پایگاه خبری جماران، سجاد انتظاری: بعد از اینکه طرح سهمیه بندی بنزین در صحن علنی مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد نظرات و انتقاداتی به این طرح مطرح شد که هرکدام از ظن خود این طرح را به بوته نقد کشیدند. متقدین تأکید دارند که این طرح در هیچ جای دنیا تجربه نشده و حتی مشابهی هم ندارد و کشورهای مختلف برای اینکه عدالت را اجرا کنند به روش های منطقی تری روی آورده اند. از طرف دیگر ضمانت اجرایی این طرح را زیر سؤال می برند و نکاتی مثل دامن زدن به قاچاق سوخت را متذکر می شوند.
اما از طرف دیگر طراح این طرح و موافقین آن با اشاره به آلودگی هوا و ضرورت مدیریت مصرف سوخت و نکاتی مثل قاچاق سوخت توسط خودروهایی که به کشورهای همسایه ایران سفر می کنند، اعتقاد دارند که سهمیه بندی بنزین پیش از این اجرا شده و در این زمینه ها گام مؤثری بوده است. نکته دیگری که آنها مورد توجه قرار می دهند این است که نفت این کشور متعلق به همه مردم آن است و اگر قرار است برای هر لیتر بنزین حدود شش هزار تومان یارانه پرداخت شود باید همه مردم کشور از آن بهره بگیرند و به جای خودرو این مزایا شامل افراد شود.
ما در مورد این موضوع علاوه بر حسینعلی حاجی دلیگانی، طراح این طرح با یک نفر از کارشناسان حوزه انرژی و یک نفر از امضاکنندگان طرح سهمیه بندی بنزین گفت و گو کردیم و دیدگاه های هرکدام را در مورد این طرح و همچنین سهمیه بندی بنزین جویا شدیم که این گفت و گوها را در ادامه می خوانید:
حسن تاش: طرح نمایندگان برای سهمیه بندی بنزین شتابزده و غیر منطقی است
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با غلامحسین حسن تاش را در ادامه می خوانید:
تجربه کشورهای دیگرچیست؟ در زمینه تقسیم عادلانه انرژی و یارانه آن چه اقداماتی انجام می دهند؟
بحثی تحت عنوان عدالت انرژی در دنیا مطرح است ولی این بحث بیشتر ناظر بر این است که همه مردم در همه جا امکانات یکسانی را در جهت دسترسی به انرژی مثلا شبکه برق داشته باشند. اما بحث تقسیم عادلانه انرژی را نمی توان به صورت انتزاعی مطرح کرد و از بحث عدالت اجتماعی و عدالت در توزیع ثروت و درآمد جدا کرد. اگر سیستم اقتصادی مبتنی بر عدالت اجتماعی و توزیع درآمدی باشد و دسترسی همگانی هم به شبکه های انرژی وجود داشته باشد عدالت در این زمینه هم برقرار می شود.
مالیات و یارانه دو ابزار مهم در اختیار دولت هستند که برای پیشبرد سیاست ها و برنامه ها تنظیم می شوند. مثلا در کشورهای اروپایی که برنامه جامع انرژی وجود دارد برای سال ها از نفت خام وارداتی و فرآورده های نفتی مالیات های سنگین می گرفتند (و البته الآن هم می گیرند) و از همان محل به انرژی های نو مثل بادی و خورشیدی و حتی به زغال سنگ یارانه می دادند چرا که راهبردشان این بوده است که وابستگی شان به انرژی وارداتی زیاد نشود و زغال سنگ و انرژی هایی که خودشان دارند سهمش در سبد انرژی حفظ شود یا بیشتر شود. این نوع مالیات بستن و یارانه پرداخت کردن هدفمند و فعال است و بر اساس تصمیم روشن. اما شکلگیری یارانه انرژی در ایران اصلا اینگونه نبوده است. واقعیت این است که در ایران دائما تورم داشته ایم و با بالا رفتن سطح عمومی قیمت ها قیمت دلار افزایش یافته و در نتیجه قیمت فوب خلیج فارس بنزین و دیگر حامل های انرژی را با نرخ دلار جدید تبدیل به ریال کرده ایم و فاصله آن با قیمت موجود را یارانه نامیده ایم که این تعریف چندان درستی ازیارانه نیست. بعد دولت ها برای جلوگیری از تورم شدید تر نتوانسته اند تصمیم بگیرند که قیمت حامل های انرژی را متناسب افزایش دهند. بنابراین اگر یارانه ای هم شکل گرفته در واقع یک هدف بیشتر نداشته و آن کنترل تورم بوده است.
به نظر شما این طرح که روزانه به هر ایرانی یک لیتر بنزین بدهند تا خود او آن را بفروشد، چقدر قابل اجرا است؟
به نظر من این طرح شتابزده و غیرمنطقی است و قابلیت اجرایی آن اصلا بررسی نشده است و قابل اجرا نیست. باید دید چه سامانه های عظیمی لازم است به وجود آید که تک تک افراد یا حتی سرپرستان خانوار در اقصی نقاط کشور بتوانند بنزین سهمیه خود که به آن نیاز ندارند را به صورت سالم و شفاف به فروش برسانند. از نظر ایده ذهنی هم این طرح کاملا شبیه همان توزیع عمومی و یکسان یارانه ها است که در دولت نهم و دهم به اجرا درآمد و اینک غلط بودن آن بر همه آشکار شده است. این یک روش منفعل و وارونه برای توزیع عادلانه درآمد و گسترش عدالت اقتصادی است. چنین طرح هایی بر این ایده مبتنی است که داراترها و پولدارترها که اتومبیل دارند بیشتر از بنزین و یارانه ضمنی و مواهب آن برخوردارند و ما باید این مواهب را عادلانه بین ماشین دار و ماشین ندار توزیع کنیم. البته این که داراترها بیشتر از امکانات و مواهبی استفاده می کنند محدود به بنزین نیست؛ داراترها از جاده ها و اتوبان ها و زیرساخت ها و حتی مدارس و دانشگاه ها و امکانات دیگر یارنه ای هم بیشتر استفاده می کنند. کشاورز دارا تر هم موتور آب و تراکتور دارد و نسبت به کشاورز نادار از برق و گازوئیل یارنه ای بیشتر استفاده می کند.
مسأله توزیع درآمدی باید با الگوهای اقتصاد کلان و مدل های درست اقتصادی حل شود نه این که ساختار اقتصادی به گونه ای باشد که دائما فقر و نابرابری، بیکاری و اختلاف طبقاتی را گسترش دهد و بعد به صورت منفعلانه و فقیر پرورانه بخواهیم بخشی کوچک از آن را جبران کنیم. من اصولا با این تفکر مشکل دارم. از همه اینها گذشته باید دید کجای دنیا تا حالا از این کارها را کرده اند؛ آیا حتی یک تجربه جهانی در این مورد وجود دارد؟
یکی از اهدافی که برای طرح ذکر شده مقابله با قاچاق سوخت است. اینکه به هر ایرانی روزانه یک لیتر بنزین داده شود و اختیار فروشش با خود او باشد چقدر به مقابله با قاچاق سوخت کمک می کند؟
به نظر نمیرسد که این طرح برای کنترل قاچاق طراحی شده باشد. قاچاق سوخت و هر کالایی تا وقتی که اختلاف قیمت قابل توجه در مورد آن کالا در دو سوی مرز وجود دارد اتفاق می افتد. البته به نظر من در مورد قاچاق سوخت بسیار اغراق می شود؛ گاهی ادعا می شود که 20 میلیون لیتر در روز بنزین قاچاق می شود، در جایی گفتم اگر چنین است بهتر است موضوع بحث را عوض کنیم و به جای بنزین راجع به امنیت ملی کشور صحبت کنیم چون اگر کسی امکانات لازم برای جا به جایی این حجم بنزین را بداند می فهمد که اگر این حجم بنزین از کشور قاچاق شود معلوم است یا مرزهای کشور به قول معروف روی هواست و یا فقط آنهایی که باید حافظ مرزها باشند می توانند چنین کاری بکنند که اگر خدای نکرده آنها به جای حفظ مرزهای کشور دنبال تجارت باشند باز هم امنیت مرزهای کشور روی هواست. بنابراین این عدد و رقم ها قطعا اغراق آمیز هست.
اما اگر بر گردیم به این طرح، این طرح نه تنها نمی تواند جلوی قاچاق را بگیرد بلکه می تواند آن را تشدید کند. چون همه صاحب بنزین می شوند و به فکر می افتند که چطور و در کجا می توانند آن را به بیشترین قیمت بفروشند.
آیا این طرح موجب افزایش قیمت حامل های انرژی و به تبع آن تورم نمی شود؟
این قضیه می تواند کنترل قیمت را از دست خارج کند. ممکن است عده ای بازار سیاه درست کنند و مشکل بیافرینند.
به نظر شما چطور می توانیم به صورت عادلانه و منطقی یارانه انرژی را تقسیم کنیم تا ضمن اینکه مردم از منافع آن بهره مند می شوند، مضراتی مانند تورم را برای کشور نداشته باشد؟
حل مشکلات انرژی مستلزم اصلاح و توسعه سیستم انرژی، بهینه کردن سبد انرژی و اجرای برنامه های ارتقاء بهره وری انرژی با ترکیبی خردمندانه از سیاست های قیمتی و غیرقیمتی است. در مورد بنزین و سوخت های حمل و نقل مسأله سخت تر است و علاوه بر سیستم انرژی مستلزم برنامه جامع برای اصلاح و توسعه سیستم حمل و نقل بین شهری و درون شهری کشور و نیز مستلزم اصلاح و توسعه صنعت خودرو کشور است و دیدن همه اینها در یک سیستم هماهنگ مستلزم وجود یک دولت و یک سازمان برنامه کارآمد است.
بنده سالیان سال است راجع بهره وری انرژی و از جمله بنزین کار کرده ام و نوشته ام کنترل مصرف و ارتقاء بهره وری مستلزم ترکیبی از اقدامات غیرقیمتی و قیمتی و مستلزم نگاه جامع، برنامه ریزی جامع و بلند مدت است که دستگاه حکمرانی کشور هرگز نخواسته یا نتوانسته به آن بپردازد. ملاحظه کنید طی 20 سال منتهی به سال 1396 به ارزش حداقل 185 میلیارد دلار در کشور بنزین مصرف شده است، حال ببینید اگر پیش بینی های درست برنامه ریزی جامع بین بخشی وجود داشت با این پول چه کارها که نمی شد کرد؛ با این پول می شد زیرساخت های حمل و نقل عمومی کشور را متحول کرد، می شد صنعت خودرو کشور را متحول کرد. شما ببینید اگر اتومبیل های ما به جای متوسط مصرف بیش از 10 لیتر در هر 100 کیلومتر حتی در حد متوسط جهانی یعنی 7.5 لیتر در 100 کیلومتر مصرف می کردند الآن مصرف بنزین کشور 25 درصد کمتر بود و ما صادرکننده بنزین بودیم.
بنابر برآوردی که انجام داده ام حتی اگر کمترین نرخ رشد سالانه تقاضای بنزین را در حد سه درصد در نظر بگیریم با ادامه این روند در 20 سال آینده بیش از 300 میلیارد دلار بنزین در کشور مصرف خواهد شد. یعنی 300 میلیارد دلار دیگر دود خواهد شد.
پیشنهاد ارائه شده منفعلانه و شتابزده است و به نظر من معضلات جدیدی را موجب می شود. اگر یک سیستم جامع طراحی شود مسآله توزیع عادلانه هم در آن حل خواهد شد و آن وقت مالیات و یارانه هم در چارچوب یک برنامه جامع هدفمند خواهد شد. البته اینها باید طوری تنظیم شود که اهداف برنامه محقق گردد.
حضرت پور: باید همه جوانب را در نظر بگیریم
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با روح الله حضرت پور را در ادامه می خوانید:
چون شما یکی از امضاکنندگان طرح سهمیه بندی بنزین بوده اید؛ مزایای آن را برای ما بگویید.
نظرها در مورد سهمیه بندی بنزین متفاوت و هرکس با توجه به موقعیت و حوزه کاری خودش نظر می دهد. ممکن است یک نفر با نگاه به کاهش آلودگی هوا موافق این طرح باشد. با توجه به موقعیت جغرافیایی شهری که من نمایندگی آن را در مجلس بر عهده دارم، اولویت من مقابله با قاچاق سوخت است و اعتقاد دارم سهمیه بندی در این زمینه مؤثر است؛ همان طور که قبلا با سهمیه بندی از قاچاق سوخت و بنزین جلوگیری کردند حالا هم می شود این کار را انجام داد.
سهمیه بندی تا حدی می تواند تعادل را در آلودگی هوا و کاهش مصرف سوخت حفظ کند. الآن بعضا شاهد هستیم خودروهای سنگینی که به آن طرف مرز می روند قاچاق سوخت می کنند و از اختلاف قیمت میان کشور ما و کشورهای همسایه سوء استفاده می کنند. همچنین توجه داشته باشیم که نرمال مصرف سوخت خودروهای سواری در کل دنیا هفت و نیم لیتر در صد کیلومتر است اما متأسفانه در ایران یازده لیتر است.
از طرف دیگر برخی افراد در کشور ما هستند که تمام درآمد آنها از طریق یک ماشین است. یعنی باید تمام جوانب را در نظر بگیرند. چون این طرح سال های قبل هم اجرا شده موافقین و مخالفینی دارد. باید روی آن کار کنند تا همه مردم راضی شوند و حق کسی ضایع نشود. اگر برنامه ریزی دقیقی انجام شود و تنها هدفشان احیای کارت سوخت نباشد و همه جوانب را در نظر بگیرند می توانیم صرفه جویی مصرف انرژی داشته باشیم.
یکی از انتقادهایی که به این طرح می شود این است که باعث ایجاد تورم می شود. نظر شما در این مورد چیست؟
نظرها در این مورد فرق می کند. در برنامه ششم مجلس به دولت اجازه داده بود که هر سال 10 درصد افزایش قیمت حامل های انرژی داشته باشد اما متأسفانه این کار را انجام ندادند. سال قبل دولت پیشنهادی داد که مجلس با آن مخالفت کرد. بالأخره بالا رفتن قیمت حامل های انرژی تورم به همراه دارد. بنایر این نباید طوری باشد که سهمیه بندی بنزین هم زمینه یا بهانه ای برای افزایش قیمت بنزین باشد. چون اگر قیمت بنزین افزایش پیدا کند تمام اقلام، در عین حال که گران است، از این هم گران تر می شود.
در تدوین این طرح چقدر با مرکز پژوهش های مجلس و یا مراکز پژوهشی و کارشناسان دیگر هماهنگ شده است؟
فقط مرکز پژوهش های مجلس نیست؛ الآن خود وزارت نفت یکی از عوامل اصلی پیگیری این امر از نمایندگان مجلس است. مرکز پژوهش ها مرکز جامعی است که در همه طرح ها و لایحه ها تمام نکات مثبت و منفی سهمیه بندی را می گوید. باید از نظر تمام کارشناسان مرکز پژوهش ها استفاده کنیم.
در مجموع شما فکر می کنید بهترین مدلی که همه مردم ایران بتوانند از مزایای نفتی کشور استفاده کنند و درآمدهای نفتی کشور به صورت عادلانه میان همه مردم تقسیم شود چیست؟
نظر بعضی ها این است که سهمیه را به صاحبان خودرو بدهند و نظر برخی دیگر این است که آن را به خودرو بدهند. بعضی دیگر هم می گویند این سهمیه باید به افراد داده شود. اما به طور کلی سهمیه بندی بنزین باید بررسی شود و طوری نشود که حق کسی پایمال شود؛ باید همه جوانب را در نظر بگیریم.
حاجی دلیگانی: حرف ما فقط این است که به جای خودرو به انسان ها ارجحیت داده شود
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با حسینعلی حاجی دلیگانی در ادامه می آید:
از زمانی که طرح سهمیه بندی بنزینی که شما ارائه داده اید در مجلس اعلام وصول شده با نظرات و انتقادات زیادی همراه بوده است. به همین دلیل خواستیم شما به عنوان ارائه دهنده این طرح ضمن تشریح آن مزایای این طرح را برای ما بگویید.
نیت ما گران شدن سوخت نیست اما می گوییم اگر بنا هست دولت سهمیه بندی انجام بدهد، به جای اینکه سهمیه سوخت را به خودرو اختصاص دهد به فرد اختصاص دهد. چون معتقدیم دولت الآن حدود پنج تا شش هزار تومان یارانه برای هر لیتر بنزین پرداخت می کند. این کالای یارانه ای نباید فقط برای کسانی باشد که دارای خودرو هستند و مصرف می کنند؛ بقیه مردم ایران که هیچ خودرویی ندارند هم بتوانند از این مزیت استفاده کنند.
این سهمیه با کدملی سسرپرست خانوار اعمال شود. در این طرح گفته ایم که اگر بنا است دولت سهمیه بندی کند، وزارت نفت سامانه را طراحی کند و آنجا حدود 20 درصد از مردم که بیش از سهمیه هر ماه 30 لیتر مصرف دارند بتوانند میزان مصرف بیشترش را از طریق آن سامانه از کسانی که هیچ مصرفی ندارند و یا بخشی از سهمیه خود را مصرف ندارند به صورت الکترونیک خریداری کنند.
یکی از مشکلاتی که دولت می خواست برای مقابله با آن کارت های سوخت را احیا کند جلوگیری از قاچاق سوخت است. مهمترین انتقادی که به طرح شما وارد می شود این است که وقتی همه مردم ایران بنزین در اختیار داشته باشند و برای خرید و فروش آن آزاد باشند می تواند باعث دامن زدن به قاچاق سوخت شود. جوابی برای این منتقدین دارید؟
این طور نیست. این سهمیه به قالب آن سامانه ای که در اختیار دولت هست می رود و از طریق کارت ملی این داد و ستد انجام می شود و فرد با کارت ملی خودش میزان بنزینی که می خواهد را می زند. در عین حال اگر زمانی شرایطی شد که دولت خواست قیمت بنزین را به نحوی تنظیم کند که دیگر قاچاق سوخت صرف نمی کرد، آن موقع به کلی مسأله منتفی می شود و بیشتر به نفع افرادی می شود که اصلا مصرف سوخت ندارند.
اگر افراد بخواهند مازاد بر 30 یا 60 لیتر مصرف سوخت داشته باشند قطعا باید با قیمت بیشتر خرید کنند، این باعث امر تورم نمی شود؟
کلا سهمیه بندی باعث افزایش قیمت می شود. ما هم وقتی شنیدیم در دولت بحث سهمیه بندی مطرح است این طرح را دادیم. همه آنها قابل حل است. حرف ما فقط این است که ارجحیت به جای خودرو به انسان ها داده شود.
سازوکارهای اجرای این طرح را در نظر گرفته اید؟
امروزه در بستر الکترونیک امکان هر کاری هست. این هم در متن آورده ایم که وزارت نفت بورس بنزین را در بستر الکترونیکی ایجاد کند و برابر کدملی افراد عمل کند.
ظاهرا مرکز پژوهش های مجلس هم دارد روی این موضوع کار می کند.
وقتی ما بحث را مطرح کردیم خیلی از مراکز پژوهشی و مطالعاتی، با یک سری ایرادات جزئی، از اصل طرح حمایت کردند.
یعنی طرحی که شما داده اید مورد حمایت مرکز پژوهش های مجلس هم هست؟
ممکن است ایراداتی داشته باشند ولی کلیت بحث را قبول دارند؛ از جهت اینکه یک گام در جهت، اگر نگوییم عدالت، به سمت مساوات هست.
بخشی که مرکز پژوهش ها به آن ایراد دارد را به عنوان یک نکته می گویید؟
الآن خاطرم نیست ولی این ایرادات جزئی بود. حالا که ما طرح را داده ایم ممکن است در فرآیند اجرایی خیلی نکات کم و زیاد و یا اصلاح شود. ما کاملا با نظرات کارشناسی موافق هستیم. یعنی هرکس به تکمیل این طرح کمک کند قطعا ما نمی گوییم طرح ما کامل است. اگر نقطه نظرات بیاید و این طرح به چالش کشیده و تکمیل شود ما هم خوشحال می شویم.
یعنی برای اجرایی شدن طرح با مرکز پژوهش ها و بدنه کارشناسی کشور همراهی می کنید تا این طرح پخته و کامل شود؟
منظور من همراهی برای تصویب این طرح بود. چون این طرح اول باید تصویب شود و بعد دولت آن را اجرا کند.
به نظر شما چند وقت طول می کشد تا این طرح در دستور کار جلسه علنی مجلس قرار بگیرد؟
نمی دانم. الآن به کمیسیون اجرا شده و طبیعتا کمیسیون تخصصی بررسی می کند و بعد به صحن گزارش می دهد تا در نوبت قرار بگیرد و نوبت آن بستگی به این دارد که چه تعداد طرح جلوی آن باشد.
نکته ای که در مورد سرنوشت این طرح هست اینکه وزیر نفت و تعدادی از نمایندگان مجلس تأکید دارند که هدف آنها سهمیه بندی نیست و تنها کارت سوخت احیا می شود.
اگر سهمیه بندی به معنای افزایش قیمت نداشته باشند طرح ما هم عملی نمی شود. یعنی این طرح متعلق به زمانی است که دولت احیانا بخواهد سهمیه بندی داشته باشد و تفاوت قیمت دوگانه یا سه گانه ای را ایجاد کند.
یعنی اگر دولت نخواهد سهمیه بندی کند این طرح از دستور خارج خواهد شد؟
این طرح هست؛ مشروط به اینکه اگر زمانی خواستند سهمیه بندی کنند به این صورت انجام دهند.