در این مطلب آمده است: 9 کشته و 99 مجروح در 4 روز. شاید فکر کنید که این آمار کشتهشدگان یک جنگ داخلی است، اما اینطور نیست! این آمار تصادفات جادهای استان سمنان در روزهای پایانی هفته گذشته و ایام تعطیلات آخر ماه صفر است، که به نقل از فرمانده نیروی انتظامی استان سمنان در رسانهها مطرح شده است. موضوعی که امروزه به عنوان یک چالش اساسی در استان سمنان به عنوان شاهراه طلایی شرق به غرب، و کریدور شمال به جنوب مطرح است. افزایش آمار تصادفات جادهای در استان در حالی رخ داده که علیرغم اتخاذ تدابیر شدید راهور ناجا باز هم شاهد وقوع این حوادث جادهای هستیم؟!
اما به راستی مشکل کجاست؟آیا همچنان بازهم عامل انسانی، جاده، کیفیت پایین وسایط نقلیه در بروز این تصادفات و افزایش آمار حوادث جادهای نقش دارند؟یا باید علت را در جای دیگری جستجو کنیم.
باید گفت امروز، رانندگی مانند برخی از رفتارهای دیگر ناشی از تاثیرات محیطی، روانی و اجتماعی است و نحوه رانندگی در فضای شهری و برون شهری برگرفته از سلامت و یا عدم سلامت روحی و روانی فرد است. ترافیک و شلوغی جاده، چیزی است که در بسیاری از مواقع، با آن در ارتباط هستیم و بینظمی و خلافهای پیدرپی و به اصطلاح زرنگبازی این ترافیک و شلوغی را دوچندان خواهد کرد و بیاحتیاطی بر آمار تصادفات میافزاید.
متاسفانه باید گفت، اخلاق ناپسند و بینظمی در رانندگی اکنون به یک فرهنگ تبدیل شده و اصلاح آن بسیار دشوار خواهد بود و تا آن زمان پیامهای ناگوار و زشت آن را خواهیم دید.
هنگامی که یک راننده ایرانی در جادهها به صورت خطرناک سبقت میگیرد و جان خود را به بخت و اقبال میسپارد همزمان جان چندین نفر در ماشین مقابل را نیز در بازی خطرناک و روانپریشانه خود شرکت میدهد. همین فرد پس از دیدن یک مامور راهنمایی و رانندگی کمربند میبندد، قانونمند میشود و در مقابل دیدگان پلیس راهور همانند طفلی سر به زیر پشت فرمان ماشینش قرار میگیرد.
چنین حرکتی مختص یک نفر نیست اگر راهی جادههای باریک و خطرناک مثل محورهای مواصلاتی استان سمنان، به شمال کشور شوید، هر لحظه و هر ثانیه باید منتظر بیرون آمدن ماشینی از پشت یک کامیون باشید که همانند ماتادورهای اسپانیایی چشم در چشم راننده ماشین رو به رو میدوزد و با افتخار سبقت خود را انجام میدهد.
اما ما چقدر این خلافها و بیفرهنگیها را برعهده دولت و حکومت و جادههای نامناسب بگذاریم؟ تا چند سال دیگر تیتر روزنامهها و خبرگزاریها جادههای نامناسب استان و قتلگاه رانندگان را تکراروار بازنویسی کنیم؟؟
دیگر وقت آن نیز باید برسد که انگشت اشاره را به سمت خودمان بگیریم و بگوییم، ما هم مقصریم. ما هم بدفرهنگیم و ما هم با هزاران مشکل روحی و روانی مرکب ناایمن خود را زین میکنیم و به قلب جادهها میتازیم و خلافهای خود را با افتخار در مهمانیهایمان بازگو میکنیم. . .
هنگامی که طرح یک موضوع میشود باید آنقدر نیز خلاق بود تا راهحل نیز پیشنهاد داد و تنها به نقد اکتفا نکرد.
راهحل کوتاهمدت که در اکثر مواقع چکشی عمل کردن نیز هست، شرطیسازی فرد با تکیه بر پاداش و جزا است و اگر فردی اشتباهی در رانندگی انجام داد جریمههای سنگین و بدون بخشش میتواند بهترین راهحل باشد.
در راهحل میانمدت نیز میتوان به آموزش اشاره کرد که متاسفانه در کشور ما و در صدا و سیمای ملی و استانی ما کمترین اهمیتی به این موضوعات داده نمیشود و همواره در فیلمها و سریالها سرعت در رانندگی را با زیباترین جلوههای ویژه به نمایش میگذارند و نوجوان و جوان را تحریک به تکرار عمل بازیگر فیلم میکنند.
آموزش صحیح رفتارهای اجتماعی پیش از آموزش رانندگی و فرهنگسازی صحیح در این باره نیز میتواند کمکرسان باشد و به فرد یاد دهند که اگر یک لحظه هوس سبقت و یا کار خلافی به سرش بزند امکان دارد برای باقی عمرش قاتل یک یا چندین جان شود.
به طور مثال اگر شخصی با ماشین خود در جادههای خطرناک استان اقدام به سبقت گرفتن کند، و به ناگاه با ماشین لاین رو بهرویی خود مواجه شود، ماشینی که چهار سرنشین دارد و همه اعضای یک خانواده هستند در این لحظه دو رویداد ممکن است رخ دهد یکی گذشتن از خطر و دیگری تصادف.
اگر ماشین خطاکار از مهلکه جان سالم به در ببرد و دوربینهای جاده نیز خطای وی را ثبت نکنند چند لحظه بعد همین موضوع تکرار خواهد شد و شانس تصادف بالا خواهد رفت، اگر دوربینها وی را ببیند و جریمه کنند ممکن است چند روز این عمل را تکرار نکند.
اما اگر تصادف رخ دهد امکان کشتهشدن چند عضو خانواده و یا فلج شدن آنها پیش میآید همانند بسیاری از خبرهایی که همگی ما یکی از آن را در خاطرمان داریم، این خسران بزرگ و این از هم پاشیدن بنیان یک خانواده را چه کسی باید پاسخ دهد؟؟ در مواجه با چنین شخصی چه باید کرد؟
به نظر میرسد، علیرغم افزایش نرخ جریمههای راهنمایی و رانندگی در سالهای اخیر باز هم آنها بازدارنده نخواهد بود. نیاز است که یک جریمه کلان که در زندگی فرد محسوس باشد اتخاذ شود مثلا به اندازه قیمت ماشین فرد را بدون بخشش جریمه کرد، که البته راههای در رو نیز پس از آن ایجاد خواهد شد و هیچ هنگام چکشی عمل کردن تاثیری به اندازه فرهنگسازی نخواهد داشت. اما برای مدتی کوتاه بسیار مناسب خواهد بود تا از آمار بالای تصادفات و مرگهای جادهای کاسته شود. راهحلی که ممکن است بسیار مناسبتر و منطقیتر باشد، طرحی قوی و همهگیر در روانسنجی و بررسی شخصیت افراد متقاضی دریافت گواهینامه رانندگی است که پیش از آزمون رانندگی است و موجب فیلتر شدن افراد زیادی خواهد شد و از بار ترافیکی شهرها نیز کاسته خواهد شد.
جدا از عامل عدم فرهنگسازی برای احترام به قوانین راهنمایی و رانندگی باید گفت، نبود هماهنگی میان ارگان و سازمانهای زیرمجموعه کمیسیون ایمنی راهها به عنوان یکی از عواملی است که اگر بدان توجه نشود، نگرانکننده خواهد بود. نبود هماهنگی لازم در ساختار کمیسیون ایمنی راهها به عنوان متصدی تدوین سیاستهای لازم در جهت ارتقای سطح ایمنی راههای کشور و استان ما سمنان که در مسیر شاهراه اصلی تهران به مشهد قرار دارد، هم یکی دیگر از عواملی است که نقش بهسزایی در تکرار حوادث جادهای مثل حوادث اخیر در استان دارد. در واقع اگرچه کمیسیون ایمنی راهها وظیفه ایجاد هماهنگی میان نهادهای ذیربط با ایمنی راهها، جهتدهی فرهنگ و آموزشهای عمومی جامعه در خصوص ایمنی راهها، تدوین ضوابط و معیارهای فنی ایمنی راهها و. . . را به عهده دارد اما بالابودن حجم تصادفات به خوبی نشان میدهد که این کمیسیون باید در انجام وظایف خود، بهتر از گذشته عمل کند.
7339/6103
اما به راستی مشکل کجاست؟آیا همچنان بازهم عامل انسانی، جاده، کیفیت پایین وسایط نقلیه در بروز این تصادفات و افزایش آمار حوادث جادهای نقش دارند؟یا باید علت را در جای دیگری جستجو کنیم.
باید گفت امروز، رانندگی مانند برخی از رفتارهای دیگر ناشی از تاثیرات محیطی، روانی و اجتماعی است و نحوه رانندگی در فضای شهری و برون شهری برگرفته از سلامت و یا عدم سلامت روحی و روانی فرد است. ترافیک و شلوغی جاده، چیزی است که در بسیاری از مواقع، با آن در ارتباط هستیم و بینظمی و خلافهای پیدرپی و به اصطلاح زرنگبازی این ترافیک و شلوغی را دوچندان خواهد کرد و بیاحتیاطی بر آمار تصادفات میافزاید.
متاسفانه باید گفت، اخلاق ناپسند و بینظمی در رانندگی اکنون به یک فرهنگ تبدیل شده و اصلاح آن بسیار دشوار خواهد بود و تا آن زمان پیامهای ناگوار و زشت آن را خواهیم دید.
هنگامی که یک راننده ایرانی در جادهها به صورت خطرناک سبقت میگیرد و جان خود را به بخت و اقبال میسپارد همزمان جان چندین نفر در ماشین مقابل را نیز در بازی خطرناک و روانپریشانه خود شرکت میدهد. همین فرد پس از دیدن یک مامور راهنمایی و رانندگی کمربند میبندد، قانونمند میشود و در مقابل دیدگان پلیس راهور همانند طفلی سر به زیر پشت فرمان ماشینش قرار میگیرد.
چنین حرکتی مختص یک نفر نیست اگر راهی جادههای باریک و خطرناک مثل محورهای مواصلاتی استان سمنان، به شمال کشور شوید، هر لحظه و هر ثانیه باید منتظر بیرون آمدن ماشینی از پشت یک کامیون باشید که همانند ماتادورهای اسپانیایی چشم در چشم راننده ماشین رو به رو میدوزد و با افتخار سبقت خود را انجام میدهد.
اما ما چقدر این خلافها و بیفرهنگیها را برعهده دولت و حکومت و جادههای نامناسب بگذاریم؟ تا چند سال دیگر تیتر روزنامهها و خبرگزاریها جادههای نامناسب استان و قتلگاه رانندگان را تکراروار بازنویسی کنیم؟؟
دیگر وقت آن نیز باید برسد که انگشت اشاره را به سمت خودمان بگیریم و بگوییم، ما هم مقصریم. ما هم بدفرهنگیم و ما هم با هزاران مشکل روحی و روانی مرکب ناایمن خود را زین میکنیم و به قلب جادهها میتازیم و خلافهای خود را با افتخار در مهمانیهایمان بازگو میکنیم. . .
هنگامی که طرح یک موضوع میشود باید آنقدر نیز خلاق بود تا راهحل نیز پیشنهاد داد و تنها به نقد اکتفا نکرد.
راهحل کوتاهمدت که در اکثر مواقع چکشی عمل کردن نیز هست، شرطیسازی فرد با تکیه بر پاداش و جزا است و اگر فردی اشتباهی در رانندگی انجام داد جریمههای سنگین و بدون بخشش میتواند بهترین راهحل باشد.
در راهحل میانمدت نیز میتوان به آموزش اشاره کرد که متاسفانه در کشور ما و در صدا و سیمای ملی و استانی ما کمترین اهمیتی به این موضوعات داده نمیشود و همواره در فیلمها و سریالها سرعت در رانندگی را با زیباترین جلوههای ویژه به نمایش میگذارند و نوجوان و جوان را تحریک به تکرار عمل بازیگر فیلم میکنند.
آموزش صحیح رفتارهای اجتماعی پیش از آموزش رانندگی و فرهنگسازی صحیح در این باره نیز میتواند کمکرسان باشد و به فرد یاد دهند که اگر یک لحظه هوس سبقت و یا کار خلافی به سرش بزند امکان دارد برای باقی عمرش قاتل یک یا چندین جان شود.
به طور مثال اگر شخصی با ماشین خود در جادههای خطرناک استان اقدام به سبقت گرفتن کند، و به ناگاه با ماشین لاین رو بهرویی خود مواجه شود، ماشینی که چهار سرنشین دارد و همه اعضای یک خانواده هستند در این لحظه دو رویداد ممکن است رخ دهد یکی گذشتن از خطر و دیگری تصادف.
اگر ماشین خطاکار از مهلکه جان سالم به در ببرد و دوربینهای جاده نیز خطای وی را ثبت نکنند چند لحظه بعد همین موضوع تکرار خواهد شد و شانس تصادف بالا خواهد رفت، اگر دوربینها وی را ببیند و جریمه کنند ممکن است چند روز این عمل را تکرار نکند.
اما اگر تصادف رخ دهد امکان کشتهشدن چند عضو خانواده و یا فلج شدن آنها پیش میآید همانند بسیاری از خبرهایی که همگی ما یکی از آن را در خاطرمان داریم، این خسران بزرگ و این از هم پاشیدن بنیان یک خانواده را چه کسی باید پاسخ دهد؟؟ در مواجه با چنین شخصی چه باید کرد؟
به نظر میرسد، علیرغم افزایش نرخ جریمههای راهنمایی و رانندگی در سالهای اخیر باز هم آنها بازدارنده نخواهد بود. نیاز است که یک جریمه کلان که در زندگی فرد محسوس باشد اتخاذ شود مثلا به اندازه قیمت ماشین فرد را بدون بخشش جریمه کرد، که البته راههای در رو نیز پس از آن ایجاد خواهد شد و هیچ هنگام چکشی عمل کردن تاثیری به اندازه فرهنگسازی نخواهد داشت. اما برای مدتی کوتاه بسیار مناسب خواهد بود تا از آمار بالای تصادفات و مرگهای جادهای کاسته شود. راهحلی که ممکن است بسیار مناسبتر و منطقیتر باشد، طرحی قوی و همهگیر در روانسنجی و بررسی شخصیت افراد متقاضی دریافت گواهینامه رانندگی است که پیش از آزمون رانندگی است و موجب فیلتر شدن افراد زیادی خواهد شد و از بار ترافیکی شهرها نیز کاسته خواهد شد.
جدا از عامل عدم فرهنگسازی برای احترام به قوانین راهنمایی و رانندگی باید گفت، نبود هماهنگی میان ارگان و سازمانهای زیرمجموعه کمیسیون ایمنی راهها به عنوان یکی از عواملی است که اگر بدان توجه نشود، نگرانکننده خواهد بود. نبود هماهنگی لازم در ساختار کمیسیون ایمنی راهها به عنوان متصدی تدوین سیاستهای لازم در جهت ارتقای سطح ایمنی راههای کشور و استان ما سمنان که در مسیر شاهراه اصلی تهران به مشهد قرار دارد، هم یکی دیگر از عواملی است که نقش بهسزایی در تکرار حوادث جادهای مثل حوادث اخیر در استان دارد. در واقع اگرچه کمیسیون ایمنی راهها وظیفه ایجاد هماهنگی میان نهادهای ذیربط با ایمنی راهها، جهتدهی فرهنگ و آموزشهای عمومی جامعه در خصوص ایمنی راهها، تدوین ضوابط و معیارهای فنی ایمنی راهها و. . . را به عهده دارد اما بالابودن حجم تصادفات به خوبی نشان میدهد که این کمیسیون باید در انجام وظایف خود، بهتر از گذشته عمل کند.
7339/6103
کپی شد