجام دهد؟

انگلیس همیشه پشتیبان سیاست های آمریکا بوده است و این اقدام نیز بنا بر خواست آمریکا صورت گرفته است. آمریکا می خواهد انگلیس را در فشارها علیه ایران در کنار خود داشته باشد و به ارتش انگلیس مأموریت هایی را علیه ایران واگذار می کند. 

برای مقابله با اقدامات خصمانه انگلیس ابتدا باید از راه های سیاسی و قانونی و حقوقی استفاده کرد و اگر جواب نداد می توان مقابله به مثل کرد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.