در این مطلب آمده است: مولای متقیان، علی (ع) که طرز و منش حکومتش، افتخار عالی و عالمانهی مدیریت و «سیاست مدن» و عدالت رفتاری و چراغ راه اعمال حاکمیتی و حکومتی ماست، در وقت خلافت، هر والی و حاکمی را که به داشتن مشروعیت و اهلیت به ولایتی و شهر و استانی میفرستاد، برگزیدهای را نیز نامحسوس و ناشناس، در پی او روانه میکرد تا به عنوان چشمی صادق و گوشی امین جهت حضرتش باشد. چرا که حضرت، به فراست میدانست که مسئول رها شده و بیوجود ناظر و مشرف، بیهیچ شبههای اسیر دام ابلیس خواهد شد. حتی خود حضرت، به طور ناشناس در مراکز و نهادهایی حاضر میشد تا رفتار دولتیها را مورد بررسی قرار دهد. پادشاهان و امیران نیز در دل شب ها، به صورت ناشناس، در محافل و جمعهایی حاضر میشدند تا بیواسطه از اوضاع باخبر باشند.
متاسفانه در اینجا باید گفت که علت فساد فراگیر و سیستماتیک در سال های اخیر کشورمان، فقدان نظارت و بازرسی است و اعتمادی خارج از اصول که به مسئولان میشد و به صلاح نبود. به عنوان نمونه در استان ما اگر سازمانهای مسئول درست عمل میکردند و زودتر دست به کار میشدند و استانداران وقت به نصایح گوش میسپردند و حمایتهای جانبی ناروا اعمال نمیشد، آیا مسکن و شهرسازی استان ما، این همه دچار خسران و بدنامی میشد و دودش به چشم استان و حتی رئیس جمهور میرفت؟ ادارهی کل ورزش و جوانان چه؟ آیا به تذکرات رسانهها هیچ توجهی شد؟
بنابراین، چرا ما بگذاریم به چشم ما آسیب برسانند تا لطف خرید عینک را بر ضارب لازم بدانیم؟ آن موضوعی تلخ و ناروا که بیمارداری به روزنامهی « بیان مردم » نوشت و از رفتار اورژانس بیمارستان کوثر دل پرخونی داشت و از عدم همکاری عوامل آن با پزشک معالج و به خطر افتادن جان بیمار و انتقال سریع او به امر پزشک وظیفه شناس برافروخته، آیا نشانهای از فقدان احساس مسئولیت و عدم حضور چشمهای نامحسوس بازرسان ناشناس نیست؟ مشکل انفجار کپسول و مرگ دلخراش بیمار در روز شنبه در همین بیمارستان، از چه حکایت دارد؟ آیا اگر نهادهای بازرسی در اینجا و آنجاهایی که نام آنها بر زبان قلم آمد و آن جاهایی که اسمی از آنها مطرح نشد، فعال میبودند و مسئولان، گاه و بیگاه حضور نامحسوس میداشتند ایمان به کار و ارائه خدمت به همین منوال بود؟
موضوع، منش مسئول نیست، بحث روش است که دچار نقص است و عارضه ایجاد میکند و خسارتش غیرقابل جبران است.
مسئولان محترم باید توجیه باشند که بخشی از مسئولیت شان، حضور میدانی است و در چارچوب حضور ستادی، مقصود مطلوب، حاصل نخواهد شد. مردم گرفتار معضلاتی هستند که بخش اعظم آن به نهادهای اجرایی بازمیگردد و اغلب هم بدان سبب است که به مدیر آن نهاد به علت وجود موانع عدیده دسترسی ندارند در حالی که مردم انقلاب کردند و هزینه پرداختند تا برج عاجها فرو بریزد اما گویی این دیوارها و برجها، قطورتر و بلندتر شدهاند. آن چنان که ، مردم ناراضی به ستوه آمدهاند و همه را به پای نظام و حاکمیت و حکومت مینویسند و اذعان میکنند که در ایران ما مسئولیتها به امان خدا رها شده است و هیچ بازخواست و بازجستی نیست و فقط بگیر و ببند آن گاه صورت میگیرد که تغارها شکسته و ماستها ریخته است.
در حالی که در استان ما نهاد بازرسی مستقر است و بالطبع به وظیفهی خود آشناست و ما هم چشم انتظار ادای وظیفه ایم. دوم استانداری خود، نهادی برای بازرسی و بررسی شکایات دارد که باید اقداماتش به همهی نهادها تسری پیدا کند. سوم، فرمانداری است که همان مسئولیت را در مقیاسی محدودتر بر عهده دارد و انتظار فعالیت بیشتری ا زاین نهادها میرود. دیگر بازرسیهایی است متعلق به خود آن اداره و نهاد که موظف است بازرسی درون سازمانی را فعال کند تا این همه ناراضی از درب اداره و سازمان خارج نشوند.
از یاد نبریم که در این شرایط کشور که مورد تحریم استکبار جهانی است، جلب رضای خاطر مردم و دورکردن دست اجحاف از زندگی آنها بیش از هر زمانی است. دیگر از لزوم بازرسیهای مکرر و بیگذشت و اثربخش، متعلق به اصناف و سازمان صنعت و معدن و تجارت است و سازمان تعزیرات، که با نظارت قانونی و دقیق میتواند موجب آرامش در سطح استان باشد تا به عنوان مثال هردم گله نکنند که وزن نان هر لحظه کمتر میشود و فلان مرکز فروش با پیامک مشتریان را میفریبد و اینها و صدها نمونهی آن، چیزی نیست که در صورت اراده به کار، خارج از توان و اهلیت مسئولان باشد.
7339/6103
متاسفانه در اینجا باید گفت که علت فساد فراگیر و سیستماتیک در سال های اخیر کشورمان، فقدان نظارت و بازرسی است و اعتمادی خارج از اصول که به مسئولان میشد و به صلاح نبود. به عنوان نمونه در استان ما اگر سازمانهای مسئول درست عمل میکردند و زودتر دست به کار میشدند و استانداران وقت به نصایح گوش میسپردند و حمایتهای جانبی ناروا اعمال نمیشد، آیا مسکن و شهرسازی استان ما، این همه دچار خسران و بدنامی میشد و دودش به چشم استان و حتی رئیس جمهور میرفت؟ ادارهی کل ورزش و جوانان چه؟ آیا به تذکرات رسانهها هیچ توجهی شد؟
بنابراین، چرا ما بگذاریم به چشم ما آسیب برسانند تا لطف خرید عینک را بر ضارب لازم بدانیم؟ آن موضوعی تلخ و ناروا که بیمارداری به روزنامهی « بیان مردم » نوشت و از رفتار اورژانس بیمارستان کوثر دل پرخونی داشت و از عدم همکاری عوامل آن با پزشک معالج و به خطر افتادن جان بیمار و انتقال سریع او به امر پزشک وظیفه شناس برافروخته، آیا نشانهای از فقدان احساس مسئولیت و عدم حضور چشمهای نامحسوس بازرسان ناشناس نیست؟ مشکل انفجار کپسول و مرگ دلخراش بیمار در روز شنبه در همین بیمارستان، از چه حکایت دارد؟ آیا اگر نهادهای بازرسی در اینجا و آنجاهایی که نام آنها بر زبان قلم آمد و آن جاهایی که اسمی از آنها مطرح نشد، فعال میبودند و مسئولان، گاه و بیگاه حضور نامحسوس میداشتند ایمان به کار و ارائه خدمت به همین منوال بود؟
موضوع، منش مسئول نیست، بحث روش است که دچار نقص است و عارضه ایجاد میکند و خسارتش غیرقابل جبران است.
مسئولان محترم باید توجیه باشند که بخشی از مسئولیت شان، حضور میدانی است و در چارچوب حضور ستادی، مقصود مطلوب، حاصل نخواهد شد. مردم گرفتار معضلاتی هستند که بخش اعظم آن به نهادهای اجرایی بازمیگردد و اغلب هم بدان سبب است که به مدیر آن نهاد به علت وجود موانع عدیده دسترسی ندارند در حالی که مردم انقلاب کردند و هزینه پرداختند تا برج عاجها فرو بریزد اما گویی این دیوارها و برجها، قطورتر و بلندتر شدهاند. آن چنان که ، مردم ناراضی به ستوه آمدهاند و همه را به پای نظام و حاکمیت و حکومت مینویسند و اذعان میکنند که در ایران ما مسئولیتها به امان خدا رها شده است و هیچ بازخواست و بازجستی نیست و فقط بگیر و ببند آن گاه صورت میگیرد که تغارها شکسته و ماستها ریخته است.
در حالی که در استان ما نهاد بازرسی مستقر است و بالطبع به وظیفهی خود آشناست و ما هم چشم انتظار ادای وظیفه ایم. دوم استانداری خود، نهادی برای بازرسی و بررسی شکایات دارد که باید اقداماتش به همهی نهادها تسری پیدا کند. سوم، فرمانداری است که همان مسئولیت را در مقیاسی محدودتر بر عهده دارد و انتظار فعالیت بیشتری ا زاین نهادها میرود. دیگر بازرسیهایی است متعلق به خود آن اداره و نهاد که موظف است بازرسی درون سازمانی را فعال کند تا این همه ناراضی از درب اداره و سازمان خارج نشوند.
از یاد نبریم که در این شرایط کشور که مورد تحریم استکبار جهانی است، جلب رضای خاطر مردم و دورکردن دست اجحاف از زندگی آنها بیش از هر زمانی است. دیگر از لزوم بازرسیهای مکرر و بیگذشت و اثربخش، متعلق به اصناف و سازمان صنعت و معدن و تجارت است و سازمان تعزیرات، که با نظارت قانونی و دقیق میتواند موجب آرامش در سطح استان باشد تا به عنوان مثال هردم گله نکنند که وزن نان هر لحظه کمتر میشود و فلان مرکز فروش با پیامک مشتریان را میفریبد و اینها و صدها نمونهی آن، چیزی نیست که در صورت اراده به کار، خارج از توان و اهلیت مسئولان باشد.
7339/6103
کپی شد